ترافیک اصولگرایان برای ریاستجمهوری
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : پنج شنبه, 05 اسفند 1395 07:37
اعلام آمادگي اصولگرايان براي تصاحب پاستور بهنظر ميرسد حالا تبديل به ماراتني با حضور 50 نفر شده است؛ ماراتني که چندصدايي آن، بيشتر شبيه تاکتيک سياسي براي برهمزدن فضاي انتخاباتي است و شايد هم برنامهريزي بلندمدت براي آينده. بههرحال، آنطور که مرضيه وحيددستجردي، سخنگوي جبهه مردمي نيروهاي انقلاب، دو روز پيش اعلام کرد، آنان نخستينگام را براي انتخاب دموکراتيک کانديداي رياستجمهوري برداشتهاند.
اما همه ماجرا اين 50 نفر نيستند چراکه در ميان اصولگرايان اين جبهه تازهتأسيس فقط يکي از گروه هاي اصولگراست.
مروری بر اخبار انتخاباتي اردوگاه راستگرايان نشان ميدهد، افراد زيادي در حال گرمکردن خودشان در کنار زمين هستند؛ موضوعي که چندي پيش، محمدرضا باهنر، دبيرکل جبهه پيروان خط امام و رهبري آن را مطرح کرد و خطاب به افرادي که خود را در قامت رئيسجمهوري ميبينند، گفت: «دوستان ما بايد متوجه باشند که انتخابات رياستجمهوري پيشرو، فقط دو کانديداي شاخص خواهد داشت و کساني که ميخواهند زيرآبي بروند، با يک افت سنگين مواجه خواهند شد؛ اينکه کسي تصور کند با پنج تا ۶ ميليون رأي ميتواند مزاحمت ايجاد کند و سبد رأي فلان جريان را بشکند؛ چنينچيزي نيست و چنين کانديدايي در نهايت ميتواند ۵۰۰ هزار تا ۶۰۰ هزار رأي کانديداي يک جريان را خراب کند.»جدل درونجناحي اصولگرايان در همين اظهارات باهنر نمايان است زيرا منظور او سعيد جليلي است که گمانهزني ميشود قصد حضور در انتخابات رياستجمهوري سال 96 را دارد.
دليل باهنر هم اين است که «افرادي که دو، سه بار تاکنون در انتخاباتهايي مانند رياستجمهوري شرکت کرده و از آنها استقبال نشده نبايد اصرار به نامزدي در انتخابات کنند زيرا اين اصرار اصلا مدبرانه نيست.» بااينحال، سخنگوي جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي، ديروز از قرارگرفتن نام جليلي بين 50 نفر معرفيشده به جبهه مردمي خبر داد و گفت: نام آقاي جليلي در روز مجمع ملي به رأي گذاشته ميشود تا مشخص شود آيا جزء 10 نفر نهايي هست يا خير. اخبار ضدونقيض راستگرايان در اين موضوع به اوج خود ميرسد زيرا غلامرضا مصباحيمقدم از اينکه جليلي به جبهه نيروهاي مردمي نپيوسته، اظهار نگراني ميکند و ميگويد: اگر او کانديدا شود اما وارد مجموعه جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي نشود، رأي نميآورد ولی رأي اصولگرايان را نيز ميشکند.
رؤيت احمدينژاد در مشهد
اما چالشها و مشکلات اصولگرايان در تعدد کانديدا و اخبار متضاد به همين جا ختم نميشود زيرا از سوي ديگر، ياران محمود احمدينژاد هم فعال و جدي وارد عرصه انتخابات شدهاند؛ بهطوريکه در واکنش فعالان سياسي به اعلام کانديداتوري حميد بقايي، اسفنديار رحيممشايي، چهره پرحاشيه دولتهای نهم و دهم به صراحت گفت: «شايد از نظر برخي آقايان، کانديداتوري بقايي شوخي باشد، همانطور که کانديداتوري احمدينژاد در ٨٤ شوخي بود!»؛ البته جديت جريان انحرافي را ميتوان از سفرهاي احمدينژاد به شهرهاي مختلف هم دريافت زيرا آخرينبار يعني ديروز او در مشهد رؤيت شده است. در اين ميان، مؤتلفه اسلامي، اين تشکيلات اصيل و سنتي با سابقه 50 ساله هم با کانديداي اختصاصي وارد ميدان شده و قرار است تا پايان رقابتها باقي بماند و جبهه مردمي با اعضاي نهچندان شناختهشدهاش هم براي خود، ساز وحدت ميزند.
در اين ميان، اگرچه برخي اصولگرايان شکي ندارند که اين صفکشي افراد براي رقابت در انتخابات و اختلافهاي درونجناحي به ضرر و نوعي بازسازي شکستهاي پيشين اين طيف سياسي است اما سيدمحمدرضا ميرتاجالديني، معاون احمدينژاد، قضيه را اينطور نميبيند و حتي نسبت به اين سونامي کانديداتوري در جريان اصولگرا خوشبين است. درواقع او تکثر مدلهاي همگرايي در اين جناح را موجب نگراني نميداند و معتقد است: جبهه مردمي نيروهاي انقلاب، مکانيسم اصلي و فراگير است؛ حالا ممکن است جمعي بخواهند مستقل فعاليت و ظرفيتهاي ديگري را احيا و بالفعل کنند. تأکيد او اين است که اين فعاليتها در تعارض با هم قرار نميگيرند. حتي ميرتاجالديني اين تعدد و تکثر را راهي براي رسيدن به وحدت اصولگرايان ميداند.
برخي، بيمهري ميکنند
اما سؤال اين است که چرا بقيه اصولگرايان اينگونه به ماجرا نگاه نميکنند؟ چرا عده زيادي از اين طيف سياسي از بيمهري برخي همفکران خود گلايه دارند و آن را در تضاد براي رسيدن به وحدت و هدف نهايي خود يعني تصاحب کرسي رياستجمهوري ميدانند. وحيددستجردي، يکي از همين افراد است که البته فقط به گفتن از بيمهري عدهاي اکتفا کرده و توضيح بيشتري نداده است. شايد براي اين گلايه او بتوان به نپيوستن علي لاريجاني به جبهه نيروهاي مردمي اشاره کرد زيرا گفته است: «موضوع جذب لاريجاني به جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي را بايد از خود ايشان سؤال کرد.»
سکوت او از اين اتفاق را ميتوان اينطور تعبير کرد که لاريجاني بهعنوان يکي از سران اردوگاه اعتدالگرايان، تمايلي به ملحقشدن به نواصولگرايان خلقالساعه ندارد. معادله چندمجهولي راستگرايان در فاصله سه ماه مانده به انتخابات، بهحدي پيچيده شده که تأثير حضور يا عدم حضور برخي چهرهها در ليست آنان را هم بايد به آن اضافه کرد زيرا در روزهاي گذشته، گمانههايي از حضور حجتالاسلام ابراهيم رئيسي زده شد؛ هرچند اخبار متناقضي از اردوگاه آنان به گوش ميرسد. وحيددستجردي دو روز پيش اعلام کرد که آقاي رئيسي نيز جزء ۵۰ نامزد معرفيشده از سوي سه هزار نفر جبهه مردمي است اما از سوي ديگر، محمدجواد ابطحي، نماينده اصولگراي مجلس، ديروز به نامهنيوز گفت که تاکنون فشار اصولگراها بر آقاي رئيسي مؤثر واقع نشده و او براي حضور قانع نشده؛ اين درحالي است که آقاي رئيسي، تنها فردي است که اصولگرايان در اين مرحله در موردش به اجماع رسيدهاند.
نه به کانديداتوري سخت است
بلبشوي انتخاباتي در ميان اصولگرايان در تازهترين اظهارات محسن رضايي، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام هم به چشم ميخورد. او که بارها نامزد انتخاباتي رياستجمهوري شده، اعلام کرده است: اگر جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي براي کانديداتوري در انتخابات رياستجمهوري تکليف کند به اين تکليف احترام ميگذارم.
ردکردن چنين تقاضايي براي من سخت است؛ بنابراين اگر به من تکليف کردند، درباره آن فکر خواهم کرد اما از سوي ديگر، خبرهايي از بههمخوردن معادلات شهردار تهران براي ترک بهشت به مقصد پاستور ميرسد. آنطور که سايتهاي خبري- تحليلي اعلام کردهاند، کانديداتوري محمدباقر قاليباف در انتخابات رياستجمهوري سال 96 منتفي شده است، با اين توضيح که قاليباف اميدوار بود، در صورت عدم حضور روحاني در انتخابات، نامزد شود. بااينحال، هم حضور روحاني در انتخابات قطعي و هم احتمال ردصلاحيت او کمرنگ شده است. از طرفي، پس از درگذشت مرحوم آيتالله هاشمي و وقوع حادثه پلاسکو، جو عمومي و سياسي جامعه بيش از گذشته به زيان قاليباف پيش رفته است. مجموع اين عوامل باعث شد که ستادهاي انتخاباتي قاليباف، دست از ادامه فعاليت کشيده و غيرفعال شوند.
فضاي مبهم اصولگرايان براي انتخابات رياستجمهوري و نقابهاي برخي از چهرههاي اين جناح درحالي است که هدف آنان، چه شکست آراي حسن روحاني باشد چه برنامهريزي براي آينده، در هر صورت اعتداليون و اصلاحطلبان درباره محبوبيت رئيسجمهوري فعلي اطمينان دارند و منفعت نظام را هم در ادامه راه روحاني براي چهار سال ديگر ميدانند؛ بماند که اصولگرايان براي برهمزدن قاعده بازي هر کاري ميکنند تا از قافله عقب نمانند، غافل از اينکه آنها سالهاست با رويهاي که داشتهاند، پايگاه اجتماعي خود را از دست دادهاند.
اخبار سیاسی - وقایع اتفاقیه