آخرین اخبار سیاسی

فراخوان مردمی پیاده‌روی حمایت از عفاف و حجاب,اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی

مناقشه حجاب، از «ایتا» تا خیابان

چه اتفاقی رخ داده که مقوله حجاب که برای دهه‌ها به نوعی از موارد مورد مناقشه اصلاح‌طلبان و اصولگرایان بود حالا در دوران حاکمیت یکدست به شکلی…

مه آفرید امیرخسروی که بود؟ / مه آفرید" کدام وزیر را با اسم کوچک صدا می کرد؟



 
اخبار سیاسی - مه آفرید امیرخسروی که بود؟

مَه آفرید امیرخسروی، متهم اصلی پرونده فساد بزرگ اقتصادی معروف به اختلاس 3000 میلیاردی، صبح امروز (شنبه 3 خرداد 93) در تهران اعدام شد.

سایت دادسرای عمومی و انقلاب تهران صبح امروز(شنبه) اعلام کرد: حکم محکومیت به اعدام محکوم‌علیه زندانی مه‌آفرید امیرخسروی فرزند منصور، که از بابت افساد فی‌الارض از طریق شرکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور با تبانی و فساد در شبکه بانکی و توسل به روش‌های متقلبانه و مجرمانه و اخذ میلیاردها تومان وجوه غیرقانونی و شرکت در پولشویی و پرداخت رشوه، به اعدام محکوم و حکم صادره در دیوان عالی کشور تأیید شده بود، سحرگاه روز شنبه، سوم خردادماه 1393 در محل زندان اوین اجرا گردید.

به گزارش انصاف نیوز، برخی گزارش های پراکنده درباره ی او برای اطلاع خوانندگان در پی می آید:

 

اخبار,اخبار سیاسی,مه‌آفرید امیرخسروی

مَه آفرید امیرخسروی کیست؟
مَه آفرید امیرخسروی اهل رودبار گیلان که با نام امیرمنصور آریا نیز از وی نامبرده شده، در شهریور ۱۳۹۰ به اختلاس چند هزار میلیارد تومانی (۲۸۰۰ یا ۳۰۰۰ میلیارد تومان ) متهم شد، که گفته میشود بزرگترین اختلاس تاریخ ایران بوده است ابتدای فعالیت «مه آفرید امیرخسروی» با اداره کردن گاوداری به همراه برادرانش در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ بوده است. وی که تا سال ۱۳۷۲ نیز در خدمت سربازی بوده، این واحد دامداری را با استفاده از طرح های زود بازده بنیان گذاری کرده بود. ادامه فعالیت های ایشان با سوء استفاده نسبت به این وام ها همراه بود و باعث شد که به فساد مالی روی آورد.

 

همچنین سرمایه آغازین «شرکت توسعه سرمایه گذاری امیر منصور آریا» در ۲۸ خردادماه ۱۳۸۵ برابر با ۵۰ میلیون تومان بوده که بر اساس صورتجلسه هیئت مدیره همین شرکت در تاریخ ۳۰/۱۱/۱۳۸۷ به ۲۰ میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است. شرکت توسعه سرمایه گذاری امیر منصور آریا در سال ۸۹ در راستای اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اقداماتی مشکوک توانست ۹۴٫۹۶ درصد از سهام ماشین سازی لرستان، ۹۵٫۲ درصد از سهام گروه صنعتی فولاد ایران، ۹۵ درصد از سهام مهندسی خط و ابنیه فنی راه آهن (تراورس) و ۳۹٫۵ درصد از سهام فولاد اکسین خوزستان را خریداری نماید.

برخی از شرکت های زیر مجموعه ای «توسعه سرمایه گذاری امیرمنصور آریا» چنین می باشند:

توسعه سرمایه گذاری امیر منصور آریا
شرکت پخش امیرمنصور ایرانیان
گروه صنعتی شیشه مارلیک گیلان
گروه ملی صنعتی فولاد ایران
صنعت آب معدنی داماش گیلان
گروه صنعتی نمونه منصور گیلان
شرکت مشاوره و مدیریت تدبیر منصور
سامانه های برنامه ریزی منابع کرانه
باشگاه ورزشی داماش ایرانیان
بانک آریا
شفاف شیمی پلاست
صنایع غذایی دریاچه گهر لرستان
آهن و فولاد لوشان
شرکت پی سنگ گستر
شرکت گردشگری و جهانگردی ستاره درخشان درفک
سبک سازان لوشان
ماشین سازی لرستان
معدن شکافان تهران
داماش ترابر ایرانیان
خدمات کشاورزی میثاق گیلان
صنایع غذایی ترچین طبخ ایرانیان
نوآوران صنعت الکترونیک
تجارت گستران منصور
شرکت آریا سنگ زرین ایرانیان
سیمان فاراب شمال
مهندسین مشاور مدیریت پردازش زمان
شرکت خدمات خط و ابنیه فنی
شرکت نوآوران صنعت الکترونیک قم
شرکت تراورس
مروارید درخشان آریا
شرکت گسترش منیزیم آریا
شرکت فولاد اکسین خوزستان
شرکت حمل و نقل جاده ای داخلی کالای ایمن ترابر آریا
بیمه طرح ایرانیان
ستارگان امیر منصور

برادران امیرخسروی با نام های مه آفرید، مهرگان، مسعود و مردآویج نفرات اصلی تشکیل دهنده این گروه می باشند.همچنین همسران چهار برادر فوق به ترتیب با نام های سارا خسروی، طوبی عبدالله زاده سیاهکلی، فرشیده تحویل دار اکبری و ثریا افسردیر در فعالیت های اقتصادی و به ویژه مالکیت سهام شرکت ها شرکت داشته اند و از اینرو دارایی های این افراد از سوی قوه قضاییه کشور ضبط و توقیف شده است.

 

مهرگان امیرخسروی و همسرش طوبی عبدالله زاده سیاهکلی از تابستان گذشته در شهر مونترال کانادا بسر می برند و امید به اقامت دایم در این کشور را داشتند که اداره مهاجرت کانادا درخواست اقامت این زوج را نپذیرفته است.مه آفرید در اواخر سال ۱۳۸۹ موافقت بانک مرکزی برای تاسیس بانکی با نام «بانک آریا» را جلب و در اسفند همان سال اقدام به پذیره نویسی و سپس انتشار آگهی استخدام کارمند نمود.

 

اما در مرداد سال ۱۳۹۰ بانک مرکزی مجوز فعالیت بانک را باطل کرد.یکی دیگر از اتهامات علیه ایشان استفاده از تسهیلات ۴۰۰ میلیارد تومانی از بانک ملی است که ارایه این تسهیلات بدون وجود هیچ سند و وثیقه گذاری انجام گرفته است. این مبلغ جدای از اختلاس بواسطه گشایش ال سی میباشد.

۲۳۰ هکتار زمین در کیش و صدها هکتار زمین در کاشانک تهران با قیمت ۱۶ ریال برای هر متر مربع در اختیار ایشان قرار گرفته است.درباره ادعای « نابغه بودن » مه آفرید خسروی ،نماینده دادستان و ناظر شناسایی شرکت های صوری و کاغذی تاسیس شده توسط گروه آریا، در جریان جلسات دادگاه اختلاس بزرگ،گفته بود که او با معدل ۴۲ / ۱۰ از دبیرستان فارغ التحصیل شده است.

 

به گفته نماینده دادستان مه آفرید امیر خسروی در رشته مهندسی عمران دانشگاه آزاد واحد زنجان پذیرفته میشود و پس از گذراندن ۶ ترم با معدل ۲۳ / ۶ اخراج میشود.با این حال مه آفرید امیرخسروی در جریان دفاعیات خود در جواب نماینده دادستان پاسخ داده بود: «آقای نماینده دادستان حرفهایی از معدل ۱۰ دیپلم من به میان آورد در حالی که اگر فرض کنیم من از نظر ذهنی کند ذهن باشم حاضرم با بزرگترین دکترای اقتصاد ایران بحث و چالش کنم. حاضرم در یک اتاق دربسته تحت الحفظ باشم و پس از تنها ۴ سال ۴ شرکت خریداری شده را به سوددهی برسانم بدون آنکه یک ریال به من پول بدهید.»امیرخسروی در دوازدهمین جلسه دادگاه گفته بود: فرض کنید که من را اعدام کردید. آیا مملکت اصلاح میشود؟ کسانی که پشت نظام پنهان شده اند چه میشوند؟ این آقایان که در این پرونده همکاری داشته اند؟

«مه‎آفرید» هم می‌خواست رئیس‎جمهور شود!
اردیبهشت 92:
برای خیلی ها سوال است که مه‌آفرید خسروی کیست؟ این ثروت را از کجا آورده است؟ چگونه پولدار شد و از چه راهی رفت؟ پول چرا برایش بدقدم بود؟

مه‌آفرید امیرخسروی متولد سال 1348 است، وی اهل روستای ناش گیلان است، روستایی که با تاسیس شرکت آب معدنی داماش نامش را بر سر زبان‌ها انداخت. با معدل 42 / 10 دیپلم گرفت و نتوانست تحصیلات دانشگاهی‌اش را در رشته عمران دانشگاه زنجان به پایان برساند. پس از شش ترم با معدل 23 . 6 از دانشگاه اخراج شد. این تنها رشته دانشگاهی نبود که قبول شد،پرستاری و مدیریت هم در کارنامه قبولی‌اش هست اما به گفته همسرش هیچ وقت، فرصت کافی برای تحصیلات دانشگاهی نداشت.

برای اولین بار همسر مه‌آفرید خسروی پای سوالات ما نشست و با حوصله بیش از دو ساعت در خانه‌ای در یکی از خیابان‌های خلوت شمال تهران که متعلق به پدرش است، در یک روز بهاری، ماجرای زندگی 18 ساله خود با مه‌آفرید را شرح داد. او که روزگاری همسر یکی از پولدارترین‌های جهان بود این روزها با مشکل مالی دست و پنجه نرم می‌کند و می‌گوید من نمی‌توانم با ماهی 5 . 2 میلیون تومان حقوقی که برایم تعیین کرده‌اند زندگی کنم.

مشکلات شدید مالی دارم و برای ثبت نام فرزندانم در مدرسه نیز نمی‌دانم چه کنم. در حین صحبت‌هایش اما مدام می‌گوید که آرزویش داشتن زندگی متوسط بود.می‌گوید ممکن است کسی حرف‌های من را درک نکند اما قدر آرامش زندگیتان را بدانید که پول برای من هیچ آرامشی به ارمغان نیاورد. او می‌گوید یک هفته قبل از دستگیری دلش می‌شکند نفرین می‌کند. می‌شود مصداق این شعر که «خانمانسوز بود آتش آهی گاهی، ناله‌ای می‌شکند پشت سپاهی گاهی.» مشروح مصاحبه ما با خانم سارا خسروی که نسبت فامیلی نیز با مه‌آفریددارد را پیش رو دارید.

قانون با این مقدمه مصاحبه همسر مه‎آفرید امیرخسروی را منتشر کرده که بخش‎هایی از آن در ادامه می‎آید:

موضوع مشکلات مالی‌تان را به مه آفرید امیرخسروی منتقل کرده‌اید؟
بله، موضوع را منتقل کرده‌ام و گفته ام در چه شرایط سختی زندگی می‌کنیم.

واقعا شرایطتتان سخت است؟
بله، واقعا سخت است. ما منزل مسکونی از خودمان نداشتیم.در حقیقت مستاجر بودیم و بعد از این اتفاقات در منزلی که متعلق به پدرم است، ساکن شده‌ام.

همسر شما که بسیار پولدار بود، چرا یک واحد مسکونی لوکس خریداری نکرد؟
نمی‌دانم. مه‌آفرید کلا آدمی‌بود که درباره کارهایش زیاد توضیح نمی‌داد.

خب حالا پیشنهاد وی برای حل مشکل مالی‌تان چیست؟
مه‌آفرید می‌گوید لوازم خانه را بفروش اما از لوازم خانه ما صورت‌برداری شده است و من اجازه فروش آنها را ندارم.به او می‌گویم هم قبول نمی‌کند. میگه وقتی گشنه‌ای چکار باید بکنی؟

آقای مه‌آفرید در دادگاه گفته که هزینه ماهانه شما 25 میلیون تومان است، با 25 میلیون تومان در ماه چکار می‌کردید؟
خب این حرف را از روی لجبازی گفته. برای این که کسانی که می‌خواهند حقوق ما را تعیین کنند، در جریان باشند. من این همه هزینه نداشتم. در واقع من اصلا پولی نداشتم.شیوه ما این طور بود که هر چیزی که می‌خواستم خریداری کنم را می‌خریدم و پولش را از طریق هماهنگ کردن با منشی‌اش برایم می‌فرستاد.

حالا نگفتید با 25 میلیون تومان چه می‌کردید؟
هزینه من این‌قدرها نبود.می‌دانید اصلا این خرج‌ها از کجا درآمد.منشی پولی که برای من می‌فرستاد را در دفتر یادداشت می‌کرد. خب یک بار من خانه را تعمیر کرده بودم.در آنجا نوشته شده بود 20 میلیون تومان برای خانم خسروی. هزینه مدرسه بچه‌ها بود اما به نام من نوشته شده بود. چیزی برای خانه می‌خریدم، به نام من یادداشت شده بود.امروز اگر از کسی بپرسند، فکر می‌کند من دائم در حال خرید و گردش و پول خرج کردن بودم اما واقعیت این نبود. من زندگی تجملی عجیب و غریبی نداشتم. اصلا شوهرم به تجملات اعتقادی نداشت و سعی می‌کرد تظاهرات بیرونی نداشته باشد.

اما انگار خدمتکار فیلیپینی و آشپز مالزیایی در خانه داشتید؟
خدمتکار فیلیپینی بله،6 ماه ما یک غلطی کردیم. اما من هیچ وقت آشپز نداشتم. اصلا آشپزی را به دست کسی نمی‌سپارم.

ماجرای خدمتکاران فیلیپینی چه بود؟
من فقط یک خدمتکار داشتم. علتش هم این بود که بچه کوچک داشتم و باید به امور بچه بزرگم هم می‌رسیدم. خب همه می‌گفتند تو که امکاناتش را داری کمک بگیر. من هر پرستار ایرانی را استخدام کردم اذیتم کرد.یا از خانه‌مان دزدی می‌کردند یا وظیفه‌شان را خوب انجام نمی‌دادند.من هم شنیدم شرکتی هست که از فیلیپین پرستار استخدام می‌کند، این کار را کردم و چنین ماجرایی رقم خورد.اتفاقا همان ماه‌های آخر قبل از دستگیری این اتفاق افتاد و وقتی از دادستانی به خانه ما آمدند این خدمتکار را دیده بودند و آن طور توی بوق و کرنا کردند.

حالا که اصرار به کار کردن دارید، اگر بخواهید کار کنید، چقدر حقوق برایتان کافی است؟
نمی‌دانم. با حقوق کارمندی که نمی‌شودروزگارم بگذرد. اما به کار طراحی داخلی علاقه دارم یا اینکه با کسی شریک باشم و فعالیتی راه بیندازم. همسرم در برآوردی که به دادستانی برای تعیین حقوق داده گفته است 6 میلیون تومان در ماه برای ما لازم است و من فکر می‌کنم این مبلغ کافی باشه.

شرایط زندگی شما در طول این 8- 7 سال اخیر که وضعیت اقتصادی آقای خسروی تغییر کرد، چگونه شد؟
زندگی ما در طول این 18 سال اصلا تفاوت فاحشی نداشت. همیشه خوب پول خرج می‌کرد و سعی می‌کرد نیازهای خانواده را برآورده کند. اصلا اهل حساب و کتاب کردن زیاد نبود. همیشه هم برای کارمندان و کارگرانش خرج می‌کرد و الا این‌طور نبود که ما از پایین یک دفعه به بالا رسیده باشیم.

اینکه در یک زیرزمین زندگی می‌کردید.
اصلا در زیرزمین نبود. طبقه همکف بود و اتفاقا خانه بزرگی بود که متراژ آن بیش از صد متر بود.خیلی بزرگ بود.من می‌خواستم کرج نزدیک پدر و مادرم زندگی کنم به همین خاطر تنها خانه‌ای که توانستیم آن نزدیکی‌ها پیدا کنیم همین خانه بود وگرنه زیرزمین و جای محقری نبود.

به هر حال افزایش قدرت مالی بر زندگی شما تاثیر گذاشت.
شاید در زندگی کاری‌اش تغییر فراوانی ایجاد کرد اما در زندگی شخصی ما زیاد این تفاوت محسوس نبود. او در زندگی شخصی اصلا اهل ریخت و پاش نبود.

با هم سفر می‌رفتید؟
خیلی کم. همین 3-2 سال پیش برایش پاسپورت گرفتم. ما یک بار هنگ کنگ رفتیم. حالا همه می‌روند اما برای ما این همه سر و صدا شد و یک بار هم فرانسه و سوییس رفتیم. توی سفر هم دائما با تلفن صحبت می‌کرد. بیشترین هزینه ما همین پول موبایل بود که برای کارهایش می‌داد.اصلا دائم به کار فکر می‌کرد.

ماجرای سفر هنگ کنگ نبود که سروصدا کرد، جواهراتی که در آن سفر خریدید سروصدا کرد؟
خب باید در این مورد در تلویزیون صحبت بشه؟

حالا اصل مسئله جواهر 6 میلیارد تومانی چه بود؟
اتفاقا من هم وقتی شنیدم شک کردم که این جواهر را برای چه کسی خریده اما اصلا این‌طور نبود. بعد هم زیرنویس تلویزیون زدند که جواهر نبوده و بدلی بوده. خودش هم گفت من این را نخریدم برای خودشون گفتند.

اما برای شما مثلا جواهرات میلیاردی خریده بود؟
این‌ها همه مربوط به همین دو سال آخر است. خودم هم تعجب می‌کردم که چطور شوهر من که اصلا اهل خریدن این چیزها برای من نبود، این کارها را می‌کرد.او بیشتر برای دیگران خرج می‌کرد تا برای ما.

اگر بخواهید شخصیتش را توصیف کنید، چه می‌گویید؟
آدم ساکت و تودار و محکم. اصلا حسود نبود. دوست داشت همه چیز از طرف خودش برای دیگران برود. چشم‌داشتی به کسی نداشت. باور نمی‌کنید وقتی ما از شمال می‌آمدیم یک خانواده کنار جاده بودند، سوارشان می‌کرد.می‌گفت گناه دارند. به هر چیزی می‌خواست می‌رسید. مثلا کارآفرینی آرزویش بود.به آرزویش هم رسید اما نمی‌دانم چرا این‌طور شد؟ استرس‌های زیادی داشت. مثلا شب‌ها غالبا بی‌خواب می‌شد. ساعت دو، سه بلند می‌شد و راه می‌رفت. آن قدر راه می‌رفت تا صبح بشه و از خونه بیرون بزنه. صبح‌ها با این‌که راننده جلوی درخانه منتظرش بود، کتش را برمی‌داشت و پیاده می‌رفت سر خیابان و تاکسی می‌گرفت تا برود سرکار. یک استرس دائمی‌همراهش بود.

کلا درباره اهدافش صحبت می‌کرد ؟ مثلا می‌گفت چه آرزویی دارد؟
بله، خیلی موقع‌ها می‌گفت آرزو دارم بروم جنوب شهر توی یک خانه حوض‌دار زندگی کنیم همیشه دنبال ساده زندگی کردن بود. توی خونه هم همین بود.حتی زندگی توی روستا رو دوست داشت.هرگز دنبال پول نبود. می‌گفت اگر من رئیس جمهور بودم این کار را می‌کردم.

دوست داشت رئیس جمهور بشود؟
خیلی. اما من با سیاسی شدنش خیلی مبارزه می‌کردم.

اما انگار سیاسی شده بود؟
دیگه فکر می‌کنم سیاسی‌اش کردند.

پس اصلا دعوا نکردید؟
چرا. همان روزهای آخر، قبل از دستگیری بود که دعوایمان شد. من بعد از هشت – نه ماه تصمیم گرفتم که با مامانم و دوستش برویم لواسان. مه‌آفرید اونجا یک ویلا داشت. البته من هیچ کجا نمی‌رفتم، نه شرکت و نه جاهایی که داشت ولی آن روز مهمان دعوت کردم و راه افتادیم. توی راه بودیم که زنگ زد و گفت برگردید بچه داداشم داره میره اونجا. فکر کنید این همه امکانات بود اما برای ما نبود.

 

همه اون امکانات برای دیگران بود. یک روز زن و بچه‌اش نتوانستند از اون ویلا استفاده کنند. همش فکر می‌کردم من توی این زندگی چه حقی دارم؟هیچی نباید داشته باشم؟ ما از وسط راه برگشتیم و من خیلی پیش مامانم و دوستش شرمنده شدم. اون شب خیلی ناراحت بودم ودعوامون شد. یادمه زدم وسط سینه‌ام و گفتم انشاا... همه پول‌هات را خدا ازت بگیره. اون هم یادش نرفته.من واقعا دلم شکست. خودش هم ناراحت شد از این موضوع و هنوز هم میگه. بهش می‌گفتم چرا برای ما ارزش قائل نیستی. چرا همه را به ما ترجیح می‌دی؟

شما 11 روزی در بازداشت بودید، بیشتر در چه موردی از شما سؤال می‌کردند؟
درباره طلا. من طلاهایم را نزد دوستم گذاشته بودم، دایم از من می‌پرسیدند چرا پولشویی کردی و طلاها را از خانه خارج کرده‌ای. خب گفتم من سفر بودم و خانه‌ام امن نبود.عکس‌های طلاهایی را به من نشان می‌دادند و می‌گفتند این‌ها کجاست؟ من اصلا آن طلا و جواهرات را ندیده بودم. من حتی طلاهای عروسی‌ام را هم دادم. اشتباه کردم چون اگر طلاهایم بودند الان می‌فروختم و مشکلاتم را حل می‌کردم.

ماجرای انتقال طلاها به بعد از دستگیری برمی‌گردد؟
بله البته دوستم در جریان بازداشت شوهر من نبود.من هیچ چیز غیر از این‌ها نداشتم البته تیرماه یک آپارتمان در رشت شوهرم به نامم کرده بود که مرداد دستگیر شد. سندش هم دست خودشان است. اصلا ماشین‌ها را هم همان سال آخر به من دادند. بعدا شوهرم گفت به خاطر عذاب وجدانی که داشت بابت زن دوم می‌خواسته این ها را به من بده. من خودم تعجب کردم. چون شوهرم اصلا آدمی‌نبود که اینقدر به من مال و اموال بدهد.من هم این متقاضی نبودم. من شوهرم را به خاطر خودش دوست داشتم. دنبال پولش نبودم. خجالت می‌کشیدم بگم به من این را بده و اون را بده.

 

من اصلا آدمی‌نبودم که بخواهم توی چشم باشم. می‌گفتند تو که امکانات داری چرا فلان ماشین را سوار نمیشی. چرا خانه به نامت نمی‌کنی؟ می‌گفتم خوشم نمیاد زیاد تو چشم باشم.چیزهایی که داشتم را هم نمی‌انداختم برای همین می‌گویم بدلی‌های من را بردن چون من خیلی بدلی می‌انداختم.خانواده متوسطی هم داشتم. فکر می‌کردم چرا باید دل بقیه را بسوزانم ؟ به این و آن فخر بفروشم. اگر از بقیه بپرسید می‌گویند من چطور آدمی‌بودم. اصلا وقتی این ماجراها پیش آمد می‌گفتند وای چقدر شما پولدار بودید، پس چرا هیچی نمی‌گفتید ؟

چطور از دستگیری مه‌آفرید خسروی مطلع شدید؟
من ایران نبودم. با بچه‌ها دوبی بودم که مادرم تماس گرفت و گفت که همسرت دستگیر شده.

واکنش شما چه بود؟
من اصلا تصور نمی‌کردم مشکل خیلی جدی باشد. فکر می‌کردم یک سوء تفاهم است که سریع حل می‌شود اما وقتی بعد از پنج ماه برای اولین بار به ما ملاقات دادند و دیدم با چشم‌بند آوردنش خیلی تعجب کردم و فهمیدم قضیه حسابی جدی است.خودش هم وقتی با ما تماس گرفت گفت هیچ چیزی نیست و حل می‌شود اما پرونده که اقتصادی بود، ناگهان سیاسی شد. اصلا نمی‌دانم چی شد؟

شاید برای مردم عادی اطلاع از اینکه پرونده ای با این حد و اندازه، به بزرگی 3 هزار میلیارد تومان وجود دارد، شوک آفرین بود. خود ما هم در روزنامه وقتی برای اولین بار این اعداد و ارقام را شنیدیم دائم می گفتیم با سه هزار میلیارد تومان چه کارهایی می شد انجام داد.

حالا دوست دارم بدانم اولین بار که اعداد و ارقام پرونده را شنیدید چه حسی بهتون دست داد؟ اینکه بزرگی پرونده سه هزار میلیارد تومان است؟
تعجب کردم و گفتم وای یعنی شوهر من این قدر قدرت داره. البته رقم سه هزار میلیارد تومان غلو بود. موضوع سر 1800 میلیارد تومان بود.

در ملاقات‌ها راجع به چه موضوعاتی صحبت می‌کنید؟
وقت ملاقات ما بسیار محدود است. من دوسال است کاملا از شوهرم جدا هستم. با درخواستم برای ملاقات خصوصی هم موافقت نکرده اند. نمی‌دانم مسئولان خبری دارند از این وضعیت یا نه. در این 30 دقیقه تا از من بپرسد چکار می‌کنی و از بچه‌ها، وقت تمام می‌شود.مه‌آفرید فقط به من می‌گوید مراقب بچه‌ها باش.نگران نباشید. من هم همین حرف‌ها را می‌زنم که درست می‌شود و آزاد می‌شوی.دیگر با حضور چند مراقب وقتی برای صحبت باقی نمی‌ماند.

بعد از صدور حکم اعدام مه‌آفرید را دیده‌اید؟
بله.

چه حالی دارد؟
دائم می‌گوید شما به فکر خودتان باشید. من مریضم شاید در خیابان هم راه می‌رفتم می‌افتادم و می‌مردم. می‌گوید هر چی خدا بخواهد همان می‌شود.

اگر بخواهید آخرین حرفتان را به مه‌آفرید بزنید چه می‌گویید؟
می‌گویم تو انسان بسیار خوبی بودی، درست رفتار می‌کردی اما شوهر خوبی نبودی و اگر فرصت دوباره‌ای یافتی به خانواده هم اهمیت بده.

نظر شما درباره پول چیست؟
یک چیز خیلی کثیف. فقط باعث دوری آدم‌ها می‌شود.

پاسختان کلیشه‌ای نیست؟
نه. کسی نمی‌تواند حال من را درک کند. پول واقعا برای من آرامش و خوشبختی نیاورد. شاید آسایش بیاورد اما آرامش هرگز. پول فقط باعث می‌شد توقع همه از ما زیاد شود. دائم فامیل و دوستان زنگ می‌زدند که به ما پول قرض بدهید به بچه ما کار بدهید. ما اگر یک ساعت پیش هم بودیم هم باید دائم درباره مشکلات دیگران حرف می‌زدیم.خودش هم هی می‌گفت به فلانی بگو بیاید این کارش را انجام بدهیم یا فلان کار را راه بیندازیم.

الان رفتار آنها با شما چگونه است؟
همه آنها که تا دیروز دنبال ما بودند، امروز ترکمان کرده‌اند و فقط خودمان مانده‌ایم. واقعا این ضرب‌المثل را درک می‌کنم که می‌گوید «دنبال بند کیفتم، تا پول داری رفیقتم.»

از خودش پرسیده‌اید که آیا از راهی که رفته پشیمان است؟
می‌گوید من در مسیری افتاده بودم که باید تا تهش می‌رفتم. میگه نمی‌دانم چی شد؟ می‌گوید اگر بیرون بیایم بازهم کار می‌کنم، کارآفرینی می‌کنم.او عاشق کار کردن است. حتی به او گفتم تو که حدس می‌زدی اینطور شود چرا فرار نکردی. چرا از ایران نرفتی؟ می‌گوید من اشتباهی نکرده‌ام که فرار کنم.

الان از وضعیت اموال همسرتان اطلاع دارید؟
فکر کنم هر چه زحمت کشیده بود بر باد رفت. تا جایی که می‌دانم خیلی از کارخانه‌ها تعطیل شده وفروخته شده است.

فکر می‌کنید عاقبت این پرونده چه شود؟
من خودم را برای همه چیز آماده کرده‌ام. ما مشیت خدا را نمی‌دانیم. من معتقدم بدون اینکه خدا بخواهد برگ از درخت نمی‌افتد. انگاراصلا می‌دانستم که چنین حکمی‌می‌دهند. بعضی مواقع فکر می‌کنم شاید اگر بمیرد برایش بهتر باشد. به هر حال باید دید مشیت خدا چیست. خودش هم من و بچه‌ها را آماده کرد.می‌گفت شما باید به فکر خودتان باشید.من خودم را به خدا سپرده‌ام.


یازدهمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی؛
مه آفرید" کدام وزیر را با اسم کوچک صدا می کرد؟
اردیبهشت 91:
یازدهمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی سراج 31 اردیبهشت 91 برگزار شد.

در جلسه صبح این دادگاه در ابتدا قاضی سراج رسمیت جلسه را با حکم ویژه آیت‌الله آملی لاریجانی اعلام کرد و از منشی دادگاه خواست تا مواد 129، 188 و 192 قانون آیین دادرسی کیفری مبنی بر ضرورت حفظ نظم جلسه دادگاه و ممنوعیت انتشار هویت متهمان را قرائت کند.

در ادامه قاضی سراج از رضا نجفی ـ نماینده دادستان ـ خواست تا در جایگاه حاضر شود و کیفرخواست "ب.ب" را قرائت کند.

نماینده دادستان نیز در جایگاه قرار گرفت و متن کیفرخواست صادره علیه "ب. ب" مدیرعامل شرکت تجارت گستران منصور وابسته به گروه امیرمنصور آریا را قرائت کرد.

به گزارش انصاف نیوز به نقل از ایسنا، «ب.ب» مدیرعامل شرکت تجارت گستران منصور وابسته به گروه امیرمنصور آریا متهم است به معاونت در اخلال در نظام اقتصادی، معاونت در تحصیل مال از طریق نامشروع، معاونت در پولشویی و عواید حاصل از جرم از طریق تحصیل بزه.

فریاد‌های مادر مدیر عامل شرکت «تجارت گستران منصور» در دادگاه!

قاضی سراج به موارد اتهامی «ب-ب» مدیرعامل شرکت تجارت گستران منصور که اتهاماتش معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور، معاونت در تسهیل مال از طریق نامشروع، معاونت در پولشویی عواید حاصل از جرم از است رسیدگی کرد.

 این متهم پس از اظهارات قاضی سراج در جایگاه حاضر شد و گفت: من این اتهامات را قبول ندارم. قاضی سراج گفت: با توجه به اتهامات از خود دفاع کنید.

«ب.ب» اظهار کرد: من مدیرعامل سابق شرکت تجارت گستران منصور بودم و حدود 20 سال در شرکت های دولتی و نیمه دولتی بازرگانی فعالیت داشتم. برادر وسطی من سال‌ها قبل با «مه‌آفرید» همکلاس بود و از این طریق با او آشنا شدم و از مردادماه سال 88 در شرکت پخش امیرمنصور ایرانیان به عنوان رییس هیات مدیره مشغول به کار شدم و تا اواخر سال 88 درگیر ساماندهی کار پخش بودم.

وی ادامه داد: کار اصلی شرکت تجارت گستران از سال 88 شروع شد و خانم «ح.ع» چند سال قبل از من منشی امیرخسروی بود و بخشی از فروش برون‌ملی از طریق خانم «ع» انجام می‌شد.

ب.ب، افزود: امیرخسروی دو سیاست کلی برای همه شرکت‌ها تعیین کرد، اول خرید متمرکز و دوم خزانه متمرکز. به جزء خریدهای شمش،‌ آهن اسفنجی و قراضه در شرکت تجارت گستران خرید دیگری انجام نمی‌شد.

قاضی سراج در خصوص اتهام متهم در زمینه معاونت در تحصیل مال نامشروع به مبلغ 15 میلیارد سهام متهم، همسرش و دو دختر وی در تأسیس بانک آریا اشاره کرد که متهم در جواب گفت ما برای تأسیس بانک آریا هیچ آورده‌ای نداشتیم و در این زمینه اشتباه کردم اما معنی آن تحصیل مال نامشروع نیست زیرا وکالت بلاعزل دادم که پول‌ها در اختیار من نباشد. از من برای بانک رزومه خواستند و دو ماه بعد گفتند که وزارت اطلاعات سوابق شما را تأیید کرده است بعدا متوجه شدم که پول به حسابم واریز شده و من با اطمینان به وزارت اطلاعات و بانک مرکزی که دستگاه‌های نظارتی بودند وارد این کار شدم ولی گویا همه خواب بودند.

وی ادامه داد: حدود 60 مهندس فنی داشتیم که خرید کل گروه را انجام می‌دادند که البته این موضوع معایبی هم داشت که پروسه زمانی آن را طولانی می‌کرد اما نظر گروه این بود که تمرکزی خرید شود.

وی ادامه داد: خانم «ز» هیچ‌گاه کارمند من نبوده اما این مطلب بیان شده که او کارمند تجارت گستران است. همچنین خانم «الف» حدس زده و براساس یکسری از حدسیات او من متهم شدم و زیرا خانم «الف» گفته مصوبات ال‌سی‌ها پیش خانم «ح» بوده، پس بنابراین من باید در جریان باشم در حالی که ال‌سی‌ها مصوبه نداشته و این می‌شود دلیل اتهام بنده.

«ب.ب» ادامه داد: هیچ ال‌سی‌های سوری در بخش خارجی صادر نشده و همه آنها ال‌سی‌های واقعی است و من در جریان ال‌سی‌های داخلی نبودم و کیفرخواست بنده براساس اظهارات خانم «الف» است و من به اندازه یک کلمه در این رابطه هیچ دستوری ندادم.

این متهم درباره اتهامش در پولشویی گفت: اگر بحث دیسکانت شدن ال‌سی‌هاست، من در جریان نبودم ولی اگر منظور این است که از این پول استفاده شده و من پولشویی کرده‌ام من از منشاء آن خبر نداشته‌ام و من کار خرید را انجام می‌دادم.

قاضی سراج پرسید: آیا هزار میلیارد تومان به شرکت واریز شده است؟

متهم پاسخ داد: من اطلاع نداشته‌ام و اولین مرتبه است که این مطلب را می‌شنوم و از من سوال می‌شود.

وی ادامه داد: براساس همان سیاست، شرکت تجارت‌ گستران 150 تا 180 میلیارد تومان کالا آورد و پولش به حساب آریا ریخته شد و من از آریا طلبکار هستم، زیرا آریا خرد خرد به من پول داده و من خرج کردم در حالی که کل اموال من یک میلیارد تومان است.

وی ادامه داد: من از تجارت گستران طلب دارم و 50 میلیون تومان از برون ملی خرید کرده‌ام در واقع من داشتم طلب‌هایم را از آریا می‌گرفتم و اصلا نمی‌دانستم منشاء پول‌ها کجاست و به عنوان مدیرعامل من تابع دستورات هیات مدیره هستم.

«ب.ب» در خصوص اتهام دیگرش که معاونت در تسهیل مال نامشروع بود، اظهار کرد: من چه مال نامشروعی را تسهیل کردم؟

قاضی سراج گفت: 10 میلیارد از سهام بانک آریا به نام شما 4 میلیارد به نام همسرتان و 20 میلیارد به نام دخترهایتان است آیا اینها را قبول داری؟

متهم گفت:‌ اگر این پول‌ها رد گم کنی باشد، پولشویی است اما من این را به عنوان تسهیل مال قبول ندارم. حتی من از این مبلغ که به حساب من ریخته شده اطلاعی نداشتم و به عنوان متهم اینجا هستم در حالی که متهم‌های اصلی خواب هستند.

قاضی سراج گفت: خواب نیستند بلکه در کانادا هستند.

وی ادامه داد: خانم «ح» بیان کرده که من روزی سه بار به دیدن مه‌آفرید می‌رفتم، به خاطر این دیدار‌ها هفت ماه است در زندان هستم. الان نیز با مه‌آفرید هم سلولی هستم پس حتما باید اعدام شوم. من روزی 3 با مه‌آفرید دیدار نداشته‌ام.

قاضی سراج گفت: چند شب گذشته یک هارد دیسک از خانم شما کشف شده که چهار هزار و 500 اطلاعات در آن هارد بوده آیا آن را قبول دارید؟

متهم گفت: بله. آن اطلاعات،‌ اطلاعات خاصی نبوده بلکه اطلاعات مربوط به شرکت و واقعی است.

قاضی ادامه داد: همچنین از پدرتان یک کوله‌پشتی پر از مدارک کشف شده است.

در این هنگام مادر «ب.ب» بدون اجازه دادگاه با عصبانیت و با صدای بلند فریاد زد: کوله‌پشتی نبوده بلکه یک پاکت بیش‌تر نبوده است.

متهم ادامه داد: من در جریان نیستم و او مال پدرم است.

قاضی گفت: شما گفتید که چرا جلسات اینقدر طولانی شده بلکه علت این عوامل هستند و ممکن است هربار چیزی جهت روند پیگیری این پرونده کشف شود.

مادر «ب.ب» باردیگر با عصبانیت در وسط دادگاه فریاد کشید و دادگاه را ترک کرد و فریاد می‌زد، این دادگاه فرمایشی است.

قاضی سراج از «ب.ب» خواست که مادرش را آرام کند و به داخل دادگاه بیاورد اما مادر «ب.ب» در بیرون از محوطه دادگاه به دلیل توهین‌هایی که به نماینده دادستان می‌کرد توسط ماموران از محوطه دادگاه دور شد.

ریاحی خطاب به دادگاه: نگذاریم شرکت‌های خارجی از بازداشت مه‌آفرید سوءاستفاده کنند

قاضی ناصر سراج از وکیل مدافع «ب.ب» ـ مدیر عامل شرکت تجارت‌گستران منصور ـ خواست که در جایگاه قرار گیرد و به دفاع از موکل خود بپردازد.

غلامعلی ریاحی با حضور در جایگاه خطاب به قاضی سراج گفت: آقای «ب.ب» دارای یک کاراکتر منظم اداری است و نوع عملکردش در شرکت تجارت‌گستران مشخص بوده است. «ع.ح»، «ج.الف»، «ز»، «گ» و «ش» موضوعاتی را نسبت به «ب.ب» بیان کردند که در پروسه ال‌سی‌ها مطلع بوده است؛ در حالی که باید بگویم موکل بنده هیچ نقشی در گشایش بدون مجوز ال‌سی‌ها نداشته است.

وی با اشاره به موضوع ال‌سی‌ها و پرداخت رشوه که دو رکن اصلی این پرونده است، اظهار کرد: این دو رکن اصلی نیز زیرمجموعه‌هایی دارد؛ به عنوان مثال در صدور چک‌ها افراد امضا‌هایی را می‌زدند اما «ب.ب» در هیچ کدام از این دو حوزه نبوده است. اشتباهی شده مبنی بر اینکه خانم «م.ز» به دلیل اینکه زیرمجموعه تجارت‌گستران بوده بنابراین آقای «ب.ب» هم به عنوان مدیرعامل در این زمینه نقش داشته است؛ در صورتی که این تصور اشتباه است و نمی‌توان گفت که چون «م.ز» در جریان گشایش ال‌سی‌ها ذی‌مدخل بوده بنابراین آقای «ب.ب» هم در این زمینه ذی‌مدخل بوده است.

وکیل مدافع «ب.ب» خاطرنشان کرد: خانم «ج.الف» تنها خزانه‌دار چک و سفته نبوده بلکه از او در جریان این اقدامات به عنوان مخزن اسرار استفاده شده است و در مورد هر چیزی یادداشت‌برداری می‌کردند. باید معلوم شود که اظهارات خانم «ج.الف» در مورد «ب.ب» صحت دارد یا خیر.

ریاحی ادامه داد: خانم «ع.ح» در مورد ال‌سی‌های بدون مجوز نقش داشته اما این دلیل که چون خانم «ع.ح» در تشکیلات «ب.ب» در تجارت‌گستران مشغول به کار بوده بنابراین آقای «ب.ب» هم باید این موضوع را می‌دانسته اشتباه است.

وکیل مدافع «ب.ب» اظهار کرد: یکی از روش‌های کاری آقای مه‌آفرید خسروی این بوده که با زیرمجموعه‌ها ارتباط مستقیم برقرار می‌کرده است. باید گفت که خانم «ع.ح» از آن دسته کارمندان بوده که قبل از آقای «ب.ب» سابقه کار با آقای مه‌آفرید خسروی را داشته است.

ریاحی در ادامه تاکید کرد: از ریاست محترم دادگاه تقاضا دارم که یک مواجهه یا تحقیق مجدد در مورد خانم‌ها «ع.ح»، «ز» و «ج.الف» صورت گیرد و «ب.ب» نیز مورد بازجویی در مورد 75 میلیون یورو یا 100 میلیون دلار که برای خرید تجهیزات به فروشندگان خارجی پرداخت شده و در حدود 150 دلار دیگر که جزو قرارداد‌هاست و باید پرداخت شود و باید گفت در واقع تجارت خارجی است و زمانی که طرف خارجی متوجه شود که قضیه پیگیری نمی‌شود امکان دارد که این 200 میلیون دلار به انحای مختلف در مراجع بین‌المللی مالکیتشان ثبت شود، مورد بازجویی مجدد قرار گیرد. بنابراین تقاضا دارم که در این زمینه کاری انجام دهیم که شرکت‌های خارجی نتوانند با سوءاستفاده از بازداشت مه‌آفرید خسروی تعهداتشان را در مورد ایران انجام ندهند.

ریاحی در ادامه، لایحه‌ای را نسبت به اتهام موکلش در زمینه معاونت در اخلال در نظام اقتصادی قرائت کرد.

وی همچنین نامه‌‌ای را که تعدادی از پزشکان در مورد «ب.ب» نوشته بودند و تقاضا کرده بودند که وی به جمعشان بازگردد چرا که یکی از مدیران تجهیزات پزشکی است،‌ قرائت کرد.

ریاحی با بیان اینکه مه‌آفرید خسروی آدم بیهوشی نیست و در واقع فردی را در راس امور گذاشته که توانایی انجام کارهای لازم را در بخش تولیدی و خدماتی داشته است.

وی در ادامه با اشاره به اتهامات موکلش مبنی بر اخلال در نظام اقتصادی، تحصیل مال از طریق نامشروع و معاونت در پولشویی عواید حاصل از جرم، صدور حکم برائت موکلش را خواستار شد و گفت:‌ موکل بنده در هیچ‌گونه از این مسائل جایگاهی ندارد و هیچ نقشی در گشایش ال‌سی‌های فاقد مجوز نداشته است.

ریاحی افزود: دلیل اینکه می‌گویم موکلم بی‌اطلاع است این است که پس از بازداشت خسروی وی پرسنل زیرمجموعه را فرا خوانده و دستورات لازم را برای جلوگیری از فروپاشی شرکت تجارت‌گستران صادر کرده است. زمانی که پرسنل مرخص شده‌اند، خانم «ح» از «ب.ب» پرسیده که آیا حال که آقای خسروی در ارتباط با ال‌سی‌ها بازداشت شده ممکن است که برای من هم مشکلی پیش آید؟ «ب.ب» از خانم «ع.ح» پرسیده مگر شما از ال‌سی‌ها اطلاعی داشتید؟ این دلیل محکمی است مبنی بر اینکه موکل بنده از این امر بی‌اطلاع بوده است.

وکیل مدافع «ب.ب» در ادامه خواست که در مورد اتهام رشاء و ارتشاء موکلش صحبت کند که در این هنگام قاضی سراج به وی گفت: رشوه به موکل شما تفهیم نشده است. در این قسمت باید بگویم که آقای «ب.ب» واقعا پاکدست بوده است.

ریاحی در ادامه در رابطه با حقوق موکلش که در حدود هشت میلیون تومان بوده نیز صحبت کرد و گفت: در این بخش باید بگویم که رقم 8 میلیون، رقم بالایی است اما در بخش خصوصی این مبالغ پرداخت می‌شود. حقوق «ب.ب» حتی در قبال خدمتش هم نامناسب بوده و موکلم حتی بابت حقوقش طلبکار است و می‌خواهد شکایت کند.

قاضی سراج در واکنش به اظهارات ریاحی گفت:‌ بله، ایشان حقوق خود را با حقوق وکلا مقایسه کرده است.

ریاحی در پایان خواستار آزادی موکلش شد.

در ادامه این جلسه، فراهانی ـ نماینده دادستان تهران ـ در جایگاه قرار گرفت و گفت: آقای «ب.ب» در صحبت‌های خود اشاره داشتند دلیلی را بیاورید که بنده امضا کرده‌ام. باید بگوییم اگر ما دلیلی داشته باشیم قطعا جرم ایشان به عنوان مشارکت مطرح بود ولی در حاضر اتهام معاونت به ایشان تفهیم شده یعنی ایشان زمینه را برای این امر فراهم کرده است.

وی ادامه داد: آقای «ب.ب» کارمند ساده‌ای نبوده بلکه مدیر عامل شرکت تجارت‌گستران بوده و فردی متخصص، کاردان و امین بوده است. چگونه ممکن است که این همه ال‌سی با رقم بالای بیش از یک هزار میلیارد تومان گشایش شده اما ایشان حتی یک بار هم نپرسیده که مصوبه این امر کجاست؟ بنابراین شما می‌دانستید که قضیه چیست.

فراهانی با بیان اینکه یکی از ارکان گروه آریا شرکت تجارت‌گستران بوده است، یادآور شد:‌ آقای «ب.ب» و همسرش از سهامداران اصلی بانک آریا هستند و به همراه دو برادرش جزو افراد اصلی شرکت و مدیران مه‌آفرید بوده‌اند. حتی پدر ایشان در اختفای برخی اسناد و مدارک نقش داشته و به صورت خانوادگی با مه‌آفرید خسروی ائتلاف داشته‌اند زیرا مه‌آفرید خسروی آقای «ب.ب» را موسس بانک آریا می‌کند و 10 میلیارد نیز به نام وی کرده است.

وی تاکید کرد: بحث یک، دو یا سه میلیارد نیست بلکه شرکت در دو سال اخیر از لحاظ درآمدی حالت انفجاری پیدا کرده است.

فراهانی در پایان گفـت: «ع.ح» در جریان دو جلسه بازجویی گفته است که آقای «ب.ب» از سال 87 تا 89 از وجود ال‌سی‌های ارزی و ریالی خبری نداشته است اما از سال 89 در جریان امور قرار داشته‌ و به او در خصوص ال‌سی‌های ارزی و ریالی گزارش داده می‌شده است.

«ب.ب» در آخرین دفاعیات: اتهامات را قبول ندارم/ بار‌ها استعفا دادم

مدیر عامل شرکت «تجارت‌گستران منصور» آخرین دفاعیات خود را ارائه کرد.

«ب.ب» پس از اظهارات دادستان در جایگاه حاضر شد و در آخرین دفاعیات خود گفت: قسم می‌خورم که من به اندازه یک نقطه در جریان LCهای داخلی نبودم و در مورد LCهای خارجی نیز خودم چند بار به مه‌آفرید اعتراض کردم،‌ حتی در نوروز 89 نیز چندین بار استعفا دادم زیرا از من خواسته بودند حقوق چند کارمند را زیاد کنم اما قبول نکردم.

وی ادامه داد: در مورد ساختمان بانک‌ها که به اسم چک‌های من خریداری شده بود، این‌طور نبوده است، بلکه تنها میز و صندلی از حساب من خریداری شده بود،‌ زیرا گفته بودند باید یکی از اعضاء با پولش این وسایل را خریداری کند به همین دلیل از دسته چک من استفاده شد.

"ب.ب" در پایان گفت: هر حکمی که دادگاه بدهد،‌ من تابع آن هستم.

در ادامه اظهارات متهم، وکیل او غلامعلی ریاحی در جایگاه حاضر شد و به ادامه دفاع از موکل خود پرداخت و گفت: علمی که در قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی مطرح است این است که قاضی تحقیق دادسرا با علم خود قائل به مجرمیت باشد.

وی ادامه داد: در مورد موضوع بانک آریا 19 یا 20 واحد ساختمانی توسط متهم دیگر پرونده خریداری شده و ربطی به موکل من ندارد، همچنین از وجوهی که به حساب فرزند و همسر ایشان ریخته اطلاعی نداشته است. همچنین طول بازداشت وی به دلیل نقش عمده خریدها بوده و در مورد LCهای خارجی موکل من نقشی نداشته است.

ریاحی ادامه داد: در مورد موضوع شرکت ایسترن استار که روابطی با مه‌آفرید دارد، جای خود دارد.

قاضی گفت: LCهای خارجی پولش به حساب‌های خارجی ریخته می‌شود نه داخلی.

وکیل مدافع ادامه داد: گروه امیرمنصور از کانال‌های غیرقانونی از این طریق استفاده می‌کردند و اینکه "ب.ب" باید از کارهای خانم "ح" اطلاع داشت این‌گونه نیست.

وی در پایان گفت: امیدوارم دادگاه در مورد وی نهایت لطف را ایراد کند.

امضاء کننده‌ی ال‌سی‌ها: بی‌گناهم فقط امضاء کرده‌ام/ وکیل متهم: موکلم قربانی این فساد است

قاضی سراج به تفهیم موارد اتهامی «د.م» معاون سابق بانک صادرات شعبه گروه ملی اهواز با عناوین اتهامی، شرکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور، معاونت در تسهیل مال از طریق نامشروع، عدم وصول وجوه به نفع دولت و موضوع 103 فقره گشایش اعتبارات اسنادی که کارمزد آن وصول نشده است، پرداخت.

پس از اظهارات قاضی سراج متهم در جایگاه حاضر شد و در دفاع از خود گفت: من این اتهامات را قبول ندارم. «د.م» ادامه داد: کار در شعبه‌ها تقسیم شده بود و تمام کار ال‌سی‌ها را خود آقای «ک» انجام می‌داد، همچنین تمام شعبه‌ها ال‌سی صادر نمی‌کردند.

وی ادامه داد: من مشغله‌ کاریم در بانک‌ها بسیار زیاد بود و ال‌سی‌هایی که امضاء می‌کردم بدون توجه کارشان انجام می‌شد و تنها به دلیل اطمینانی که به مافوق خود داشتم این امضاها را انجام می‌دادم و این امضاءها اگاهانه نبوده است.

قاضی سراج گفت:‌ آیا قبول داری که کسی که چیزی را امضاء می‌کند مسوول آن است؟

متهم پاسخ داد: بله

«د.م» ادامه داد:‌من هیچ پولی از هیچ کس نگرفته‌ام و اگر ثابت شود که من دروغ می‌گویم شما هر حکمی که خواستید اعمال کنید.

وی در پایان دفاعیات خود گفت: من با حسن نیت این کارها را انجام دادم و هیچ قصد و نیتی نبوده و تنها به دلیل اعتمادی که به مافوق خود داشتم این امضاءها را انجام می‌دادم.

در ادامه جلسه وکیل «د.م» در جایگاه قرار گرفت و به دفاع از موکل خود پرداخت و گفت: در کیفرخواستی که قرائت شد اگر توجه کرده باشید مختصرترین کیفرخواستی بود که در این پرونده وجود داشت، بنابراین وقتی دلایل کم باشد کیفرخواست نیز مختصر است.

سیدیزدالله طاهری‌نسب ادامه داد: موکل من دارای 20 سال کار در بانک است و جزو خانواده‌ای است که به نظام جمهوری اسلامی خدمت کرده و دو برادر وی به شهادت رسیده‌اند.

وی ادامه داد: بیان شد که موکل من تصدیق‌نامه و ال‌سی‌هایی را امضا کرده و آیا اینکه این امضاءها از روی آگاهی بوده یا خیر؟ باید گفت خیر این امضاءها به دلیل اطمینان به مافوق خود بوده است.

این وکیل ادامه داد: بعد دیگر اتهام موکل من تبانی است در حالی که تبانی به معنی هم فکری دو یا چند نفر است اما سوالی که اینجا مطرح می شود این است که موکل من با چه کسی تبانی کرده است.

قاضی سراج گفت:‌ امضاءها که تبانی نمی‌خواهد اینکه نتیجه امضاءها چه چیز بوده است مهم است.

وکیل مدافع ادامه داد: من چیزی که با اعتقاداتم در تضاد نباشد قبول می‌کنم این موضوع که موکل من امضا کرده و باید پاسخگو باشد درست است اما اینکه او ناآگاهانه امضا کرده بحث دیگری است و نباید مجازاتش با توجه به اظهاراتش سنگین باشد.

طاهری نسب ادامه داد: اسم موکل من در هیچ شش دسته‌ای که در پرونده‌ها تقسیم‌بندی شده نیامده و همچنین هیچ کس اسم وی را در اظهارات خود نیاورده بنابراین امضاهایی که او انجام داده ناآگاهانه بوده است.

این وکیل ادامه داد: با توجه به جرم بزرگی که نظم اقتصادی کشور را مختل کرده باید یک نفعی به موکل من عاید شود. اما این گونه نیست و او هیچ پولی را دریافت نکرده بنابراین ادعای وی که با واقعیت و متن پرونده است مطابقت دارد.

طاهری‌نسب گفت: موکل من قربانی این فساد عظیم بانکی است نه عامل آن و با فردی که عامل فساد است فاصله بسیاری دارد.

این وکیل ادامه داد: «د.م» در مقابل آقای «س.ک» یک فقره ال‌سی را امضا کرده و آن یک فقره دارای اسناد و مدارک است و به ثبت رسیده است اما در همه اعتبارات گشایش شده موردی نیست که در مقابل آقای «س.ک» امضا کرده باشد و به ثبت نرسیده باشد.

طاهری نسبت در پایان گفت: موکل من بدون علم این کارها را انجام داده و مستحق بخشش است.

امضاء کننده‌ی ال‌سی‌ها: بی‌گناهم فقط امضاء کرده‌ام/ وکیل متهم: موکلم قربانی این فساد است

در ادامه، قاضی سراج به تفهیم موارد اتهامی «د.م» معاون سابق بانک صادرات شعبه گروه ملی اهواز با عناوین اتهامی، شرکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور، معاونت در تسهیل مال از طریق نامشروع، عدم وصول وجوه به نفع دولت و موضوع 103 فقره گشایش اعتبارات اسنادی که کارمزد آن وصول نشده است، پرداخت.

پس از اظهارات قاضی سراج متهم در جایگاه حاضر شد و در دفاع از خود گفت: من این اتهامات را قبول ندارم. «د.م» ادامه داد: کار در شعبه‌ها تقسیم شده بود و تمام کار ال‌سی‌ها را خود آقای «ک» انجام می‌داد، همچنین تمام شعبه‌ها ال‌سی صادر نمی‌کردند.

وی ادامه داد: من مشغله‌ کاریم در بانک‌ها بسیار زیاد بود و ال‌سی‌هایی که امضاء می‌کردم بدون توجه کارشان انجام می‌شد و تنها به دلیل اطمینانی که به مافوق خود داشتم این امضاها را انجام می‌دادم و این امضاءها اگاهانه نبوده است.

قاضی سراج گفت:‌ آیا قبول داری که کسی که چیزی را امضاء می‌کند مسوول آن است؟

متهم پاسخ داد: بله

«د.م» ادامه داد:‌من هیچ پولی از هیچ کس نگرفته‌ام و اگر ثابت شود که من دروغ می‌گویم شما هر حکمی که خواستید اعمال کنید.

وی در پایان دفاعیات خود گفت: من با حسن نیت این کارها را انجام دادم و هیچ قصد و نیتی نبوده و تنها به دلیل اعتمادی که به مافوق خود داشتم این امضاءها را انجام می‌دادم.

در ادامه جلسه وکیل «د.م» در جایگاه قرار گرفت و به دفاع از موکل خود پرداخت و گفت: در کیفرخواستی که قرائت شد اگر توجه کرده باشید مختصرترین کیفرخواستی بود که در این پرونده وجود داشت، بنابراین وقتی دلایل کم باشد کیفرخواست نیز مختصر است.

سیدیزدالله طاهری‌نسب ادامه داد: موکل من دارای 20 سال کار در بانک است و جزو خانواده‌ای است که به نظام جمهوری اسلامی خدمت کرده و دو برادر وی به شهادت رسیده‌اند.

وی ادامه داد: بیان شد که موکل من تصدیق‌نامه و ال‌سی‌هایی را امضا کرده و آیا اینکه این امضاءها از روی آگاهی بوده یا خیر؟ باید گفت خیر این امضاءها به دلیل اطمینان به مافوق خود بوده است.

این وکیل ادامه داد: بعد دیگر اتهام موکل من تبانی است در حالی که تبانی به معنی هم فکری دو یا چند نفر است اما سوالی که اینجا مطرح می شود این است که موکل من با چه کسی تبانی کرده است.

قاضی سراج گفت:‌ امضاءها که تبانی نمی‌خواهد اینکه نتیجه امضاءها چه چیز بوده است مهم است.

وکیل مدافع ادامه داد: من چیزی که با اعتقاداتم در تضاد نباشد قبول می‌کنم این موضوع که موکل من امضا کرده و باید پاسخگو باشد درست است اما اینکه او ناآگاهانه امضا کرده بحث دیگری است و نباید مجازاتش با توجه به اظهاراتش سنگین باشد.

طاهری نسب ادامه داد: اسم موکل من در هیچ شش دسته‌ای که در پرونده‌ها تقسیم‌بندی شده نیامده و همچنین هیچ کس اسم وی را در اظهارات خود نیاورده بنابراین امضاهایی که او انجام داده ناآگاهانه بوده است.

این وکیل ادامه داد: با توجه به جرم بزرگی که نظم اقتصادی کشور را مختل کرده باید یک نفعی به موکل من عاید شود. اما این گونه نیست و او هیچ پولی را دریافت نکرده بنابراین ادعای وی که با واقعیت و متن پرونده است مطابقت دارد.

طاهری‌نسب گفت: موکل من قربانی این فساد عظیم بانکی است نه عامل آن و با فردی که عامل فساد است فاصله بسیاری دارد.

این وکیل ادامه داد: «د.م» در مقابل آقای «س.ک» یک فقره ال‌سی را امضا کرده و آن یک فقره دارای اسناد و مدارک است و به ثبت رسیده است اما در همه اعتبارات گشایش شده موردی نیست که در مقابل آقای «س.ک» امضا کرده باشد و به ثبت نرسیده باشد.

طاهری نسبت در پایان گفت: موکل من بدون علم این کارها را انجام داده و مستحق بخشش است.

نماینده دادستان: اتهام «د.م» به افساد فی‌الارض تغییر کند / سراج: به صلاح نمی‌دانم!

در ادامه‌ یازدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی، فراهانی ـ نماینده دادستان ـ در واکنش به اظهارات وکیل مدافع «د.م» گفت: آقای «د.م» معاون بانک صادرات اهواز بوده و جزو کارمندان ساده بانک نبوده بلکه ایشان معاون شعبه بوده و شخصی بوده که مسئولیت داشته و باید نظارت لازم را انجام می‌داده است.

وی افزود: با 136 فقره سند (اعتبارات اسنادی) در این قسمت مواجه هستیم و تنها این 136 فقره نیست بلکه پشت‌بند اینها تاییدیه هم وجود داشته و آنها بعد از این سندها، تاییدیه آنها را هم می‌گرفتند.

نماینده دادستان تهران تصریح کرد: آقای «د.م» معاون شعبه بوده و اگر آقای «ک» را مفسد فی‌الارض بدانیم باید همین اتهام را به ایشان هم نسبت دهیم. تنها فرقشان این است که آقای «د.م» رشوه‌ای نمی‌گرفته است. تقاضا دارم عنوان اتهامی ایشان به افساد فی‌الارض تغییر پیدا کند. در واقع باید گفت که آقای «د.م» با آقای «ک» سرمنشاء فساد هستند و ایشان لیاقت اتهام افساد فی‌الارض را دارد.

در این میان نماینده بانک صادرات در واکنش به اظهارات نماینده دادستان خواست صحبت کند مبنی بر اینکه حق وی ضایع شده که قاضی سراج در این میان با لبخند گفت: صحبت شما جایز نیست. آری، حقش ضایع شده!

قاضی سراج در رابطه با اظهارات فراهانی مبنی بر تغییر اتهام «د.م» مبنی بر افساد فی‌الارض نیز اظهار کرد: اتهام افساد فی‌الارض را به صلاح نمی‌دانم.

وی در ادامه از «د.م» خواست که در جایگاه قرار گیرد و به ارائه‌ آخرین دفاعیات خود بپردازد.

«د.م» با قرار گرفتن در جایگاه گفت: قبول دارم که در امضاها شرکت داشتم و از مردم ایران و بانک صادرات که فرزندانم سر سفره آن بزرگ شده‌اند، معذرت می‌خواهم.

قاضی سراج از او پرسید: وقتی شما پستتان از بالا به پایین تغییر پیدا می‌کند حتما دلیلی داشته است.

«د.م» گفت: نه، این‌طور نبوده. من همان پست را داشته‌ام.

سید یزدالله طاهری‌نسب ـ وکیل مدافع «د.م» ـ نیز با قرار گرفتن در جایگاه در رابطه با قرار بازداشت مجدد موکلش خاطرنشان کرد: موکل بنده یک میلیارد تومان سند به عنوان وثیقه ارائه کرده که فعلا سندشان آزاد نشده است.

قاضی سراج گفت: اگر آزاد نکرده‌اند ایرادی ندارد. سندشان آزاد می‌شود.

وکیل مدافع «د.م» ادامه داد: بازداشت موکل بنده غیرقانونی است.

قاضی سراج گفت: این موضوع بررسی می‌شود.

در این هنگام فراهانی نماینده دادستان از جایش بلند شد و اظهار کرد: کیفرخواست پس گرفته شده، پرونده برمی‌گردد و اعاده می‌شود. یعنی دادسرا می‌تواند از ادله‌ای که به دست آورده عدول کند.

طاهری‌نسب خطاب به این صحبت فراهانی گفت: کجای قوانین استرداد کیفرخواست آمده است؟

قاضی سراج خطاب به این صحبت وکیل مدافع «د.م» اظهار کرد: همان جایی که می‌تواند از تخفیف عدول کند. پس در کیفرخواست هم حق دارد.

وکیل مدافع «د.م» عنوان اتهامی تصرف اموال دولتی را برای موکل خود خواستار شد.

نایب‌رییس شرکت آهن و فولاد لوشان: می‌خواستم روزی به عنوان مدیر برتر معرفی شوم اما ...

در ادامه یازدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی، اتهامات شرکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور، تحصیل مال از طریق نامشروع به نفع گروه امیرمنصور آریا به مبلغ 1049 میلیارد ریال و شرکت در پولشویی عواید حاصل از جرم به «ح.س» ـ نایب رییس شرکت آهن و فولاد لوشان ـ تفهیم شد.

این متهم پس از تفهیم اتهام از سوی قاضی سراج در جایگاه حاضر شد و ضمن دفاع از خود تاکید کرد که اتهامات را قبول ندارد.

قاضی سراج گفت: با توجه به موارد تفهیمی از خود دفاع کنید.

متهم اظهار کرد: من 9 سال با آقای مه‌آفرید کار کردم و یک کارمند قدیمی هستم. آدم دو سال اخیر نیستم. ماحصل کار من چهار کارخانه شده که یکی از آنها کارخانه آهن و فولاد لوشان است و توانسته‌ام ظرف 83 روز این کارخانه را به تولید برسانم.

وی ادامه داد: با توجه به مشکلی که در خانواده داشتم، نتوانستم به کارم ادامه دهم و یک عضو غیر موظف شرکت آهن و فولاد بودم. در آن شرایط حضور من در شرکت خوب نبود زیرا مجبور بودم خودم از فرزندم نگهداری کنم.

این متهم افزود: مدارکی که بعد از دستگیری به من نشان دادند باعث تعجب من شد زیرا در 9 سال فعالیتی که در این شرکت داشتم هیچ‌گاه کار اعتباری انجام ندادم و هیچگاه در تصمیمات اعتباری نیز دخالت نکردم.

وی خاطرنشان کرد: من از 9 سال گذشته که مشغول کار با این شرکت شدم، زندگی‌ام را فدای کارم کردم و مدارکی که من بعد از دستگیری‌ام دیدم، برای اولین بار بود. امضاهایی که در آنجا دیدم نیز امضاهای من نبود و زمانی که از من پرسیدند می‌دانی چه کسی به جای تو امضا کرده، واقعا نمی‌دانستم چه کسی آن امضاها را زده است.

این متهم ادامه داد: اگر تخصص من خوب نبود، 9 سال فعالیت مفید نداشتم.

«ح.س» با بیان اینکه یکی از اتهامات من، اخلال در نظم اقتصادی کشور است یادآور شد: من چه نوع اخلالی در نظام اقتصادی کشور ایجاد کرده‌ام؟ من روزی آرزو داشتم به عنوان یک مدیر برتر معرفی شوم و به مملکت خود خدمت کنم.

قاضی سراج گفت: درباره هزار و 49 میلیارد ریال توضیح دهید. در این رابطه چه نقشی داشتید؟

متهم گفت: هیچ اطلاع و هیچ نقشی در این راستا نداشتم و با توجه به اینکه در دو سه سال آخر مشکلاتی داشتم زیاد در شرکت حضور نداشتم. من از روز اول که به شرکت آمدم عضو کارمندهای قسمت فنی بودم و در جلسه‌های مرتبط با مسائل مالی و اعتبارات هیچ دخالتی نداشتم.

وی ادامه داد: در مورد اینکه به من گفته‌اند منافعی در این راستا به دست آورده‌ام باید بگویم من حقوقم به اندازه کارمندم بوده است و به طمع دریافت حقوق‌های گزاف هیچ کار غیرقانونی را انجام نداده‌ام. خواهشمندم این مسائل بررسی شود که آیا من به کسی رشوه داده‌ام یا رشوه گرفته‌ام؟

قاضی گفت: درباره شش فقره اعتبارات اسنادی توضیح دهید.

متهم پاسخ داد: هیچ اطلاعی ندارم.

قاضی سراج گفت: توضیح دهید که چه کسی این کارها را انجام داده است.

متهم پاسخ داد: نمی‌دانم.

قاضی سراج تصریح کرد: آیا اظهاراتی که قبلا در دادسرا بیان کردید قبول دارید؟

متهم گفت: بله، قبول دارم.

وی ادامه داد: در بحث پولشویی، مگر من از کجا چه پولی دریافت کرده‌ام که کثیف بوده و نیاز به تمیز کردن داشته است؟ من سزوار این جایگاه نیستم و تقاضایم این است که حکم به برائت من داده شود.

وکیل مدافع «ح.س»: اتهامات انتسابی به قد و قواره موکلم نمی‌آید!

در ادامه، سنجر فخری ـ وکیل مدافع «ح.س» نایب رییس شرکت آهن و فولاد لوشان ـ با حضور در جایگاه در دفاع از موکلش گفت: موکلم در امور مربوط به این پرونده کاره‌ای نبوده است و از لحاظ شخصیتی هم آدم غیر قابل نفوذی است. در واقع باید گفت که آقای «ح.س» یک فرد فنی و عاشق کارش بوده است.

وی ادامه داد: موکلم از ابتدا با مسایل فنی آشنا بوده و تنها کارش عضویت در هیات مدیره است والا نقشی در امور مالی نداشته است.

فخری در رابطه با اتهامات موکلش مبنی بر اخلال در نظام اقتصادی، تحصیل مال نامشروع و پولشویی نیز اظهار کرد: این نوع اتهامات به قد و قواره‌ موکل بنده نمی‌آید و از نمایندگان دادستان می‌خواهم به من بگویند که نقش موکل بنده کجاست.

وی در رابطه با 6 فقره امضای اسنادی که به موکلش نسبت داده شده نیز اظهار کرد:‌ همانطور که موکلم خودش هم گفته این امضاها را قبول ندارد.

قاضی سراج خطاب به وکیل مدافع «ح.س» گفت: شما به من بگویید آ‌یا هیات مدیره مسئول کارهای شرکت است یا خیر؟

فخری پاسخ داد: بله اما هیات مدیره در بحث جرایم اقدامی نکرده است. اظهاراتی را که طی آنها خانم «ج.الف» و آقای «ش» مطالبی را به موکل بنده نسبت داده‌اند، قبول ندارم. باید بگویم که اینها را «ح.س» انجام نداده است.

وی در پایان خواستار صدور حکم برائت برای موکلش شد.

در ادامه، «ح.س» با قرار گرفتن در جایگاه و در پاسخ به این سوال قاضی سراج که آیا دسته‌چک‌ها را شما گرفتید یا وکالت دادید؟ گفت: نه، قبول ندارم. من وکالت ندادم.

قاضی سراج از او پرسید: چقدر سهام به نامت بوده است؟

«ح.س» پاسخ داد: 2 درصد سهام به نام من بوده است و من مدت 9 سال در شرکت آهن و فولاد لوشان کار کرده‌ام. در واقع به ازای سهامی که به من تعلق گرفته من دانش فنی فروختم و به خاطر طلبی بوده که از مه‌آفرید خسروی داشته‌ام.

در ادامه، وکیل مدافع «ح.س» در رابطه با آخرین دفاع موکلش گفت: در رابطه با چک‌هایی که امضا شده و خارج از روال شرکت بوده باید بگویم که همان طور که موکلم گفته وی امضایی را نکرده و ارتباطی به «ح.س» ندارد.

فخری در پایان خاطرنشان کرد: «ح.س» در هیچ یک از ارکان مادی این جرایم دخالت مستقیم و غیر مستقیم نداشته و اطلاعی هم از این موضوع نداشته است و باید بگویم هیچ‌گونه دخالت منفی در امور نداشته است.

وی افزود: امضاهایی را که منتسب به «ح.س» ذیل اعتبارات اسنادی نسبت داده شده است، نمی‌پذیرم و خواستار برائت موکلم هستم.

مه آفرید" کدام وزیر را با اسم کوچک صدا می کرد؟

در همین حال، باشگاه خبرنگاران نوشت:


(خ_الف):در هر سازمانی که حضور داشتم سلامت اداری در آنجا افزایش یافته است!

***(خ_الف) که متهم به دریافت رشوه 900 میلیون تومانی است در دفاعیاتش گفت : در هر سازمانی که فعالیت داشتم سلامت اداری در آنجا افزایش یافته است.

 
***رضا نجفی نماینده دادستان : متهم (خ_الف) پرونده مطرح ارتشاء دیگری هم دارد که در دست بررسی است. با توجه به اینکه مبلغ رشوه بالا و کلان بوده است درخواست اشد مجازات را برای او دارم.
 
***متهم (خ_الف) : مه آفرید در جلساتی که با یکی از وزرا داشت وی را با اسم کوچک صدا می کرد.

***متهم (خ_الف) معاون سابق وزیر صنایع و معادن متهم به ارتشاء به مبلغ 900 میلیون تومان است.
 
***فراهانی نماینده دادستان : متهم (د_م) لیاقت افساد فی الارض را دارد جون بدبختی سایر متهمین از وی شروع شده است.

***متهم (ح_س) : اگر قرار بود که من در کره ماه باغبانی کنم به اندازه حضورم در اینجا برایم بعید نبود.

***متهم (ح_س) در دفاعیات خود گفت : از فعالیت در این گروه خوشحال بودم و آرزو دارم به عنوان مدیر نمونه ملی مطرح شوم.
 
***اتهامات متهم (ح_س) : تحصیل مال از طریق نامشروع به نفع گروه امیر منصور آریا به مبلغ 1049 میلیارد ریال موضوع 6 فقره ال سی بانکی.

***فراهانی نماینده دادستان گفت: اعترافات متهم (د_م) درباره باز کردن ال سی ها از سرناآگاهی و در جهت اعتماد به (س_ک) پایه و اساسی ندارد زیرا این موضوع در یک فقره نبوده بلکه در 136فقره اتفاق افتاده است.

***نماینده دادستان در پرونده فساد بزرگ مالی خاطرنشان کرد اگر (س_ک) رئیس شعبه بانک صادرات گروه ملی اهواز به دلیل گرفتن رشوه و انجام تخلفات متعدد مفسد فی الارض است، (م(_د) نیز چیزی کمتر از او ندارد و تنها فرق میان این دو در عدم گرفتن رشوه است.

***فراهانی نماینده دادستان تهران از دادگاه تقاضا کرد برای متهم (د_م) حکم افساد فی الارض صادر شود.بعد از درخواست نماینده دادستان وکیل متهم (د_م) سید یزدالله طاهری نسب به نماینده دادستان اعتراض کرد.

***نماینده حقوقی بانک صادرات تاکنون دوبار قصد اعتراض داشته است که قاضی سراج اجازه این کار را به او نداده است.

***فراهانی نماینده دادستان : بانک ملی ، بانک صادرات و گروه امیر منصور آریا شبکه ای را تشکیل داده بودند و خاوری در این پرونده بانک مرکزی و سیستم های نظارتی را فریب داده است.

***غلامعلی ریاحی وکیل مدافع (ب_ب) مدیر عامل شرکت تجارت گستران منصور در ابتدای دفاع از موکل خود اعلام کرد: با توجه به اینکه موکل من در کار تجهیزات پزشکی نیز فعالیت داشته تعدادی از پزشکان بنام با امضای نامه‌ای خواستار آزادی وی شده‌اند.

***متهم (د م) : به خاطراعتمادی که به رئیس شعبه بانک صادرات گروه ملی اهواز یعنی (س_ک) داشتم امضا ها را انجام دادم و هیچ گاه با شرکت امیرمنصور آریا ارتباطی نداشتم.
وی افزود: درسال 89 با سود دو وام از سوی شرکت امیرمنصور آریا اعتبارات استان تأمین شد و از این طریق و به واسطه رئیس شعبه یعنی (س_ک) در روند برنامه های این شرکت قرار گرفتم.

***طاهری نسب وکیل (د_م) : در هیچ کدام از کیفرخواست هایی که تا به حال در پرونده فساد اقتصادی در دادگاه قرائت شده و نقل قول هایی که از سوی اشخاصی که در این پروژه دخالت داشتند صورت گرفته، از موکلم یعنی (د_م) نامی برده نشده است و وی تنها براساس اعتمادی که به رئیس شعبه داشته این کار را انجام داده است.

***متهم  (د_م) اتهامات بسیاری در پرونده خود دارد که از مهمترین آنها می توان به سه مورد زیر اشاره کرد :شرکت در اخلال نظام اقتصادی کشور از طریق مشارکت و تبانی در صدور اسناد اعتباری جعلی ،معاونت در تحصیل مال نامشروع از طریق گشایش 136 فقره اعتبار اسنادی به ارزش صدها میلیارد تومان و عدم وصول وجوه به نفع دولت یا استنکاف از حقوق  دولت با موضوع گشایش 103 فقره ال سی بانکی.

***متهم (ب_ب) در دفاع از خود گفت : من به اندازه یک نقطه در جریان گشایش ال سی های داخلی نبودم.

***وکیل متهم (ب.ب) با بیان اینکه موکلش در هیچ یک از موضوعاتی که تا امروز در دادگاه فساد مالی بیان شده دخالتی نداشته‌است،گفت: افرادی چون (ع.ح)، (ج.الف)، (م.ز) اظهارنظرهای متعددی در خصوص موکلم انجام داده‌اند که از دادگاه می‌خواهم این افراد مورد بازجویی مجدد قرار گیرند.

***فراهانی نماینده دادستان : پدر متهم (ب_ب) نیز در این پرونده متهم است ، او در اختفا برخی از اسناد دست داشته است.برادر دیگر این دو متهم نیز به خارج از کشور گریخته است.

***فراهانی نماینده دادستان در دفاع از کیفرخواست متهم (ب_ب) اظهار داشت: همانطور که در متن کیفرخواست مشخص است شرکت در اتهامات برای ایشان منتصب نشده و خود (ب_ب) می گوید که دلیلی بیاورید که من چیزی را امضا کرده ام و یا دستور داده ام، باید بگویم که اگر اینگونه بود حتما اتهام مشارکت به وی منتصب می شد.

***فراهانی نماینده دادستان : مه آفرید امیر خسروی با متهم (ب_ب) و متهم (الف_ش) ائتلافی تشکیل داده اند و تمامی این افراد از امور شرکت اطلاع داشته اند.

***نماینده دادستان : تمام اقدامات مربوط به ال سی ها در شرکت تجارت گستران صورت می گرفته است.

***فراهانی نماینده دادستان : متهم (ب_ب) یکی از افراد متخصص ، کاردان ، مجرب و امین گروه امیر منصور آریا بوده است.

***قاضی سراج : اتهام رشوه به متهم (ب_ب) تفهیم نشده است و طبق بررسی های انجام شده مشخص شده که ایشان هیچگونه سوء سابقه ای در پرونده کاری خود نداشته است.

***ریاحی درخصوص اظهارات خانم (ج_الف) اذعان داشت: ایشان نه تنها خزانه دار چک و پول شرکت امیرمنصور بودند بلکه درخصوص تمامی متهمان نیز اظهارات متنوعی را انجام می دهند لذا باید دانست که صحبت های ایشان درمورد (ب_ب) مورد تأیید نیست و ایشان طبق شخصیت پردازی خود علیه (ب_ب) اظهار نظر کرده است.

وی افزود: مشارکت خانم ها (م_ز) و (ع_ح) در فروش ال سی ها دلیل بر حضور (ب_ب) در قضیه ال سی ها نیست لذا به طور حتم احضار خانم (ع_ح) در دادگاه الزامی است.

***تقاضای ریاحی وکیل متهم (ب_ب) از دادگاه ؛ مواجهات حضوری که برای (ب_ب) متهم ردیف دوم انجام دادید برای برادر او نیز که اکنون در دادگاه حضور دارد انجام دهید.

***متهم (ب_ب) ماهی 8 میلیون تومان حقوق می گرفته است.

***علاوه بر قرارداد 100 میلیون دلاری، یک قرارداد 60 میلیون دلاری هم تکلیف نامشخص دارد.

***100 میلیون دلار برای خرید تجهیزات ام دی اف صرف شده است.

***غلامعلی ریاحی وکیل متهم (ب_ب) در خصوص 100 میلیون دلار اموال شرکت امیر منصور آریا در خارج از کشور از قاضی خواست تا ترتیبی اتخاذ شود که شرکت های خارجی نتوانند مالکیت اموال و پول را از ایران سلب کنند.

***خانواده مه آفرید امیر خسروی و متهم (ب_ب) با فریاد و دعوا قصد به هم زدن نظم جلسه دادگاه را دارند.

***متهم (ب_ب) با مه آفرید امیر خسروی هم سلول است.

***قاضی سراج از (ب_ب) در خصوص سهام شرکت امیر منصور آریا توضیح خواست.متهم 14 میلیارد و 20 میلیون تومان از سهام شرکت امیر منصور آریا را داشته است.

***قاضی سراج در پاسخ به اظهارات (ب_ب) گفت : دستور پیگیری برگشت 100 میلیون دلار را صادر می کنیم.

***متهم (ب_ب) : 100 میلیون دلار از اموال شرکت امیر منصور آریا که بابت خرید جنس هزینه شده بود هنوز به کشور بازنگشته است.

***متهم (ب_ب) مدیر عامل چند شرکت بوده است.(ب_ب) در گشایش ال سی های سوری موثرترین فرد گروه بوده و تمامی اعتبارات اسنادی زیر نظر وی انجام می شده است.
 
***(ب_ب) مدیر عامل شرکت تجارت گستران منصور بوده است.

***از نکات قابل توجه این جلسه دادگاه حضور خانواده متهم ردیف اول در جلسه یازدهم دادگاه است.

***در حال حاضر به اتهامات (ب_ب) رسیدگی می شود. (ب_ب) برادر متهم ردیف دوم پرونده است که اتهامات وی معاونت در اخلال نظام اقتصادی کشور ، تحصیل مال نامشروع و معاونت در پولشویی عواید حاصل از جرم در اعتبارات اسنادی گشایش صادره از بانک صادرات گروه ملی اهواز است.

***در جلسه امروز دادگاه 7 متهم و یک مطلع حضور دارند.

اسامی متهمان و وکلای آنها به شرح زیر است :
متهم (ح_س) ، وکیل سنجر فخری

متهم (س_خ) ، وکیل غلامعلی ریاحی

متهم (ب_ب) ، وکیل غلامعلی ریاحی

متهم (ع_ب) ، وکلا حمید محمدی کرد خیری ، عباس اجتهادی و تراب مهردوست

متهم (ع_ر) ، وکیل غلامحسین صادقی قهاره

متهم (د_م) ، وکیل سید یزدالله طاهری نسب

متهم (خ_الف) ، وکلا واحد شریفی و محمد اسلامی

در این جلسه یک مطلع به نام (س_م) هم حضور دارد.


نماینده بروجرد، درخواست صدور مجوز برای گروه اریا داد!

در همین حال، فارس در همان روز نوشت: مدیرعامل سابق ایمیدرو با بیان اینکه وزیر وقت برای واگذاری زمین به آریا ضرب‌الاجل 10 روزه تعیین کرده بود، گفت: متن مصوبه واگذاری پشت در هیئت دولت بود اما با گزارش‌هایی که دادیم رئیس جمهور مخالفت کرد.

نجفی نماینده دادستان اتهامات متهم «خ -الف» مدیرعامل سازمان ایمیدرو را مبنی بر ارتشاء (دریافت رشوه) به مبلغ 900 میلیون تومان و مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور قرائت کرد و با بیان اینکه با توجه به کیفرخواست اصلاحی وقوع جرم از سوی متهم محرز است و خواستار اشد مجازات وی هستیم اظهار داشت: از منطق دادستانی این متهم مستحق عنوان مجرمانه فساد فی‌الارض است اما نظر بازپرس مشارکت در اخلال بود.

بعد از اظهارات قاضی سراج مبنی بر اینکه سخت است یک معاون وزیر و امین دولت را تفهیم اتهام  کنند متهم در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه اتهامات را قبول ندارم گفت: سال تولید ملی را به تمام تولید‌کنندگان تبریک می‌گویم و این اطمینان را می‌دهم که عامدا خیانتی به نظام نکرده‌ام و لحظه‌ای در خدمت‌رسانی تعلل نداشته‌ام.

وی بازگرداندن 1800 هکتار زمین به بیت‌المال و همچنین شناسایی صدها شرکت صوری را از خدمات خود به نظام معرفی کرد و گفت: هر جا من بودم سلامت اداری ارتقاء یافت . متهم با بیان اینکه  20 روز بعد از دستگیری مه‌آفرید رئیس ایمیدرو شدم، گفت: معدنی در کشور بود که قرار شد آن را به بزرگترین بدهکار شبکه بانکی بدهند مبلغ آن  4.5 میلیارد دلار بود و برای تصاحب آن حتی من را تهدید کردند. در آن زمان هر تن سنگ آهن خام را 70 تومان می‌خریدند و در بازار آزاد با  72 دلار به خارج صادر می‌کردند که در سال حدود 1.5 میلیارد دلار می‌شد.

وی افزود: از روزی که من آمدم توانستم این مشکل را حل کنم و مجلس هم به این قضیه ورود پیدا کرد. برای اولین بار سنگ آهن کشور به بورس رفت و مواد اولیه‌ای که صادر می‌شد و صنایع پایین دست به قیمت بالا آن را می‌خریدند در کشور مورد استفاده قرار گرفت.

متهم با بیان اینکه تاکنون کوچکترین خیانتی به نظام و بیت‌المال نکردم، گفت: تکذیب می‌کنم که صراحتا دریافت مبلغ 900 میلیون تومان را به گردن گرفته‌ام. وقتی قیمت جهانی فولاد بالا می‌رود مشتری شمش فولاد زیاد می‌شود و وقتی قیمت پایین می‌آید این حالت معکوس می‌شود.

وی ادامه داد: وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت ستاد فولاد را با اعضای معاون معدن وزیر ، مدیرعامل فولاد خوزستان ، 2 کارشناس و رئیس هیئت عامل ایمیدرو تشکیل داد. فولاد خوزستان برای همه شرکت‌های نورد پیشنهاد می‌داد و در ستاد فولاد که معمولا جلسات آن در حضور وزیر تشکیل می‌داد میزان سهمیه شمش فولاد مشخص می‌شد.

متهم گفت: اگر تا تاریخ اول شهریور 90 در یک جلسه ستاد شرکت کرده باشم این اتهام متوجه من است اما از روزی که بازداشت شدم بیش از 30 بار شفاهی و کتبی درخواست کردم که از مراجع قانونی استعلام شود نقش من در توزیع شمش چه بوده است. من هیچ نقشی در بالا و پایین کردن سهم شمش فولاد خوزستان نداشته‌ام

متهم در مورد شهرک صنعتی سیلیفون متال گفت: از سال 80 گروه آریا در شهرک‌های صنعتی زمین گرفته‌اند و تا روز دستگیری خسروی نمی‌دانستم که شرکت‌ها در زمینه‌های صنعتی ساخته‌اند. خسروی حتی یک بار هم برای زمین به من مراجعه نکرده است.

وی با بیان اینکه خسروی پیشنهادی را برای تأسیس یک مرکز بزرگ صنعتی در بروجرد ارائه داد که یک میلیارد و 300 میلیون دلار سرمایه می‌خواست، گفت: جلسات متعددی در این زمینه تشکیل شد و قرار بود مدیرعامل بانک سپه هم در این زمینه مشارکتی داشته باشد.

وزیر دستور داد طی 10 روز مجوز زمین صادر شود
متهم در پاسخ به سؤال قاضی مبنی بر اینکه چه کسی دستور واگذاری زمین را صادر کرد، گفت: آقای وزیر به من دستور داد ظرف 10 روز مجوز زمین صادر شود اما نکته مثبت کار من این بود که آن را قبول نکردم.

وی ادامه داد: نماینده بروجرد در مجلس شورای اسلامی نامه‌ای به وزیر نوشت و درخواست صدور مجوز شهرک صنعتی برای گروه آریا کرد اما همکاران من گفتند برای اخذ مجوز باید از استان استعلام شود و همه ادارات ذیربط در این زمینه باید نظرات خود را اعلام کنند که من هم فرم را به استان فرستادم.

وی با بیان اینکه برای انجام این کار فشار زیادی روی من بود اما زیر بار نرفتم گفت: وقتی موضوع به تهران برگشت دیدم که فقط یک دستگاه مجوز ندارد و دستور دادم مجوز 4 ماهه مشروط صادر شود که اسناد آن موجود است.

متهم ادامه داد: بعد از 4 ماه اسناد همچنان ناقص بود که ما هم طبق قانون مجوز را باطل کردیم. تیم آریا نامه‌ای زده و درخواست بهره‌برداری کردند و این به آن معنی بود که اگر موافقت می‌شد سند زمین به نام آنها صادر شده و می‌توانستم زمین را بفروشم اما ما کوچکترین امتیازی به آنها ندادیم.

متهم درباره اتفاقات شرکت فولاد خوزستان گفت: متهم «ع -ر» به من گفت: گروه آریا می‌خواهد فولاد خوزستان را بخرد وقتی او از دفتر من خارج شد چون تبعات این اقدام را می‌دانستم به استاندار خوزستان اطلاع دادم که می‌خواهند فولاد خوزستان را بفروشند تا اتوبان رامسر را دوطبقه کنند.

وی افزود:به استاندار گفتم با نامه موضوع را به دولت اطلاع دهد و خودم هم به اداره کل اطلاعات خبر دادم به ایمیدرو رفتم و نامه‌ای را به دولت زدم که اگر قرار است فروش برود باید در خانواده فولاد این اتفاق بیفتد و انحصار یعنی 27 شرکت نورد در کشور متضرر می‌شوند.

قاضی سراج خطاب به متهم گفت: البته شورای رقابت هم این موضوع را باطل اعلام کرد.

متهم در جواب قاضی گفت: فعلا که شرکت سایپا را فروختند و هنوز هم نتوانستند آن را ابطال کنند.


واکنش مهرگان، برادر مه آفرید
اردیبهشت 91:
در حالی که با زحمات دستگاه قضایی و پیگیری های لازم، دادگاه رسیدگی به فساد عظیم بانکی به جلسه نهم رسیده است، مهرگان، برادر مه آفرید خسروی که در خارج از کشور به سر می برد، سرانجام سکوتش را شکست و به برخی موارد مطرح شده در دادگاه واکنش نشان داد.

مهرگان امیر خسروی رئیس هیات مدیره گروه های آریا بوده که ظاهرا به محض اطلاع از احتمال برخورد با این گروه در خارج از کشور ساکن شده و از معرکه گریخته و جالب آن که هرچند به نظر می رسد وی شریک جرم اصلی برادرش بوده، نام وی حتی ده درصد خاوری، رئیس فراری بانک ملی در رسانه ها نیست و وی که ظاهرا 7 ماه قبل همراه با همسر و وکیلش برای دادن  درخواست‌ مهاجرت از طریق سرمایه‌گذاری وارد اتاق شماره 320 در ساختمان 360 خیابان سن‌ژاک غربی در مونترال شد، اکنون در واکنش به برخی مسایل مطرح شده در دادگاه، به دفاع از خود پرداخته است.

لازم به یادآوری است خانواده‌ مهرگان امیرخسروی از سال گذشته ساکن مونترال کانادا هستند و خود وی نیز بعد از دستگیری برادرش در مرداد ماه 1390، به کانادا رفته است.

مهرگان خسروی البته در این دفاعیات، صرفا خود و برادرش را در قالب یک گروه اقتصادی سالم و فعال معرفی کرده و هیچ گونه اشاره ای به رانت های دریافتی احتمالی یا ارائه "هدایا!" به مدیران دولتی و... نکرده، در حالی که اگر واقعا آنها فعالان اقتصادی کاملا سالم بودند، می توانست به این موارد اشاره و از خود دفاع کند.

به غیر از شرح فعالیتهای اقتصادی گروه امیرمنصور، نکته جالب مورد ادعای مهرگان امیرخسروی این است که می گوید: «قبل از دستگیری برادرم و دیگر دوستان، برادرم با بانک صادرات با حضور شخص جهرمی به توافق رسیدند که در مدت ۹ ماه با ۱۰% پیش پرداخت پول بانک صادرات رو تسویه نمایند .ولی‌ یک مرتبه جهرمی زیر تمام قول و قرار زده و این موضوع را رسانه‌ای می‌کند.»
 
حرفهای رئیس دادگاه در جلسه ۹ مرا واداشت که پاسخ ایشان رو به عنوان رئیس هیأت مدیره شرکت امیر منصور آریا بدهم:

۱ : ایشان گفتند با ۵۰ میلیون تومان ما کار رو شروع کردیم. من از ایشان میخواهم به سایت بانک مرکزی مراجعه کنند و ارزش این مبلغ پول را در سال ۱۳۷۰ بررسی‌ نمایند.

۲ : من از بر آشفته شدن ایشان در خصوص حضور بخش خصوصی فعال و موفق در بخش‌های مختلف اقتصادی متعجب گردیدم. آیا با این تفکر میخواهیم اقتصاد موفقی داشته باشیم؟

۳ : در خصوص صحبتهای رئیس دادگاه در جلسه ۹ دادگاه  باید عرض کنم که در روسیه دفتر خریداری شده جهت خرید چوب برای شرکت نمونه منصور گیلان (تولید کننده mdf) بوده که مصرف چوب برای تولید روزانه ۱۲۰۰ تن بوده که امکان تامین آن در کشور وجود نداشت. (سالانه ۴۳۲۰۰۰ تن)

۴ : در برزیل هم با توجه به تجربیات تولید گوشت در داخل کشور و امکانات تولید  گوشت در برزیل قصد تولید گوشت در آنجا را داشتیم. مثل اینکه آقای  رئیس دادگاه فراموش کرده‌اند که گوشت مصرفی کشور از برزیل تامین میشود. با توجه به قرارداد گوشت با وزارت جهاد کشاورزی گوشت وارداتی‌ از طرف مجموعه ما هر کیلو ۲۰۰۰ تومان ارزانتر از دیگران بود.

۵ : در خصوص جنگل هم باید عرض کنم،‌ واگذاری جنگل به شرکت ستاره درخشان درفک بعد از ۳.۵ سال برای اجرای طرح گردشگری بود که تمام مجوزات به صورت کاملا قانونی اخذ شده بود.

توجه شما رو به این نکته مهم جلب می‌کنم که ما برای اولین بار استفاده از جنگل رو غیر تولیدی نمودیم. طبق قرارداد با سازمان جنگل‌های کشور نگهداری ۱۲۸۰۰ هکتار جنگل با شرکت ما بود.

وی در بخش دیگری از توضیحات خود آورده است:
سلام
من مهرگان امیرخسروی رئیس هیأت مدیره شرکت امیر منصور آریا هستم. مطالب زیر را جهت روشن نمودن افکار عمومی به اطلاع میرسانم.


۱ : پدرم از افراد سر شناس شهرستان رودبار بودند که با داشتن ده‌ها هکتار زمین کشاورزی در منطقه خورگام رودبار در وضیعت مناسب اقتصادی قرار داشتند که در سال ۱۳۶۷ فوت نمودند.

۲ : من و برادرم از سال ۱۳۷۲ کار مشترک اقتصادی را با ایجاد یک واحد گاوداری به ظرفیت ۲۰۰ راس گوساله شروع نمودیم که قبل از این کار در خرید و فروش محصولات کشاورزی فعالیت میکردیم و همزمان با کار گاوداری اقدام به احداث شرکت راسخ چوب جهت تولید پالت و باکس پالت در سال ۱۳۷۵ در شهرک صنعتی سیا هکل نمودیم و با شرکت پتروشیمی اراک و بندر امام قرار داد منعقد کردیم .(که در برف سال ۱۳۸۳ گیلان به کلی‌ خراب گردید)

در زمان تولید گوشت، با سازمان گوشت کشور قرارداد گوشت داشتیم ،و اینکار رو گسترش دادیم. با جداسازی سازمان گوشت در استانها ما در گیلان با امور پشتیبانی دام استان گیلان صدها تن قرارداد پیش خرید گوشت امضأ نمودیم که برای اجرای این کار شرکت میثاق گیلان رو ابتدا اجاره و سپس خریداری نمودیم.همچنین مرکز دام جها د  و  شالیزار آن رو اجاره نمودیم(سالهای ۷۹ ۸۰ ۸۱)

۳ : در سال ۸۰ ما شرکت داماش رو جهت تولید آب معدنی تاسیس نمودیم و بعد از دریافت مجوز در اواخر ۸۱ شروع به ساخت نمودیم (با دریافت وام از بانک رفاه ) .که این کارخانه در منطقه محروم رودبار در کمتر از  ۱۰ ماه به بهره برداری رساندیم که تمام پرسنل از همان منطقه بودند (۱۵۰ نفر).
بعد از تولید آب معدنی اقدم به تاسیس شرکت پخش داماش نمودیم و با خرید ۵۰ دستگاه کامیونت (به مرور زمان)این شرکت رو فعال نمودیم.

۴ : شرکت پی‌ سنگ گستر که تولید شن و ماسه می‌کرد و غیر فعال بود فعال کردیم که هم اکنون کار میکند

۵ : در سال ۱۳۸۱ شرکتهای  آهن و فولاد لوشان جهت تولید سوله‌های  صنعتی و نمونه منصور گیلان جهت تولید mdf را تاسیس نموده و از شرکت شهرک صنعتی گیلان به میزان (۲۴.۵ هکتار) زمین خریداری کردیم [به دلیل نداشتن امکانات زیربنایی در شهرک مانند برق فشار قوی و آب مورد نیاز تولیدات مجموعه شرکت‌های ما این مسئولیت را قبول کردند]. در سال( ۸۵_۸۶) تولید را در آهن و فولاد شروع و در سال ۸۸ با خرید تجهیزات مدرن صنعتی از اطریش آن را گسترش دادیم (با ۲۷۰ نفر پرسنل) و بعد از ۷ سال دوندگی توانستیم مصوبهٔ mdf بگیریم(از بانک صادرات). ۷۰ درصد کار رو انجام دادیم بدون اینکه ریالی‌ بانک صادرات به ما پرداخت کند و هر بار به دلیل واهی از پرداخت جلوگیری می‌کرد. (با توجه به اینکه تکنولوژی ما از بهترین تکنولوژی آلمانی‌ بود و شامل ۵ کارخانه‌‌ میشد -{۱:تولید ام دی اف خام ۲:تولید laminaite از کاغذ دکوراتیو ۳:تولید چسب ۴:تولید پارکت ۵:نصب لمینیت بر روی /mdf}

ساخت این کارخانه‌‌ باعث میشد دست کسانی‌ که وامهای میلیاردی در مازندران که با سفارش افرادی در مجلس گرفته بودند رو شود که با آوردن تجهیزات از رده خارج اروپایی تا کنون نتوانستند به بهره برداری برسند. حتی بانک صادرات تا کنون واحد جنوب کشور خود رو از ساله ۱۳۷۸ نتوانسته راه اندازی کند. بنا بر این مشخص است چرا با مجموعه ما مخالفت میشود چرا که با راه اندازی این واحد دست افراد زیادی رو میشد.

۶ : کارخانه‌‌ شفاف شیمی را در سال(۸۵-۸۶) که غیر فعال بود خریداری ، و اکنون بزرگترین کارخانه‌‌ تولید درب بطری و پیرفرم در گیلان  و تولید نایلون میباشد.


۷ : من قبل از اینکه به تشریح فعالیت شرکت‌های زیر مجموعه امیر منصور آریا بپردازم لازم است مورد زیر را بیان کنم:


با توجه به گسترش تولیدات ما و برنامه احداث واحدهای جدید تولید به یک مدیریت یک پارچه و هماهنگ نیاز داشتیم که از تداخل در کارها جلو گیری گردد بنا بر این با تعدادی از افراد متخصص صحبت نمودیم و آنان هم این نظر را تأیید نمودند که یک شرکت سرمایه گذاری با هدف اولویت تولید در سال ۱۳۸۵ تاسیس کردیم و با همین دیدگاه شرکت‌های قبل از تاسیس آریا را به مرور زمان به زیر مجموعه آریا منتقل و شرکتهای بعد از تاسیس آریا، خود آریا سهامدار اصلی‌ گردید.

سیاست گذاری انجام شده به این صورت بود که هیچ مدیری حق ندارد گرایش سیاسی خود را در مجموعه اعمال نماید. مدیران باید برای انتخاب تجهیزات صنعتی از بهترین‌های موجود در بازار جهانی استفاده نمایند(اروپایی). مدیران حق نداشتند در زمان انتخابات نقطه نظرات خود را به پرسنل منتقل و از آنان استفاده ابزاری کنند. همان گونه که من و برادرم عمل میکردیم. به مدیران میگفتیم از بهترینها برای مجموعه استفاده گردد (که در سال ۸۹ با صنعتی شریف توافق نامه داشتیم برای استفاده از افرادی که تمایل دارند در صنعت کار نمایند)

ما به کمک مدیران و کارشناسان مجموعه قصد ایجاد یک زنجیره  تولید داشتیم که هر تولید بتواند مواد اولیه برای یک واحد تولید دیگر باشد (مثلاً شرکت معدن شکافان  برای شرکت شیشه مارلیک تولید سیلیس  و کارخانه شیشه برای شرکت آب معدنی گهر تولید بطری نماید و این چرخه ادامه دار گردد)

۸ : با توجه به تجربه تولید آب معدنی من و برادرم، (مه‌ آفرید)  تصمیم گرفتیم بزرگترین آب معدنی جهان رو در گیلان در روستای نوده  فاراب در شهرستان رودبار احداث نماییم که متاسفانه با مخالفت افراد کم بین و بی‌‌ ظرفیت با گرایش خاص سیاسی روبرو شدیم با توجه به هزینه‌های انجام شده آنجا رو رها کردیم و به درود لرستان رفتیم و آنجا از ما استقبال کردند و  شرکت آب معدنی دریا چه گهر لرستان را تاسیس و مجوز تولید آب معدنی به ظرفیت ۲۵۰ لیتر در ثانیه گرفتیم که خیلی‌ بیشتر از وام دریافتی آنجا هزینه نمودیم.

در حال حاضر سوله‌ها آماده و چندین خط تولید در کارخانه‌‌ موجود میباشد (تولیدات آن شامل ،آب معدنی،آب گاز دار، آبهای طعم دار، دوغ، نوشابه در ظرف‌های یک بار مصرف و بطری شیشه‌ای که قرار بود این بطری‌ها توسط شرکت  شیشه مارلیک گیلان در شهرک صنعتی خصوصی منجیل تولید گردد که این شهرک توسط ما در حال انجام بود که این زمین از مسکن و شهر سازی استان گیلان با قیمت کارشناسی خریداری گردید).


زمین مورد نظر شرکت گهر از اهالی خریداری گردید.(به میزان ۴۰ هکتار).در جوار آن زمینی‌ به مساحت ۵۰ هکتار از اهالی جهت احداث شهرک صنعتی خصوصی برای تولیدات مواد غذای خریداری گردید .از زمان دستگیری تمام کارها قفل گردیده و پرسنل به دستور دادستانی تا تعیین و تکلیف اخراج شده اند.

۹ : تاسیس شرکت معدن شکافان در سال ۱۳۸۵ جهت تولید مواد معدنی که با داشتن چندین معدن فعال میباشد. که یکی‌ از کارهای مهم این شرکت شناسائی و استخراج قیر طبیعی از کوه‌های لرستان بوده که در منطقه اشتغال زایی فراوانی‌ ایجاد نمود.

۱۰ : با توجه به نقطه نظرات مدیریت آریا در خصوص اینکه یک مجموعه اقتصادی باید مسئولیت اجتماعی را هم قبول کند اقدام به تاسیس شرکت داماش ورزشی نمودیم .و از یکی‌ از مدیران برجسته ورزشی تقاضا کردیم که این مسئولیت را بپذیرند و خوشبختانه قبول کردند .که هم اکنون یکی‌ از باشگاه های مطرح با داشتن چندین تیم ورزشی میباشد.

۱۱ : با توجه به اهمیت گردشگری در کشور ما اقدام به تاسیس شرکت ستاره درخشان درفک در سال ۱۳۸۶ نمودیم که دارای دو طرح بزرگ در گیلان بود.

{۱:طرح لنگرود- که زمینی‌ به مساحت ۱۳۰(صد و سی‌)هکتار از سازمان مسکن گیلان با قیمت کارشناسی خریداری و از یک تیم مجرب خارجی‌ برای طراحی استفاده کردیم در این طرح تله کابین - هتل ۵ ستاره - شهر بازی -  بازی‌های ابی برای خانمها و آقایان به طور جداگانه و هم زمان- سورتمه سوار‌ی در ارتفاع و.....چندین هکتار زمین نیز برای اجرایی این طرح از اهالی خریدیم .قسمتی از تله کابین در داخل کشور موجود است .در ضمن کار توسط دادستانی تعطیل و نیروها  بنا به دستور اخراج شده اند. 2: طرح بزرگ درفک با احداث ۱۳ کیلومتر تله  کابین در ۱۳۰۰۰ هکتار از جنگلهای درفک بدون قطع درخت با تکنولوژی پیشرفته اتریشی - ساخت هتل ۷ ستاره در قله درفک و........ما برای اولین بار در کشور استفاده از جنگل را غیر تولید‌ای کردیم}اما مدت زمانی‌ که ما توانستیم مجوز برای لنگرود بگیریم ۲ سال و برای درفک  ۳.۵(سه و نیم)  سال بود. حل با این مدت که صرف دریافت مجوز شده این سوال پیش میاید که ما چگونه از رانت استفاده میکردیم؟

13 : خرید شرکت سبک سازان لوشان (۸۷-۸۸) جهت تولید سلول‌های خورشیدی در خرم آباد لرستان. که فاز اول آن در حال اجرا بود که این طرح هم متوقف و پرسنل اخراج شدند.

14 : شرکت بازرگانی ما کار خرید مواد اولیه برای مجموعه و فروش محصولات تولید را به عهده داشت .اینجا این نکته را عرض نمایم که تمام واردات ما برگ سبز گمرکی داشت

15:شرکتهای خدماتی مجموعه که به سایر شرکتها خدمات میدادند شامل {۱ : شرکت تدبیر منصور(تاسیس ۱۳۸۵) کار پرسنلی انجام میداد . ۲ : شرکت ترچین طبخ (۱۳۸۸) غذای پرسنل را تامین می‌کرد . ۳ : شرکت کیمه (۱۳۸۸)طراحی شرکتها را انجام میداد . ۴ : شرکت کرانه خریداری گردید در سال(۸۸- ۸۹). که کار it و پیاده نمودن سیستم‌های هوشمند را به عهده داشتند . ۵ :شرکتهای داماش ترابر (۱۳۸۸) و ایمن ترابر (۱۳۸۸) کارهای حمل و نقل را برای مجموعه انجام میدادند .}

16 : شرکت مروارید درخشان در سال ۱۳۸۷ جهت تولید بزرگترین کارخانه تولید نان صنعتی  تاسیس شد. در شهرک صنعتی استان همدان زمین خریداری و به دلیل وجود مافیا در آرد کشور بعد از ۲ سال از دادن وام خود داری نمودند (تکنولوژی ما از کشور آلمان انتخاب شده بود).

17 : شرکت سیمان فراب شمال در سال ۱۳۸۶ جهت تولید سیمان به ظرفیت (۵۰۰۰) تن در روز تاسیس شد. بعد از شناسائی معدن آهک و بررسی آن توسط کارشناسان مربوطه مجوز تاسیس دریافت شد ولی‌ به دلیل عدم موافقت محیط زیست متوقف شد . حال این سوال در ذهن ایجاد میشود که چگونه ما از رانت و مافیا قدرت استفاده میکردیم؟؟

18 : شرکت نوآوران صنعت الکترونیک قم را در سال ۱۳۸۷ جهت تولید لامپ‌های کم مصرف  خریداری کردیم و هم اکنون فعال میباشد.

19 : بعد از سال ۱۳۸۸ تا سال ۱۳۹۰ شرکتهای زیر مجموعه آریا ۴ شرکت از خصوصی سازی خریداری کردند.

من قبل از اینکه این موضوع را توضیح دهم توجه شما را به این نکته جلب مینمایم .

 :: با توجه به توضیحات ارائه شده مشخص است هیچ کدام از شرکت‌های ما کاغذی نبودند

::  برادرم مه‌ آفرید از سال ۱۳۸۵ در خرید و فروش مقاطع فولادی شامل میله گرد و آهن بوده و کاملا به بازار مسلط بودند و با مطالعاتی که در خصوص تولید میله گرد و آهن واحد طرح و برنامه آریا انجام داده بود ایشان به خرید دو واحد فولادی با تأیید هیأت مدیره آریا اقدم نمودند (۱: گروه ملی‌ فولاد اهواز - ۲:فولاد اکسین).

:: شرکت آهن و فولاد لوشان قبل از خرید خط و ابنیه فنی‌ مهندسی‌ به مدت دو سال پیمان کار این شرکت برای تولید تراورس بتنی‌ بوده و خریداری این شرکت با مطاالعه بود.

۱ : شرکت فولاد ملی‌ در زمان خرید یک شرکت کاملا ورشکسته بود که توانائی پرداخت حقوق پرسنل خود را نداشت که بعد از شرکت در مزایده و برنده شدن ما تمام بدهی این شرکت به بانکها و موسسات مالی و  و اداره دارایی تعیین و تکلف گردید حقوق معوق پرسنل پرداخت و مواد اولیه (شمش) برای شروع فعالیت خریداری گردید .

۲ : شرکت ماشین سازی  لرستان که وضعیت مشابه شرکت فولاد ملی‌ داشت و تمام بدهی این شرکت نیز تعیین و تکلیف گردید و با کارخانه آهن و فولاد لوشان در ساخت سازه‌های فلزی فعال گردید.(به دلیل اینکه کسی‌ در مزایده شرکت نکرده بود با مذاکره به ما واگذار شد)

۳ : ما در مزایدهٔ  شرکت فولاد اکسین که تولید کننده ورق‌های فولادی بود برنده شدیم .البته ما در مدیریت آنجا نقشی‌ ندشتیم .به دلیل اینکه حداکثر سهام نبودیم.(۴۰% به ما واگذار شد)

۴ : ما در مزایدهٔ خط ابنیه فنی‌ مهندسی‌ در شرایطی برنده شدیم که این شرکت توانائی پرداخت حق و حقوق پرسنل خود را نداشت .و ما توانستیم مشکلات شرکت را حل بدون کم کردن یک نفر نیرو.


با شرکت مجموعه آریا در خصوصی سازی حدود ۹۰ (نود)میلیارد تومان به نفع خصوصی سازی تمام شد.

با توجه به مطالبی که به استحضار رسید کاملا مشخص میباشد که تمام فعالیت مجموعه در راستای تولید و اشتغال بوده و هیچ گونه سوء استفاده از منابع مالی صورت نگرفته است.

در این مجموعه حدود ۱۷۰۰۰ نفر مشغول به کار بودند (مدیر ،کارشناس ،کارمند ،کارگر) . به نظر اینجانب کسانی‌ منابع مالی را هدر داده‌اند که از تجهیزات دست دوم و چندم استفاده کرده‌اند در صورتی‌ که پول دستگاه نو را دریافت کرده‌اند.

کسانی‌ منابع را هدر داده‌اند که چندین برابر قیمت واقعی تجهیزات صنعتی از منابع بانکی‌ استفاده کرده‌اند. کسانی‌ منابع را هدر داده‌اند که پول پورسانت خرید در خارج از کشور به حساب‌هایشان واریز شده است. کسانی‌ منابع را هدر داده‌اند که پول تولید را از کشور خارج و کازینو ساخته اند.

 

در پایان اعلام می‌کنم تا زمان دستگیری و قفل کردن مجموعه آریا هیچ گونه بدهی به پرسنل و بیمه و سازمان مالیاتی کشور و گمرک نداشتیم.

 

قبل از دستگیری برادرم و دیگر دوستان، برادرم با بانک صادرات با حضور شخص جهرمی به توافق رسیدند که در مدت ۹ ماه با ۱۰% پیش پرداخت پول بانک صادرات رو تسویه نمایند ولی‌ یک مرتبه جهرمی زیر تمام قول و قرار زده و این موضوع را رسانه‌ای می‌کند.

«اعلان قرمز» اینترپل برای دستگیری خاوری و مهرگان امیر خسروی
20 اردیبهشت 93:
پلیس بین‌الملل، «ح . س» مشاور ارشد امیر منصور آریا (محکوم 3هزار میلیارد تومانی) که قصد داشت با تغییر چهره از امارات به کانادا فرار کند را به مقام‌های قضایی ایران تحویل داد.
دو سال است که اسامی «ح . س»، مهرگان امیر خسروی و محمود رضا خاوری در فهرست پلیس بین‌الملل قرار دارد. در وب سایت پلیس اینترپل نام و مشخصات متهمان فراری قرار دارد. در این سایت مهرگان امیر خسروی 51 ساله، متولد رودبار و برادر مه آفرید خسروی که به عنوان مغز متفکر تشکیلات امیر منصور آریا شناخته می‌شود، به اتهام «میلیاردها تومان کلاهبرداری، پولشویی، جعل اسناد، انتقال ارز بطور غیر قانونی به خارج کشور، رشوه و کسب غیر قانونی اموال» تحت تعقیب است.

 

محمودرضا خاوری رئیس سابق بانک ملی ایران، 62 ساله و متولد خرم آباد هم به اتهام «مشارکت در اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی، کلاهبرداری، اخذ رشوه و کسب غیر قانونی اموال از طریق سیستم بانکی در سطح عمومی تحت پیگرد قانونی است.

 

در این سایت، اتهامات «ح . س» مشاور ارشد مه آفرید خسروی 36 ساله و متولد بابل هم این‌گونه برشمرده شده است: کلاهبرداری، پرداخت رشوه‌های کلان، جعل اسناد، تبانی و شرکت در معاملات غیر قانونی و تحصیل مال نا مشروع. هر سه این افراد در فهرست اعلان قرمز پلیس بین‌الملل قرار دارند. راز پرونده فساد 3 هزار میلیارد تومانی اواسط مرداد سال 90 با اشتباه عوامل مه آفرید (متهم اصلی) درپرداخت سر رسید یکی از وام‌های دریافت شده که بموقع اقدام نشده بود، افشا شد. پس از آن بیش از 500 نفر به اتهام پولشویی، اختلاس، رشوه، جعل اسناد، رانت خواری و... تحت تعقیب قرار گرفتند و برای 250نفر کیفر خواست صادر شد و بیش از 150نفر محکوم شدند.

 

پرونده تعدادی از متهمان نیز با صدور کیفر خواست در دستور کاردادگاه انقلاب قرار دارد.  شعبه اول دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ناصر سراج پس از محاکمه چهار نفر از متهمان از جمله مه آفرید خسروی او را به اتهام اخلال در نظام اقتصادی کشور، مفسد فی الارض شناخت و به اعدام محکوم کرد، او همچنین به اتهام پولشویی به رد مال به میزان دوهزارو 500میلیارد تومان و پرداخت یک چهارم رد مال به عنوان جزای نقدی محکوم شد. دیوان عالی کشور نیز پس از رسیدگی نهایی حکم دادگاه انقلاب را تأیید کرد.


 مهرگان امیر خسروی کیست؟
یک مقام آگاه قضایی به خبرنگار ایران گفت: مهرگان امیرخسروی، برادر سوم مه آفرید و نفر دوم به لحاظ تصمیم‌گیری‌های اقتصادی در خانواده امیر منصور آریا است. وی در مرداد ماه سال90 که برادرش به اتهام اختلاس زندانی شد، در ترکیه به سر می‌برد. او از همان‌جا به کانادا رفت و به همسرش طوبی عبدالله‌زاده سیاهکلی و دختر و پسرش هیوا و هیراد پیوست. 

 

براساس سند شماره 14061/ت32/87،‌ منتشر‌شده در «روزنامه رسمی» ایران، مهرگان امیرخسروی در تاریخ 12 آبان 1389 به عنوان عضو هیأت مدیره «شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا» سهامی خاص معرفی شد. همسرش نیز در فهرست سهامداران اولیه این شرکت معرفی شده بود که هم زمان با جهش 400درصدی سهام شرکت آریا، وی همراه با دو فرزندش از ایران به کانادا رفتند و در مونترال ساکن شدند.


بعد از فرار مهرگان و خانواده‌اش به کانادا، بانک مرکزی با صدور اطلاعیه‌ای خطاب به همه بانک‌های عامل، نام 46 شخصیت حقیقی و حقوقی را به عنوان بدهکار بانکی منتشر کرد. در این فهرست نام طوبی عبدالله‌زاده، در کنار همسرش مهرگان امیرخسروی، مردآویج امیرخسروی و مه‌آفرید امیرخسروی به چشم می‌خورد.


 رئیس فراری بانک ملی
محمودرضا خاوری مدیرعامل وقت بانک ملی یکی از مفسدان اقتصادی نامش درفهرست قرمز پلیس بین‌الملل قرار دارد. او در جریان پرونده 3 هزار میلیاردی، شریک جرم مه آفرید خسروی بود که وقتی احساس خطر کرد، با داشتن تابعیت دو گانه به بهانه شرکت در یک جلسه کاری به کشور کانادا گریخت.


سرهنگ مسعود رضوانی رئیس پلیس بین‌الملل نیروی انتظامی با بیان این‌که ما آدرس و محل سکونت خاوری را به پلیس کانادا داده‌ایم به خبرنگار ایران، گفت: با رئیس اینترپل کانادا در اتاوا نیز مذاکراتی داشته‌ایم و آنان قول پیگیری به ما داده‌اند. البته اینترپل کانادا قبلاً ادعا کرده بود که این فرد به یکی از کشور‌های امریکای جنوبی یا حوزه کارائیب متواری شده اما ما این موضوع را تأیید نکردیم. بر اساس آخرین اطلاعات ما خاوری در کشور کاناداست.  وی با بیان این‌که حکم اعلان قرمز اینترپل، مشابه همان حکم دستگیری است، افزود: خاوری در رصد پلیس بین‌الملل است و کلیه کارهای او را تحت نظر داریم.


 مراحل دستگیری سلطانی
سرهنگ رضوانی در مورد دستگیری مشاور ارشد مه آفرید خسروی با بیان این‌که این فرد قصد داشته به کانادا سفر کند، گفت: وی پیش از سفر در امارات شناسایی و توسط پلیس این کشور دستگیر شد. وقتی از دستگیری نامبرده مطلع شدیم،در دو مرحله نیروهای ما به این کشور اعزام شده و پیام سردار احمدی مقدم به رئیس پلیس امارات را منتقل کردند.  یک مقام آگاه هم در خصوص دستگیری «ح . س» به «ایران» گفت: وی پس از افشای تشکیلات امیر منصور آریا و بازداشت تعدادی از متهمان پرونده موفق شده بود از کشور فرار کند.

 

اما پس از مشخص شدن ماهیت نامبرده در پروند فساد مالی مه آفرید، قاضی دادگاه از پلیس بین‌الملل خواست تا او را شناسایی و دستگیر کنند. او قصد داشت با تغییر چهره از طریق امارات به کشور کانادا فرار کند، که شناسایی شد.متهم روز چهارشنبه 17 اردیبهشت توسط مأموران پلیس بین‌الملل به مقام‌های قضایی ایران تحویل داده شد.
اخبار سیاسی - انصاف نیوز
 

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------