مقایسه اپرتترینهای فورد و سوبارو+تصاویر
- مجموعه: اخبار گوناگون
اخبار گوناگون - مقایسه اپرتترینهای فورد و سوبارو+تصاویر
اولین بار در سال 2001 بود که سوبارو با محصول تازهوارد خود WRX پا به خاک آمریکا گذاشت. آن ایام هیچیک از یانکیها حتی فکرش را نمیکردند که روزی این خودرو بتواند برای سوپراسپرتهایشان شاخ و شانه بکشد. اگرچه سوبا WRX برای دیگر بازارهای جهانی شناختهشده بود اما آمریکاییها به لطف تولیدات چشمگیر سه خودروساز بزرگ خود (جنرالموتورز، کرایسلر و فورد) حتی نیمنگاهی نیز به این ژاپنی نمیکردند. به خصوص آنکه طراحی مدلهای قدیمی این سوبارو اغلب آسیاییپسند بود. با چراغهایی بزرگ در عقب و جلو و رنگبندی فانتزی اصلاً باب میل آمریکاییجماعت از آب در نمیآمد. اما مدتی بعد، حرفهایها یعنی همانهایی که برایشان خود خودرو مهمتر از حواشی آن بود، برتری این سوبارو را کشف کردند. این خودروی در ظاهر ساده ژاپنی با یک پیشرانه 2 لیتری توربوشارژشده و سیستم انتقال قدرت AWD تولید میشد و در عین حال قیمت بالایی هم نداشت. این ترکیب را کمتر در بین تولیدات خودروسازان آمریکا دیده بودیم.
اما از سویی دیگر سوبارو WRX آنچنان هم تنها نبود. در ایامی که همه تصور میکردند فورد در حال کار بر روی ماستنگهای حجیمتر و قویتر است و یا اینکه مدام روی پیکاپهای غولآسای F150 کار میکند، به صورت مخفیانهای پروژه فوکوس SVT پیش میرفت. یک هاچبک تمام اسپرت که مشابه دندانگیری در کشور خود نداشت. فورد در اقدامی هوشمندانه از شرکت Cosworth خواست تا پیشرانه 2 لیتری این فوکوس را تقویت کند. کازورس همان شرکتی است که برای اغلب خودروهای فرمول یک پیشرانه میسازد. حاصل کار یکی از قویترین و سریعترین FWDهای دنیا شده بود.
اکنون یک دهه بعد از آغاز دعوای پنهان و پیدای فورد و سوبارو، فوکوس و دبلیو.آر.ایکس بار دیگر برای یکدیگر دندان تیز کردهاند. این بار با اسلحه و مهماتی جدیدتر و شاید مخربتر.
سوبارو برای مدل 2015 این فرزند خود به واقع چیزی کم نگذاشته است. یک شاسی جدید، یک پیشرانه جدید، یک جعبهدنده جدید و یک دفرنسیال جدید. با تعویض قوای محرکههای 2 لیتری با نمونه 2.5 لیتری، حتی تن و بدن رقیب هموطن و همیشگیاش میتسوبیشی لنسر نیز لرزیده است. مکانیزم توربوشارژر آن نیز به کلی متحول شده و از مهندسی سطح بالایی بهره میگیرد. این یعنی استفاده از تمام ظرفیتهای بلوک پیشرانه بدون آنکه حتی یک اسببخار بدون تقویت شدن راهی چرخها شود. در ادامه شاهد نصب یک جعبهدنده جدید 6 سرعته جدید نیز هستیم که به لطف ضرایب کوتاهش، دور موتور را در هر گشتاوری بالا نگه میدارد. حتماً میدانید که WRXهای قدیمی با جعبهدنده 5 سرعته دستی بودند. این تغییرات باعث افزایش اندک وزن خودرو شد که البته خیلی باب میل سوبارو نبود. نسخه قبلی 1449 کیلوگرم وزن داشت ولی نمونه جدید 1510 کیلوگرمی شده است.
در آن سوی میدان فوکوسی را میبینیم که تنها یک سال از رونماییاش میگذرد. غیر از تغییرات نامحسوس ظاهری، توقع دیگری از فورد نمیتوان داشت. یعنی روی این هاچبک همان پیشرانه و همان مکانیزم توربوشارژر قبلی را میبینیم. حتی جعبهدنده شش سرعته دستی آن نیز بدون تغییر باقی مانده است. این را بگذارید به حساب برتری مهندسی فورد که در طول این زمان نیازی به بازطراحی نداشته است. در حقیقت بعد از آن تحول انقلابی سال 2002 دیگر روی فوکوس دستکاری خاصی نشد. اما این خودرو آنقدرها هم بیبرنامه نیامده است. فورد برای فوکوس ST خود از رینگ و تایرهای مسابقهای با عرض بیشتر بهره گرفته تا علاوه بر بحث چسبندگی، پایداری بالایی نیز داشته باشد. حال این سوال پیش میآید که آیا Focus ST به خوبی WRX است؟
به گزارش بازارخبر، برای جواب مجبور هستیم که این دو را راهی دنیای واقعی کنیم. پیست ویلو اسپرینگ در لنکستر کالیفرنیا. مسیری فوقالعاده با پیچهای حرفهای و آسفالت عالی به طول 2.4 کیلومتر. قرار دادن این خودروی متفاوت در شرایط مشابه، به خوبی میتواند برتریهایشان را نمایان کند. کار را با یک دور پرسرعت غیر رقابتی آغاز میکنیم. تستر اصلی تیم ما بعد از راندن با فوکوس اینطور میگوید: واقعاً از سبک بودن و حس سرعت آن لذت بردم. پاسخگویی فرمانش خوب بود. ورود و خروج پیچها نیز با دقت تمام صورت میگرفت. اما در تغییر مسیرهای ناگهانی با سرعتهای تقریباً بالا، کمی حس انحراف تجربه میشد. خیلی بهتر میشد اگر فورد روی این خودرو از دفرنسیالهای ضد لغزش استفاده میکرد. ایراد دیگر سیستم تعلیق آن بود که تصور میشد در مانورهای سنگین، انعطاف کمتری از خود نشان دهد. در این قسمت نرم بودن خودرو به بهای از دست رفتن تمرکز راننده تمام میشود. با این حال تعادلی که بین مکانیزمهای قدرتی و سرعتی آن ایجاد شده، قابل توجه است؟ گشتاور آن در همه حالتها عملکرد معقولی دارد. البته نباید در این بین از نقش توربوشارژرها نیز صرف نظر کرد. ورود این خودرو به داخل پیچها، خشنتر از خروج آن است.
شاید این قضیه برای رکوردزنی در مسابقات خیلی خوب نباشد ولی برای رانندههای عاشق سرعت دستاورد خوبی است. کنترلپذیری و چابکی فوکوس اس.تی شما را به یاد مینی کوپر میاندازد. توزیع مناسب وزن بین محور عقب و جلو در ترمزهای ناگهانی خودش را نشان میدهد. به طوری که خودرو را میتوان در یک خط مستقیم قرار داد. بر خلاف تصور در دندههای بالاتر و دورهای پایینتر، گشتاور یک افت ناچیز دارد. این افت را میتوان با یک معکوس کشیدن به سرعت برطرف کرد. یکی از برتریهای این فورد آن است که حتی رانندههای نهچندان حرفهای نیز میتوانند از نهایت توانایی آن بهره بگیرند. شاید داخل کابین آن پیچیده و سر در گمکننده باشد ولی شک نکنید سادهتر از آن چیزی است که فکرش را میکنید. تستر ما در انتها از حس خوب گاز خوردن فوکوس تعریف کرده بود ولی این را هم گفت که متاسفانه بحث ورود سر و صدای بیرون به داخل اتاق میتواند در پیمایشهای شهری و مسافرتها کمی آزاردهنده باشد.
حالا نوبت به WRX است. تستر ما پیش از قرار گرفتن پشت فرمان خودرو ادعا میکند که این سوبارو از ظاهرش پیداست که با تمرکز بیشتر روی مسابقه و پیست طراحی و تولید شده است. طراحی بدنه ساده و بدون اغراق است. گویی یکی از همان GTهای مخصوص رالی است که تنها روی درب و شیشه آن تبلیغ چسبانده نشده است. رولکشی داخل اتاق و استرسبارهای زیر کاپوت جلو و عقب حس خوبی را در همین ابتدای کار به شما القا میکند. اما واقعیت آن است که برتری سوبارو تنها در ظاهر اسپرتترش نبوده. این خودرو در دنیای واقعی نیز اسپرت بودن را بهتر به نمایش گذاشته است. چراکه پیست مورد نظر را در 1 دقیقه و 27.3 ثانیه پیمود ولی رقیب آمریکاییاش همین مسیر را در 1 دقیقه 29.6 ثانیه پیموده بود. 2 ثانیه برای چنین کلاس از خودروها، فوقالعاده زیاد است. در ضمن باید به این نکته اشاره کرد که پیست ویلو اسپرینگ یک پیست با سرعت پایین است. شاید اگر این دو را به یک پیست های اسپید میبردیم، اوضاع به کلی فرق میکرد.
اولین جملهای که تستر ما درباره این خودرو گفت این بود که: واقعاً WRX جذابتر و سرگرم کنندهتر است. اما ایراد اصلی آن پیشرانهاش است. پیشرانهای که تصور میشد به دلیل حجیمتر شدن، کشش بهتری داشته باشد ولی همین افزایش 0.5 لیتری حجم کار دست سوبارو داد و قسمتی از قدرت و گشتاور آن تنها صرف افزایش دور موتور و غلبه بر وزن آن شده است. اما به وضوح مشهود است که در قسمت جذب ضربه و پایداری در کلیه حالتها، یک سر و گردن از فوکوس بالاتر است. نیاز به اثبات خاصی ندارد تا بگوییم سوبارو WRX را واقعاً اسپرتتر طراحی کردهاند. با اینکه جعبهدنده هر دو دستی است ولی تعویض دنده در سوبارو سریعتر صورت میگیرد.
در ادامه برنامهای دیگر برای این دو در نظر گرفتیم. حالا وقت تعویض مسیر و رفتن به مسیرهای کوهستانی و درهای در مالیبو است. جایی که مانور دو خودرو به معنای واقعی کلمه به چالش کشیده میشود. شاید خیلی مایل به شنیدن این جمله نباشد ولی عملکردش در برابر رقیب ژاپنیاش اصلاً قابل قیاس نیست. شاید فوکوس در جادههای خیابانی و در پیست از جذابیت خاصی برخوردار باشد ولی باید اعتراف کرد که در مسیرهای پر پیچ و خم آن هم وقتی مقابل سوبارو قرار میگیرد حرفی برای گفتن ندارد. سامورایی امروز با راحتی هرچه تمامتر کل سر بالاییها و سر پایینیها را با آن زوایای ترسناک طی میکرد. گویی این خودرو وقتی شرایط پیمایش دشوارتر باشد، راحتتر رفتار میکند.
اخبار گوناگون - بازارخبر