توضیح انصاری درباره ساخت‌وساز حرم امام(ره)و لزوم هزینه های فراوان



اخبار,اخباراجتماعی,تصاویر جدیدی از حرم امام (ره)

توضیح محمدعلی انصاری درباره ساخت‌وساز حرم امام(ره)

انتشار تصاویر جدیدی از حرم امام (ره) وعملیات عمرانی و بازسازی های صورت گرفته در آن، در روزهای گذشته منشا بحث های مختلفی درباره چرایی و لزوم هزینه های فراوان و به زعم عده ای زرق و برق آرامگاه بنیانگذار کبیر انقلاب با توجه به ساده زیستی و سلوک محقر آن مراد سفرکرده در رسانه های داخل و خارج از کشور شد. مواضع مخالفین انقلاب و نظام اسلامی که عمدتا از روی بغض و کینه است و لزومی به برشمردن و واکاوی نخواهند داشت. در کنار این اما مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی هم در یادداشت روز این روزنامه از زرق و برق حرم امام خمینی و هزینه‌هایی که برای این مجموعه می‌شود و شیوه مدیریتی آن انتقاد کرد.

در بخشی از یادداشت مهاجری آمده است: « فضای بسیار وسیع، سقف و پایه‌های بسیار مستحکم و دیوارهای ضخیم بتونی اطراف، چنان توجه مرا به خود جلب کرده بودند که نتوانستم با حال عادی همیشگی مشغول زیارت شوم و بدون آنکه بفهمم چه کرده‌ام از همان مسیر برگشتم و غرق در این تفکر شدم که آیا امام خمینی با این هزینه کردن برای مقبره خود موافق است؟ توجیهاتی از قبیل وابسته کردن عظمت امام خمینی به زرق و برق حرم ایشان و هتل‌داری و بازارسازی و فروش قبر برای تامین هزینه‌های آینده، چیزی غیر از عذر بدتر از گناه نبودند. با هر کس در این باره صحبت کردم نکته‌ای که مرا قانع کند و به سوالم پاسخ دهد نیافتم. الحق والانصاف که بازدید‌کنندگان از حسینیه جماران، تحت تاثیر ساده زیستی امام خمینی قرار می‌گیرند و با این فرهنگ آشنا می‌شوند که قدرت واقعی را به جای کاخ‌ها و زرق و برق‌ها و تشریفات، باید در معنویت، تهذیب نفس، ساده زیستی و مردم‌داری جست‌وجو کرد. حال اگر همین افراد، که تحت تاثیر ساده زیستی و معنویت امام قرار گرفته‌اند، به حرم امام بروند و آن‌همه ساخت و ساز و زرق و برق و پاویون و تشریفات را ببینند، چگونه می‌توانند رابطه میان آن ساده زیستی و این تشریفات را درک کنند و این تضاد را توجیه نمایند؟ »


 این یادداشت سبب شد تا محمدعلی انصاری سرپرست آستان حضرت امام خمینی در نوشتاری مبسوط این دغدغه ها را بررسی و پاسخی کامل و قابل توجه برای آنها مطرح کند.


جناب حجت‌الاسلام‌والمسلمین آقای مسیح مهاجری ؛  با سلام؛ نوشته جنابعالی را که حاکی از غلیان حساسیت شما نسبت به ساخت‌وساز حرم مطهر حضرت امام‌خمینی بود در ساعات آخر شب که در اوج خستگی از کار چندین ساعته در پروژه حرم و پیگیری امور ستاد بزرگداشت، بازگشتم مطالعه نمودم. همواره بر این باورم که شما از چهره‌های فرهنگی متعادل و دارای چارچوب‌های ارزشی و انقلابی می‌باشید و شخصا از این‌که در روزنامه جمهوری اسلامی یک ستون به رهنمودهای امام اختصاص داده‌اید، سپاسگزارم. رسم اخلاقی این بوده است که ناظران و عابرانی که از کنار پروژه‌ای بزرگ که عوامل اجرایی آن به سختی درحال کار و تلاش می‌باشند، می‌گذرند اول به کارگران و دست‌اندرکاران آن خسته نباشید می‌گویند آنگاه اگر انتقاد و حتی اعتراضی دارند، بیان می‌کنند. هزاران نفر متخصص، کارگر، معمار، هنرمند و خطاط  و... قریب ٢٥‌سال با عشق به امام در حرم ایشان زحمت کشیده‌اند و اینجانب کمترین آنانم. اگر نوشته شما با یک جمله خسته نباشید همراه بود انتقادهایتان دوستانه‌تر می‌نمود. اینجانب به همان میزان که جنابعالی در دیدن وضع حرم و مراکز پیرامون آن از خود بی‌خود و غرق در تفکر شده و نهایتا امام را در غربتی وصف ناشدنی یافته و آنچه را در اطراف حرم شکل گرفته است، وصله‌هایی ناچسب نامیده‌اید از مطالب نوشته شما در تعجب شدم و در اوج نیاز به استراحت، خواب از سرم پرید.

 

البته در طول سالیان پس از ارتحال امام به این وضع عادت کرده‌ایم. سعی کردم نسبت به این نوشته بی‌تفاوت بمانم ولی نتوانستم چراکه احساس می‌کنم قضاوت شما نسبت به مجموعه حرم آن‌هم پس از ٢٥‌سال کار طاقت‌فرسا و دشوار که عمر مفید یک انسان است آن‌هم در شرایطی که هموطنان‌مان پس از سال‌ها برای بهره‌برداری از پروژه بزرگ ملی و اسلامی به انتظار نشسته‌اند، قابل هضم نیست.


از آن‌جا که شما بیان فرمودید که این دغدغه را با افراد زیادی در میان گذاشتید و آنها با شما هم‌عقیده بوده‌اند آیا رسم دوستی و اخلاقی ایجاب نمی‌کرد که قبل از انتشار آن در روزنامه با متولیان آستان تماس می‌گرفتید و اهداف و نظرات آنها را می‌شنیدید شاید دغدغه‌تان التیام می‌یافت و ذهنیت‌تان تغییر می‌کرد و بدون تحقیق مطلبی را نمی‌نوشتید که مطمئن هستم به‌رغم نیت دلسوزانه شما، بهترین فرصت و بهانه را برای عقده‌گشایی افراد و طیف‌هایی که یا از ابتدا با امام و انقلاب امام و مسئولان نظام همراه نبوده یا در مسیر تحولات انقلاب با امام مشکل پیدا کرده‌اند یا جریاناتی که به خاطر انگیزه‌های سیاسی مترصد فرصت عقده‌گشایی علیه بیت امام می‌باشند یا حتی افرادی از علاقه‌مندان به امام که به خاطر عدم اطلاع از ضرورت‌ها و اهداف متعالی که در طراحی و ساخت حرم حضرت امام و آثار و برکات مادی و معنوی آن برای حال و آینده جامعه اسلامی، ممکن است تحت‌تأثیر این‌گونه تحلیل‌های به‌ظاهر موجه قرار گیرند، فراهم خواهد ساخت که متاسفانه این‌گونه شده است؛ لذا پاسخی تحلیلی و مستند به مطالب ابهام‌آفرین شما را لازم می‌دانم.


نوشته جنابعالی ابعاد و زوایای متعددی دارد. اهم مطالبی که نوشته‌اید عبارتند از: -انتقاد به ساخت‌وساز حرم پر زرق و برق (به تعبیر شما) و برخوردار از گنبد و گلدسته– انتقاد از استحکامات و سازه‌های ساختمانی، ستون‌های بتونی و...– اعتراض به ایجاد مراکزی همچون تالار غذاخوری و رستوران و فروشگاه، پاساژ (که البته در حرم پاساژ وجود ندارد)، پاویون و پیش‌بینی محل دفن و قبور – اعتراض به ایجاد بستر درآمدزایی برای هزینه‌های حرم – اعتراض نسبت به القای حس دوگانگی میان زندگی زاهدانه امام و حرم مجلل – بیم از رویه شدن کارهای خلاف و...

گرچه در نوشته جنابعالی نامی از فرد خاص یا حقیر به میان نیامده است ولی اجازه دهید از باب این‌که در لحظات پایان عمر مبارک امام با تصمیم یادگار امام و جمعی از مسئولان عالی نظام در جماران مسئول هماهنگی انتخاب محل دفن و برنامه‌ریزی برای تشییع گردیدم و یک هفته بعد نیز از سوی یادگار امام مرحوم حاج‌احمد آقا به سمت سرپرست موسسه نشر آثار امام و سرپرست آستان امام منصوب شده‌ام، ابتدا توجه شما را به یک نکته بسیار مهم جلب کنم: مراحل مختلف تکمیل این پروژه بزرگ که از ابتدا تاکنون در معرض دید میلیون‌ها انسان در جریان برگزاری ٢٥مراسم سالگرد و ده‌ها مراسم در مناسبت‌های مختلف سالانه قرار داشته است، محصول تصمیمی خلق‌الساعه از سوی اینجانب یا افرادی معدود نبوده است، بلکه پیشرفت و تکمیل مراحل مختلف این پروژه عظیم ملی نتیجه همراهی و حمایت چهار رئیس‌جمهور و اعضای کابینه چهار دولت و هیأت‌رئیسه و نمایندگان مردم در ٦دوره مجلس شورای اسلامی و روسای قوا و دستگاه‌های مختلف نظام بوده است که به واسطه تغییرات مختلف و جابه‌جایی‌هایی که در قوای حاکمیت در دوران بعد از رحلت امام تا به امروز اتفاق افتاده است با قاطعیت می‌توان گفت تمامی جریانات سیاسی درون نظام از رهگذر تصویب بودجه و نظارت‌های مستمر قانونی و بازدیدهای مکرره یک از روسای قوا و مسئولان دولت و مجلس و نهادها و اعضای ادوار شورای اسلامی شهر تهران و شهرداران و اعضای شوراهای بالادستی نظام همچون شورایعالی شهرسازی و... در جریان طرح‌های شهر آفتاب و حرم حضرت امام و در جریان مراحل مختلف اجرا و تکمیل مجموعه حرم مطهر و اماکن و فضاهای خدماتی اطراف آن بوده و به فراخور مسئولیت‌های هریک از این نهادها در تصمیمات آن مشارکت داشته و از آن حمایت کرده‌اند.

 

بنابراین تصمیمات و اقداماتی که به اجرای این طرح بزرگ ملی منتهی شده است که بحمدالله اکنون در آستانه افتتاح آن قرار داریم از یک عقبه قابل دفاع همه‌جانبه برخوردار است و مطمئنا هیچ پروژه‌ای در کشور به اندازه پروژه حرم امام در معرض دید مردم و بازدیدهای طولانی‌مدت و مستمر دستگاه‌های ذیربط و اظهارنظر و نظارت و حمایت همه‌جانبه دولت و مجلس و ارکان و قوای نظام نیست و به‌همین سبب نیز همگان در این افتخار شریکند و مسئولیت پاسخگویی و دفاع از آن را برعهده دارند.

اینجانب که با افتخار ربع قرن از دوران زندگی‌ام را تمام وقت در جهت تحقق این خواست پیروان امام و مسئولان نظام صرف کرده‌ام، لازم می‌دانم در پاسخ به موارد اعتراضی شما و در بیان این‌که چرا این مسیر را پیموده‌ایم، مطالبی را بازگو کنم: در ابتدای مسئولیت همواره با دو تفکر و نگرش درباره حرم امام روبه‌رو بودیم. تفکر اول –که البته معتقدان به آن بسیار اندک بوده‌اند- مخالفت آشکار یا ضمنی با ساخت حرم و گسترش آن با استدلال به این‌که به‌زودی هیجان و احساسات مردم نسبت به امام فروکش می‌کند در نتیجه سرمایه‌گذاری برای حرم بدون توجیه و غیرمفید است.

 

یا این‌که اصولا هرگونه هزینه برای ساخت حرم و توسعه آن مخالف با روح ساده‌زیستی است، مخالفت خود را ابراز می‌کردند. بگذریم از این‌که مخالفان نظام و امام که از اساس با نظام جمهوری اسلامی دشمنی داشته و با هر نمادی که یاد و نام امام‌خمینی و انقلاب اسلامی را زنده نگه دارد ازجمله با ساخت حرم امام شدیدا مخالف بوده و خواهند بود خصوصا منافقین که از ابتدا و به شدت نسبت به ساخت حرم امام موضع گرفتند. حتما به‌ یاد دارید که سران منافقین در جریان یک رژه مفصل نظامی که در بغداد برگزار کرده بودند ضمن به نمایش گذاردن ماکت حرم امام به‌سوی آن شلیک نمودند و بصراحت گفتند روزی که به تهران رسیدیم اولین هدف ما نابودی قبر خمینی است!


گروه دوم (که حقا عامل تشویق ما به این کار ارزشمند بوده‌اند) کسانی بودند که تأکید داشتند در طراحی حرم امام باید نیازهای امروز و آینده‌های دور ایران دیده شود و حرم در تراز امامزادگان بزرگ و رهبران معنوی و سیاسی و دینی فرا نسلی، از استحکام و شکوه و جلوه هنری خاصی برخوردار باشد تا محوریت شهر آفتاب به‌عنوان مجموعه‌ای فرهنگی، سیاحتی–زیارتی، علمی و آموزشی، حوزوی و دانشگاهی، با ارایه خدمات عمومی به مردم شریف مناطق پرجمعیت و محروم جنوب و جنوب‌غرب تهران و همچنین زوار حرم و زائران قبور شهدای پرشمار و مومنین آرمیده در بهشت‌زهرا و مسافران مسیر پرتردد تهران قم را حرم امام تشکیل دهد.

 

جناب آقای مهاجری! هرگز پروژه حرم امام ابتدا به‌ساکن و بدون نیازسنجی نسبت به شرایط کلانشهر ١٥ میلیونی پایتخت جمهوری اسلامی ایران طراحی نشده است. علت و پشتوانه همراهی و حمایت‌های بی‌دریغ مسئولان عالی نظام و دولت‌ها و مجالس مختلف نسبت به پروژه حرم امام –که شما از گستره آن متعجب و آشفته شده‌اید- آگاهی بر مجموعه‌ای از اهداف، واقعیت‌ها و نیازهای بلندمدت بوده است.

 شما می‌دانید که داخل شهر تهران از جهت ظرفیت ایجاد فضاهای گسترده ساختمانی برای مراکز رو به توسعه علمی و دانشگاهی و پارک‌های فناوری و نمایشگاه‌های داخلی و بین‌المللی و امکانات فرودگاهی و مجتمع‌های درمانی و بهداشتی به شدت و فراتر از استانداردهای مجاز اشباع شده است. طراحی شهر آفتاب در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی امام‌خمینی و در مسیر شهر مهم زیارتی قم و در جوار تربت پاک هزاران شهید انقلاب و دفاع مقدس با محوریت حرم امام به‌عنوان قطب علمی و فرهنگی و موزه‌ای و خدمات نمایشگاهی و محل برگزاری بزرگترین اجتماع سالانه مردمی و میلیونی و اجتماعات مردم تهران خصوصا جنوب تهران در مناسبت‌های ویژه مذهبی و محل برگزاری رژه‌های رسمی نمایشگر اقتدار نیروهای مسلح نظام و نیازها و اهداف متعدد دیگر از این قبیل پیش‌بینی و در شورایعالی شهرسازی کشور تصویب شده است؟

 

آیا می‌دانید هم‌اکنون شهرداری تهران و دستگاه‌های ذیربط شبانه‌روزی برای حل معضل نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران درحال احداث نمایشگاهی عظیم و آبرومند درخور شأن ایران که در طرح شهر آفتاب جانمایی و تصویب گردیده است، می‌باشند و ان‌شاءالله ‌سال آینده به بهره‌برداری می‌رسد؟ آیا می‌دانید هم‌اکنون بیش از ٥٠‌هزار دانشجو در مقاطع مختلف تحصیلی در دانشگاه بزرگ شاهد و واحد دانشگاه آزاد اسلامی یادگار امام و پژوهشکده امام‌خمینی و انقلاب اسلامی در مجتمع‌های دانشگاهی که در طرح مصوب شهر آفتاب در جوار حرم حضرت امام پیش‌بینی شده بود، مشغول تحصیلند؟

آیا می‌دانید بزرگترین موزه تاریخ ایران و انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در بیش از یکصد هکتار با تأکید و نظر رهبر معظم انقلاب در جنوب ستاد حرم و آستان امام‌خمینی درحال احداث است؟ آیا می‌دانید به خاطر اولویت‌هایی که در مکتب امام به رفع نیاز محرومین شده است به برکت حرم امام و با پیگیری‌های آستان امام و همت مسئولان امر حتی قبل از آن‌که مناطق برخوردار تهران خط مترو داشته باشند، سال‌هاست که نه‌فقط زائران حرم امام و قبور شهدا و قبور بهشت‌زهرا بلکه ده‌ها‌هزار نفر از قشرهای محروم ساکنان شهرهای مجاور حرم امام از شهرری گرفته تا باقرآباد و صالح‌آباد و کهریزک و... از نعمت مترو بهره‌مندند. آیا می‌دانید که به برکت طراحی شهر آفتاب و حرمت زائران حرم امام معضل ده‌ها ساله قبل و بعد از انقلاب با کانال‌کشی و مهار آب‌های سطحی و پساب‌های آلوده شهر تهران در مناطق پرجمعیت جنوب شهر درحال رفع شدن است؟

 

آیا می‌دانید براساس طرح‌های مصوب شهر آفتاب و با پیگیری‌های آستان امام معضل صنایع آلوده‌کننده و گاوداری‌ها و مرغداری‌هایی که بوی بد و آلودگی‌های آن تا کیلومترها اهالی مجاور را اذیت می‌کرد و گازهای آلوده‌کننده و آزاردهنده پالایشگاه تهران که چند صد‌هزار نفر از ساکنان محروم جنوب تهران را از سال‌ها قبل از پیروزی انقلاب مستأصل نموده بود، برطرف شده است؟ آیا از خدمات رایگان درمانی دو دهه دارالشفای امام‌خمینی در حرم امام و طرح‌های توسعه آن در آینده واقفید؟ آیا از خدمات رایگان اسکان و اقامت به ده‌ها‌هزار زائری که در طول‌ سال در قالب هیأت‌های مذهبی از شهرستان‌های مختلف به زیارت امام آمده‌اند.

...که غالبا از محروم‌ترین و متدین‌ترین اقشار جامعه و خانواده‌های معزز شهدا و ایثارگران می‌باشند، اطلاع دارید؟ آیا می‌دانید از برکت حرمت نهادن به زائران حرم امام و برای سالم‌سازی هوای آلوده به گردوخاک بادهای معروف غرب به شرق منطقه جنوب تهران در طرح جامع شهر آفتاب تاکنون دو‌هزار هکتار جنگل‌کاری شده است که مسافران و زائران و اهالی شهرهای مجاور از نعمات آن بهره‌مندند.

آری جناب آقای مهاجری! آنچه که برشمردم تنها شمه‌ای از صدها طرح مصوبی است که در طراحی شهر آفتاب پیش‌بینی شده است که قرار است حرم امام‌خمینی نگین این قطب علمی و فرهنگی با خدمات عام‌المنفعه‌اش که در نقطه دید هوایی و زمینی میلیون‌ها مسافری که از اتوبان‌ها و جاده‌های اطراف حرم و پروازهای فرودگاه بین‌المللی امام‌خمینی تردد می‌کنند نمادی باشد در مجاورت پایتخت جمهوری اسلامی ایران از نشاط علمی و هنری و مادی و معنوی شهر برآمده از هویت انقلاب اسلامی و نشانی باشد از اهتمام مسئولان و مردم ایران نسبت به ماندگاری ابدی نام و یاد مردی از سلاله پاک اهل‌بیت که کشورشان را از یوغ مستکبران و سلسله‌های موروثی شاهان ستمگر نجات داد و جمهوریت را در ایران پایه‌گذاری کرد و اسلام و تشیع را احیا و فرهنگ عاشورا و مکتب اهل‌بیت را زنده کرد. حرمی که باید صدها ‌سال نیازهای اجتماعات عظیم زائرانش را درنهایت آسایش و با همه امکانات پاسخگو باشد.

از دو دیدگاهی که عرض کردم این دیدگاه دوم بود که مورد تأیید و همت متولیان آستان امام و مسئولان نظام قرار گرفت. در طراحی‌های اولیه به‌رغم این‌که معماران و آرشیتکت‌های خوب و متعهد کشورمان طرح‌های بسیار نو و باشکوه با ابعادی منحصربه‌فرد برای حرم ارایه کردند ولی مسئولان عالی‌رتبه نظام، ما را بر پیروی از معماری رایج در بناهای اسلامی خصوصا شیعی و پیش‌بینی فضاهای وسیع برای مراسم گسترده مداوم سالانه در حرم ترغیب کردند که همین دیدگاه مبنای کار شد. احداث گلدسته و گنبد برای حرم امام نه بدعت بوده است نه وصله ناچسب.

 

اینجانب و متولیان پروژه حرم امام‌خمینی و مسئولان دستگاه‌های مختلف نظام و مردم عزیزی که با اعتقاد به ارتباط تنگاتنگ بین امام و رهبران معنوی دینی و اسلامی خصوصا امامان شیعه همان مسیری را رفته‌ایم که قرن‌هاست جوامع اسلامی و شیعی با درکی صحیح از تأثیر این حرم‌ها و اجتماعات و حضور مستمر زائران در آنها در تداوم مکتب فکری ایشان احداث کرده‌اند و مطمئن هستم که همان تلقی که ما از حرم‌های اهل‌بیت و امامزادگان بزرگ داریم باید نسبت به امام‌خمینی با توجه به نقشی که او در تحولات معاصر و آینده جهان اسلام و تشیع دارد داشته باشیم. نه امام عظیم‌الشأن ما ساده‌زیست‌تر از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام و سایر ائمه بود و نه مکتب و اندیشه امام در تضاد با مکتب آنان و نه پیروان امام با پیروان مکتب اهل‌بیت اختلاف دارند بلکه راه و رسم ایشان همان جلوه دینی از اسرار و جلوه‌های آنان است.

جناب آقای مهاجری به یقین حرم‌های ائمه و امامزادگان برجسته با همه زرق و برق و گنبد و گلدسته و رواق و ایوان‌های طلاکاری‌شده و ضریح‌های مرصع که هر روز بر شکوه و عظمت آنان افزوده می‌شود نه‌تنها – آن‌گونه که جنابعالی در نوشته‌تان القا کرده‌اید - مایه غربت اهل‌بیت نیستند که مایه عظمت و افتخار شیعیان و یکی از مهم‌ترین عوامل ماندگاری یاد و نام آنان می‌باشند. تصور نمی‌کنم میان زندگی زاهدانه مولای متقیان که به فرموده او شیعیان طاقت تحمل آن را ندارند با حرم مجلل او در نجف اشرف وصله ناچسبی وجود داشته باشد. من فکر می‌کنم مشکل از این‌جا سرچشمه می‌گیرد که ما تصور کنیم حرم امام یعنی خانه امام در جماران و قم؛ یا تصور کنیم حرم‌های کربلا و نجف و مشهد مقدس و قم و سامرا و کاظمین و شهر ری و شیراز و مشهد اردهال و یا حرم عظیم و وسیع پیامبر اکرم(ص) در مدینه یعنی خانه ائمه و پیامبر اکرم (صلوات‌الله علیهم)!

 

این تصور واهی است که اگر کسی داشته باشد دچار تضاد و دوگانگی می‌شود. درحالی‌که جماران خانه دوران حیات و زندگی شخصی امام است اما حرم او همانند سایر حرم‌ها و بقاع متبرکه خانه مردمند و محل اجتماعات عظیم زائران آنها. کما این‌که حتی خانه خدا بیت‌الله‌الحرام، خانه مردم است و خداوند فلسفه ایجاد آن را قیام‌ا للناس نامیده است. خانه‌ای که به‌دست حضرت ابراهیم علیه‌السلام بنا شد و هر روز عظیم‌تر و باشکوه‌تر می‌شود و توسعه می‌یابد و با این‌که باطن کعبه، بندگی و اطاعت خدای متعال است حضرت ابراهیم و اسماعیل(ع) علاوه بر این‌که از سوی خداوند مأمور طهارت و نظافت آنند از خدا می‌خواهد که آن خانه امن باشد و اهل آن از ثمرات و برکات مادی‌اش بهره‌مند باشند و نیز مردم شاهد منافع خود در آن باشند و در روایات بر تعمیر حرم و سقایت حاج و تأمین نیازهای حاجیان و زائران و ساکنان آن و تعمیر مساجدالله و تعظیم شعائرالله تأکید فراوان شده است.

این چه ظلم ناروا و سخن نامربوطی است که حرم‌های بزرگان دین را کاخ بنامیم و با کاخ‌ها مقایسه کنیم؟ کاخ‌ها محل زندگی شخصی اشراف و سلاطین و امرای بی‌دردی هستند که برای عیش و نوش خویش برپا کرده‌اند و احدی از مردم حتی اجازه ورود و نفس کشیدن در آنها را نداشته‌اند و غالبا صاحبان این کاخ‌ها پس از مدتی از مرگشان فراموش می‌شوند و یا به واسطه ظلم‌هایی که کرده‌اند و فاصله نجومی که زندگی اشرافی‌شان با توده‌های مردم داشته است نامشان با نفرت و نفرین برده می‌شود اما اولیای خدا، و امامان معصوم و رجال برجسته دینی از پیروان ایشان که امام‌خمینی نمونه بارز آنان است زندگی شخصی‌شان درنهایت زهد و سادگی و بی‌اعتنایی به مسائل دنیایی و مادی در خدمت به خلق خدا بوده و مصداق حیات طیبه است.

 

این بزرگواران برعکس اشراف و پادشاهان، به تناسب جایگاه معنوی‌شان و به تناسب نقش و خدمات معنوی‌شان به مردم و بشریت پس از رحلتشان از این عالم، یاد و نام و مکتبشان نزد پیروانشان جاودانه می‌شود و مدفن شریفشان زیارتگاه مردم و کانون زنده نگه داشتن یادشان می‌شود. حرم‌ها محل حضور همیشگی زائران این بزرگواران و خانه و ملجأ عمومی مردم و محل بروز اوج علاقه ارادتمندانشان است و اگر وسعت و زیبایی و هرگونه جاذبه و امکانات مادیی که دارند عموما و تماما برای رفاه زائران است و مردم از آن برای نسل‌های متمادی بهره می‌برند نه آن عزیزانی که در آن مدفونند.

جناب استاد اجازه می‌دهید از شما سوال کنم آیا تابه‌حال هیچ عارف یا مرجع تقلیدی را سراغ دارید که بسان شما از توسعه و ساخت حرم‌ها و زرق و برق آنها برآشفته و بی‌اختیار شده باشد و از عملکرد شیعیان خرده گرفته باشد؟ آیا من و شما اجازه داریم که به بهانه دفاع از فرهنگ ساده‌زیستی امام به گونه‌ای سخن بگوییم که رفتار شیعیان و عالمان و محبان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) را که به وسعت تاریخ تشیع استمرار داشته است زیر سوال ببریم؟

جنابعالی به درستی به فرهنگ امام درباره مصلی اشاره فرمودید - هرچند که بهتر از من می‌دانید که مسجد دارای احکام اختصاصی توقیفی، و ازجمله «خذوا زینتکم عند کل مسجد» می‌باشد که تعمیم آن به دیگر اماکن مشرفه ناصواب و خلاف سیره مومنین است - ولی چه خوب بود که احکام حضرت امام و رهبر معظم انقلاب را برای تولیت آستان‌های مقدس حضرت امام رضا علیه‌السلام، حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها و حضرت عبدالعظیم حسنی و حضرات مدفون در شیراز و دیگر بقاع متبرکه را نیز ملاحظه می‌فرمودید که به‌رغم وجود زرق و برق و گلدسته و آثار عظیم و ارزشمند هنری - که مجموعه حرم امام و مراکز پیرامون آن به گرد برخی از آنها نمی‌رسد – هیچ‌گاه و حتی برای یک‌بار امام توصیه به پرهیز از توسعه این رویه و اعتراض به آنچه اتفاق افتاده است نکرده‌اند.

 

طرح‌های توسعه‌های عظیمی که در این حرم‌های متبرک بعد از پیروزی انقلاب اتفاق افتاده است همگی زیر نظر نمایندگان امام و یا رهبری معظّم بوده است. امام‌خمینی همانند دیگر مراجع عظام تقلید و عرفا و علمای بزرگ در دوران اقامت خود در عراق هر شب به زیارت حرم مطهر حضرت امیر رفته در کنار ضریحی که از طلا و نقره مزین شده است به نماز و عبادت و زیارت پرداخته‌اند و نظیر همین رفتار را سال‌های متمادی در زیارت حضرت معصومه و سایر مشاهد مشرفه داشته‌اند ولی سراغ نداریم یک‌بار شفاها و یا کتبا حتی اشاره‌ای مبنی بر انتقاد و اعتراض به این رویه کرده باشند.

جناب استاد! بعد از سقوط صدام و روی کار آمدن حکومت شیعی در عراق با تأکید و تأیید مراجع عظام عراق و ایران چقدر هزینه برای توسعه بازسازی همه ارکان حرم‌ها شده است و چه صحن‌ها و مراکز عظیم پیرامونی درحال ساخت می‌باشد. حرم مطهر کاظمین در حمله معاندین به‌طور کامل ویران شد ولی بهتر از گذشته با کمک‌های گسترده دولت و مردم ایران بازسازی شده است. این فرهنگ نه‌تنها هیچ‌گاه در تضاد با ساده‌زیستی امامان و بزرگانی که در این حرم‌ها آرمیده‌اند تلقی نمی‌شده بلکه شیعیان و خصوصا مردم ایران در طول تاریخ حتی اگر لازم می‌شده از نان شب خود برای ساخت و توسعه حرم‌ها می‌گذشتند.

 

در مواجهه با این فرهنگ و سنت مستمره تشیع نسبت به ساخت و توسعه حرم بزرگان دین سراغ نداریم که کسی از فقها و بزرگان و رهبران دینی از غربت ائمه و امامزادگان به‌واسطه این گلدسته‌های رفیع و آثار فاخر هنرمندانه بکار رفته در بناهای آن سخن گفته باشد اما چگونه است که نوبت به ساخت حرم امام‌خمینی که نسبا و حسبا به خاندان پیشوایان معصوم منتسب؛ و به اعتراف دوست و دشمن بزرگترین احیاء‌کننده اسلام ناب و مکتب اهل‌بیت(ع) بوده می‌رسد از تضاد گلدسته و گنبد و ضریح و آثار هنری فاخر آن با فرهنگ ساده‌زیستی امام سخن می‌گویید.

حقیقتا من بیم آن دارم که از ارایه ارقام و آمار هزینه‌ها و صرف نیروها و امکاناتی که در بقاع متبرکه و حرم‌های امامان و امامزادگان ایران و عراق و مصلی‌ها و مساجد بزرگی که احداث شده است دشمنان سوءاستفاده کنند و الا به گونه‌ای دیگر تطبیقی و مقایسه‌ای به آن بخش از نوشته اعتراضی شما پاسخ می‌گفتم.

جناب آقای مهاجری! به استناد حقایقی که به درازای واقعیت‌های تاریخ تشیع امتداد دارد و به استناد آمار و ارقام معتبر قاطعانه معتقدم که سرمایه‌های کلانی که مردم و دولت‌ها در احداث و توسعه بناهای عظیم این‌گونه اماکن مذهبی و زیارتی صرف کرده‌اند نه فقط از جنبه بازدهی معنوی بلکه حتی به‌لحاظ اقتصادی و مادی نیز مطمئن‌ترین و موثر‌ترین سرمایه‌گذاری خردمندانه ملّی بوده است که آثار و برکات و فواید توأمان مادی و معنوی آن برای مردم آن هم نه فقط مردم یک عصر و نسل بلکه برای نسل‌های متمادی قابل قیاس با هیچ‌یک از زمینه‌های دیگر نیست و به لحاظ نتایج فرهنگی و  معنوی نیز با اندکی دقت نظر و فاصله گرفتن از تحلیل‌های ظاهربینانه و روشنفکرانه درخواهیم یافت که یکی از مهم‌ترین رموز بقا و حیات تشیع و مکتب اهل‌بیت(ع) که به خاطر فرهنگ حق‌گویی و ظلم‌ستیزی‌اش همواره در معرض طوفان‌های سهمگین دشمنی‌ها و انهدام‌ها قرار داشته است وجود همین کانون‌ها و حرم‌ها و مراکز چشم‌نواز هنری و معنوی بزرگ و رفیع آنها بوده است که با همت متولیان این اماکن و کمک مردم (و در مقاطعی کمک دولت‌ها) فضاها و امکاناتی فراهم آمده است که امکان حضور و زیارت جمعیت‌های بزرگ و امکان برگزاری مراسم عظیم ملی و اجتماعی و عبادی و معنوی را در محیطی سالم فراهم ساخته است، وجود این حرم‌ها و جاذبه‌های معماری و هنری آنها و فضاهای خدماتی پیرامون آنها در کنار عشق و اعتقاد قلبی ارادتمندان و مردم بوده است که امکان و انگیزه سفر پربرکت زیارتی و سیاحتی جمعیت‌های عظیم را فراهم ساخته است. گذشته از جنبه‌های معنوی، امروزه جاذبه‌های گردشگری اماکن زیارتی ظرفیتی بی‌بدیل به‌شمار می‌آید که بسیاری از کشورها از آن محرومند. نشاط معنوی و برکات مادی و معنوی این اماکن برای ساکنان و مسافران و زائران آنها غیرقابل انکار است.

به‌راستی اگر این حرم‌ها فاقد فضاهای درخور شأن و فاقد امکانات وسیع و جاذبه‌های چشم‌نواز معماری و هنری آن می‌بودند در میدان عمل و واقعیت می‌توانستند این نقش تاریخی را ایفا کنند و محل اجتماعات عبادی و سیاسی و هویتی مردم با همه تنوع‌های فرهنگی و عوامل تاریخی و طبیعی تفرقه‌انگیز شوند. مگر نه اینست که به وهابیت و آل‌سعود نفرین می‌فرستیم که حرم‌های معمور ائمه بزرگوار بقیع و بقاع متبرکه و معموره صحابه و حضرت ‌ام‌البنین و اهل‌بیت مدفون در بقیع را خراب کردند؟ مگر دعای دایمی و آرزوی شیعیان و عالمان شیعی نیست که دوباره حرم‌های تخریب شده مذکور را با شکوه هرچه تمام‌تر بازسازی کنند؟ آیا سادگی کنونی قبور این عزیزان در چهاردیواری قبرستان بقیع باعث شهرت و خروج از غربت آن بزرگواران شده است؟ مگر نه این‌که دعا و آرزوی همه منتظران حضرت مهدی(عج) اینست که ظهور کند و مکان دفن حضرت فاطمه‌زهرا را نشان دهد تا بارگاهی به عظمت و وسعت صدها‌ سال تضرع و ارادت خالصانه نسبت به این بانوی مظلومه بنا کنند؟ یقین دارم که اگر آن روز فرا رسد بیشمارند کسانی که تمامی هستی خویش را برای عظمت و شکوه آن بارگاه تقدیم خواهند کرد. آیا در ذهنیت این آرزومندان کمترین تضادی بین زهد بی‌مانند حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) با برپایی حرمی پرشکوه در شأن دختر پیامبر اسلام وجود دارد؟

علیرغم عشق و علاقه‌ام به امام و راه و مکتب امام و اطلاعات منحصر به فردی که از مراتب ساده زیستی امام دارم و ترویج همین فرهنگ به‌عنوان یک الگوی زندگی شخصی و حیات طیبه را از طریق فعالیت‌های گسترده موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام پیگیری می‌کنیم و اطلاعات مستند و خاطرات واقعی که از ابعاد زندگی زاهدانه امام منتشر شده است و حفظ و نگهداری منزل امام در جماران و نجف و قم که سند زنده این حقیقت است نتیجه همین فعالیت‌ها بوده است اما جدّا معتقدم که در دفاع از فرهنگ امام و ساده‎زیستی او نباید بستر ذهنیت جامعه، خصوصاً نسل جوان را به هم‌سویی با کسانی که اساساً با تمامی نمادها و آثار و حتی ضریح و سنگ قبور ائمه و بزرگان دین در تقابل می‌باشند سوق دهیم.

 

البته ناگفته نماند که جنابعالی هیچ‌گاه درباره این‌که نباید برای امام حرم ساخته شود، مطلبی نفرمودید بلکه بر سادگی و نداشتن گنبد و گلدسته و ساختمان‌های آن تأکید می‌کنید و از این‌که در کنار حرم رستوران و تالار و محل میهمانان خارجی و امکاناتی از این قبیل و یا شبستانی که در زیر زمین صحن حرم برای دفن اموات متقاضیان   پیش‌بینی شده است برآشفته‌اید. ظاهرا دیواری کوتاه‌تر از دیوار امام و ما نیافته‌اید بعید می‌دانم شما عظمت امکانات و زرق و برق‌های سایر حرم‌ها را مشاهده نکرده باشید. نکته مهم اینست که به‌زعم شما آنان که جماران و حرم را می‌بینند دچار تضاد می‌شوند.

 ولی به‌زعم حقیر آنانکه جماران را می‌بینند در نگاه آنان خانه شخصی و استیجاری امام در دوران حیات ایشان است. همان‌گونه که خانه محقر امام علی و فاطمه و حسنین و دیگر ائمه (علیهم‌السلام) و امامزادگان برجسته را خانه شخصی و محل زندگی آنان دانسته ولی حرم‌های آنان را خانه مردم و تجلیگاه عشق و ارادتشان به عظمت نام و مکتب و مرام آنان می‌دانند. و به همین دلیل نیز برجسته‌ترین آثار معماری و هنری هر دوره‌ای از تاریخ اسلام و تشیع را شما در همین طراحی‌های عالی معماری خارجی و داخلی این‌گونه اماکن مذهبی می‌بینید و هیچ‌گاه کسی این عظمت گنبدها، گلدسته‌ها و بناها و نقش‌های زیبای داخل این بناها را در تضاد با زهد و ساده زیستی بزرگان مدفون در آنها ندانسته است. آری، در کنار خانه امام وجود رستوران، تالار، فروشگاه، شاید وصله ناچسب باشد ولی در حرم او با نگاه به نیاز مردم، این یک واجب کفایی یا عینی مسئولان و متمکنین است که برای تأمین آن اقدام کنند.

کاش جنابعالی به همان بحث تضاد و سازه اکتفا می‌کردید. برادر عزیز! از همان روزهای اول پس از دفن امام در کنار مدفن شهیدان در بهشت‌زهرا با توجه به خیل عظیم زائران و عاشقان امام که از کلانشهر چندین میلیونی تهران و سراسر کشور به زیارت امام می‌آمدند ضرورت بسیج امکانات برای تأمین نیازهای ابتدایی مردم کاملا احساس می‌شد. آن منطقه فاقد کمترین امکانات بود حتی فضا و سایه‌بانی که ١٠٠ نفر زائر را در گرمای خرداد و تیر پوشش دهد وجود نداشت تا چه رسد به پارکینگ و آب و برق و تلفن و سرویس بهداشتی و فضای سبز و غیره. در آن ایام با همت تحسین‌برانگیز هزاران نفر پیروان امام از جهادگران سازندگی و سپاهیان و بسیجیانی که فراق امام طاقتشان را ربوده بود تا نیروهای مخلصی که در وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های مختلف از وزرا و مسئولان تا کارمندان و مردم عادی به کمک ما در ستاد بزرگداشت امام آمدند درعین‌حال در آن سال‌ها و در مراسم‌ها، ما به خاطر نبود بسترها و امکانات زیربنایی شرمنده مردم و زوار بودیم و فقط می‌توانستیم بخشی از مایحتاج اولیه مردم را تأمین کنیم. آب و نان، بهداشت، اسکان، سایبان، جملگی به صورت صحرایی و در شرایطی بسیار سخت و بصورت نامناسب تأمین می‌شد. جناب آقای مهاجری! آیا براستی ادامه این وضع در شأن ملت ایران و زائر امام و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی بوده است؟

 آیا از دیدگاه شما رسالت ما این بود که در بیابان‌های اطراف محل دفن امام تابلوهای بزرگ نصب کنیم و روی آن بنویسیم ایها الناس، زائران و میهمانان داخلی و خارجی! چون امام‌خمینی ساده زیست بودند صحن و حرم باشکوه و احداث رستوران و اقامتگاه و درمانگاه و موزه و کتابخانه و نمایشگاه و فروشگاه‌های موادغذایی و مایحتاج عمومی با فرهنگ ایشان در تضاد است و وصله ناچسب است بنابر این شما انتظار وجود این‌گونه بناها و خدمات را نداشته باشید؟ گرما و سرما و ناامنی و نبود پارکینگ و فروشگاه و فضای مناسب را تحمل کنید چون امام ساده زیست بود؟! ‌یا آن‌که برعکس می‌بایست دامن به کمر می‌زدیم و برای تأمین نیازهای زائران برای هر یک از این امکانات ضروری که متاسفانه شما آنها را وصله‌های ناچسب نامیده‌اید دست به سوی دولت و ملت و ارگان‌ها دراز می‌کردیم تا مردم در کنار حرم امام راحت باشند.

حرم امام شعب ابیطالب نیست، خانه مردم است. ما هرگز برای کاری که انجام داده‌ایم سر هیچ‌کس منت نداریم ولی مردم عزیز ما بخوبی آگاهند که در مسیر احیای این منطقه که فاقد کمترین امکانی بوده است و در ایجاد شرایط اقامت حداقلی، و امکانات اولیه چه مشکلات و رنج‌ها دیده‌ایم و البته تا رسیدن به نقطه مطلوب راه طولانی در پیش داریم. انتظار داریم رسانه‌ها و مطبوعات سرمایه‌گذاران و مردم را به احداث مراکزی که زائران به آن نیاز دارند تشویق کنند نه این‌که این مراکز خدماتی را وصله ناچسب بدانیم. جناب آقای مهاجری تأکید می‌کنم که اگر جنابعالی همیشه از سمت شمال حرم به زیارت می‌آمدید ملاحظه می‌فرمودید با این‌که در سال‌های گذشته به خاطر عملیات ساختمانی در حرم، سیاست تبلیغ و تشویق مردم برای حضور در حرم – بجز ایام سالگرد امام – نداشته‌ایم و در سال‌های اخیر حتی بسیاری از برنامه‌های مناسبتها به همین دلیل لغو شده بود و یا بدون اعلام عمومی و محدود برگزار می‌شد

درعین‌حال در شب‌های تابستان غیر از جمعیتی که با مترو و وسایل عمومی به حرم می‌آیند در پارکینگ‌های حرم حدود ده‌هزار خودرو پارک می‌شده است. مردمی که از بهشت‌زهرا و عمدتاً از شهرستان‌ها و راههای دور به حرم آمده‌اند در چادرهای صحرایی در محوطه و فضای سبز بیرون صحن‌ها اطراق می‌کنند. در ایام عید روزانه نزدیک به صدهزار نفر زائر به حرم می‌آید. آیا این جمعیت‌ها نیاز به مراکز خدماتی ندارند؟ آیا احداث امکاناتی از قبیل درمانگاه، زائرسرا، فروشگاه مواد غذایی، سالن‌های غذاخوری، هتل، تالار مراسم، پارکینگ، سرویس بهداشتی، حمام، فرهنگسرا، موزه، مراکز امنیتی مانند نیروی انتظامی، پست، تلفن، سایه‌بان و امثال آن نیاز مردم نیست که شما آنها را زرق و برق و وصله ناچسب دانسته‌اید؟! مگر امام‌خمینی که رحلت کرده است از اینها استفاده می‌کند که شما آن را مخالف با فرهنگ ساده زیستی امام دانسته‌اید؟

 

این مردم با کرامت و بزرگوار، زائرین امام و میهمانان حرم امام هستند که برای زیارت و گذران شبی و ساعاتی با خانواده‌های خویش در محیطی امن و سالم به این‌جا آمده‌اند با کدام منطق ما می‌توانیم بگوییم چون امام‌خمینی در زندگیش ساده زیست بوده است وجود این امکانات در کنار حرمش در تضاد با فرهنگ اوست؟ به خدا سوگند من در بسیاری از مواقع از شرم به چشمان زائران نگاه نمی‌کنم، به وجدانمان نهیب می‌زنیم که هنوز برای مردم و تأمین نیازهای آنان کار درخور شأن ایشان نکرده ایم. حرم در شرایط مطلوب باید نه‌تنها این امکانات بلکه زائر سراها و هتل‌های متعدد و انواع امکانات رفاهی زائران داشته باشد.

شما مرقوم فرمودید: «بدین‌ترتیب نباید اندکی تردید به خود راه داد که آنچه مطلوب امام‌خمینی است مقبره یا حرمی ساده است که مردم بتوانند در آرامش به زیارت مراد خود بروند و هر ‌سال یک‌بار که مراسم بزرگداشت ایام برگزار می‌شود، به زیر سرپناهی بروند که آنها را از گرمای آفتاب حفاظت کند. بیش از آن نه مطلوب امام است نه نیاز مردم»!! جنابعالی به نمایندگی از سوی مردم سخن می‌گویید، درحالی‌که زوار و مردمی که در طول ٢٥‌سال گذشته به حرم آمده‌اند و با ما و تشکیلات آستان امام سروکار دارند انتظاراتشان بسیار بیش از این امکاناتی است که تاکنون توانسته‌ایم ایجاد کنیم و ما به آنها حق می‌دهیم. گاهی کمبودهای حرم را با امکانات مکه و مدینه، گاهی با حرم‌های دیگر مقایسه می‌کنند. درخواست‌ها و حتی اعتراضات و انتقادات آنان نسبت به کمبودها فراوان است و در مواردی رسانه‌ای هم شده است. علیرغم تفکر جنابعالی، متولیان و خدمتگزاران آستان امام برای هر درختی که می‌کارند و برای هر فضایی که آسفالت می‌کنند و برای هر سرویس و مرکز خدماتی که برای مردم احداث می‌شود احساس افتخار و شادمانی می‌کنند.

 

من و همکارانم راه مورد رضایت امام را در همین مسیر فراهم کردن اسباب آسایش زوار و خدمت به مردم و زائران حرم می‌دانیم. خداوند بزرگ بر علو درجات مرحوم یادگار امام بیفزاید. بارها به من فرمود علیرغم اخلاق و میل شخصیم که نمی‌خواهم درخواستی از دستگاها و تشکیلات نظام داشته باشم اما هر کاری که از دستم برآید برای مردم و حرم انجام می‌دهم. جناب استاد شما یک فرد محقق و با مطالعه هستید. محل دفن امامان و امامزادگان در شهرهایی همچون مشهد، کربلا، قم و امثال آنها در زمان رحلت و یا شهادت ایشان یک ده و یا شهری کوچک بیش نبوده است. امروز باید اذعان داشت که حداقل شصت‌درصد تمامی مراکز این شهرها و امکانات کنونی تنها و تنها به خاطر رفاه حال زائران و خدمات ضروری که نتیجه وجود این بقاع متبرکه و مشاهد مشرفه می‌باشد پدید آمده‌اند.

آیا در شهر مقدس مشهد وجود صدها هتل و هزاران مراکز اقامتی و زائرسراها و بازارها و پاساژها و رستورانها و غذاخوریها و مراکز متعدد تفریحی و برقراری ده‌ها پرواز هوایی و قطارهای سریع‌السیر و... وصله ناچسب می‌باشند؟ آیا معتقدید مردم فقط باید به یک حرم ساده با سایبانی که آنها را از گرما محافظت بکند اکتفا کنند؟

جناب آقای مهاجری در بیست‌وپنج‌سال گذشته همزمان با پیشبرد بنای اساسی و مستحکم حرم ناگزیر بودیم تا برای تأمین سایه بان و سرپناه موقت - و همان حرم ساده‌ای که شما اشاره کرده‌اید - انواع روش‌ها از کانکس گرفته تا چادر و قریب بیست‌وسه سازه موقت را برای برگزاری مراسم میلیونی سالگردها تجربه کنیم. درعین‌حال هر ‌سال و هر ماه با مشکلاتی بزرگ مواجه بودیم. بعد از بناهای مستحکم دایمی این‌گونه سازه‌ها بهترین روش هستند اما موقتی و بسیار پرهزینه می‌باشند و هرگز عقلانی نخواهد بود که در احداث بنایی که تاریخ نیاز و مصرف آن موقتی نیست بلکه همیشگی و رو به تزاید است از ایجاد بنایی مستحکم برای درازمدت متناسب با پیش‌بینی مجموعه نیازهای فعلی و آتی صرف‌نظر شود. و هرگز نباید ساختمان یک حرم را با ساختمان یک کارخانه و یا استادیوم و پاساژ و بناهایی از این قبیل که   تاریخ مصرف و بهره برداری در دوره‌ای خاص و یا فرهنگ مصرف متغیّر دارند مقایسه کرد.

 

اگر منظورتان از سادگی، عدم استحکام، بی‌تناسب بودن معماری و محاسبات نیست، باید به این نکته توجه داشته باشید که ماندگاری و ارزش تمامی بناهای تاریخی و مذهبی که میراث معنوی می‌باشند مرهون تناسب و هماهنگی بین عناصری همچون هنر، معماری، هندسه و محاسبات استحکام سازه‌ای و انسجام و مدیریت جامع هستند که هرکدام مقوم و مکمل یکدیگر می‌باشند. در فراخوان طراحی حرم در کسب نظر از بهترین مشاورین و متخصصین جدید و پیشکسوتان کشور و آخرین دستاوردهای علمی استفاده شده است و بحمدالله ساختمان حرم رو به اتمام و درحال افتتاح است.

 

ولی از شما خواهش می‌کنم به جای این‌که با استفاده از الفاظ آن هم در قالب یک نقد رسانه‌ای یک حرم ساده را تجسّم و ترسیم فرمایید از متخصصین و صاحب‌نظران بخواهید یک مکانی ساده را که حاوی تمامی استانداردهای مهندسی برای استحکامات درازمدت آن و المان‌ها و عناصر زیباشناسانه هنری و معماری متناسب با ذائقه و فرهنگ شیعیان است طراحی و ارایه بفرمایند. و شاید گله از جنابعالی بی‌مورد نباشد که حرمی که از بیست‌وپنج‌سال پیش درحال ساخت است که همه المان‌ها و نمادهای آن در دید و قضاوت مردم بوده است و شما نیز بارها و بارها به زیارت امام آمده‌اید. چرا حالا متعجب و منقلب شده‌اید؟

خیلی بعید است که شما تصور فرموده باشید که دست‌اندرکاران حرم بعد از اجرای استحکامات بتنی و فلزی آن را به شکل اولیه رها کنند و یا به جای تزیینات روی آنها را با کاه و گِل بپوشانند. از گذشته تا به امروز برای حفظ تناسب میان سازه‌های بزرگ و سنگین از منظر بصری و نمای بیرونی و درونی آنها هزینه‌هایی به مراتب بیشتر از هزینه استحکامات (به اصطلاح سفت‌کاری) صرف می‌شود در غیر این صورت با یک کاریکاتور از معماری بدقواره و فاقد جاذبه مواجه خواهیم شد.

جنابعالی نوشته‌اید که از ساخت پاویون - که به تعبیر جنابعالی نگو و نپرس! - متعجب شده‌اید. حتماً مطلعید همزمان با شروع کارهای اولیه حرم و از روز هفتم رحلت امام ساخت پاویون موقت و در فاصله ای دورتر از حرم بوسیله دولت آغاز شد و در روز چهلم امام از آن بهره‌برداری شد. و این کار از افتخارات معماری و هنری و اجرایی تلقی شده است و کاربری آن عمدتا استقبال و پذیرایی از هیأت‌های عالیرتبه از شخصیت‌های برجسته خارجی و سران کشورهایی که در پروتکلهای رسمی و یا داوطلبانه برای ادای احترام به زیارت مرقد امام می‌آیند و یا برای جلسات مسئولان عالی رتبه نظام که همزمان با تشرف به حرم برگزار می‌گردد بوده است و جالب است که مرحوم یادگار امام در فاصله اندک با همین پاویون مدت‌ها در یک کانکس و پس از آن در ساختمان معمولی برای امورات حرم اقامت می‌کردند و جز موارد نادر و ضروری از پاویون استفاده نمی‌شد. ساختمان این پاویون موقتی و تا زمان احداث پاویون اصلی بوده و فاصله آن تا حرم، انجام تشریفات رسمی سران کشورها را (با توجه به جنبه‌های امنیتی و انتقال هیأت‌ها به حرم مطهر) با مشکل مواجه می‌کرد و به‌عنوان پاویون دایمی مناسب نیست. در طرح جامع حرم احداث پاویون دایمی پیش‌بینی گردیده است که بحمدالله به اتمام رسیده است.

جناب آقای مهاجری حضرت امام جدای از شخصیتی که نزد پیروانش به‌عنوان فرزندی از نسل امام موسای کاظم(ع) و یک مرجع عظمای تقلید و فیلسوف و عارف و معمار بزرگترین انقلاب دینی در جهان معاصر و احیاگر اسلام ناب و محیی فرهنگ عاشورا و تشیع می‌باشد، موسس و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی نیر هست. حضور هیأت‌های رسمی از روسای دولت‌ها و امرای کشورهای مختلف و هیأت‌های عالیرتبه سیاسی و فرهنگی در حرم حضرت امام و ادای احترام رسمی به ایشان جزو برنامه‌های مصوب نظام و وزارت امور خارجه می‌باشد. در پاویون حرم، جلسات این هیأت‌ها با مقامات نظام و استقبال و بدرقه رسمی از این‌گونه شخصیت‌ها و میهمانان رسمی خارجی جزو برنامه‌های همیشگی حرم است.

اظهار نگرانی کرده‌اید که مسئولان حرم برای کسب درآمد به ساخت وصله‌های ناچسب مانند هتل، تالار، فروشگاه، و فروش قبر روی آورده‌اند تاکنون در حرم قبری فروخته نشده است. به قول یادگار امام و تولیت محترم آستان امام تاکنون نیز هرکس در محدوده حرم دفن شده است علاوه بر قبر بعضی از هزینه امورات مرتبط به آن نیز تقبل شده است. اگر روزی قرار شد در ازای واگذاری قبر (که در زیر زمین یکی از صحن‌های حرم پیش‌بینی و آماده‌سازی شده است) هزینه‌های آن دریافت شود اشکالش کجاست؟

 

این یک سنت دیرینه همه اماکن مقدسه است. شاید تصور می‌فرمایید مجموعه حرم با داشتن هزینه‌های اجتناب ناپذیر آب، برق، گاز و سیستم‌های عظیم تهویه و احتیاج به پرسنل متعدد فرهنگی، اجرایی، خدماتی و بکارگیری شرکت‌های مختلف برای موضوع کفشداری‌ها، نظافت صحن‌ها، سرویس‌های بهداشتی و غیره نیاز به تأمین منابع مالی ندارد و یا آن‌که معتقدید هزینه‌های حرم‌ها فقط از محل نذورات قابل تأمین است و یا آن‌که می‌بایست تمامی این‌گونه هزینه‌ها از بودجه عمومی تأمین شود. کمکهای مردمی و دولت‌ و مجلس برای ساخت حرم بوده و عقل سلیم و دوراندیشی ایجاب می‌کند که ما به فکر منابع تأمین این نیازهای اجتناب‌ناپذیر باشیم.

چه خوب است جنابعالی بفرمایید موسسه روزنامه جمهوری اسلامی را که شما اداره می‌فرمایید هزینه‌هایش چگونه و از کجا تأمین می‌شود؟ یا سوبسیدهای دولت یا کار اقتصادی یا آگهی

 

اخبار اجتماعی - شهروند

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------