محم قانونِ نازَک‌دِلان!



اخبار,اخبار اجتماعی,نازَک‌دِلان

در قسمت‌های پیشین نوشتم که در هزاره سوم، رویکردهای قرن بیستمی به حاکمیت، کارآیی نخواهند داشت و الگوهای کنونی به‌سرعت کارآیی بهینه خود را از دست می‌دهند.

دولت‌ها در مقابله با شوک‌ها باید از توان مبارزاتی کافی، و برای بازیابی از عوارض ناشی از تنش‌ها از سازگاری مناسب برخوردار باشند. قوانین مبارزه با موادمخدر کشور ما هیچ تناسبی با شوکِ جهانیِ هزاره سومیِ موادمخدر و سرعت افسارگسیخته اشاعه‌ای که طی دولت‌های نهم و دهم پیدا کرده، نیست.

 

در قسمت قبل تلاش کردم این مفهوم را القا کنم که اشاعه اعتیاد و قاچاق موادمخدر یک عمل فردی نیست. در نزدیک به صد‌درصد موارد خانواده‌ها، نزدیکان، اقربا و حتی همسایگان حداقل در عدم افشای اطلاعات شریک جرم محسوب می‌شوند. نه‌تنها این مشارکت در بزه، در قوانین ما به وضوح دیده نشده، بلکه گذشته فرد خاطی به‌طور بسیار اغماض‌گونه و ترحم‌آمیزی ندیده گرفته شده است.

به همت و از خودگذشتگی نیروهای عملیاتی، میزان کشفیات موادمخدر در کشور ما بسیار بالا است، اما درعین‌حال هر متقاضی به شرط داشتن توانایی مالی، بین  ٢ تا ١٠ دقیقه می‌تواند مواد موردنیاز خود را از نوعی که اراده کند به دست بیاورد.

 

یعنی هر قاچاقچی و ساقی با هر میزان مواد به دام بیفتد باید فرض کنیم که طی مدت فعالیت بزهکارانه خود که ممکن است به ده‌ها ‌سال برسد، تا زمان دستگیری صدها و هزاران برابر آن را به فروش رسانده است.

 

جوانک  ٢٠ ساله‌ای که در فضای سبز حاشیه بزرگراه حکیم شیشه توزیع می‌کرده و به اتهام قتل افسر پلیس دستگیر شده اقرار می‌کند که یک‌سال و نیم ساقی بوده و هنگام دستگیری، یک کیلو شیشه زیر درختچه‌های فضای سبز محل دستگیری چال کرده بود.

 

با یک محاسبه ساده می‌توان نتیجه گرفت که وی از آغاز به این شغل کثیف تا زمان دستگیری حداقل ٣٠٠ کیلو شیشه توزیع کرده، گیرم که یک کیلوی آن، آن هم پس از آن‌که مرتکب قتل شده کشف شده باشد. قانون نازَک‌دلِ ما فرض کرده است که هر قاچاقچی به محض مبادرت به حمل یا خرید و فروش مواد دستگیر می‌شود و جرم واقعی او به همان میزان است که هنگام دستگیری به همراه دارد.

پولشویی همزاد سوداگری مرگ و قاچاق موادمخدر است. مبارزه با پولشویی، ردیابی، کشفِ گریزگاه‌ها و یافتن مخازن و نهان‌گاه‌های پول‌های کثیف که گاه ممکن است با همکاری و مساعدت خوشنام‌ترین و معتبرترین بانک‌های جهان صورت پذیرفته و فراهم شده باشد، فن و دانشی است که متخصصین مالی و بانکی ما به علت تحریم‌های بین‌المللی سال‌ها از آموزش آن محروم بوده‌اند.

 

وجود صدها‌هزار حساب مجهول‌الهویه در بانک‌های کشور، افتتاح ده‌ها حساب بانکی برای مردگان توسط یک قاچاقچی موادمخدر١ نشان از آسیب‌پذیری دیوارهایی می‌کند که علی‌القاعده باید «دیوارهای آتش٢» باشند.

یک فروشنده موادمخدر در مصاحبه‌ای تکان‌دهنده با خبرنگار فرارو می‌گوید:
 همه تولید‌کننده‌ها یک پوشش برای کار خود دارند. یکی نمایشگاه ماشین دارد، یکی قصابی دارد، یکی سفره‌خانه دارد،... و روی کاغذ رسمی و دفترخانه همه فقیرند. چیزی به اسم‌شان نیست. بیشترشان فامیل را دور خودشان جمع و دسته‌جمعی کار می‌کنند.


یعنی هیچ‌کدام از تولیدکننده‌ها چیزی به نام‌شان ثبت نشده است؟
کله‌گنده‌ها بلدند چه کار کنند. وقتی شما یک پول قلمبه در حساب داشته باشید بالاخره مشکوک می‌شوند و شروع می‌کنند به سوال پرسیدن که این پول را از کجا آوردی؟ اکثر کسانی که در این کار هستند چیزی به نام خودشان ثبت نمی‌کنند. درواقع پول قلمبه باید شسته شود. پولشویی هم که در ایران کاری ندارد. ماشاءالله همه بلدند.


شما خاطره‌ای از این کله‌گنده‌ها دارید؟
گنده‌های این کار، هر ١٠٠‌میلیارد تومان سودی که توی کار دست‌شان می‌آید یک جشن می‌گیرند. یکی از آنها جشن ٧٠٠‌میلیارد تومان را در باغی در مهرشهر کرج گرفته بود که جشن لو رفت. همه دستگیر شدند و ١٧ نفر را کشیدند بالای دار. همین آقا، میلیاردی توی حساب خواهرزاده سه‌ساله‌ و مادرش پول گذاشته بود. کلاً شیوه کار این جوری است دیگر٣.


گلشاه، دخترک بی‌گناه، معتاد به دنیا آمده و مصرف او در دوسالگی به اندازه بزرگسالان است. بیچاره به عمرش حمام ندیده و ژولیده و بوگندو همراه مادرش گدایی می‌کند. او از مادر، بدبخت به دنیا آمده است.

 

گلیم بخت گلشاه را آن‌قدر سیاه بافته‌اند که با آب زمزم و کوثر هم سفید نخواهد شد٤. او و بسیاری کودکان معصوم دیگر که در یادداشت‌های پیشین از آنها نام برده‌ام همه قربانیان دیوهایِ پلیدِ جان برکفی هستند که شیطان در آنها حلول کرده و فقط حرص پول دارند و برای هر صد‌میلیون تومان پولی که از عرق و چرک و خون بچه‌های بدبختی مانند گلشاه به دست می‌آورند، جشن می‌گیرند و میلیاردی به حساب خواهرزاده‌های سه ساله و مادرانشان پول واریز می‌کنند.


ما چه قانون‌گذار دل‌نازک و رحیمی داریم که نگران معیشت خانواده‌های قاچاقچیان اعدامی است، غافل از آن‌که این شیاطین راه‌های پولشویی را خوب بلد هستند و اگر بلد هم نباشند با پول‌هایی که خیل عظیم معتادان کشور راهی جیب‌های آنان کرده‌اند می‌توانند بهترین متخصصین مالی و پولشویی را به استخدام خود درآورند و برای خانواده‌های خائنشان که از شغل کثیف آنان اطلاع داشتند و دم برنیاوردند گنج‌های گران کنار بگذارند.


جمع درآمدهای حاصله از اموال مصادره‌ای و توقیفی سوداگران مرگ در چهار ماهه اول امسال ١٦٨‌میلیارد تومان و اگر به همین منوال پیش برود تا پایان‌ سال بالغ بر ٥٠٠‌میلیارد تومان خواهد شد، درحالی‌که بنا به گفته رئیس کمیته مستقل مبارزه با موادمخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام، خسارت موادمخدر به اقتصاد کشور، سالانه ٤٠‌هزار ‌میلیارد تومان٥ یعنی هشتاد برابر آن است.

 

قانون باید به گونه‌ای نوشته شود که سود خانواده، فامیل، نزدیکان، همسایگان و هرکس دیگری که از کار یک قاچاقچی موادمخدر به هر طریقی آگاه می‌شود، از لو دادن او تأمین و تضمین شود و نه از چشم‌پوشی و پنهانکاری. اگر چنین شود این نسبت نامناسب به نحو چشمگیری به نفع مردم و کشور تغییر خواهد کرد.


پی‌نوشت‌ها:
١- اظهارات وزیر محترم کشور، سایت خبری تحلیلی انتخاب، ١١/١٢/٩٤
٢- Fire walls
٣- سایت خبری فرارو، ٦/٨/٩٢
٤- به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه، دیوان حضرت حافظ، قطعات – قطعه شماره ٢٨
٥- ایسنا، ٢/٤/٩٤

در شماره دیروز روزنامه قسمت ٣٤ یادداشت‌های آقای پور محمدی به جای قسمت ٤٠  اشتباه چاپ شده بود  که بدین وسیله از مخاطبان محترم پوزش می خواهیم.

اخبار اجتماعی - شهروند

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------