بالاخره خطر خشکسالی در یک استان کشورمان دیده شد!
- مجموعه: اخبار اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
به گزارش تابناک، با سپری شدن فرودین ماه که در آن بارش های بهاری بسیاری از نقاط کشورمان را سیراب کرد و موجب کم رنگ شدن خطر کم آبی گردید، اردیبهشت ماه در حالی از راه رسیده که دمای هوا در بسیاری از شهرهای کشورمان افزایش محسوسی داشته و نوید تابستانی گرم را میدهد؛ تابستانی گرم تر از همیشه.
افزایش دما در برخی مناطق به حدی رسیده که بسیاری ترجیح دادهاند دستی به سر و گوش کولرهایشان کشیده و مهیای استفاده از وسایل خنک کننده شوند ولی آیا این تدارک برای مشکلاتی که در تابستان پیش رو با آن مواجه خواهیم شد، کافی است؟
کافی است اوضاع و احوال شهرها در تابستان گذشته را مرور کنیم تا به این نتیجه برسیم که احتمالا امسال بر شدت مشکلاتی مانند کمبود آب افزوده خواهد شد چراکه در ماه های گذشته، هیچ برنامه بلند مدت یا کوتاه مدتی برای مهار این بحران اندیشیده نشده و تنها همه منتظر بارش نعمات خداوند از آسمان مانده بودیم؛ جالب اینکه برای استفاده بهینه از این نزولات نیست کاری نکردیم (به اینجا سر بزنید)!
البته این ندید گرفتن حقایق و انتظار برای فرا رسیدن بحران، تنها مختص به مدیران عالی رتبه کشوری نیست، بلکه اگر در سطوح پایین تر مدیریتی و در سطح استان ها هم به دنبال طرحی برای مهار بحران خشکسالی بگردیم، نتیجه همانقدر مایوس کننده خواهد بود؛ همه جا الا استان کهگیلویه و بویراحمد.
این استان را استثنا کردیم چون خبردار شدیم که تنها در این استان بحران قریب الوقوع آب تا حدودی دیده شده و واکنش مسئولان را به همراه آورده است. به این صورت که میبینیم کشت برنج و هندوانه در این استان ممنوع شده است.
این خبر را ابوالحسن صداقتکیش، معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی کهگیلویه و بویراحمد داد و در تشریح آن گفت: با توجه به کاهش بارندگی در چند سال اخیر و استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی توسط پمپاژهای شخصی مجاز و غیر مجاز، جلوگیری از کاشت محصولات با مصرف و نیاز آب بالا، به ویژه هندوانه و برنج در دستور کار سازمان جهاد کشاورزی قرار گرفت.
البته این مسئول تاکید دارد که کشت این محصولات خاص، با استفاده از آب های زیرزمینی (چه چاه مورد استفاده، مجاز حفر شده باشد و چه غیر مجاز) ممنوع است و اشارهای ندارد که آیا میتوان با استفاده از آب های جاری چنین محصولاتی را کشت کرد یا خیر؟، ولی ابهام بزرگ تر آنجاست که عواقب رعایت نکردن این «ممنوعیت» را از زبان وی میشنویم.
صداقت کیش در این باره گفته: مدیریتهای جهاد کشاورزی در شهرستانهای مختلف استان در صورت سرپیچی از این سیاست سازمان جهاد کشاورزی هیچ گونه خدماتی به این کشاورزان ارائه نمیدهند. در صورت سرپیچی از این سیاست توسط برخی کشاورزان در صورت بروز هرگونه حادثه از جمله کاهش آب و خشک شدن محصول سازمان جهاد کشاورزی تعهدی ندارد. از مسئولان صندوق بیمه محصولات کشاورزی هم انتظار میرود از بیمه کردن محصولات آببر از جمله برنج و هندوانه که از طریق چاههای زیر زمینی آبیاری میشوند، جلوگیری کنند.
بدین ترتیب هرچند همه آنچه ممنوعیت نامیده میشود، چیزی فراتر از یک تهدید خشک و خالی به نظر نمیرسد و قرار نیست از بازرسی چاه های مجاز و غیرمجاز حفر شده در استان برای اعمال این ممنوعیت یا به کارگیری تنبیهاتی مانند جریمه نقدی آنهایی که ممنوعیت را زیر پا میگذارند بشنویم، باز جای خوشحالی دارد که میبینیم مدیران جهادکشاورزی این استان گام در مسیری گذاشتهاند که هرچند ضروری به نظر میرسد، اما تاکنون هیچ مدیر دیگری درباره آن اظهار نظر نکرده است!
سالهای سال است که میشنویم در کشوری با مختصات ایران که از دیرباز تاکنون همواره با کمبود آب دست و پنجه نرم میکرده و خشکسالی های مرارت بار زیادی را پشت سر گذشته، کشت محصولاتی چون برنج در بسیاری استان ها، چیزی جز خطایی فاحش نیست اما کماکان شاهد تداوم این رویه هستیم.
کار تا آنجا بیخ پیدا کرده که در جنوب پر جمعیت ترین شهر کشور، در پایتخت، شاهد کشت برنج هستیم، چه برسد به حومه اصفهان، شیراز و...؛ آن هم در شرایطی که میدانیم حدود نود درصد آب مصرفی در کشور، صرف کشاورزی میشود و با کمی بهینه سازی مصرف در این حوزه، خواهیم توانست از شدید ترین بحران های خشکسالی، به سادگی عبور کنیم!
اما تنها خوبی اقدام اخیر مدیران جهاد کشورزی کهگیلویه و بویر احمد، صف شکنی اش نیست، بلکه اندک دقتی در تصمیم اعلام شده مدیران این استان نشان میدهد که تا چه اندازه در مهار بحران خشکسالی، عقب هستم؛ آنجا که میبینیم هیچ قانون و سازوکاری برای محدود کردن کشت نداریم و به عبارت بهتر، کشاورزی مان تا چه اندازه باری به هر جهت است.
همانگونه که یکسال میشنویم در تولید گندم خودکفا شدهایم و سال بعد خبردار میشویم که این خودکفایی از بین رفته، یکسال آنقدر سیب زمینی تولید شده داریم که دولت تصمیم به توزیع رایگانش میگیرد و سال بعد نرخ این محصول به دلیل کاهش تولید چند برابر میشود، نرخ گوجه فرنگی یکسال در حضیض و سال دیگر در عرش قرار میگیرد و...، یعنی هیچ برنامه ای در مقوله کشاورزی در کشور نداریم.
بر این اساس عجیب نیست که بشنویم در تمامی استان های کشور، هرجا آب به وفور یافت بشود، کشاورزان به صورت خودجوش زمین هایشان را به زیر کشت محصولات آب بری چون برنج میبرند و برایشان هیچ اهمیت ندارد که در پایین دست، دریاچهای خشک بشود، چمن زار بیابان شود یا ساکنان یک شهر با کمبود و جیره بندی آب مواجه شوند. در همه این پروسه هم ببینیم که مسئولان تنها نظاره گر باشند و هیچ ابزاری برای اعمال تشخیص ها یا برنامه های مدونشان در دست نداشته باشند.
با این حساب آیا انتظار داریم که بتوانیم با خشکسالی مقابله کنیم؟ آیا توقع داریم دریاچه ها و تالاب ها به حقابه شان برسند و با آبگیری، منشا تولید گرد و غبار نباشند؟ آیا در تصور این هستیم که به خودکفایی در کشاورزی برسیم و محصولات استراتژیکی چون گندم را از دیگر کشورهای جهان وارد نکنیم؟ براستی چگونه به تحقق چنین اهدافی دلخوش میکنیم وقتی نمیتوانیم مانع کشت محصولاتی چون برنج در استان هایی شویم که برای تامین آب شرب ساکنانش، کاسه چه کنم چه کنم دست گرفتهایم؟!
اخبار اجتماعی - تابناک