زندان‏های متحرک شهر



  اخبار اجتماعی ,خبرهای  اجتماعی ,اتوبوس‏های شهری

 

تبلیغات، شهر را به ستوه آورده است. مارک‏ها تمام شهر را بلعیده‏اند، در جای‏جای شهر جولان می‏دهند و جابه‏جا می‏شوند؛ از کوچه‏پس‏کوچه‏ها، خیابان‏ها و پل‏های هوایی تا پیاده‏روها و زیرزمین‏های مترو. وقتی حرف از تبلیغات می‏شود، ذهن، بیلبوردها و تراکت‌های تبلیغاتی را تداعی ‏می‏کند.

 

روی دیگر سکه اما تبلیغات روی بدنه اتوبوس‏های شهری است که در هفته‌های اخیر به یکی از موضوع‏های بحث‏برانگیز روزمره و فضای مجازی تبدیل شد. با این توضیح که اتوبوس‏ها‏ وسیع‏ترین انتخاب را در لذت بردن از قوه بینایی در اختیار مسافر قرار می‏دهند. همه اطرافت را می‏توانی ببینی. حرکت که می‌کند می‌توانی ببینی در شهر چه خبر است. این روزها اما تبلیغات عریض و طویل روی شیشه و بدنه اتوبوس‏ها، داد مسافران را در آورده است. کافی است یک روز مسیر راه‌آهن به تجریش را مسافر یکی از بی‌آرتی‌ها شوی تا متوجه شوی مردم از اتفاقی که بر سر اتوبوس‌ها آمده گلایه دارند چراکه با وجود تبلیغات و روکشی که بر بدنه آنها نصب شده دید مسافران به بیرون و تشخیص مسیر سخت شده است.

 

پارک‌وی – راه‌آهن

ولی‌عصرِ پاییزی در پسِ شیشه اتوبوس تماشایی است. لحظه‌ای که دو اتوبوس از کنار هم می‌‌گذرند - در توقفی کوتاه زمان می‌ایستد- نگاه مسافرانِ دو اتوبوس در چهره یکدیگر قفل می‌شود. پنجره‌های اتوبوس، نگاه‌های انبوه مسافران را قاب می‌‌کند. همچون نمایشگاهی یک لحظه چندین پُرتره را می‌بینی. اتوبوس که می‌رود همه این‌ها از نگاهت جدا می‌شود. به سمت راه‌آهن، ایستگاه به ایستگاه، اتوبوس چنان متورم از مسافر می‌شود که در ایستگاه ونک حتی جای سوزن انداختن نیست. بدن‌ها در یکدیگر تنیده شده به‌طوری که نفسِ مسافران روی صورت هم فرود می‌آید.

 

«عباس» در خیابان ولی‌عصر بوتیک لباس دارد. او پنج سالی است که در این مسیر رفت‏وآمد می‏کند و به «ابتکار» می‏گوید: «چسباندن این برچسب‏های تبلیغاتی در بدنه اتوبوس و تاریکی فضای درونی اتوبوس‏ها به حدی است که گاهی در ساعات صبح و عصر، شناسایی خیابان‏های اطراف و محل پیاده شدن برای مسافران، سخت و در شب هم غیرممکن می‏شود. جالب اینجاست تبلیغات در تمام سطوح خودرو کشیده شده و همه جا را پوشانده است.» به گفته این شهروند «مشکل فقط تبلیغات نیست. بعضی از راننده‏ها سر چهارراه‏ها عمدا توقف می‏کنند تا مسافر بیشتری بزنند. بعضی هم کرایه نقدی حساب می‏کنند درحالی که نباید دستی پول بگیرند.»

 

اما «نجفی» مسافر دیگری است که حال خوشی ندارد با بی‌حوصلگی و بی‌تفاوتی به خبرنگار «ابتکار» می‌گوید: «برو به زندگی‌ات برس. خودتو را درگیر این مسائل نکن. این فضای تنگ و تاریک اتوبوس اعصاب برای آدم باقی نمی‏گذارد.»

 

شهروندی بعدی «پروانه» 52ساله، یکی از ساکنان قدیمی خیابان ولی‏عصر است. او هم لب به گلایه می‏گشاید و به «ابتکار» می‏گوید: «مدت‏هاست برایم سوال شده، چرا مسئولان سازمان اتوبوسرانی و شهرداری، بی‏توجه به مطالبات و خواسته‏های مردم خودشان هر کاری که بخواهند انجام می‏دهند. یعنی کارشناسی نیست که به آنها بگوید اینجای کار اشکال دارد. مسئله تبلیغات که جای خود دارد، بعضی وقت‏ها راننده‏ها در همین اتوبوس‏ها سیگار می‏کشند. نمایشگر ایستگاه‏ها کار نمی‏کند و مسیرها را نشان نمی‏دهد. بخش آقایان هم بیشتر از قسمت خانم‏هاست؛ یعنی اینجا هم تبعیض قائل شدند. این مسیرها پر از کمبود و کاستیِ ناشی از بی‏توجهی است اما کو گوش شنوا؟»

 

تهرانپارس - آزادی

درحال پرسه‏زنی در پیاده‏روها چرایی این مسئله تبدیل به مشغولیت ذهنی می‌شود. شاید سطحی‏ترین دلیل این باشد که حرکت اتوبوس در سطح شهر منجر به نشر پیام تبلیغاتی می‌شود و در مقایسه با یک بیلبورد ثابت، میزان دیده شدن تبلیغ را بالا می‌برد. به نظر می‌رسد این شیوه تبلیغات به دلیل سرو کار داشتن با یک گروه مخاطب و مواجهه هر روزه با یک قشر خاص می‌تواند میزان ماندگاری بالاتری در ذهن ایجاد ‌کند. اما آیا واقعا این همه ماجراست؟!

 

میدان فردوسی

«نیما» در ایستگاه منتظر اتوبوس است تا به سمت انقلاب برود. او به «ابتکار» می‌گوید: «در سال‌های اخیر اتفاق‏های زیادی در خیابان‏ها افتاده که مردم در آن هیچ نقشی نداشته‏اند. در حالی که شهر مال مردم است. نمونه‌اش تغییراتی است که در چهارراه و میدان ولی‌عصر رخ داد. این میدان که در سال‌های گذشته با چمن و آبنمای زیبا فضای شلوغ این منطقه را تلطیف می‌کرد حالا تبدیل به مکان تجاری شده درحالی که فروش شهر برای تامین منابع مالی، اداری و اجرای پروژه‏های شهری به قیمت ضایع کردن حقوق شهروندیِ ساکنان این شهر است. حالا هم تبلیغات اتوبوس‌ها مدت‏هاست که مردم را آزار می‌دهد و کسی پاسخ نمی‏دهد که چرا اتوبوس‏ها را تبدیل به تاریک‏خانه کرده‏اند. از داخل اتوبوس هیچ چیز را نمی‌توان دید.»

 

«مریم» شهروند دیگری است که با تایید صحبت‏های نیما، وارد بحث می‌شود: «تقاضای سفر در طول روز و شب در مسیرهای بی‏آرتی بیشتر از میسرها و خیابان‌های دیگر است. مسئولان باید بدانند مردمی که هر روز در این مسیرها رفت‏وآمد می‏کنند، خسته می‏شوند و نیاز به آرامش روانی دارند.»

 

اما «سارا» از زاویه دیگری به موضوع نگاه می‌کند و در این‌‏باره می‌گوید: «وقتی اتوبوس‌ها پرده ندارند، حداقل این تبلیغات جلوی آفتاب و سوختن را می‌گیرد اما حالا که زمستان فرا رسیده!» «بهاره» حرف «سارا» را قطع می‏کند و می‌گوید: «زیبایی خیابان ولی‌عصر به‌ویژه درختان آن برای من جذاب است. با حجم تبلیغاتی که روی اتوبوس‌ها وجود دارد خیلی وقت‏ها ترجیح می‏دهم سوار تاکسی شوم.» نگاه علی به اتوبوسی است که از دور می‏آید، انگار نکته‌ای در ذهنش جرقه زده است، جلو می‌آید و می‌گوید: «دَر اتوبوس که باز می‏شود فضا از بس شلوغ، تاریک و دلگیر شده که لحظه شماری می‏کنی پیاده شوی.

 

این اتوبوس‏ها را می‌توان با ماشین‏ زندانیان مقایسه کرد چراکه زندانی‏ها را با ماشین‏هایی خاص که شیشه‏های‏شان مات است، جابجا می‏کنند. هیچ چیز این مسیر معلوم نیست. ایستگاه‏ها را نمی‏بینی، با ماشین زندان هیچ فرقی ندارد. چند بار خواستم به 1888 زنگ بزنم اما فرصت نکردم. چند روز پیش یک مسافر متوجه ایستگاه موردنظرش نشد بنابراین مجبور شد با خط روبرویی برگردد. مسئله دیگر زمان‏بندی نامناسب اتوبوس‏هاست. بعضی وقت‏ها پنج اتوبوس پشت سر هم می‏آیند گاهی هم باید مدت‏ها منتظر یک اتوبوس باشی.»

 

جای خالی تبلیغات روی صورت مسافران

اما واکنش شهروندان به تبلیغات روی اتوبوس‌ها و روکش مات کشیده شده روی آن‌ها به فضای مجازی هم کشیده شده تا جایی که کاربران با انتشار تصاویری از اتوبوس‏ها و بی‏آرتی‏ها اعتراض خود را در روزهای گذشته نشان داده‌اند. «فاطمه» نوشته: «تابلوی این بی‌آرتی‌ها که درست کار نمی‏کنه، روی پنجره‌هاشم که آنقد تبلیغ زدن اصلا بیرون پیدا نیست، دیگه فقط باید با حس ششم و گاهی گوگل‌مپ در ایستگاه موردنظر پیاده بشیم.» کاربر دیگری نوشته: «بی‌آرتی‌های تبریز هم همینه یه جوری تبلیغ زدن که وقتی وارد میشی انگار رفتی تو زندان، حالا سردرد و سرگیجه رو هم اضافه کن. کل مسیر زمین رو نگاه کردم.»

 

«امیر» هم نوشته: «تبلیغاتی که روی پنجره بی‌آرتی‌ها زدن علاوه‌بر اینکه باعث گم کردن مسیر میشه، باعث سرگیجه و سردرد هم میشه.» مسعود هم در اعتراض به این سبک تبلیغات، نوشته: «زندان‏های کوچک شهر من؛ تبلیغات روی پنجره‏های بی‌آرتی. آقا این اتوبوسرانی بی‏آرتی مسافراشو چند فروخته که تمام اتوبوس رو تمام صفحه تبلیغاتی کرده. حتی روی شیشه‏ها که خیلی مزاحم هست و چشم درد می‏گیریم.» کاربری دیگر به نام «علیرضا» در این مورد، نظر داده: «آقا این تبلیغات مشبک روی شیشه اتوبوس‏ها کورمون کرد. چه کسی و کی به داد ما میرسه؟ کم مونده این تبلیغات رو روی صورت مسافرا هم بچسبونن.»

 

اتوبوسرانی: ما نباید پاسخ دهیم

مسئولان هم در سوی دیگر ماجرا به انتقادات مردم واکنش نشان داده‌اند. پیمان سنندجی، مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی تهران یکی از این افراد است.

 

او به خبرآنلاین می‌گوید: «تبلیغات روی بدنه اتوبوس‏ در همه جای دنیا وجود دارد. اینکه به دلیل تبلیغات چسبانده شده، بیرون اتوبوس دیده نمی‏شود را قبول نداریم. اگر عرض اتوبوس‏ها را محاسبه کنید حدود دوسوم بدنه، شیشه است. در تبلیغاتی که می‏شود، قطعا همه قوانین و مقررات رعایت شده، این که برخی می‏گویند مقررات رعایت نشده درست نیست.» البته سنندجی توپ را در زمین سازمان زیباسازی شهرداری تهران هم می‏اندازد و می‏گوید: «باید این را هم گفت که شرکت واحد اتوبوسرانی نقشی در تبلیغات ندارد و سازمان زیباسازی به لحاظ تهیه محتوا و تبلیغات در شهر تهران نقش اصلی را ایفا می‏کند و اگر هم مردم معترض باشند طبعا ما نباید پاسخ بدهیم.»

 

مزاحمت برای مسافران ممنوع!

حالا که مسئولان تمایلی به قبول کردن تصمیمات اشتباه خود ندارند باید به سراغ قانون رفت. درست هفت سال پیش آیین‏نامه ضوابط تبلیغات ناوگان حمل‏ونقل عمومی از سوی وزارت کشور ابلاغ شد تا تبلیغات درون و بیرون اتوبوس و مینی‏بوس‏های شهری شکل و شمایل قانونی به خود بگیرد. در تبصره ماده چهار درباره تبلیغات داخل اتوبوس و مینی‏بوس آمده است: «تبلیغات مجاز در داخل خودروی اتوبوس و مینی‏بوس به نحوی است که در معرض دید راننده نبوده و باعث کاهش دید راننده یا کاهش رفاه مسافران نشود.» در ماده پنج این آیین‏نامه در خصوص تبلیغات در خارج اتوبوس و مینی‌بوس هم نوشته شده: «انواع تبلیغات مجاز در بدنه خارجی اتوبوس‌ها و مینی‏بوس‏ها، صرفاً روی بدنه‏های دو طرف مجاز بوده و روی بدنه‏های جلو و عقب ممنوع است. این‏طور که پیداست هرگونه تبلیغاتی که مزاحم مسافران و راننده شود، روی شیشه‏ها را بگیرد و باعث کاهش دید مسافران شود، ممنوع است.»

 

با این توضیحات قانون، آب پاکی روی دست مسئولان ریخته شده درحالی که این روزها اتوبوس‌ها تبدیل به تابلوهای متحرک تبلیغاتی شده‌اند که از شامپو و صابون تا آخرین مدل گوشی تلفن‌همراه، فیلم‏های درحال اکران و محصولات غذایی را تبلیغ می‌کنند. به نظر می‌رسد کمیته حمل و نقل شورای شهر پنجم تهران و سازمان‏های مرتبط باید پای کار بیایند وگرنه همان‌طور که اقبال شاکری، عضو سابق شورای شهر گفته بود: «اتوبوس‏ها تبدیل به زندان‏های متحرکی می‏شوند که مسافران را در خود حبس می‏کنند و به آنها اجازه نمی‏دهند که تشخیص دهند در کجای شهر درحال تردد هستند.»

 

  اخبار اجتماعی  -  ابتکار  

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------