مشاهدات جالب روان‌پزشک سوئیسی از کنگره روان‌پزشکی در ایران



اخبار,اخباراجتماعی,اختلالات روانی

 

 اخبار اجتماعی  - مشاهدات جالب روان‌پزشک سوئیسی از کنگره روان‌پزشکی در ایران

 دین، خانواده و جنگ چه نقشی در ایجاد یا سلب ترس دارند؟ این موضوع یک کنگره ‌روان‌‌پزشکی در تهران بوده که کارشناسانی از سراسر جهان در آن شرکت کرده‌اند. یک روان‌پزشک سوئیسی مشاهدات خود را از این کنگره بیان کرده است.

پروفسور گرگور هازلر روان‌پزشک ۴۶ ساله سوئیسی و رئیس کلینیک روان‌پزشکی دانشگاه برن که یکی از میهمانان کنگره روان‌پزشکی در اوایل ماه اکتبر در تهران بوده، مشاهدات خود را در این باره در پایگاه اینترنتی "اشپیگل آنلاین" آلمان منتشر کرده است. وی در آغاز خاطر نشان می‌سازد که موضوع سخنرانی او در کنگره تهران درباره علل اختلالات روانی مربوط به ترس و چرایی افزایش آن بوده است.  رای او به عنوان کودکی ترسو، حس عدم‌اطمینان خیلی زود به مشغله‌ای ذهنی تبدیل شده است.

به گفته ‌او بسیاری از افرادی که دچار اختلالات روانی مربوط به ترس هستند از بازگو کردن آن شرم دارند و از این‌رو از کسی کمک نمی‌گیرند؛ در حالی که ترس از منظر تاریخ تکامل انسان سازوکاری محافظت‌کننده و برای بقا ضروری بوده است. ترس، آدمی را در برابر تهدیدات بیرونی هشیارتر می‌کند.


این روان‌پزشک سوئیسی می‌افزاید که چند روز پیش از پرواز او به تهران برای شرکت در کنگره، تروریست‌ها یک بریتانیایی را در برابر دوربین گردن زدند و او را در سفر به خاورمیانه به تردید انداخت.

او می‌گوید که با وجود سال‌ها مطالعه درباره ترس هنگام پرواز به تهران ناآرام بوده است. با این همه برای او مایه خوشحالی بوده که در ایران به تحقیقات او درباره اختلال ترس ارج می‌گذارند. به باور او این ایده باارزشی است که اروپایی‌ها بتوانند مشترکا با آمریکایی‌ها و ایرانی‌ها درباره ترس تبادل‌نظر کنند. زیرا عوامل فرهنگی در ایجاد اختلالات روانی مربوط به ترس همواره نقش بزرگ‌تری بازی می‌کنند و فقط در قیاس‌های فرهنگی می‌توان علل آنها را فهمید.

پروفسور هازلر می‌نویسد که نخستین سخنران کنگره روان‌شناسی تهران یک نماینده مجلس ایران بود. این نماینده مجلس گفت که در برابر ترس یک ابزار ساده می‌شناسد و آن هم دین است. ترس‌های مردم در ایمان به الله از بین می‌رود. این سخنران تاکید کرد که خانواده و اجتماع اهمیت زیادی دارند. ترس نتیجه فرهنگ غربی و بی‌ایمانی است. این سخنران با صدای بلند و شتابزده سخن می‌گفت، به‌طوری که رشته کلام از دست مترجم خارج شد!

هازلر می‌افزاید که از خانم سالخورده‌ای که در کنار او نشسته بود می‌پرسد این سخنران چگونه میان روان‌درمانی و دین رابطه برقرار کرده است؟ و این خانم که از پیشگامان روان‌درمانی خانواده در تهران است اعتراف می‌کند که به سخنرانی او گوش نمی‌داده است و این سخنان اهمیتی هم ندارند. هر چه باشد هزینه این کنگره را دولت تامین کرده و به همین دلیل هم نماینده مجلس در آن سخنرانی می‌کند!

روان‌پزشک سوئیسی می‌نویسد که این خانم هم مانند همه زنان در ایران حجاب داشت. حتی یک همکار آمریکایی نیز ناچار بود حجاب اسلامی را در ایران رعایت کند. به گفته او حجاب آزاردهنده است و هر چه طولانی‌تر بر سر باشد بیشتر آزار می‌دهد. یک زن ایرانی می‌گفت که باید دختران را از سن ۵ سالگی به حجاب عادت داد. پروفسور هازلر در ادامه گزارش خود از سخنرانی یک پژوهشگر باتجربه یاد می‌کند که درباره ترس در ایران تحقیق کرده است.

به گفته او ترس جوانان بیشتر از آینده و ناموفقیت در یافتن کار است، در حالی که افراد سالخورده بیشتر ترس از موجودیت دارند، زیرا پیوندهای اجتماعی سنتی به تدریج در حال گسستن هستند و تامین خدمات اجتماعی دوران پیری توسط نهادهای دولتی ناچیز است. افزون بر آن قشر حاکم مرتب تفسیرهای تازه‌ای از دین ارائه می‌دهد. آموزش دینی باعث امنیت بیشتر نمی‌شود و فقط چیزی ظاهری و پوسته‌ای توخالی است. همین امر نیز خود ترس ایجاد می‌کند.

پدیده دیگر مهاجرت خانواده‌های روستایی به شهرهاست که به برخورد سنت‌های روستایی با زندگی شهری منجر می‌گردد که به طور روزافزون تحت تاثیر فرهنگ غربی است. این مساله بسیاری از خانواده‌ها را در برابر مشکلات لاینحل قرار می‌دهد و آنان را می‌ترساند. یک روان‌درمان دیگر در کنگره به انتقاد از تصورات جزم‌گرایانه مذهبی می‌پردازد و خواستار گسترش روان‌درمانی در کشور می‌شود. به گفته او فقط از این طریق می‌توان منازعه میان سنت و تحقق فردیت خویش را حل کرد. وی می‌افزاید، این موضوع که اسلام و فردگرایی را نمی‌توان تلفیق کرد، یک پیشداوری غربی است.

پروفسور هازلر در گزارش خود همچنین از برگزاری چندین کارگروه ‌در این کنگره برای بررسی موردهای مشخص روان‌درمانی می‌نویسد. در یکی از این کارگروه‌ها بیمارانی شرکت داشته‌اند که بازماندگان جنگ ایران و عراق بودند. این افراد بر اثر رویدادهایی سهمگین به اختلالاتی دچار شده بودند. نشانه‌های این نابهنجاری، بروز خشم و دردهای جسمی مانند سردرد و گردن درد و عرق کردن بیش از اندازه است. شرکت‌کنندگان در این کارگروه آرام صحبت می‌کنند و می‌توان آنان را فهمید. ولی عجیب اینکه گفت‌وگو درباره موضوعاتی چون رقص، سکس و شراب فاصله ایجاد می‌کند، زیرا فرهنگ‌ها خیلی متفاوت‌اند. بر عکس گفت‌وگو درباره ترس، درد و جراحت، روان‌پزشکان و بیماران را به هم نزدیک‌تر می‌کند.

یک خانم شرکت‌کننده در کنگره می‌خواهد بداند که پیشرفته‌ترین گروه‌های پژوهشی برای درمان اختلالات تنش‌زای پس از رویدادی سخت در کدام کشور است. پاسخ این است: در اسرائیل. ولی هیچ کس جرات نمی‌کند این را بر زبان آورد. بار دیگر ترس حاضر است! روان‌‌پزشک سوئیسی در پایان می‌پرسد که همراه خود از تهران چه آورده است؟ پاسخ او این است که ترس پدیده‌ای جهانشمول است. شاید علل و انگیزه‌های آن گوناگون باشد، ولی احساس آن همه جا یکسان است. در نشست‌های بین‌المللی نباید فراموش کرد درباره موضوعاتی صحبت شود که ما را به هم نزدیک‌تر می‌کنند. روان‌پزشکی در این زمینه می‌تواند نقشی داشته باشد.


  اخبار اجتماعی  - بهار نیوز

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------