چهارشنبه سوری هيات دولت در حیاط پاستور



اخبار,اخباراجتماعی,هيات دولت

 

اخبار اجتماعی -  (طنز) چهارشنبه سوری هيات دولت در حیاط پاستور

   ساعت 9:11 صبح
این آخر سالی شل کرده‌ایم، قطار دولت همینطور نمه نمه خودش را به ایستگاه می‌رساند. خدا وکیلی خودم اعتراف می‌کنم که یکی از مزیت‌های «دولت قبل» نسبت به «دولت ما» این بود که آنها 24 ساعته کار می‌کردند ولی ما سن و سالی ازمان گذشته و جدا توانش را نداریم. ما اگر 12 ساعت کار کنیم خیلی هنر کرده‌ایم. اما یکی از مزیت‌های «دولت ما» نسبت به «دولت قبل» این است که دولت پیشین اگر به جای 24 ساعت، مثل ما 12 ساعت کار می‌کرد، الان کشور خیلی جلوتر بود! یعنی به گفته شاهدان عینی کاش می‌شد دولت قبل اصلا کار نمی‌کرد، فقط سفر استانی می‌رفت!


بگذریم... آخر سالی حوصله‌مان سررفته بود، نهاوندیان را صدا کردم و گفتم: «محمد چی کار کنیم این دم آخری؟» گفت: «دم آخر کدومه؟ تازه اشکش مونده!» گفتم: «حالا این آخر سالی یه برنامه‌ای بگو. برم توی تلویزیون ضرغامی گزارش بدم؟» گفت: «نه بابا دو روز دیگه صحبت‌های تحویل سال دارید. خز می‌شه.» پرسیدم: «بریم چهارشنبه سوری بگیریم توی حیاط پاستور؟» گفت: «آقا این بچه‌های چيز از آشوب‌ها و بزم و طرب‌ها سوءاستفاده می‌کنن میان تی‌ان‌تی و نارنجک می‌اندازن یکی از وزرا از حیز انتفاع ساقط می‌شه بیا درستش کن.

 

وزیر گیر نمیاد شب عیدی. بی‌خیال...» زدم روی میز و با کلافگی گفتم: «می‌خوام می‌خوام می‌خوام! حوصله‌ام سر رفته خب!» بغضم را که دید منقلب شد و گفت: «می‌خواین یه حکم جدید صادر کنیم؟» لب برچیدم و گفتم: «نخیرم! همه پست‌ها رو دادیم. دیگه چیزی نمونده که.» کمی فکر کرد، چشمانش برق زد و گفت: «چرا! هنوز ستاد مرکزی راهیان نور مونده!»


   ساعت 11:13 صبح
برادر حسین (داداشم)، آمد توی اتاق و با تعجب پرسید: «داداش چرا حسام آشنا رو گذاشتی مسئول ستاد مرکزی راهیان نور؟! اون که این همه مسئولیت داره سرش شلوغه.» جواب دادم: «فقط اون به درد این پست می‌خورد. می‌دونی چند ساله راننده‌ها بی‌احتیاط شدن، هرسال یه سانحه‌ای برای اتوبوس‌های راهیان رخ می‌ده. حسام خوب تکذیب می‌کنه. اگه مشکلی پیش بیاد، مثل ماجرای سریع‌القلم می‌گه "دولت اصلا راهیان نور نبرده امسال" و قضیه ختم به خیر می‌شه.


   ساعت 14:16 بعدازظهر
شنیدید می‌گویند ایرانی‌ها لب دریا هم بروند باید با خودشان آب ببرند؟ حالا ماجرای این هواپیمای عجیب است. یعنی به جان خودم نباشد، به جان شما، اگر آن دو جوان ایرانی در هواپیما نبودند، هیچ اتفاقی نمی‌افتاد! روسیه هم اینطور که به نظر می‌رسد پروژه «پله پله تا اتحاد جماهیر شوروی» شدن را کلید زده. قطعنامه محکومیت رفراندوم در کریمه را وتو کرد.

 

یعنی پوتین حاضر است یک دست و یک پا نداشته باشد ولی کریمه را به دست آورد. همینطور که پوتین اشتهایش باز شده، می‌ترسم آذربایجان و ارمنستان و سایر همسایه‌های شمالی ما را هم بخورد. شکر خدا در داخل هم دوستان مسابقه هفته راه انداخته‌اند و در روزنامه‌ها و تلویزیونشان پوتین را به «بخور بخور» بیشتر تشویق می‌کنند. اینکه یک عده در داخل «تیموشنکو» را دوست دارند برایم قابل درک است. اما اینکه یک عده چطوری از «یانوکوویچ» خوششان می‌آید، مرا متعجب کرده.

 

آخر به قول آقای لاریجانی «سلیقه هم خوب چیزیست!» از یانوکوویچ خواستنی‌تر پیدا نکردند؟! می‌بینید؟ شب عیدی اینقدر بیکار شده‌ایم، افتاده‌ایم به تحلیل سیاسی. می‌توانند ما را به جای این آقای «حسن عابدینی» ببرند شبکه خبر، به عنوان «کارشناس مسائل مورد نیاز» اظهارنظر کنیم. عابدینی هم برود یک بار دیگر کتاب بنده راجع به  مذاکرات هسته‌ای را با دقت بیشتر بخواند. برای خودش خوب است، و الا ما که خودمان رئیس‌جمهوریم.


وقایع‌نگار 24 اسفند 1392:
1. حسام‌الدین آشنا با ابلاغ نهاوندیان به عنوان نماینده رئیس‌جمهور در ستاد مرکزی راهیان نور انتخاب شد.
2. هواپیمای گمشده هنوز پیدا نشده است.
3. روسیه قطعنامه محکومیت رفراندوم کریمه را وتو کرد.
 اخبار اجتماعی - قانون

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------