کودکانی که پشت چراغ قرمز قد میکشند
- مجموعه: اخبار اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 26 مهر 1395 14:25
به گزارش ایسنا، کودکانی که وظیفهدارند بخشی از زندگی پر مصیبت خانواده را بچرخانند، کودکانی که شناسنامه ندارند، گاهی اوقات درازای مقداری پول معامله میشوند و دیگر مهم نیست، زیردست سرپرستان سنگدل و خشن، بر سر جسم و روح این کارگران معصوم چه میآید، اما نمیتوان گفت همه کودکانی که در خیابان هستند، بیخانمان هستند. مانند برخی از کودکانی که در حال رشدند و در خیابان کار میکنند، اما در خانه زندگی میکنند و نانآور خانه هستند.
مانند اکبر که خانواده دارد، اما مجبور به کار است، اکبر 12 ساله به خبرنگار ایسنا، میگوید: در خانه، حرف، حرف پدرم است. در خانواده 10نفره ما چهارخواهر و چهار برادر و پدرومادرم همه بهنوعی کار میکنند.
وی ادامه میدهد: چارهای ندارم باید کارکنم، خرج زیاد است، من حالا بعدازظهرها بعد از مدرسه دستفروشی میکنم، دوست داشتم وضع مالی خوبی داشتم و کار نمیکردم.
متأسفانه کودکان کاری که بهمنظور کسب درآمد به فعالیتهای تولیدی، خدماتی یا مشاغل کاذب روی میآورند، از بسیاری از حقوق اولیه انسانی، حق آموزش و تحصیل بازمیمانند، سلامت جسمی و روانی این کودکان بهشدت در معرض انواع آسیبها و خشونتهای جسمی و حتی جنسی قرار میگیرد و در آینده با افسردگی، سوءتغذیه و انواع بیماریهای روحی و جسمی مواجه میشوند.
فردی که از کودکی بهجای تحصیل و تفریح، موظف به تأمین اقتصادی و معیشتی خود و خانواده خود است، کودکی خود را تباهشده میبیند و هیچگاه فرصتی برای آموزشوپرورش یا مهارتآموزی که بتواند تأمینکننده ضمانت شغلی او در آینده باشد، پیدا نمیکند.
علی خادمی کارشناس ارشد جامعهشناسی، در خصوص تعریف کودکان کار به خبرنگار ایسنا، گفت: هرگونه فعالیت اقتصادی که منجر به آسیب جسمی، روحی و روانی که اغلب موارد منجر به ترک تحصیل کودکان میشود، در تعریف کار کودک قرار میگیرد.
وی افزود: البته باید در نظر داشت که یونیسف دودسته تعریف دیگر را وارد این مفهوم میکند که بر اساس تعریف اول یکسری از این کودکان که بیشتر جامعه آماری را تشکیل میدهند، کودکانی هستند که خانواده دارند و خیلی از آنها حتی به مدرسه هم میروند، اما به خاطر وضعیت بد اقتصادی و سایر مسائل مجبور به کار در خیابان هستند.
خادمی اضافه کرد: دسته دوم نیز کودکانی هستند که خانواده نداشته و حتی ممکن است بیشتر شبها در خیابان بخوابند، این بچهها به مدرسه نمیروند و در معرض آسیبهای جسمی و روحی بسیاری قرار دارند.
به گفته این فعال اجتماعی، بر اساس پژوهشهای جهانی بهطورکلی از دلایل شکلگیری پدیده کودکان میتوان به نارساییهای نهادهای اجتماعی مانند خانواده، مدرسه، فقر اقتصادی خانواده و ناتوانی آنها در انطباق با شیوه زندگی شهرهای بزرگ، آسیبزا بودن محلات حاشیه شهری، فقدان نظارت کافی از سوی سازمانهای مسئول و الگوی نادرست کنش متقابل میان شهروندان و کودکان کار اشاره کرد.
خادمی با اشاره به تأثیری که رفتار تکتک ما روی کودکان کار و نهایتاً بر روی جامعه میگذارد، اظهار کرد: مهمترین مسئله تأثیر شهر بر روی کودکان، به موضوع امنیت آنها بازمیگردد؛ چراکه وقتی با بچهها صحبت میکنیم، این افراد به دلیل ترس از نیروی انتظامی، بهزیستی و شهرداری مجبور به رجوع به فضاهایی هستند که نظارتی بر روی آنها وجود ندارد. این در حالی است که این مکانها پاتوق معتادان و افراد خلافکار نیز هست.
این کارشناس ارشد جامعهشناسی غیردموکراتیکبودن برخی فضاها بهعنوانمثال برخی مکانها مانند پارکها و فرهنگسراها را یکی دیگر از دلایل شکلگیری این پدیده دانست و افزود: یکی از دلایل اهمیت بررسی شکلگیری کودکان کار این است که شهرها صحنه نمایش زندگی جاری هستند. کودکان کار بهترین نمایشگر عدم آبادانی و رونق شهر و ناکارآمدی برنامهها ازنظر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بهحساب میآیند.
وی در ادامه تأکید کرد: ازنظر جهانی ثابتشده است که سازمانهای مردمنهاد در بهبود وضعیت این کودکان تعیینکننده هستند. اقداماتی مانند تغییر در کار کودکان، توانمندسازی آنها نهتنها ازنظر اقتصادی، بلکه از این نظر که بتوانند خود را مطرح کنند، ایجاد امنیت، فراهم آوردن فرصتهای ایفای نقش و تقویت اعتمادبهنفس و همسو کردن این کودکان با هنجارهای جامعه، آموزش شهروندی و .. که توسط این نهادها انجام میگیرند، نقش بسیار تعیینکنندهای در کاهش آسیبهای متوجه کودکان کاردارند.
برخی از این کودکان چارهای ندارند جز آنکه خرج اعتیاد پدر عصبانی خود را بدهند وزندگی مادر مریض و یا حتی معتاد خود را تأمین کنند، مادری که معلوم نیست آنها را به دنیا آورده یا به قیمتی ناچیز خریده است.
رضا 10 سال دارد و سر چهارراهی در بندرعباس آدامس میفروشد؛ یاد گرفته است که آنقدر اصرار و التماس کند تا چند بسته آدامس را به رهگذران بفروشد، وب به خبرنگار ایسنا میگوید: پدرش بیمار است و باید کار کند و هزینه دارو و درمان پدرش را تأمین کند.
او به دیگر پرسشهای ما پاسخ نمیدهد و فقط اصرار دارد که یکی از بستههای آدامسش را بخرم، برای اینکه اصرار و خواهشهایش را تمام کند از او آدامسی میخرم.
پسربچه دیگری که شاهد حرفهایمان است خود را وحید معرفی میکند و میگوید که پدرش اعتیاد دارد و با کار کردنش میتواند هرروز مقداری غذا برای خانه تهیه کند.وحید که 9 ساله است با پاک کردن شیشه خودروها امرار معاش میکند.
با توجه به آمارها و گزارشهای موجود حمایت از کودکان کار بهعنوان قشری آسیبپذیر امری ضروری است، هرچند که فعالیتها و تلاشهای بسیاری برای ساماندهی کودکان کار در استان صورت گرفته و انجمنهای حمایت از کودکان کار با پیریزی انواع برنامهها و طرحهای ویژه تلاش کردهاند تا کودکان کار را شناسایی و زمینه فراهم کردن امکانات و تسهیلات و بهرهمندی از حداقل نیازها برای این کودکان را فراهم کنند، اما آنچه مسلم است تمام انواع کار کودک بهخصوص بدترین اشکال آن باید ریشهکن شود، چراکه کار کودک نهتنها بنیان طبیعی و حقوقی انسانی را پایمال میکند، بلکه تهدیدی جدی برای آینده اجتماعی و رشد و پیشرفت اقتصادی محسوب میشود.
نایبرئیس موسسه خیریه خانه آرزوهای آبی هرمزگان در گفتگو با خبرنگار ايسنا، در بابیان اینکه موسسه خیریه خانه آرزوهای آبی با شعار «ایجاد استقلال برای مددجویان» از اردیبهشت سال گذشته فعالیت رسمی خود را در هرمزگان آغاز کرد، افزود: در حال حاضر 70 نفر از کودکان کار وزنان سرپرست خانوار تحت حمایت این موسسه قرارگرفتهاند.
محسن بختیار، از کودکان کار وزنان سرپرست خانوار بهعنوان جامعه هدف موسسه خیریه خانه آرزوهای آبی نام برد و عنوان کرد: ایجاد شغل مناسب و پایدار برای کودکان کار وزنان سرپرست خانوار از اهداف شکلگیری این موسسه است.
این فعال اجتماعی، راهاندازی آشپزخانه بیرون بر، تولیدی پوشاک و تولیدی صنایعدستی خانه به خانه را از طرحهای در دست اقدام اين موسسه در راستای ایجاد اشتغال مناسب و پایدار برای استقلال مالی جامعه هدف برشمرد و از مسئولان و خیرین خواست این موسسه را در جهت دستیابی به اهداف موردنظر همراهی کنند.
وي گفت: براي راهاندازی اين طرحها با صندوق كارآفرين اميد مذاكره شد و موافقتهای اوليه اخذ گرديد، اما باگذشت بيش از 6 ماه هنوز مكاتبات رسمي اين موسسه با صندوق در انتظار پاسخ تهران و تأییدیه است كه اميدواريم باهمت و پيگيري مديركل صندوق كارآفرين استان و مدير صندوق كارآفرين شهرستان بندرعباس كه بهنوعی خودشان پیشقدم اين امر نيكوكارانه بودند، در سال جاري اين مهم محقق شود.
بختیار، برگزاری بزرگترین كنسرت خيريه در استان به نفع كودكان كار را از برنامههای موفقیتآمیز موسسه عنوان كرد و افزود: اين كنسرت به نام آلترناتيو (راه چاره) در مردادماه سال جاري در تالار شهيد آويني بندرعباس با حضور بيش از 800 نفر برگزار شد كه عوايد آن جهت راهاندازی بازارچه ارزانفروشی صرف خواهد شد.
وی از راهاندازی بازارچه ارزانفروشی بهعنوان مهمترین طرح موسسه خانه آرزوهای آبی برای ایجاد اشتغال کودکان کار وزنان سرپرست خانوار و استقلال مالی آنان یادکرد و افزود: شهرداری بندرعباس نیز برای راهاندازی این بازارچه اعلام آمادگی اوليه کرده است اما هنوز امورات اداري آن انجام نگرفته است.
نایبرئیس موسسه خيريه خانه آرزوها خاطرنشان كرد: همکاریهای مشاور عالي استاندار هرمزگان، مديركل بهزيستي، شهردار بندرعباس، قائممقام شهردار، اعضاي شوراي شهر و رئيس سازمان فرهنگي ورزشي شهرداري بندرعباس در برنامههای مختلف ازجمله برگزاري كنسرت آلترناتيو کمنظیر بوده و درخواست داريم در ادامه براي تكميل اين پروسه و راهاندازی بازارچه براي كودكان كار نيز همراهي و مساعدت كنند.
بختيار، راهاندازی اين بازارچه را راهحلی براي ساماندهي كودكان كار بدون هیچ زور و فشاري دانست و تصريح كرد: برنامههای اجباري ارگانهای مختلف براي جمعآوری كودكان كار از سطح شهر تاکنون جوابگو نبوده اما طرح اين بازارچه با جذابیتهای اقتصادي و اجتماعي كه در آن در نظر گرفتهشده است، میتواند اين ساماندهي را بدون هيچ اجباري شكل دهد.
وي در پايان برگزاري آیین جشن ویژه کودکان کار وزنان سرپرست خانوار به مناسبتهای مختلف را از دیگر برنامههای موسسه خانه آرزوهای آبی ذکر و خاطرنشان کرد: تاکنون سه جشن به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب، میلاد امام زمان(عج) و جشن کودکان کار در بندرعباس و همچنین 8 نمایشگاه صنایعدستی مددجویان توسط اين موسسه برگزارشده است.
به گزارش ایسنا، در حال حاضر آمار مشخص و دقیقی از تعداد کودکان کار در ایران وجود ندارد هرچند که برخی منابع و سازمانها از وجود دو میلیون کودک کار در ایران خبر میدهند ولی آمارهای غیررسمی تعداد کودکان کار ایرانی را 7 میلیون نفر تخمین میزند که گفته میشود 40 درصد این کودکان را کودکان مهاجر تشکیل میدهد.
به نظر میرسد که پدیده کودکان کار نیازمند یک اجماع واحد و تعامل همهجانبه از سوی دستگاههای دولتی و نهادهای اجتماعی و غیردولتی است، تعاملی که میتواند ماحصل آن شناسایی کودکان کار، ایجاد مشاغل پایدار برای خانوادههای آنان، گسترش حیطه نظارت سازمانهای دولتی نظیر بهزیستی و معرفی کودکان کار به NGOها برای حمایت و پوشش باشد.