ماجرای ۹۰، کیروش و عادل فردوسیپور
- مجموعه: اخبار ورزشی و نتایج مسابقات
- تاریخ انتشار : پنج شنبه, 15 شهریور 1397 16:41
حمايت برخي از رسانهها از كارلوس كيروش به دليل ترس از جانشين اوست؟ ميتوان در اين باره گفت پاسخ اين سوال هست و نيست! اگر كيروش از تيمملي ايران جدا شود بدون شك جانشين او با توجه به شرايط اقتصادي، مربي ارزانتري است. در حال حاضر بازيكنان ارزانتر حاضر در ليگ مي تواند گواه آن باشد كه مربيان گرانقيمت را نميتوانيم استخدام كنيم.
تصور كنيد اگر يك مربي دو ميليون دلار دستمزد بخواهد، با توجه به قيمت 15 هزارتوماني هر دلار، حدود 30ميليارد تومان هزينه روي دست فدراسيون خواهد گذاشت و اين موضوع نگرانيهايي را ايجاد ميكند. حتي ضربالمثلها و ناخودآگاههاي ما نيز نشان ميدهد هيچگاه يكي نرفته كه بهتر از او بيايد. من معتقدم حمايت از كارلوس كيروش به جانشين او ربطي ندارد و براي اين حرفم، دلايلي دارم. در حال حاضر جامعه فوتبال ايران به چند قطب تبديل شده است؛ آنها كه كيروش را دوست دارند و به طور طبيعي به جانشين او فكر نميكنند. آنها سابقه او را ديدهاند و نوع رفتار او را ميپسندند.
اين افراد ميگويند كيروش تضمين موفقيت است و دسته دوم افرادي هستند كه او را دوست ندارند و موضوع آنها اين است كه شخص كيروش را دوست ندارند يعني از نظر شخصيتي با او مشكل دارند و بنابراين به جانشين او فكر نميكنند. مساله جانشيني براي دسته سومي جذاب است كه حالت بينابيني دارند و نه عاشق او هستند و نه از او متنفر هستند. سعي ميكنند ارزيابي درستتري داشته باشند و اين دسته از افراد هستند كه تمام كارهاي كيروش را درست و همه كارهاي او را اشتباه نميدانند.
انتقادات جديدي كه از كيروش و فردوسيپور ميشود به دليل گفتوگويي است كه اين هفته در برنامه محبوب شبكه سه انجام شد. درباره برنامه 90 بايد بگويم كه مهمتر از همه اتفاقات پيش آمده و انتقادات، لحن كيروش در برنامه مذكور براي من جذاب بود. او از كشور ايران، جلال حسيني، هادي عقيلي، علي عليپور، پرسپوليس و استقلال تعريف كرد و حتي درباره سردار آزمون حرفي زد كه زيركانه بود و در واقع اشاره به تماميت ارضي ايران داشت.
كيروش وقتي داشت درباره مشكلات مالي صحبت ميكرد لحن متفاوتتري نسبت به لحن او پيش از جامجهاني بود. ما پس از مدتها كارلوس كيروش مهربان را ديديم، من حس ميكنم او به دنبال شرايط بهتري بود. برخي معتقدند علاقه قلبي مجري برنامه 90 باعث شده او در مصاحبه با سرمربي تيمملي، وارد چالش نشود.
پيش از پرداختن به اين بحث يك سوال ميپرسم؛ چه ايرادي دارد كه فردوسيپور، كيروش را دوست داشته باشد؟ مگر ممكن است درباره اتفاقي مطلبي بنويسيم و موضعي نسبت به آن نداشته باشيم؟ بنابراين من تصور ميكنم اينكه فردوسيپور، كيروش را دوست دارد و در راستاي محبوبشدن او عمل ميكند در ذات، اتفاق بدي نيست.
مهم است كه ما در طرفداري نيز منصف باشيم، يعني اگر يك طرف را به طرف ديگر ارجح ميدانيم، ارزيابي منصفانهاي درباره او داشته باشيم. تصور كنيد شما ميخواهيد با شخصي كه در آستانه انفجار است گفتوگويي را انجام دهيد و قرار است هرچه سوال سخت وجود دارد از او بپرسيد. سوالاتي كه اگر در كنفرانسهاي مطبوعاتي از او بپرسيم ممكن است به دعوا منجر شود.
آيا بهتر نيست كه با ادبياتي مديريت شده اين مصاحبه را به انتها برسانيم؟ من ميگويم در پايان مصاحبه فردوسيپور با كيروش، سوالي بود كهپرسيده نشد؟ معتقدم عادل (فردوسيپور) در آن برنامه مهربان بود، كيروش نيز با مهرباني به سوالات جواب ميداد و قرار نبود مصاحبه چالشي باشد و دعوا ايجاد شود. اما چرا سوالات و مصاحبه چالشيتر نبود؟ اين همان موضوعي است كه همواره مطرح است. فردوسيپور مصاحبهكننده شاهكاري نيست و حتي از جوابهاي شخص مقابل نيز سوال نميسازد.
در 90 درصد مواقع وقتي شخص مصاحبهشونده در حال پاسخگويي است، حواس عادل جاي ديگري است. آيا مصاحبه ميتوانست بهتر باشد؟ بله، به مراتب ميتوانست بهتر باشد. آيا مصاحبه ميتوانست به دعوا منجر شود؟ بله، يكي از روشهاي روزنامهنگاري ايجاد همين چالشهاست. فردوسيپور نميخواست با كيروش دعوا كند و به نظر من ميتوانيم به يك برنامهساز اجازه بدهيم برنامه خودش را بسازد. من ايرادي در برنامه 90 نديدم و اينكه كيروش پاسخ تمام سوالات را داد، اتفاق مثبتي بود. در پايان لازم ميدانم بگويم قرار نيست همواره مرزي بسازيم كه يك طرف آن كيروش و يك طرف برانكو باشد.
ميتوانيم به اين فكر كنيم كه هر دو مربي براي منافع و امكانات خود ميجنگند و در نهايت فوتبال ايران رشد ميكند. حضور شفر، برانكو و كيروش كه با هزينههاي سنگين در فوتبال ايران حضور دارند بايد با نگاه بهينه بررسي شود. ما بايد به فكر فوتبالمان باشيم، اين سه نفر مجموعهاي هستند كه در فوتبال ايران كار ميكنند و كسي كه متولي اداره فوتبال است بايد پررنگتر باشد و در نهايت تنش بين طرفدارانشان كمتر شود. بسياري از مواردي كه ما در رسانهها ميخوانيم ميتواند پشت درهاي بسته حل شود و به رسانهها نكشد.
روزنامه قانون