چهار دلیل برای سقوط استقلال
- مجموعه: اخبار ورزشی و نتایج مسابقات
- تاریخ انتشار : شنبه, 28 فروردين 1395 10:04
1) بهرام افشارزاده و اعضای هیات مدیره: مدیریت باشگاه استقلال را باید عامل اصلی سقوط این تیم دانست. بهرام افشارزاده در طول فصل پانزدهم هیچگاه مدیر تمام وقتی برای استقلال نبود و بیشتر نیروی خود را در امور محوله در وزارت ورزش و جوانان گذراند. وی در همه این ایام امور باشگاه را به دست افرادی سپرد که برای چنین کاری نه از تجربه کافی برخوردار بودند و نه سررشتهای در اداره باشگاه داشتند. بدون شک اگر بهرام افشارزاده میتوانست تمام نیروی خود را به باشگاه استقلال معطوف کند استقلال هرگز چنین شکستی را تجربه نمیکرد و در نیم فصل دوم علاوه بر حفظ جایگاه خود در صدر جدول شهرآورد برگشت را هم با پیروزی یا لااقل تساوی به پایان میبرد. گرچه نباید از اعضای هیات مدیره باشگاه استقلال نیز غافل بود که در فصل جاری غالبا نشستهای هیات مدیره را لغو کردند و عموما نقش سیاهی لشگر را بازی میکردند.
2) پرویز مظلومی: عذرخواهی تنها واژهای بود که میتوانست اندکی هواداران استقلال را مقابل سرمربی پراشتباهشان آرام کند. مظلومی همین کار را هم کرد و پس از بازی پوزش خواست اما چگونه میتوان این باخت بزرگ را از یاد برد؟ پرویز مظلومی با اشتباههای فاحش خود در چینش نفرات و تعویضهایی کاملا احساسی چنان بلایی به سر استقلال آورد که تا سالهای سال این باخت بزرگ از یاد نخواهد رفت. سقوط او البته از بازیهای گذشته نیز به وضوح احساس میشد. پرویز مظلومی نشانههای بزرگی از ضعف و ناتوانی در اداره تیم را از هفتهها قبل بروز داده بود تا اینکه سرانجام در شهرآورد 82 کاملا روشن شد که او به پایان خط رسیده و دیگر گزینه مناسبی برای مربیگری در استقلال نیست. این نتیجه بازیهای ضعیف و فاقد استحکام کافی در طول فصل بود. استقلالی که مظلومی در شهرآورد 82 تحویل هواداران استقلال داد ماحصل یک فصل کج روی بود.
3) تکیه به مهدی رحمتی: بخشی از استقلال نحیف و ملالآوری که عصر دیروز روی پرده آمد و احتمالا در بازیهای آتی و تا پایان ماجرای لیگ پانزدهم خواهیم دید نتیجه اتکای بیش از حد به مهدی رحمتی است. شماره یک استقلال را هم به جهت واکنشهایش در بازی با پرسپولیس باید ستود و هم به واسطه برخی رفتارها و تصمیمسازیها باید به نقد کشید. رحمتی که در طول فصل علاوه بر امور محوله فنی دایما میکوشید در بخشهای دیگر نیز تاثیرگذار باشد. شماره یک آبیها را بسیاری فراتر از یک دروازهبان میدانند؛ دروازهبانی که حتی گفته میشود در انتخاب ترکیب نیز اثرگذار است. شاید پیش از بازی پرسپولیس به همین دلیل بود که 3 بار ترکیب استقلال تغییر کرد و انگار مظلومی نمیدانست که چه بازیکنانی را باید در ترکیب قرار دهد. بیشبهه ادامه این روند و این تکرویهای مخفیانه استقلال را به وضعیتی بدتر از این دچار خواهد کرد.
4) فرزاد مجیدی: بازیکن سابق استقلال که در نقش آنالیزور یا دستیار مظلومی گام به این باشگاه گذاشت در تمام طول مدتی که به جای منصور پورحیدری به دلیل بیماری از تیم دور بود، زحماتی کشید اما او برای چنین پستی بسیار کوچک بود. چه بهتر که آقا فرزاد وقتی با پیشنهاد سرپرستی تیم مواجه شد خود از این کار انصراف میداد تا استقلال به دست افرادی با تجربهتر و با کاریزمای معقولتر بیفتد. مجیدی که تشنه پیشرفت و دیده شدن بود اما هرگز نتوانست در مقابل این پیشنهاد یا بهتر است بگوییم فرصتی که دوستانش در اختیارش قرار دادند چشمپوشی کند تا استقلال ضربه مهلکی از این بخش ببیند. شاید اگر منصور پورحیدری از استقلال دور نمیشد استقلال با این ویرانی بزرگ مواجه نمیشد.
***
تکمله: عوامل در سقوط استقلال کم نیست، استقلالی که تصمیمگیرندههایش در تمام طول فصل فکر جریمه کردن بازیکنان بودند و آنها را بیجهت و بدون منطق فکری از مصاحبه محروم میکردند و به سادگی جنگ رسانهای را به رقیب سنتیشان میباختند. حال دیگر برای تغییر دیر است. حال وقت رفتن فرا رسیده است و استقلال نیازمند تحولاتی عظیم از راس تا ذیل است که متولیان و نهادهای بالادستی هرگز نباید از این مهم غافل شوند. استقلال به یک دگرگونی اساسی و بزرگ نیاز دارد.
اخبار ورزشی - ایران ورزشی