سلطاني‌فر :مثل شما بدبين‌نيستم



  اخبارورزشی  ,خبرهای  ورزشی ,سلطاني‌فر

مسعود سلطاني‌فر آرام و باحوصله است. برخلاف گذشته، وزارت ورزش و جوانان كانون بحران نيست. عقلانيت به وزارتخانه بازگشته و حاشيه‌ها كمتر شده است. حتي گام‌هاي اساسي براي تغييرات اساسي در ورزش هم آغاز شده است. مهم‌ترين رويكرد وزارت ورزش و جوانان، دوري از اقدامات نمايشي است اما اتفاق بزرگ جاي ديگر است؛ جوان شدن بدنه ورزش ايران و استفاده از نيروهاي جوان براي ايجاد تحرك. همين راه ادامه بيابد، تحول دور نيست. ورزش ايران آرام‌آرام در حال پوست‌اندازي است و همين موجب شده به آينده اميدوارتر باشيم. اما اين گفت‌وگو با وزير ورزش و جوانان ايران حمايتي نيست. نقد به برخي رويكردها و پرسش‌هايي از نقص‌هاست.

 

 آقاي دكتر بدترين خبري كه اخيرا در حوزه ورزش شنيديد، چه بود كه ناراحت‌تان كرد؟

خبر بد به آن معنا نداشتيم. هرچند مشكلات معمولي روزمره داريم كه مثلا اعزامي با مشكل روبه رو شود يا تيمي به جايي برود كه ممكن است رفتارهاي خوشي نداشته باشند و انعكاس بدي داشته باشد. ما خبر آنچنان بدي كه بخواهيم بگوييم عجيب و غريب بوده، با لطف و عنايت خدا و هماهنگي‌اي كه كرده‌ايم و تدبيري كه داريم و هم‌افزايي و همگرايي كه داريم به وجود مي‌آوريم، خوشبختانه برنامه‌هاي‌مان يكي پس از ديگري با لطف و عنايت خدا، تلاش همكاران‌مان و وقتي كه داريم مي‌گذاريم به اجرا درمي‌آيد.

 

اجازه دهيد چند خبر كه از نگاه من بد است را براي‌تان نقل كنم. يكي بحث ميزباني فوتبال ايران از كشور عربستان و بيشتر تاثير عربستان بر انتخاب كشور عمان به عنوان كشور ميزبان، خبري از جودو كه رييس فدراسيون شما نامه‌اي به رييس ستاد نيروهاي مسلح مي‌زند و مي‌گويد كه فلان بازيكن را به خاطر فلان مصاحبه فلان برخورد را داشته باش يا فلان ورزشكار تيروكمان اعلام مي‌كند كه براي اعزام به امريكا درخواست پول شده است.

اينها مسائل روزمره ورزش است.

 

وزير ورزش براي هر كدام از اينها چه برنامه‌ريزي‌اي مي‌كند و رفتارش براي برخورد با فدراسيون‌ها يا پاسخ‌هايي به فدراسيون چه هست؟

ببينيد! ما يك رويكردها و سياست‌هاي كلي داريم كه حتما مقيد هستيم كه اين رويكردها و سياست‌هاي كلي اجرا شود. يكي هم مسائل روزمره و مشكلاتي است كه بدان اشاره كرديد. بله، در ارتباط با AFC يك واقعيتي است كه بالاخره سعودي‌ها نفوذ بيشتري از ما دارند. ما بايد بنا را بر اين بگذاريم كه نه‌تنها در AFC كه در همه كنفدراسيون‌هاي آسيايي يا جهاني بتوانيم كرسي‌هاي بيشتري بگيريم. به هر حال ما يك موقعي تحريم‌ها را داشتيم كه مراودات و تعاملات بين‌المللي ما را محدود كرده بود.

 

پس از برجام و رفع تحريم‌ها، بيش از صد مورد ميزباني جديد طي دو سال اخير گرفته‌ايم و درهاي جديدي در تعاملات بين‌المللي به روي‌مان باز شده است. بايد به صورت استراتژيك به دنبال اين برويم كه مديران فدراسيون عرصه‌هاي بين‌المللي را قوي‌تر ببينند تا بتوانند در كنفدراسيون‌هاي آسيايي و فدراسيون‌هاي جهاني كرسي‌هاي بيشتري بگيرند. در هر صورت داشتن كرسي‌ها براي ما خيلي مهم است و ما بايد از اين به بعد اين كار را در دستور كار خود قرار دهيم. واقعا تلاش ويژه‌اي بكنيم براي اينكه روسا و دبيران فدراسيون، اعضاي هيات رييسه، مسوولان كميته‌هاي مختلف بتوانند در رده‌هاي خاص خود در مجامع بين‌المللي داراي كرسي شوند كه از حق ورزش كشور دفاع كنيم. به هر حال همانطور كه گفتم اين مسائل مهم و تاثيرگذار است. حضور ما در كميته‌هاي مختلف فدراسيون‌هاي جهاني و كنفدراسيون‌هاي آسيايي و همچنين هيات رييسه و مسووليت‌هاي مختلف مهم است و حتما در دستور كارمان حمايت از فدراسيون‌ها را داريم كه بتوانند موقعيت‌هاي بهتري كسب كنند.

 

ولي همان افرادي كه براي كرسي‌ها مي‌روند مثلا در فوتبال، علي كفاشيان جايگاهي در فوتبال ايران ندارد كه حمايت نمي‌شود. مثال زدم و نمي‌خواهم فقط روي وي زوم كنم ولي موضوعي كه مدنظر من است اينكه آدم‌هايي كه مي‌خواهيم براي‌شان تلاش كنيم ممكن است در دوره بعد مورد بي‌توجهي واقع شوند و همان كرسي‌ها از بين برود. يعني يك نظام جامعي وجود ندارد كه بگوييم مي‌خواهيم به آن نقطه برسيم و از اين طريق پيشرفت كنيم. مثل كشور قطر كه خيلي از افرادي كه حتي در كميته انضباطي فيفا هم آدم معرفي كردند و توانسته‌اند حمايتش كنند.آرزوي قشنگي است ولي رسيدن آن به نظرم...

 

ببينيد! يكسري امكانات دارند كه به صورت كلي بيان مي‌كنم. نمي‌خواهم نه اسم فردي را ببرم و نه اسم كشوري را به آن معنا مطرح كنم. بالاخره ما يك اصول و چارچوب ديپلماسي داريم كه بايد اينها را رعايت كنيم. به هر صورت يكسري كشورها مي‌روند و هزينه مي‌كنند ولي نفراتي هم كه در داخل رشته‌هاي ورزشي و فدراسيون‌هاي خودشان انتخاب مي‌شوند، چون اين كشورها بعضا مثل ما انتخابي نيستند و دوره ندارند و انتصابي هستند، وابستگي خانوادگي به دربار آن كشور يا خاندان حاكم بر آن كشور دارند؛ لذا يك دوره مي‌مانند، هزينه هم مي‌كنند، حمايت‌هاي مختلف ديگر هم انجام مي‌دهند و دست‌شان هم باز است و اين موقعيت‌ها را به دست مي‌آورند.

 

شرايطي است كه از جهت مالي وضعيت‌شان يك مقداري سامان‌يافته‌تر و توانمندي‌شان بيشتر است. ولي من فكر مي‌كنم كه ما بايد به هر حال برويم و بقبولانيم كه ظرفيت ورزشي كشور ما و تاثيرگذاري‌اي كه مي‌تواند داشته باشد و به خصوص در خيلي از رشته‌ها در آسيا مي‌تواند باعث ارتقاي سطح آن ورزش در آسيا و از طريق آسيا در دنيا شود، بايد برويم خودمان را بقبولانيم و با توانمندي‌هاي‌مان تحميل كنيم اگرچه...

 

در حوزه ورزش، ورزشكاران‌مان مي‌توانند اين توانمندسازي‌ها را داشته باشند ولي به نظر مي‌رسد مديران ما نمي‌توانند. چون خيلي از مديران حتي زبان انگليسي...

من مثل شما بدبين نيستم. يعني فكر مي‌كنم كه اگر يك چارچوب و رويكرد...

 

اجازه دهيد با ٣٤ سال سن و گذشت ٤٠ سال از انقلاب و نتايجي كه الان مي‌بينيم تا حدودي بدبين باشيم آقاي وزير!

شما حق داريد بدبين باشيد ولي من خوشبين هستم به اينكه ان‌شاءالله با تلاشي كه مي‌كنيم و برنامه‌ريزي‌اي كه انجام مي‌دهيم، بتوانيم درهاي بيشتري را به روي كشورمان باز كنيم.

 

معتقدم مسووليت‌پذيري در ورزش زير سوال است و آن هم به اين برمي‌گردد با مديراني كه در حوزه‌هاي مختلف تخلف مي‌كنند، برخورد نمي‌شود و همان نگاه ورزشي و جوانمردي هست. يعني ما يك پروژه مديريتي نمي‌بينيم بلكه همه موضوعات را يك پروژه ورزشي مي‌بينيم. مثال مي‌زنم؛ باشگاه‌هاي پرسپوليس و استقلال و اتفاقاتي كه در گذشته رخ داده. روساي فدراسيون‌هايي كه همين امروز در مورد حضور يا عدم حضورشان بحث است. برخورد با تخلف در حوزه ورزش بسيار ضعيف است و چون مي‌بينند براي‌شان هيچ اتفاقي نمي‌افتد، براي همين من حس مي‌كنم كه اين باندهايي كه به صورت كوچك خودشان را شكل مي‌دهند، جايگاه وزارت ورزش و وزير را ضعيف مي‌كنند و آن مسووليت‌ناپذيري باعث مي‌شود كه موضع وزارت ورزش در اين حوزه‌ها آن چيزي كه مي‌خواهد نباشد.

 

من قبول دارم برخوردها ضعيف بوده ولي از ابتدايي كه آمدم با روساي فدراسيون‌ها، مديران كل ستادي و مديران كل استان‌ها جلساتي داشته‌ام كه كاملا سياست‌ها، رويكردها و برنامه‌هاي‌مان را ترميم كرديم و محكم هم ايستاده‌ايم و با قاطعيت هم صحبت كرديم و مواردي هم كه تخلف شده برخوردهاي لازم را كرده‌ايم و قاطعانه‌تر هم اقدام خواهيم كرد.

 

يعني من با كسي رودربايستي ندارم و پيوند اخوت هم با هيچ كس نبستم. اين چيزي كه مطرح است منافع ملي است و مصالح ورزش كشور و مردمي هستند كه به هر حال با عشق و علاقه پيگيري مي‌كنند و هوادار تيم‌ها و رشته‌هاي مختلف هستند. با پيروزي ورزشكاران خوشحال مي‌شوند و با شكست‌شان ناراحت مي‌شوند. واقعا ما فكر مي‌كرديم كه بدهكار اين مردم هستيم و بايد با قدرت، حدت و قاطعيت برخورد كنيم. من الان دارم كميته‌اي را به نام كميته صيانت از ارزش‌هاي اخلاقي و اسلامي راه‌اندازي مي‌كنم.

 

شما يك چهره اصلاح‌طلب هستيد و بسيار در حزب اعتماد ملي تاثيرگذار بوديد و هستيد. ولي به نظر مي‌رسد هسته خيلي از احزاب مخصوصا اصلاح‌طلب در حال پيرشدن است و افراد با سن بالا بيشتر در شوراي مركزي فعال هستند. يك تلقي براي بيرون از اين احزاب و مردم وجود دارد و آن اينكه اصلاح‌طلبان از جوانان بيشتر در مورد كمپين‌ها و انتخابات و تكان دادن درخت از زير بار برف مي‌خواهند سود ببرند. شما به عنوان يك فرد اصلاح‌طلب كه در حوزه ورزش و جوانان صاحب سمت هستيد و كاملا اين دو حوزه ارتباط مستقيم با جوانان دارد. براي استفاده از ظرفيت مديران جوان در عرصه مديريتي تلاشي شده؟

 

چرا رسانه‌ها فكر مي‌كنند فقط بايد اخبار منفي بدهند؟ فقط بايد انتقاد و نقطه ضعف بنويسند؟

نكته اينجاست كه بيشتر مورد توجه قرار مي‌گيرد. شما اگر در تلويزيون يك نقد كوچك حتي به خود يا ديگران بكنيد، بيشتر مورد توجه قرار مي‌گيرد تا وقتي كارهاي انجام شده وزارت ورزش را بيان كنيد. اين يك موضوعي است كه ذائقه در اين سال‌ها تغيير كرده و شايد اصلا منشا آن رسانه نباشد و جاهاي ديگري باشد كه مردم دوست دارند خروجي آن را در گفت‌وگوها، نقدها و موارد منفي ببينند. اما نكته مهم اين است كه من در جريان تلاش‌هاي شما براي موضوع جوان‌سازي ورزش كشور در مرحله اول و آن شكستن حلقه مديران سالخورده و سن بالا هستم. اما مي‌خواهم از زبان شما كمي آماري‌تر، دقيق‌تر و شفاف‌تر بشنوم.

 

ما در وزارت ورزش و جوانان كه آمديم متاسفانه ديديم كه خيلي از بخش‌هاي نرم‌افزاري‌مان مشكل دارد. يعني شايد تنها وزارتخانه‌اي باشيم كه قانون اهداف و وظايف و اختيارات نداشتيم. بلافاصله هفته‌هاي اول كه آمدم لايحه مربوط به قانون اهداف و اختيارات وزارتخانه را تهيه كردم و به دولت فرستادم تا تصويب شد و الان به مجلس رفته است. در كميسيون‌ها هم تصويب شده و الان قرار است كه وارد صحن مجلس شود. سال ٩٥ كه من آمدم شش سال از تاسيس وزارتخانه مي‌گذشت اما قانون اهداف و وظايف و اختيارات نداشت.

 

وزارتخانه چارت مصوب قانوني به روز نداشت. قانون اهداف و وظايف واختيارات ان‌شاءالله در مجلس تصويب مي‌شود. ما بالاخره مي‌فهميم كه وظايف اصلي‌مان چيست؟ چون يك چيزهايي را از گذشته سازمان تربيت‌بدني داشته و سازمان ملي جوانان كه گفته‌اند همان‌ها فعلا باشد. در حالي كه اين وزارتخانه جديد است. تاپ‌چارت‌مان را تصويب سازمان استخدامي رسانديم و تمام شد. حدود ٩٥ درصدش تمام شده و يكي، دو مشكل كوچك دارد كه آن هم تا پايان همين برج تكميل مي‌شود. تشكيلات‌مان يك مقدار چابك‌تر مي‌شود و اين بخش را ساماندهي مي‌كنيم. مهم‌ترين بحثي كه ما داريم است كه بتوانيم در بخش نيروي انساني ساماندهي لازم و اصلاحات لازم را انجام دهيم.

 

من فكر مي‌كنم كه نه تنها، وزارت ورزش جوانان كه كل نظام اجرايي كشور، بايد به سرعت به سمت جوانگرايي و استفاده از مديران جوان بروند. چون اين باور جدي من است. فكر مي‌كنم الان كه ٣٩ سال از پيروزي انقلاب گذشته سال آينده چهلمين سال حيات نظام مقدس جمهوري اسلامي را داريم. ما ان‌شاءالله بايستي آرام‌آرام شرايطي فراهم كنيم تا پايان اين دولت نسل مديران فعلي كنار بروند و نسل جوان بر سر كار بيايد. ما داريم اين انتقال نسل را به مرور انجام مي‌دهيم. در حال حاضر در ٤، ٥ سال مديران كل جوان زير ٤٠ سال گذاشته‌ام. درحالي كه مخالفان زيادي وجود داشت ولي من نتيجه گرفته‌ام. الان در استان‌هاي خوزستان، كرمان و مركزي مديران جوان ٣٥ تا ٣٧ ساله دارم و همه هم راضي هستند و دارند كار مي‌كنند. براي دو، سه استان ديگر كه مي‌خواهيم مديران كل را عوض كنيم شرط‌مان اين بوده كه افرادي كه مي‌خواهند انتخاب شوند و مورد بررسي قرار بگيرند زير ٤٠ سال سن داشته باشند. ما بايد بتوانيم از الان مديراني بياوريم كه حداقل براي ١٠، ١٥ سال آينده بتوانند بخش ورزش كشور را مديريت كنند.

 

در ستادمان هم به همين شكل تلاش داريم كه ان شاءالله همين كار را بكنيم. از آن طرف، كساني كه سابقه خدمتي بيش از ٣٠ سال با مدرك ليسانس دارند كه بايد بازنشسته شوند را تا پايان سال بازنشست مي‌كنيم. آنهايي كه ٣٥ سال و مدرك فوق‌ليسانس دارند را بازنشست مي‌كنيم و در فدراسيون‌ها هم همين كار را كرده‌ايم. فدراسيون‌هايي كه دوره مديريت طولاني داشتند؛ مثل بوكس، نجات غريق، كبدي و... ولي با كمترين ضايعه و به اصطلاح عوام بدون خونريزي يكي پس از ديگري با لطف و عنايت خدا و تدبيري كه كرديم، جايگزين شدند.

 

آيا مي‌توانيد بگوييد آقاي ميرسليم چطور حاضر شد كه ديگر حضور نداشته باشد.

ما يك آيين‌نامه چگونگي انتخاب روساي فدراسيون‌ها را داريم و متناسب با آن كساني كه مي‌خواهند براي رياست فدراسيون‌ها كانديدا شوند بايد حداقل ٣٠ سال و حداكثر ٧٠ سال داشته باشند. آقاي ميرسليم كه خيلي هم در فدراسيون نجات غريق زحمت كشيده بودند و واقعا تلاش‌هاي‌شان هم موثر بوده و تيم خوبي هم آنجا جمع كرده بودند، سن‌شان به گونه‌اي بود كه نمي‌توانست ديگر كانديدا شود.

 

حدودا ٧٢ ساله هستند و به همين خاطر ديگر نتوانستند كانديدا شوند و يك جوان ديگري آمد كه سال‌ها آنجا كار مي‌كرد. در فدراسيون بوكس ما جوان بلوچ اهل سنتي آمده و خودش قبلا بوكسور بوده است. فكر مي‌كنم ان‌شاءالله اين روند را هم بتوانيم ادامه دهيم. در مواردي كه انتصاب هست مثل مديران كل استان‌ها و مديران ستادي، طبيعتا دست خودمان است و در فدراسيون‌هايي كه انتخابي است ان‌شاءالله اميدوار هستيم كه كساني كانديدا شوند كه افراد جوان‌تر با انرژي بيشتر باشند كه بتوانيم ان‌شاءالله با اين تيم مديريتي جديد يك سرمايه و پشتوانه خوبي در كشور ايجاد كنيم.

 

در خلوت خود وقتي فكر مي‌كنيد و قطر را ميزبان جام جهاني مي‌بينيد، امارات ميزبان جام ملت‌هاي آسيا يا مراكش كه قهرمان آفريقا هم شد و براي ميزباني جام جهاني بعدي در تلاش است. به عنوان يك مدير نظام جمهوري اسلامي بعد از ٤٠ سال كشوري كه خودش قبلا ميزبان بازي‌هاي آسيايي قبل از انقلاب بوده ولي بعد از انقلاب ميزبان بازي‌هاي بزرگي نبوده را چطور توجيه مي‌كنيد و فكر مي‌كنيد راه برون رفت از اين اتفاق كه به يك نتيجه برسيم، چيست؟

ببينيد! من هم به‌شدت علاقه و آرزو دارم كه بتوانيم رويدادهاي مهم بين‌المللي را ميزباني كنيم. الان هم اعتقاد دارم كه به لحاظ سخت‌افزاري اين اعتقاد و ظرفيت را داريم. به خاطر همين هم تقاضاي ميزباني جام جهاني فوتسال را دادم و الان هم فكر مي‌كنم بايد تلاش كنيم تا براي ٢٠٢٣ بتوانيم ميزباني جهاني جام ملت‌هاي آسيا را بگيريم.

 

چون ما الان از جهت استوديوم‌هاي مختلف در شهرهاي كشور خوشبختانه وضعيت خوبي داريم درحالي كه قبلا يك استاديوم آزادي داشتي و يك تختي. ولي الان نقش جهان را در اصفهان با ظرفيت ٧٥ هزار نفر داريم. يادگار امام را در تبريز داريم كه همين مقدار ظرفيت دارد. غدير اهواز ٥٠ هزار نفره و پارس شيراز كه استاديوم بسيار زيبايي شده و اين‌بار در شب شاهد شكوه اين استاديوم ٥٠ هزار نفره بودم. دو تا استاديوم خوب در مشهد «ثامن و امام رضا(ع)» را داريم كه هر دو آماده برگزاري مسابقه است. در ٢٠ شهر كشور هم ٢٠ تا استاديوم ١٥ هزار نفره ساخته شده كه واقعا اين ظرفيت را ايجاد مي‌كند كه ما بتوانيم ميزباني جام ملت‌هاي آسيا را داشته باشيم.

 

ساير امكاناتي هم كه نياز داريم طي سه سالي كه رييس سازمان ميراث فرهنگي بودم، ساخت حدود ٨٠٠ هتل را شروع كرديم كه يكي پس از ديگري در كشور به بهره‌برداري مي‌رسد و بخش گردشگري كشور از جهات مختلف طي سه، چهار سال آينده رونق چشمگيري پيدا خواهد كرد. خيلي دوست دارم كه ما ميزباني جام ملت‌هاي آسيا و مسابقات فوتسال را داشته باشيم. به ويژه در رشته‌هاي سالني الان مشكل خاصي نداريم حتي در رشته‌هايي كه مرتبط با بانوان هست به خصوص سالني‌ها مي‌توانيم رويدادهاي بين‌المللي بيشتري را ميزباني كنيم و واقعا تلاش من بر اين است كه ان‌شاءالله بتوانم بذرهايي را بكارم كه شايد به دوره مديريت خود من رشد نكند. ما اگر الان بتوانيم ميزباني ٢٠٢٣ را بگيريم، به احتمال زياد من ٢٠٢٣ اينجا نخواهم بود اما اين بذرها بايد الان كاشته شود تا جوابش را آن موقع بگيريم و برداشت داشته باشيم.

 

و همين نگاه در حوزه ورزش خيلي نگاه عجيب و غريبي بود از اين جهت كه مي‌گفتند ورزش محلي شده براي اتلاف سرمايه‌هاي انساني. چه بسيار استعدادهايي كه در استان‌ها وجود داشته و ديده نمي‌شدند يا اصلا ديده مي‌شدند و به آن مرحله نمي‌رسيدند.

ببينيد! من اين را قبول دارم كه ما هنوز از همه استعدادها و ظرفيت‌هاي‌مان نتوانسته‌ايم استفاده كنيم. من سفرهاي زيادي به استان‌هاي مختلف و بالاي سر پروژه‌هاي مختلف مي‌روم و با جوان‌هاي زيادي نشست و برخاست مي‌كنم.

 

با هيات‌هاي ورزشي مي‌نشينم و كارهاي مختلف را از نزديك مي‌بينم. براي برگزاري مسابقات بين‌المللي رويكردمان اين است كه از تهران به استان‌ها منتقل كنيم تا استان‌ها هم يك شور و شعف داشته باشند و خودم هم حضور مي‌يابم. مثلا هم براي اختتاميه بدمينتون به زنجان مي‌روم و هم براي اختتاميه مسابقات كشتي دهه فجر به تبريز سفر مي‌كنم. تقريبا هيچ رويداد بين‌المللي در استان‌ها نبوده كه در اين مدت برگزار شود و من نرفته باشم و از نزديك نديده باشم. عمد هم دارم كه مي‌روم. مي‌روم تا يكسري ارزيابي‌هاي مختلف انجام دهم. واقعيت اين است كه استعدادهاي خيلي زيادي را در رشته‌هاي مختلف با توجه به وضعيت فيزيكي افراد و شرايط جغرافيايي آن مناطق مي‌بينيم.

 

چون اينها مهم است. يعني شما نمي‌توانيد بگوييد در هر استاني هم واليباست، هم فوتباليست، هم پرتابگر و هم دونده نيمه استقامت و استقامت و دوهاي سريع درمي‌آيد و هم شناگر خوبي. شرايط جغرافيايي مناطق در شرايط فيزيكي افراد تاثيرگذار است. در استان‌هاي كوهستاني كه مردم سختكوش‌تر هستند و با سرما زندگي مي‌كنند طبيعتا رشته‌هاي ورزشي مرتبط با آن شرايط هست. ما استعدادهاي خيلي زيادي را داريم. براي اينكه از اين استعدادها بتوانيم استفاده كنيم و پوشش دهيم بايد هيات‌هاي ورزشي‌مان را تقويت كنيم.

 

خوشبختانه از امسال با اختصاص يك رديف جديد درآمدي به نام ٢٧ صدم درصد بر ماليات ارزش افزوده، ما كمك‌هاي‌مان را به هيات‌هاي ورزشي تا الان سه تا چهار برابر سال گذشته كرده‌ايم و تا پايان سال شايد به ٥ برابر گذشته برسانيم و اين تامين منابع مالي براي هيات‌هاي ورزشي اجازه مي‌دهد كه هيات‌هاي استاني و شهرستاني ما يك مقداري در شناسايي استعدادها و برگزاري مسابقات و اردوها و اعزام‌هاي مختلف تكان بخورند. خيلي مواقع نمايندگان مجلس، فرمانداران و استانداران نزد من مي‌آيند و مي‌گويند كه براي يك اعزامي كه ٥ ميليون تومان هزينه دربردارد،‌ مانده‌ايم و راست هم مي‌گويند. چون ما ١٣ هزار و ٨٠٠ تا هيات در كل كشور داريم و سال گذشته ١٨ ميليارد تومان به آنها پول داده بوديم و امسال تا الان سه برابر آن پول داده‌ايم و تا پايان سال به ٤ تا ٥ برابر مي‌رسد.

 

آقاي دكتر! در بحث توسعه كه مطرح كرده بوديد توسعه متوازن هميشه مدنظر بود كه همه بخش‌ها به صورت متوازن رشد كنند. در خود مجموعه وزارت ورزش مي‌بينيم كه مثلا روي ورزش قهرماني خيلي مانور مي‌شود و تبديل به انساني شده كه سرش خيلي بزرگ است. بخش جوانان دست‌هايش كوچك است و رشد متوازني نبوده است. براي خود مجموعه وزارت ورزش فرضا در ورزش همگاني مسابقه محوري براي همه كارهاي فرهنگي اصل شده است. سلامت اولويت دوم و سوم است. نه اينكه كار نشده بلكه همه مي‌دانيم كه در يك بخش‌هايي كار شده است. اما مي‌خواهم بگويم اين خروجي به سلامت عمومي و تعداد موفقيت‌هاي كشور در حوزه‌هاي مختلف كمك كند. سامان دادن اين حوزه در درون وزارت ورزش به چه شكل انجام مي‌شود؟

من اين اصل را باور دارم كه در هر جامعه‌اي، توسعه اگر چنانچه هماهنگ و متوازن انجام نشود، جامعه توسعه‌يافته نمي‌شود و دچار ناهماهنگي و ناهنجاري مي‌شود. در توسعه كلي كشور هم اگر توسعه اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي را با يك هارموني و رويكرد مشخص دنبال نكنيم قطعا جامعه‌مان توسعه پيدا نخواهد كرد. نمي‌گويند جامعه توسعه يافته است. در وزارت ورزش و جوانان هم همين است. اگرچه يك اتفاقاتي تاكنون افتاده و همين چيزي كه شما مي‌گوييد باشد، ولي تلاش‌مان بر اين است كه اين توازن را ايجاد كنيم. اولا در خصوص ورزش همگاني اين يك واقعيت است. درست است كه ورزش همگاني خبرساز نيست.

 

درست است كه ظاهرش از نظر رسانه‌ها پرجاذبه نيست كه ما بگوييم امروز مردم ١٠٥ شهر كشور ورزش كرده‌اند يا دويده‌اند. يا اينكه مردم اين تعداد دقيقه در ماه ورزش مي‌كنند. مردم براي‌شان مهم است كه تيم ملي‌شان در مسابقات مقدماتي برده باشد. مردم براي‌شان مهم و پرجاذبه است كه بگويند وزنه بردار ما ركورد المپيك را زد يا كشتي‌گير ما مدال طلاي المپيك را آورد. ما اگر چنانچه بتوانيم اين توازن را ايجاد كنيم، تاثيري كه روي رشد و سالم‌سازي جامعه به خصوص در بخش ورزش همگاني دارد، خيلي چشمگير‌تر از ورزش قهرماني است.

 

درست است كه ورزش قهرماني مهم‌ترين و ارزان‌ترين ابزار براي پر كردن اوقات فراغت مردم است ولي آنچه در سالم‌سازي جامعه تاثيرات كلي دارد هم سلامت جسم و هم سلامت روح، ورزش همگاني است. ما امسال به خوبي به ورزش همگاني رسيده‌ايم. هم منابع خوبي اختصاص داده‌ايم و هم در همين ايام دهه فجر يكهزار و ٦٨٠ برنامه شامل پياده‌روي خانوادگي، كوهنوردي جمعي، برگزاري مسابقات همگاني مردمي و جشنواره روستايي عشايري طراحي كرده‌ايم كه در سه جمعه سيزدهم، بيستم و بيست و هفتم بتوانيم اجرا كنيم. در ايام سال هم به همين شكل كار دنبال مي‌شود و باورش بايد دربين مديران ما به وجود بيايد.

 

دكتر! از تصاويري كه از دختران ريش‌دار در ورزشگاه‌ها مي‌بينيد چه احساسي داريد؟ اين نقص را از خودتان، جامعه يا قانون مي‌بينيد؟

به هر حال ما بايد ضمن رعايت ملاحظات فرهنگي و شرعي‌مان در تعدادي از رشته‌هايي كه امكان حضور بانوان در استاديوم‌ها وجود دارد، شرايطي را فراهم كنيم. البته با هماهنگي‌اي كه بين همه عوامل و دست‌اندركاران به وجود مي‌آيد، شرايط حضور بانوان در برخي از رشته‌ها كه فراهم هست را فراهم كنيم تا آنها اين مسابقات را ببينند. داريم يك مقدار كارهايي انجام مي‌دهيم. بايد كارهاي توجيهي انجام شود و همه به يك باور برسند و همگرايي ايجاد شود تا ان‌شاءالله به مرور اين تصميم شكل بگيرد.

 

هيچ تصويري در ذهن‌تان شكل نمي‌گيرد؟

ان‌شاءالله با هماهنگي‌اي كه به وجود بيايد اين اتفاق مي‌افتد. هرچه به اين موضوع نپردازيم در برنامه‌هاي‌مان موفق‌تر مي‌شويم.

 

بحث حضور زنان در ورزشگاه‌ها كه شما داريد چه كار مي‌كنيد را نپرسيدم. بلكه جوياي تصويري كه در ذهن‌تان شكل مي‌گيرد، بودم.

ببينيد! جمعي نشسته‌اند كه خلاصه اين داستان براي‌شان بحثي شده. ما بايد همان طور كه خيلي چيزها را تدبير كرديم، اين را هم با صبر و حوصله به جاي خوبي برسانيم لذا اصلا بدان نپردازيم.

 

در حوزه شفافيت وزارت ورزش كه يكي از شعارهاي شما از همان ابتدا و تكرارش در مجلس بود، فدراسيون‌ها كمي از بحث شفافيت فراري هستند. شايد به خاطر اينكه ما هميشه ورزش را جزو جاهايي كه بايد شفاف عمل كند، نمي‌دانستيم. اما اين شفافيت نمودش در فدراسيون‌ها به چه شكل خواهد بود؟

بحث درستي است كه شما مطرح مي‌كنيد. آن چيزي كه در ذهن من و برنامه‌هاي‌مان در بحث شفافيت هست، قدم‌هايي را برداشته‌ايم ولي هنوز فاصله داريم. من نظارتم را با ابزارهاي مختلفي كه در اختيار دارم روي كار فدراسيون‌ها روز به روز بيشتر مي‌كنم. ولي هنوز نمي‌توانم ادعا كنم كه همه مسائلي كه در فدراسيون‌ها دارد اتفاق مي‌افتد، برنامه‌هايي كه اجرا مي‌شود غلط يا درست است. ما يك نظارت تشكيلاتي داريم كه از طريق حوزه معاونت ورزش قهرماني بايد انجام شود.

 

دفتر بازرسي داريم كه بالاخره به شكايت‌ها رسيدگي مي‌كند. همچنين مسائل مربوط به امنيت را حراست دنبال مي‌كند و دستگاه نظارتي ديگر هم هستند كه كنترل مي‌كنند. سازمان بازرسي كل كشور دايم در فدراسيون‌هاي مختلف مستقر مي‌شود و بررسي مي‌كند. من هم استقبال مي‌كنم. يعني با دوستان‌مان در بازرسي كل كشور طي جلساتي كه داشته‌ايم، خواسته‌ام كه با قوت و قدرت نظارت خودشان را انجام دهند.

 

آيا خروجي اين مي‌تواند باشد كه بودجه‌ها و هزينه‌ها به صورت شفاف روي سايت بيايد و اعلام شود كه پول دولت در كجاها هزينه مي‌شود؟

من واقعا باورم اين است كه گزارشات مالي فدراسيون‌ها يعني منابع و مخارج را سال به سال بتوانيم دقيق و دقيق اعلام كنيم. هيچ اشكالي ندارد كه سال به سال منابع و مصارف را انتشار دهيم تا مردم هم نظر دهند. الان بازرسي كل كشور و ديوان محاسبات نظارت مي‌كند. بعضا مواردي است كه كميسيون اصل ٩٠ مجلس هم نظارت مي‌كند. بازرسي و حوزه معاونت و حراست هم نظارت مي‌كنند. درصد بسياري از مشكلاتي كه قبلا بود با اين نظارت‌ها برطرف شده ولي اينكه به حد ايده‌آل و مطلوب برسد كمي كار دارد.

 

چند سوال خصوصي‌تر مي‌پرسم كه كوتاه‌تر است؛ خنده‌دار‌ترين موضوعي كه در شبكه‌هاي مجازي خوانديد را به ياد مي‌آوريد؟ مثلا پسرتان نگفت كه وزير پرسپوليسي براي فلان جا گل زده!

يكي از اين مواردي كه هست و گاهي اوقات مي‌آيد، پرسپوليسي‌ها به ما مي‌گويند استقلالي و استقلالي‌ها مي‌گويند پرسپوليسي. هر كدام كه مي‌بازند مي‌گويند كه وزير طرفدار طرف مقابل است. در حالي كه ديگر اين مسائل براي من مدت‌هاست كه حل شده است. مواردي هست كه مطرح مي‌شود. مثلا عكسي انداخته بودند و مرا به عنوان پديده يكي از اين دو تيم در فضاي مجازي معرفي كرده بودند. اين خيلي نكته جالبي بود ولي رسالت و وظيفه من اين است كه در جهت رشد و ارتقاي ورزش كشور و فوتبال كشور تلاش كنم. واقعا هيچ كدام از اين دو تيم براي من فرقي نمي‌كنند. پيروزي‌شان به خصوص در مسابقات بين‌المللي باعث خوشحالي من و شكست‌شان باعث ناراحتي من است. من باورم هميشه اين بوده كه حال اين دو تيم خوب باشد حال فوتبال ملي ما خوب است.

 

اهل خواندن روزنامه‌ها هستيد؟

اگر وقت كنم، بله مي‌خوانم.

 

تاكنون نقدي باعث شده كه براي‌تان رنجش ايجاد شود كه به نظرتان تقوا رعايت نشده باشد.

ببينيد! خوشبختانه تا الان اكثر رسانه‌ها يك ارزيابي منطقي داشته‌اند. اگر هم ايراد گرفته‌اند يا ناشي از عدم آگاهي‌شان بوده يا به خاطر ضعف ما بوده. يكي دو مورد هم بوده كه من احساس كردم نقدهايي كه شده از سر دلسوزي نيست و شايد خواسته‌هاي ديگري مطرح بوده و داشته‌اند كه برآورده كردن برخي از اين خواسته‌ها براي ما امكان‌پذير نيست.

 

احساس مي‌كنيد وزير ورزش موفقي بوده‌ايد؟

من هيچ موقع قضاوت نمي‌كنم.

 

آيا وقت مي‌كنيد فيلم و كتاب ببينيد يا بخوانيد؟

مجموعه اخبار مثبت است ولي خيلي كم. چون معمولا تا ساعت ١٠ و گاهي ١١ شب در دفتر كارم هستم. دوست دارم يك موقع وقت كنم و از اين هياهو بيرون بيايم ولي واقعا نمي‌شود. همان شب هم كه مي‌روم نيم‌ساعتي پاي تلويزيون مي‌نشينم. در پاسخ به خانمم كه مي‌گويد تا الان كه مشغول بودي باز هم آمدي و داري فوتبال و ورزش نگاه مي‌كني! مي‌گويم كه اين اضافه‌كاري من است.

 

وقتي بيرون مي‌رويد چهره مردم را مي‌بينيد كه ‌گاهي افسرده، خشن و خندان هستند. برآوردتان از جامعه‌اي كه در آن زندگي مي‌كنيم، چيست؟ فكر مي‌كنيد دولت آقاي روحاني درباره اين رضايت يا اين نارضايتي كه وجود دارد تلاشي كرده كه به جايي رسيده باشد؟

من اعتقاد دارم كه ما حتما بايد اميد و اعتماد را در بين مردم حفظ كنيم. هر نظام و دولتي بايد اين دو اصل را در تعامل با مردمش رشد و توسعه دهد. دولت اعتدال و توسعه، دولت جناب آقاي روحاني هم در دولت يازدهم و هم در دولت دوازدهم دستاوردهاي بزرگي داشته كه چون به هر حال به لحاظ رسانه‌اي خيلي حمايت نمي‌شود يا منتقدين ما توانايي رسانه‌اي‌شان بالاتر از دولت است.

 

و آنها سعي در سياه‌نمايي و بزرگ كردن ضعف‌هاي دولت دارندو برخورد تا حدودي بي‌انصافي لذا ما نمي‌توانيم همه اين توانمندي و دستاوردهاي‌مان را آن طور كه بايد و شايد به سطوح مختلف جمعيتي و لايه‌هاي مختلف اجتماعي‌مان منعكس كنيم. صداوسيما بايد در اين رابطه تلاش بيشتري كند. البته يك جمع رسانه‌هاي همراه و حامي هم مثل رسانه شما و تعدادي از روزنامه‌ها هم داريم كه انصافا عملكردشان در جهت حمايت از دولت و همراهي با دولت خيلي خوب بوده. ولي منتقدين ما به هر حال چون توان مالي‌شان بالاست، توان رسانه‌اي‌شان هم بالاست. فكر مي‌كنم در اين رابطه بايد بيشتر تلاش كنيم و بيشتر با مردم ارتباط برقرار كنيم. ما الان مشكل عمده‌اي غير از اشتغال نداريم. بايد اين سرمايه‌گذاري‌ها را استمرار دهيم و ان‌جي‌اوها را فعال كنيم. باور جدي مشاركت مردم بايد فراهم شود. مردم نگويند يك جاهايي كه فقط روزهاي انتخابات ما را مي‌خواهيد! همين كه در ان‌جي‌اوها با بچه‌ها مي‌نشينيم و با آنها جلسه و مجمع مي‌گذاريم و در مناسبت‌هاي مختلف دعوت‌شان مي‌كنيم، اتفاقي كه گفتم مي‌افتد يعني يك نفرشان در اين اغتشاشات شركت نكردند و يك نفرشان هم دستگير نشدند.

 

مهم‌ترين برنامه‌اي كه در حوزه ورزش است برنامه ٩٠ است. نسبت به آن بيشتر نقد داريد يا بايد حمايت شود؟

من ٩٠ را نگاه مي‌كنم. ٩٠ هم داراي نقاط مثبت است و هم بدان نقدهايي وارد است كه بنا دارم يك روزي با خود آقاي فردوسي‌پور بنشينم اين مسائل را خيلي صريح و روشن بازگو كنم. ولي نقاط مثبت زيادي هم دارد. ضعف‌هايي هم هست كه اگر برطرف كنند، مي‌تواند جذابيت بيشتري براي مردم داشته باشد.

 

پيش‌بيني‌تان از جام جهاني؟

من دارم همه تلاشم را مي‌كنم كه تداركات خوبي داشته باشيم. داريم همه كار مي‌كنيم كه بتوانيم نتيجه در شأن خودمان بگيريم اگرچه در يكي از سخت‌ترين گروه‌ها افتاده‌ايم. الان قهرمان آفريقا با قهرمان جهان با يكي از تيم‌هاي مدعي كه بالاخره در ١٠ تيم اول دنياست، همگروه شده‌ايم. روي كاغذ البته خيلي سخت است اما چه كسي فكر مي‌كرد كه يونان يك روز قهرمان اروپا شود؟ كي فكر مي‌كرد در جام جهاني تركيه سوم و كره جنوبي چهارم شود؟ داور فينال جام جهاني ١٩٧٤ آلمان چه كسي بود؟ جانكي تايلور بود، بازي‌اي كه دو- هيچ آلمان، هلند را برد و در دقيقه يك پنالتي گرفتند و دقايق ٢٧ و ٤٣ هم گل زدند و بردند. در بازي ١٩٨٨ داوري ايتاليايي گذاشتند كه واقعا اصلا فينال را برهم ريخت، برعكس جانكي تايلور كه يك داور مقتدر بود. شما از كجا مي‌دانيد كه اين اتفاقات نمي‌افتد؟ ما تيم خوبي داريم. من الان معتقدم كه ما دو تا تيم ملي داريم. دست مربي پر است. مربي باتجربه‌اي داريم و فدراسيون همه دارند زحمت مي‌كشند.

 

وزارت ورزش با همه توان دارد حمايت مي‌كند. ما از هيچ چيزي كه براي تيم ملي لازم بود فراهم شود تا يك حضور خوب و آبرومند داشته باشد دريغ نكرده‌ايم. بهترين كمپ و كامل‌ترين و مجهزترين را گرفته‌ايم. هشت بازي تداركاتي ديگر پيش‌بيني كرده‌ايم. به ويژه با الجزاير، ليبي و تونس كه هم سيستم مراكش هستند. ديگر هر كاري بايد انجام مي‌شده، شده است. هماهنگي بازي‌هاي ليگ با تيم ملي. هماهنگي‌هايي كه لازم بوده بين بازيكناني كه مدنظر كادر مربيگري است كه در اين ايام بيايند و كار كنند. راه‌اندازي و تجهيز كمپ فوتبال‌مان در اينجا خوب است ولي متاسفانه به قرعه بدي خورديم البته من اميدوارم. والسلام عليكم و رحمه‌الله و بركاته.

 

  اعتماد

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------