فحش دادن به دایی، می فروشد



اخبار,اخبار ورزشی,تیم فوتبال  پرسپولیس


 اخبار ورزشی - فحش دادن به دایی، می فروشد

در ستیز با پیشکسوتان یاغی، دشمنان‌ خانگی، رسانه‌های عجول و بداقبالی‌های بی‌پایان، این پرسپولیس فقط می‌تواند به هوادارانش دلگرم باشد.

به گزارش جام نیوز؛ در روزی که تیرک‌های دروازه برای سومین‌بار در مقابل مردان دایی مقاومت کردند، پرسپولیس سومین باخت فصلش را تحمل کرد تا "بره‌کشان" منتقدان این تیم دوباره آغاز شود.

این روزها فحش دادن به دایی حسابی می‌فروشد و بنابراین هیچ چیز عجیبی نیست که رسانه‌ها و مخالفان بلافاصله بی‌رحمانه‌ترین حملات ممکن را علیه سرمربی سرخپوشان ترتیب بدهند.

 

فضای بعد از بازی پرسپولیس با تراکتورسازی، درست شبیه اتمسفر پس از باخت قرمزها به فولاد بود، در حالی که بین این دو شکست زمین تا آسمان فاصله وجود داشت.

با این همه اما، انگار برای قوم "انکار"، هیچ فرقی بین پرسپولیس پرنشاط و بدشانسی تهران با پرسپولیس کرخت و خوش‌شانس اهواز وجود نداشت. ژست‌های روشنفکری را بریزید دور لطفا؛ اینجا همه داوری‌ها حول محور تابلوی ورزشگاه و نتیجه ثبت شده روی آن شکل می‌گیرد. وقتی می‌‌بازی، محکوم به له شدن هستی؛ دیگر فرقی نمی‌کند با چه کیفیتی مقابل حریف زانو زده‌ای.

سال است که روزنامه‌ها می نویسند فوتبال ایران باید تن به جوانگرایی بدهد و از آفت ستاره‌سالاری جان به در ببرد. با این همه اما، درست هر زمان که تیمی خواسته یا ناخواسته در این مسیر گام برمی‌دارد، همین رسانه‌ها، همین هواداران رویاپرداز رحم و مروت را رها می‌کنند و با تمام قوا عملکرد مجموعه را به چالش می‌کشند.

در حال‌حاضر دو سال است که پرسپولیس در مسیر جوان‌تر شدن گام برداشته که این روند به ویژه در فصل اخیر تشدید هم شده است. علی دایی در لیگ چهاردهم شاید به اندازه یک تیم ملی بازیکن از دست داده باشد؛ از سیدجلال و پولادی و مسلمان گرفته تا خلعتبری و نوروزی و صادقیان که این دو نفر آخر اگر چه جدا نشدند، اما با مصدومیت و محرومیت‌شان کار را حسابی برای سرخپوشان سخت کردند.

 به طور قطع دایی هم مثل هم مربی دیگری دوست داشت این ستاره‌ها را در کنار خودش داشته باشد، به ویژه از این جهت که اغلب آنها را خود او در پرسپولیس جمع کرده بود. با این حال اما مجموعه‌ای از عوامل کنار هم جمع شدند تا دست او به شدت خالی شود.

 حالا دایی که اتفاقا همیشه میل به جوانگرایی داشته، ناچار شده این پروژه را با شدت بیشتری به اجرا بگذارد، اما درست همین امروز که مردم و منتقدان باید کنارش باشند، پشتش را خالی کرده‌اند.

 پرسپولیس امروز با تیمی که مردم چهره نیمی از بازیکنانش را نمی‌شناسند، در مسیر رشد قرار گرفته و بازی به بازی بهتر می‌شود. با این حال اما، اصحاب رسانه و اهل فن حتی به اندازه چند سانتی‌متر هم اهل مدارا با این تیم نیستند؛ همان چند سانتی‌متری که اگر بخت یار دایی بود و توپ اسماعیل‌زاده پایین‌تر فرود می‌آمد، حالا سایت‌ها و روزنامه‌ها سرمربی پرسپولیس را به خاطر شجاعت و درایتش تبدیل به قهرمان ملی کرده بودند!

بدون تردید این رسانه نتیجه‌گرا است که مدیر و مربی نتیجه‌گرا تربیت می‌کند. نتیجه این همه فشار علیه جوانان پرسپولیس، شکل‌گیری مدل مدیریتی رویانیانی است؛ شیوه‌ای که در آن اسم‌های بزرگ با هزینه‌های کاذب دور هم جمع می‌شوند و انواع امتیازات مثل امکان فسخ آسان قرارداد هم در اختیارشان قرار می‌گیرد.

علی دایی در کارش هزار و یک ایراد دارد، اما نباید همه چیز را تحت تاثیر همین اشکالات دید و یکپارچه دست به تخطئه و تقبیح او زد.

گرچه حضور یکی مثل محمد دایی روی نیمکت سرخپوشان "فاجعه" است، اما به ثمر رسیدن دو گل آفساید علیه پرسپولیس و سه بار برخورد توپ به تیر دروازه رقبا طی فقط هفت هفته، ربطی به این موضوع ندارد.

کاش بپذیریم سهم مثبت و منفی هر عاملی را در جای خودش محاسبه کنیم. اگر کاستی‌های دایی را می‌بینیم، اتفاقات خوب تیم او را هم رصد کنیم و حواس‌مان باشد که این یکی از تنهاترین تیم‌های تاریخ است؛ تیمی که نه تنها از سوی مالک اصلی‌اش رها شده، بلکه در پیکره مدیریتی‌اش هم کسی چشم دیدن سرمربی کنونی آن را ندارد.

 در ستیز با پیشکسوتان یاغی، دشمنان‌ خانگی، رسانه‌های عجول و بداقبالی‌های بی‌پایان، این پرسپولیس فقط می‌تواند به هوادارانش دلگرم باشد. اگر این هوادار هم رفیق نیمه راه را کار درآمد، دیگری به چه امیدی باید نفس کشید؟

 اخبار ورزشی - بهروز رسایلی, جام نیوز

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------