وزارت علوم و دانشگاه هايش از "وزارت دفاع و رويان" ياد بگيرند



 

 

وزارت علوم و دانشگاه هايش از

عصرايران - هر چند در سال های اخیر شاهد رشد شگرف کشورمان در برخی رشته های علمی مانند هوا فضا،‌ سلول های بنیادین،‌ صنایع دفاعی و ... بوده ایم اما واقعیت امر آن است که "بخش مهمى از ظرفيت دانشگاهى كشور ما هنوز درگير پيشرفت علمى نيست."

 

 

چنین وضعیتی در نهایت کشورمان را به رشد نامتوازن علمی می رساند و چهره ای کاریکاتور گونه از علم در کشورمان ترسیم می کند.

یکی از ویژگی های کاریکاتور، نامتوازن بودن بخش های مختلف یک پیکر است که در نهایت به خنده دار بودن آن می انجامد ؛‌مانند دماغ بزرگ در برابر چشم کوچک یا شکم بزرگ در مرکز دست ها و پاهای کوتاه و نظایر این.

رشد علمی در چند رشته و مغفول ماندن سایر علوم مورد نیاز جامعه نهایتاً همین چهره کاریکاتوری را ترسیم خواهد کرد.

ما شاید امروز از شنیدن موفقیت دانشمندان ایران در فلان عرصه علمی خوشحال باشیم - که  خوشحالی هم دارد - اما در عین حال باید نگران این هم باشیم که نکند در پیکر بندی نهایی ، به تصویری مضحک از علوم در کشورمان برسیم.

کره شمالی مثال مناسبی در این زمینه است. این کشور تمام هم و غم علمی خود را مصروف توسعه علوم و فنون نظامی کرده و در این راه به موفقیت های بزرگی هم رسیده است. اما در همین کره ،‌ دانشگاه ها نتوانسته اند در ارتقای بهره وری کشاورزی و بالا بردن میزان تولیدات زراعي کاری از پیش ببرند و مشکل گرسنگی ملت شان را حل کنند.

نتیجه نیز این شده که کشوری که می تواند با اتکا به صنایع پیشرفته نظامی و خودساخته اش بزرگ ترین قدرت های اتمی جهان را نیز به چالش جدی بکشد ،‌ در تأمین نیازهای اولیه مردم خودش درمانده است و سالانه تعداد زیادی از مردم همین کشور به دلیل سوء‌تغذیه از دنیا می روند.

هر چند در ایران ، روند پیشرفت علم قطعاً‌ بهتر و همه جانبه تر از کشوری مانند کره شمالی است ،‌اما به دلیل آن که تا همین چند وقت پیش نقشه راه علمی در کشور تدوین نشده بود ،‌ رشد یا رکود هر کدام از رشته های علمی بستگی تام به برخی سیاست ها از یک سو و   تصمیمات و توان فردی مدیران علمی در گوشه و کنار کشور داشت.

این وضعیت در حال حاضر نیز کمابیش ادامه دارد چه آن که نقشه راه علمی برغم تدوین هنوز به طور کامل محقق نشده است.

یکی از علل ناکامی های علمی و رشد نامتوازن علم در کشور نیز بلاشک ضعف مفرط دستگاه متولی علم در کشور است:‌وزارت علوم ،‌تحقیقات و فناوری.

واقعیت این است که وزارت علوم هرگز نتوانسته است متولی خوبی برای رشد علمی کشور در سطح دانشگاه ها باشد. یکی از مهم ترین علل این امر نیز اشتغال ذهنی و کاری مسوولان ارشد و سیاستگذاران این مجموعه به امور غیر علمی است.

توجه کنید که در طول چند سال اخیر ،‌ اخبار مربوط به " رشد علمی و این که در فلان دانشگاه کشور توانست برای فلان مشکل مملکت فرمول بدهد" چقدر پرحجم بوده و در مقابل چقدر در زمینه تصمیمات غیرکارشناسی ، غیر علمی و سطحی ، وزارت علوم چقدر جنجال آفرین بوده است؟!

متأسفانه وزارت علوم به جای این که با همکاری سایر دستگاه ها به رصد مشکلات کشور بپردازد و برای حل علمی هر کدام از آنها پروژه هایی را به دانشگاه ها بدهد و از آنها خروجی علمی-کاربردی بخواهد ،‌ بخش مهمی از توان خود را مصروف مباحثی مانند بازنشسته کردن اجباری استادان ،‌دانشجویان ستاره دار ،‌ کنترل تشکلات دانشجویی ،‌ پولی کردن دانشگاه ها یا مدرک فروشی مدرن ،‌ مجوز دادن به سیاسیون خودی برای تأسیس دانشگاه ،‌ جایابی برای افراد سفارش شده جهت عضویت در هیأت علمی ، تفکیک جنسیتی،‌... و حواشی این مسائل کرده است.

مشخص است که مدیران ارشد وزارت علوم ، ‌مانند همه انسان های دیگر زمان و توان محدودی دارند و وقتی مسائل سیاسی و جنجالی آنها را به خود مشغول می کند ،‌از وظیفه اصلی خود باز می مانند.

این در حالی است که کشور ما این پتانسیل را دارد که در مسیر رشد فراگیر و متوازن علمی قرار گیرد و خروجی علوم دانشگاهی نیز حل مورد به مورد مسائل مهم کشور باشد. دلیل این مدعا نیز موفقیت های قابل ستایشی است که متخصصان ایرانی در مراکزی مانند موسسه "رویان"‌به دست آورده اند و مثلاً‌ در زمینه نازایی ،‌مشکل بسیاری از زوج های ایرانی را مرتفع کرده اند.

یا در زمینه دفاعی نیز هر چند در بخش هایی مخصوصاً‌ در اوایل کار از کمک های خارجی بهره گرفته شده است اما ادامه مسیر پیشرفت ها با زحمات و مطالعات و سختکوشی متخصصان دانشگاهی کشورمان میسر شده و بخش مهمی از نیازهای دفاعی کشورمان را برآورده ساخته است.

کشوری که بتواند موشک های بالستیک و ماهواره بسازد یا به حدی از توان علمی برسد که بتواند موجودات زنده را شبیه سازی کند ،‌ حتماً‌ می تواند در رشته های دیگر علمی نیز حرفی برای گفتن داشته باشد.

وزارت علوم با آن همه عظمت و وسعتش در سطح دانشگاه های سراسر کشور ،‌ بايد چگونگی رشد علمی و مهم تر از آن ،‌تبدیل دانش به کاربرد را از وزارت دفاع و نیز موسسه کوچک و البته بسیار کارآمد و باعرضه "رویان"‌ یاد بگیرد.

اگر متخصصان و استادان ایرانی در دانشگاه هایی مانند مالک اشتر می توانند نقشه ساخت دقیق ترین ادوات دفاعی را که مبتنی بر دهها رشته علمی از فیزیک و مواد گرفته تا الکترونیک و رایانه است را به بخش صنعت بدهند و در تولید نیز مشارکت کنند ،‌چرا در دانشکده محیط زیست ما نتوانند برای مصیبت های زیست محیطی چاره ای بیندیشند؟‌ چرا دانشکده خودروی دانشگاه علم و صنعت نتواند صنایع خودروسازی را به تولیداتی بهتر از محصولات کنونی رهنمون شود؟ چرا دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی نتواند نقشه راهی برای حل مشکلات اجتماعی ارائه دهد؟‌ و دهها مورد دیگر .

همه این مجموعه ها می توانند ؛ چه آن که اگر بیش از متخصصان دانشگاه مالک اشتر و رویان ،‌توان علمی نداشته باشند ،‌در رشته های خود ،‌کم از اینان نیز نیستند اما چون در وزارت دفاع و موسسه رویان ،‌ منظومه علمی تعریف شده ای وجود دارد و مدیرانشان نیز به جای سیاست بازی و جنجال آفرینی صد در صد توان شان را مصروف تخصص شان کرده اند ،‌نتایج نیز درخشان است.

اما وقتی در فلان دانشگاه ،‌ رئیس دانشگاه باید درگیر جداکردن کلاس های دخترها و پسرها باشد یا مجبور به اجرای دستور مقامات بالاتر برای بازنشسته کردن استادانی شود که با آنها دوستی دیرینه هم دارد ، یا برای اثبات مراتب تعهد خود و برای جلوگیری از عزلش ،‌ امور تشریفاتی برایش به اولویتی فراتر از سطح علمی دانشگاه تبدیل شود ، یا به جای آن که زمان خود و همکارانش را مصروف ارتباط با مراکز علمی دنیا و پژوهش های کاربردی کند ،‌در این جلسه و آن جلسه بگذراند که با فلان دانشجو که در فلان جا مخالفتی کرده چه برخوردی کنیم و چند ستاره به او بدهیم و ... معلوم است که در نهایت ظرفیت دانشگاه به جای آن که در گیر پیشرفت علمی باشد ،‌ مصروف بازی های روزمره ای می شود که اساساً‌ در شأن دانشگاه نیست. این سخن البته منافی مباحث انضباطی و آرمان های معنوي و اخلاقی دانشگاه ها نیست ،‌ بلکه سخن بر سر جابجایی اولویت ها و نیز پرداختن به اموری است که جایی در دانشگاه ها ندارند.

اگر امروز ژاپن در زمینه یارانه حرفی برای گفتن دارد ،‌ اگر بوئینگ و ایرباس حرف اول صنعت هوانوردی را می زنند ،‌اگر برخی کشورها قطب پزشکی شده اند ،‌ اگر خودروهای آمریکایی هنوز ایمن ترین هستند ،‌اگر کره ای ها بهترین لوازم برقی را تولید می کنند ،‌ اگر در استرالیا دامداری در علمی ترین سطح ممکن پیگیری می شود و هلندی ها زیباترین گل های جهان را می پرورانند و ... همه و همه در وهله اول مرهون دانشگاه هاست.

حال باید پرسید که خروجی دانشگاه های ما به جز موارد معدودی که به بعضی هایشان اشاره شد کدام است؟ علم دانشگاه های ما ،‌ چه زمانی "علم نافع"‌ خواهد بود؟ آیا با روند کنونی می توان به نقطه مطلوب رسید یا این که محکوم هستیم به تکرار مکررات و بهره گیری صرف از علومی که دیگران تولید می کنند؟

وزارت علوم ما، نیاز به یک خانه تکانی بزرگ دارد و منظور از این خانه تکانی هم این نیست که مدیران فعلی بروند و اتوبوس دیگری مقابل آن توقف کند و مدیران جدید از آن پیاده شوند که از این آمد و رفت ها زیاد دیده ایم و تحول را اندک.  خانه تکانی بزرگ ،‌بازگرداندن وزارت علوم و دانشگاه ها به مدار تولید علم است و این میسر نخواهد بود مگر با تجدید نظر در سیاست های کلی حاکم بر این مجموعه و جایگزینی نگرش های علمی با دیدگاه های سیاسی و جناحی.../عصر ایران

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------