"دادِ" بهداد!



حق سلیمی را در المپیک خوردند.همه کسانی که در سالن حضور داشتند این اتفاق را دیدند و به نشانه اعتراض فریاد"هو"سر دادند.

به گزارش خبرآنلاین، صحنه تلخی بود،نشستن بهداد سلیمی روی زمین،پشت میز داوران ؛زانوی غم به بغل گرفته.قهرمان اشک می ریخت! آشکار بود،حقش را خورده بودند.گاهی از روی حرص می خندید اما اشکهایش تمامی نداشت.

گلویش چنان بادی کرده بود که اگر فریاد می زد صدایش تا ایران می رسید.با پسر آرام،متین و سر به زیر قائمشهری کاری کردند که رنگش مثل گچ سفید شده بود.کوه غیرت نمی توانست بغضی که گلویش را فشار می داد نگه دارد.حقی که از او خوردند سنگین تر از وزنه هایی بود که تا به حال زده است.سلیمی که چند ماه مانده به المپیک زانویش را به تیغ جراحان سپرده بود هرگز فکرش را نمی کرد که در المپیک تا این اندازه آشکار سرش را ببرند.شاید او در جدال با تالاخادزه گرجستانی شانس مدال طلا نبود اما می توانست نقره ای شود.بهداد غیرت به خرج داد.در حرکت یک ضرب چنان زیر وزنه ها زد که رنگ از سر و روی گرجی ها پرید اما یکدفعه ورق برگشت.دقیقا وقتی بهداد پشت وزنه 245 کیلوگرمی ایستاد حرکت مرموزانه تاماش آیان به سمت میز هیئت ژوری هم آغاز شد.هیئتی که جلود عراقی و همسرش که تا اینجای مسابقات نقشی نداشتند در راس آن قرار داشتند.جلودی که بهداد در مصاحبه اش به او لقب جلاد را داد.سخت است دیدن اشک های یک قهرمان.سخت است وقتی پسر سر به زیر قائمشهری از خورده شدن حقش بگوید.حقی که از یک اختلاف قدیمی نشات می گرفت.اختلاف علی مرادی با جلود.شخصی که رییس فدراسیون وزنه برداری او را به خوبی می شناسد.جلود همان کسی است که 2 سال قبل پست دبیر کلی کنفدراسیون آسیا را پس از 8 سال از چنگ ایرانی‌ها درآورد.پستی مهم که از دست رفتنش شکستی بزرگ خارج از تخته بود.پستی که شب گذشته تاثیرش را گذاشت و کاری کرد که اشک های سلیمی را همه جهان ببینند.

جلود و همسرش، شب گذشته در راس هیات ژوری دقیقا کاری را کردند که این شایعه دهان به دهان در سالن بپیچد؛آنها خواسته تاماش آیان را عملی کردند!حرکت اول دو ضرب سلیمی خطا بود و این را خودش هم قبول دارد اما چرا در حرکت دوم،وقتی که داوران سه چراغ را به علامت تایید حرکت درست سلیمی روشن کردند،به یکباره رنگ قرمز به خودش گرفت؟تصویر گفت و گوی تاماش آیان با جلود و همسرش را خبرنگاران ایرانی حاضر در سالن شکار کردند و حتی وقتی از آیان در این مورد پرسیدند جواب او عجیب بود.آنقدر عجیب که شایعات را به اوج خودش رساند«کاری ازدست من بر نمی آید»

سلیمی کار خودش را کرد.غیرتش را نشان داد و شرایط را طوری رقم زد که تماشاگران حاضر در سالن هم به نشانه اعتراض به تصمیماتی که گرفته فریاد"هو"را سر دادند.مدال طلا شاید حق سلیمی نبود اما او شب گذشته می توانست نقره المپیک را برگردن بیاویزد و می توانست خیلی پرافتخارتراز اینها آخرین سال حضور در المپیکش را به سینه تاریخ سنجاق کند.

 

----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------

Makan Inc.| All Rights Reserved - © 2013 - 2024