آخرین اخبار فرهنگی - هنری

اخبار،اخبار جدید،اخبار روز

نقش متفاوت لیلا حاتمی در یک فیلم آمریکایی

با آماده نشدن فیلم «مسیر باد» ساخته کارگردان آمریکایی «ترنس مالیک» برای نمایش در جشنواره کن، پیش بینی می‌شود که نخستین نمایش…

سجاد افشاریان؛ پدیده خندوانه این روزها چه می‌کند؟



بدون شك «خندوانه » فرصتی برای او بود كه شكل دیگری از كارهایش را نشان دهد و حالا پیشنهادهای بازیگری در سینما برایش بیشتر هم شده است ولی او هنوز هم دنبال هامون خودش است و به بازی در هر كاری تن نمی‌دهد.

 سجاد افشــــاریان سال‌هاست كه در عرصه تئاتر و در زمینه‌های مختلف آن - از كارگردانی تا بازیگری و تهیه‌كنندگی- فعال است ولی در تمام این سال‌ها به دلیل سختگیری و وسواسی كه داشته، وارد عرصه تصویری نشده است. بدون شك «خندوانه » فرصتی برای او بود كه شكل دیگری از كارهایش را نشان دهد و حالا پیشنهادهای بازیگری در سینما برایش بیشتر هم شده است ولی او هنوز هم دنبال هامون خودش است و به بازی در هر كاری تن نمی‌دهد و می‌گوید در برابر غم ‌نان مقاومت می‌كند ولی دوست دارد كارهایی را انجام دهد كه علاوه بر لذت بردن شخصی، كمكی هم به فرهنگ این مرزوبوم كرده باشد. او یك هنرمند چندمنظوره است و در این مصاحبه از تمام هنرهای او باخبر خواهید شد؛ هنرهایی كه برای هركدام از آنها نیاز به استعداد است كه همه آنها در سجاد افشاریان جمع شده است.

اخبار,اخبارفرهنگی , بازیگران


روزهای پركاری افشاریان
وقتی «خندوانه» تمام شد فكر می‌كردم كه كمی فراغت داشته باشم و كارهایم كمتر شود ولی بیشتر گرفتار شدم و مشغول كار روی پروژه‌هایی كه نیمه‌كاره مانده بود و همچنین چند پروژه جدید، شدم. دوتا فیلم ‌تئاتر دارم كه پروانه ساخت گرفته‌اند و قرار است از طریق شبكه ‌خانگی در اختیار مردم قرار بگیرند. تئاتر «او شمال من، جنوب من، شرق و غرب من بود» را در حال اجرا داریم كه نویسنده و تهیه‌كننده آن هستم و نمایش دیگری به نام «اسكارلت دهه60» را دارم كه اواخر دی‌ماه در برج آزادی اجرا می‌شود. در این بین دوتا كتاب هم با نشر چشمه كار می‌كنم. مشغول كار بر روی سری سوم «خندوانه» با تیم ایده‌پردازی آن هم هستیم. مدیریت هنری گروه موسیقی بمرانی را بر عهده دارم و برای گروه‌های موسیقی كه از دوستانم هستند ترانه‌ هم می‌نویسم.

تغییر برنامه‌ریزی زندگی
با این همه فعالیت وقت كم نمی‌آورم ولی احساس می‌كنم از یك‌جایی باید شكل برنامه‌ریزی‌ام را عوض كنم چون حس می‌كنم دارم آسیب می‌بینم! یك‌جورهایی دچار خودآزاری شده‌ام! ضمن اینكه تمام كارهایی كه نام بردم هرگز از هم جدا نیستند. تئاتر درواقع دغدغه اصلی من است و حال من را خوب می‌كند. من با فیلمسازی شروع كردم ولی تئاتر، كاری با من كرد كه مجذوب آن شدم. ادبیات نمایشی خوانده‌ام و نویسندگی، داستان‌نویسی و شعر همیشه دغدغه من بوده است و در نتیجه می‌بینید كه كارهایی خارج از تخصص و حرفه خود انجام نمی‌دهم. ولی وقتی این كارها زیاد می‌شوند، باید برنامه‌ریزی داشته باشم كه كمتر به خودم آسیب بزنم.

انتخاب یك نقش ویژه
بعد از «خندوانه» اتفاقاتی برایم رخ داده است ولی شاید نشود نام این اتفاق را تغییر نگاه‌ گذاشت چون بچه‌های سینما و تئاتر كم‌وبیش در جریان كارهای یكدیگر هستند ولی از «خندوانه» به بعد یك‌جورهایی انگار یك توانایی بازیگری را در من دیدند و چند كار هم بعد از آن پیشنهاد شد كه من قبول نكردم! البته من در كارهای كوتاه زیادی بازی كردم ولی دوست دارم اگر در سینما قرار است بازی كنم، برای شروع، نقشی را بپذیرم كه برایم ویژه‌تر از یك نقش ساده و معمولی باشد.

ترس از تغییر در سینما
ترس از تغییر همیشه در سینما و در همه مشاغل آن وجود دارد. بزرگمهر حسین‌پور از پوستر چهارفیلم سینمایی كه كنار هم بودند یك پست در اینستاگرام گذاشته بود که شما هیچ تفاوتی در آن پوسترها نمی‌دیدید! این را می‌شود در همه بخش‌ها توسعه داد و انگار میزان ریسك‌پذیری یا اعتماد بسیار پایین آمده است و همیشه دنبال استفاده از چیزهایی هستیم كه قبلا امتحان خود را پس داده‌اند؛ یعنی اگر یك بازیگری در یك نقش خاص، خوب كار كرد، از فردا دائما او را برای نقش‌های مشابه دعوت می‌كنند! در این بین كم هم نبودند بازیگران بزرگی كه در همین دام تكرار گرفتار شدند و از بین رفتند.

خانواده فروتن تئاتری‌ها
خانواده تئاتر، خانواده بسیار فروتنی است ولی بازیگران تئاتری وقتی می‌بینند از خیلی از بازیگران هم‌سن و سال خود در سینما بالاتر و بهتر هستند اما به آنها كاری پیشنهاد نمی‌شود، قطعا برایشان آزاردهنده است. به‌هرحال بچه‌هایی كه در عرصه تئاتر هستند، حرفه‌شان بازیگری است و تحصیلات این كار را دارند و عموما بچه‌های تئاتر از طریق آكادمیك و به صورت دانشگاهی و عملی وارد این حرفه شده‌اند ولی در این بین هستند بازیگران جوان سینمایی كه حتی اصول اولیه بازیگری را هم نمی‌دانند!

نكته‌ای هم كه وجود دارد این است كه این اتفاق نه‌تنها در زمینه بازیگری، بلكه در سایر مشاغل مثل كارگردانی و تهیه‌كنندگی نیز رخ داده است كه این موضوع آسیب‌های زیادی را همراه خود خواهد داشت. من تا به امروز بازی در فیلم‌های بیشماری را قبول نكردم چرا كه حتی كسانی‌كه می‌آمدند تئاترهای من را می‌دیدند و كلی تعریف و تمجید می‌كردند، نقش‌هایی به من پیشنهاد می‌دادند كه فكر می‌كنم حتی یك چوب‌لباسی هم می‌توانست آن نقش را بازی كند! بعد ناراحت می‌شدند كه «چرا قبول نمی‌كنی؟ بابا سینماست! باید از یك‌جایی شروع كنی!» من هم دوست دارم از یك‌جایی شروع كنم ولی نه از اینجا...!

وقتی من یخ كردم!
من این روزها تهیه‌كنندگی و نویسندگی نمایش «او شمال من، جنوب من، شرق و غرب من بود» را انجام می‌دهم. بخش اعظم علت قبول این کار این است كه دوست دارم از بچه‌هایی كه استعداد و توانایی انجام كارهای خوب را دارند، حمایت كنم. من هرگز هیچ كار آماده‌ای را تهیه نكرده‌ام چون دوست دارم از همان ابتدای كار، از انتخاب متن، از انتخاب بازیگر و... در همه اینها دخیل باشم چرا كه دوست دارم تمام آن سختی‌هایی را كه تجربه كرده‌ام، در اختیار جوان‌ها بگذارم و به آنها كمكی هرچند كوچك داشته باشم تا این استعدادها بتوانند به بهترین شكل ممكن به مسیر خود ادامه دهند.

سرمایه‌های من همگی نیروهای انسانی هستند و از همین دوستان و سرمایه‌ها سعی می‌كنم برای كمك به جوان‌ها استفاده كنم. واقعا اقتصاد تئاتر وحشتناك است و نمی‌شود برای چرخه زندگی به آن فكر كرد. هیچ سازمانی وجود ندارد كه كارها را ثبت كند و پیگیر باشد كه اگر كسی مدتی در این عرصه نیست، كجاست؟ من چندین سال پیش چندقسمت از سریال «شمس‌العماره» را نوشتم و به اندازه تمام متن‌هایی كه برای تئاتر نوشته بودم برای آن سریال پول گرفتم و آنجا بود كه یخ كردم! آنجا جایی بود كه می‌توانستم حتی مسیر زندگی‌ام را تغییر بدهم و بروم سمت پول درآوردن ولی من عاشق تئاتر بودم و نمی‌توانستم این كار را انجام بدهم.

اخبار,اخبارفرهنگی , بازیگران


بازنشستگی در خارج
در همه جای دنیا بازیگران و عوامل تئاتر آنقدر استقلال و جایگاه صحیح و تعریف‌شده‌ای دارند و آنقدر چرخه اقتصادی قدرتمندی برایشان وجود دارد كه اصلا نیازی ندارند كه به دنبال كارهای دیگری باشند تا امرارمعاش كنند. من شخصا اگر در هرجای دیگری این تعداد كار را كه در این سال‌ها ساخته‌ام، كار می‌كردم، الان بازنشسته شده بودم. آنها حرفه و تخصص خودشان را دنبال می‌كنند و لزومی ندارد كه به عرصه‌های دیگر سرك بكشند كه از نظر مالی خودشان را تامین كنند.

ارتباط اقتصاد و خلاقیت
اقتصاد با همه چیز ارتباط مستقیم دارد؛ حتی با خلاقیت! شما وقتی درگیر اجاره‌خانه و مسائل اقتصادی هستید، قطعا آن كارایی و خلاقیت را نخواهید داشت ولی این یك جنون است! من در این بین خیلی جنون تئاتری دارم و روزهای زیادی بوده است كه عاشقانه نمایشنامه نوشته‌ام و به اجراهایش فكر كرده‌ام. به راحتی می‌شود تئاتر را سازمان‌یافته كرد. دائم مدیران عوض می‌شوند ولی هیچكس از خودش برنامه خوبی به یادگار نمی‌گذارد. كلا وضعیت بچه‌های تئاتر برای چه كسی مهم است!؟ انگار خیلی‌ها در حوزه فرهنگ ‌و هنر و در بخش تئاتر چشمان‌شان را بسته‌اند و نمی‌خواهند ببینند كه مشكلات این عرصه چیست و چطور برطرف می‌شود.

هنوز پول نیامده است!
تئاتر از سینما پرفایده‌تر است چون تاثیر مستقیمی روی تماشاگر می‌گذارد. در سینما بعضا فیلم‌های سینمایی با سرمایه‌های میلیاردی یا با هزینه‌های دولتی ساخته می‌شوند كه شما وقتی نام كارگردان را می‌بینید، مطمئن می‌شوید كه آن شخص این كار را كارگردانی نكرده است! من این را نمی‌گویم كه باید این هزینه‌ها جابجا شود و مثلا از سینما به تئاتر بیاید بلكه باید مدیریت و برنامه‌ریزی صحیحی انجام شود.

من جوان دانشجویی را می‌شناسم كه ابتدای اردیبهشت ماه نمایشی را اجرا كرده است كه كمك هزینه آنها 5میلیون تومان بوده است و این جوان دانشجو از آن زمان تا به امروز به انجمن نمایش مراجعه می‌كند ولی دائم می‌گویند كه «هنوز پول نیامده است!» بعد شما بیلان‌های سالانه را كه می‌بینید، می‌گویند كه هزینه میلیاردی به بخش تئاتر تخصیص داده‌اند! این هزینه كجا رفته است!؟ دائما روند حركتی در این زمینه روبه‌عقب است. من فیلمنامه سینمایی نوشته‌ام و در حال حاضر هم مشغول نوشتن فیلمنامه سینمایی هستم و این دغدغه را دارم كه فیلم خودم را در سینما بسازم و فكر می‌كنم در سال 95 این اتفاق بیفتد. همچنین در حال حاضر مشغول نوشتن فیلمنامه انیمیشن سینمایی «شكرستان» هستم.

مكانی برای گفت وگو و معاشرت
به همراه پگاه آهنگرانی مجموعه‌ای را راه‌اندازی كرده‌ایم به نام «آپ‌آرت‌مان» كه موسسه فرهنگی هنری چندمنظوره است ولی خیلی كاری به این چندمنظوره بودن نداریم و بیشتر دوست داریم به‌دردبخور باشیم و برای این به‌دردبخور بودن باید سعی كنیم برای اولین گام شبیه موسسات مشابه نباشیم. ساز و كار جذابی را برای این موسسه تعریف كرده‌ایم كه خیلی هم ساده است. ما تم معاشرت و بین‌رشته‌ای را برای كارمان انتخاب كرده‌ایم؛ به این شكل كه كارگاه‌های مختلفی را برگزار می‌كنیم، بخش‌های مختلف فیلم داریم و به این شكل است كه مثلا شما تجربه‌های زیادی دارید و این تجربه‌ها به صورت تئوری قابل خوانش نیست و ما محیط كادرشده‌ای را برای آرتیست و مخاطب به وجود می‌آوریم كه البته اكثر این مخاطب‌ها هم خودشان حرفه‌ای هستند و در واقع در این كارگاه‌ها این تجربیات از طریق معاشرت،  انتقال پیدا می‌كند.

فقط به خاطر دل خودم
قدیم‌ها تعریف سود خیلی برایمان متفاوت بودولی الان وقتی راجع‌به سود صحبت می‌كنیم، تماما معطوف به نگاه اقتصادی است. من در این كار به فكر سود نیستم و اگر این كارها فقط بتواند هزینه‌های خودش را برآورده كند، قطعا برای من همین كافی است. من اگر همین مجموعه را به شكل اتاق‌اتاق به مشاغل دیگر اجاره بدهم، سود بسیار زیادی برایم دارد ولی دغدغه من این است كه كار فرهنگی انجام دهم تا نگاه آدم‌ها را تغییر دهم و یك بخش عمده‌ای از كارهایی كه انجام می‌دهم، به خاطر دل خودم است.

اخبار,اخبارفرهنگی , بازیگران


سلامت زندگی‌ من
سلامت زندگی‌ام اصلا خوب نیست و خیلی بد است. از وقتی تنها شده و از خانواده جدا شدم گاهی می‌بینم كه بعضی از رستوران‌ها می‌زنند«غذای خانگی» ولی این اسم، عطر و بوی غذای خانگی نیست كه آدم را قوی می‌كند، بلكه آن عشق مادرانه است كه این غذا را برای تو درست كرده و تو از خوردن آن لذت می‌بری. من به‌خاطر عدم تفاهم با خانواده در زمینه كاری كه انجام می‌دهم همچنین هزار و یك دلیل دیگر، مجبور شدم كه مهاجرت كنم. برایم فرقی نداشت كه از شیراز به تهران بیایم یا به كشور دیگری بروم چرا كه به همان اندازه برایم حس غربت و سختی داشت.

اقتصاد بحران‌زده تئاتر
اقتصاد تئاتر دچار یك بحران بسیار جدی است؛ به دلیل اینكه به اسم خصوصی شدن و تئاتر خصوصی، همان كمك هزینه‌هایی را هم كه قبلا می‌دادند، دیگر نمی‌دهند یا شاید هم اگر می‌دهند فقط به عده خاصی تعلق می‌گیرد! به كسانی بودجه می‌دهند كه كارهایشان خالی از محتوا و خلاقیت است و حتی تعداد بازیگران‌شان بیشتر از تعداد تماشاگران‌شان هستند!

ولی گروه‌های خلاق نبض‌شان با تئاتر می‌تپد و هیچ كمك‌هزینه‌ای دریافت نمی‌كنند. این موضوع حتی روی رفتارها هم تاثیر گذاشته است؛ مثلا در سال‌های قبل وقتی دونفر تئاتری همدیگر را می‌دیدند تا یك‌ساعت راجع‌به نمایش‌ها و بازی‌ها صحبت می‌كردند و دغدغه‌شان این بود ولی حالا اولین چیزی كه بعد از دیدن یكدیگر مطرح می‌شود این است كه «آیا سالن پُر بود!؟» همین موضوع می‌تواند روی كارگردان تاثیر منفی بگذارد كه از كسانی استفاده كند كه سالن پُر شود اما در نهایت اگر بخواهم به صورت كلی بگویم، یك نمایش كه حدود 4 ، 5 ماه تمریناتش طول می‌كشد و حدود یك‌ماه هم اجرا می‌شود، حتی اگر سالن‌هایش پُر از تماشاگر هم باشد، باز هم نمی‌تواند دستمزد خوبی برای این مدت به همه عوامل پرداخت كند!

شاید یك شوخی بزرگ
من پُرتماشاگرترین تئاتر 10سال اخیر سالن قشقایی تئاترشهر را اجرا كردم به اسم «تبارشناسی دروغ و تنهایی» كه در2 سانس اجرا می‌كردیم و در نهایت حدود 60 اجرا داشتیم و نه‌تنها دولت كمكی به ما نكرد، بلكه من با بلیت دولتی 8 هزار تومانی كار را اجرا می‌كردم! که20درصد آن را هم از ما گرفتند و شما حساب كنید تئاتری كه در مجموع حدود 50میلیون فروخته بود و 20درصد از آن هم كسر شده بود، به هر كدام از عوامل كه 39نفر بودند، چقدر باید دستمزد پرداخت می‌شد!؟ اصلا این شاید یك شوخی بزرگ بود.

 

 اخبار  فرهنگی  -  ایده آل,برترینها

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------