توبه محافظهکارانهِ محافظهکاران
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : شنبه, 18 خرداد 1392 09:38
توبه محافظهکارانهِ محافظهکاران
اما گناه محافظهکاران چیست که روزانه دست توبه بلند میکنند؟ چه چیزی محافظهکاران را به راه توبه کشانده است. کمبود روغن، ناز و ادای مرغ، کاهش ارزش پول ملی، اژدهای پنسیلین چینی، گوشت گوساله قیمتی یا پسته دهانبستهِ طلایی؟
هرچه هست محافظهکاران در راه توبه افتادهاند. بعضی توبه را «عیان» به زبان میآورند و بعضی در «نهان». اشک و گریه شاید نباشد، اما پشیمانی هست. محافظهکاران هم هستند. از جنس همان توبههایی که 10سال پیش کردند و نام «اصولگرا» برگزیدند تا شاید محافظهکاریهایشان برای تغییر وضعیتهای گوناگون فراموش شود.
اما توبه از چه یا که؟ چه چیزی برای توبه بهتر از عملکرد دولت و چه کسی بهتر از رییس دولت. محافظهکاران هرچه فریاد دارند سرِ دولت میزنند. دولتی «محافظهکار ساخته» و «محافظهکار خواسته».
توبه محافظهکاران اگر تا پیش از آغاز تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری محافظهکارانه بود، هرچه به روز انتخابات ریاستجمهوری نزدیکتر میشویم، رادیکال میشود. لابد نامزدهای اصولگرا لحظهشماری میکنند تریبونی بهدست بیاورند و صدای اعتراضی سر دهند که این چه وضع کشورداری است؟ این چه طرز تنظیم سیاست خارجی است؟ چرا دلار بالاست؟ چرا ریال بیارزش شده؟ چرا پراید امروز، هم قیمت پژو دیروز شده؟ چرا داروی چینی زیاد شده، چرا پاسپورت ایرانی کم ارزش شده؟
رمز این خودزنی، «جذب» است. خود محافظهکاران هم رمز جذب رای را فهمیدهاند؛ انتقاد به وضع موجود و اعتراض به ایجادکنندگان وضع موجود؛ اما این دوگانه فقط یک کاریکاتور از انتقاد و اعتراض بهنمایش درمیآورد. کاریکاتور بخشی از یک ماجرابودن و در جایگاه منتقد نتیجه آن ماجرا نشستن.
شش نامزد محافظهکار انتخابات ریاستجمهوری یازدهم چنان بر احمدینژاد میتازند که انگارنهانگار او عضوی از همین طایفه سیاسی است؛ انگارنهانگار همین محافظهکاران در هشتسال گذشته او را «ابرمرد»ی نشسته در جایگاه «معجزههزاره سوم» معرفی کردند.
اما این توبه تا کی ادامه دارد. لابد تا همین فردای انتخابات ریاستجمهوری. همین الان هم دولت محافظهکار محمود احمدینژاد یقهشان را گرفته که اگر اینگونه است، وزیران احمدینژاد از عملکردش دفاع میکنند و آماده مناظره هستند.
توبههای علنی و غیرعلنی درحالی ادامه دارد که شش نامزد محافظهکار، مدعی ادامه محافظهکاری هستند؛ لابد چون نمیشود دل از محافظهکاری و برکاتش کند. برای همین است که محمود احمدینژاد و عملکردش را از جریان محافظهکاری جدا که هیچ، بیرون میکنند. بیتوجه به اینکه افکارعمومی چقدر این جداسازی را میپذیرد آنهم درحالیکه «همعرض»ی نامزدهای محافظهکار و احمدینژاد بیش از آن است که بشود آن را پنهان کرد. حالا هی احمدینژاد را منحرف بخوانند؛ لابد مخاطبانشان میپرسند ربطش به دلار اوجگرفته و ریال بهخاکنشسته چیست.
همعرضی محافظهکاران با هم و با احمدینژاد اگر آزاردهنده است که لابد برای نامزدهای محافظهکار و طرفدارانش هست، این ناراحتی تاثیری بر واقعیت ندارد. نه اینکه نشود توبه محافظهکاران را پذیرفت، اما آنچه شاید پذیرفتنش سخت باشد اشک جاری شده توبه از چشم و دست خواهان رای برای ادامه تسلط محافظهکاران بر کشور است.
شاید بخشی از مردم توبه محافظهکاران را بپذیرند، اما اینکه آنان را همچنان در جایگاه قدرت تحمل کنند کمی دور از ذهن است. حافظههای تاریخی مردمان این دیار شاید قدری ضعیف باشد، اما نه تا این اندازه.توبه محافظهکاران محافظهکارانه است، هم اشکی به چشم دارند، هم ادعایی به زبان؛ این هرچه هست آیین «توبه صادق» نیست./روزنامه بهار