خانوارهایی که دخل و خرجشان با هم نمی خواند
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
«دخل خانوارهای ایرانی با خرجشان نمیخواند» این جملهای است که گزارش اخیر مرکز آمار آن را تایید میکند هر چند که مدت هاست این جمله را را در کوچه و بازار میتوان شنید.
از بازاریها گرفته تا کارمندان دولتی همه و همه از هماهنگ نبودن دخل و خرجشان گله دارند و نمیدانند با این هزینههایی که روز به روز سنگینتر میشود و درآمدهایی که تغییر نمیکند چه باید بکنند؟
حالا مرکز آمار هم صحت این زمزمههای بین مردم را تایید کرده است و در آخرین گزارش خود اعلام کرده: «هر خانوار شهری در سال گذشته به طور میانگین هر ماه ۸۸۴ هزار تومان درآمد داشته و ۹۴۷ هزار تومان نیز خرج کرده است.»
هر چند شاید اختلاف ۶۳ هزار تومانی رقم بالایی به نظر نرسد اما در عمل اگر ۵۰۰ تک تومانی هم نداشته باشی حتی قادر به تهیه یک نان برای سیر کردن شکم گرسنه نخواهی بود.
در هر حال بر اساس گزارش مرکز آمار، هر خانوار در سال ۸۹ ماهانه ۶۳ هزار تومان و در سال نیز بیش از ۷۵۰ هزار تومان کسری بودجه را تحمل کرده است.
البته بسیاری از کارشناسان اقتصادی به ارقامی فراتر از اطلاعات مرکز آمار ایران اعتقاد دارند. و میگویند خط فقر در ایران ۱ میلیون تومان است و حتی بیش از آن است.
اما نکته مهم آن است که فارغ از اختلاف بین آماررسمی و غیررسمی، مرکز آمار به عنوان یکی از نهادهای دولتی سرانجام تا به اینجای کار برای سال ۸۹ پذیرفت که هر خانوار ایرانی به طور متوسط سالانه بیش از ۷۵۰ هزار تومان کسری بودجه دارد و همین برای شروع کار نقطه امیدواری است چرا که تا کنون همواره هر گونه کمبود درآمد و کسری بودجهای از سوی دولتیها تکذیب شده است.
پیش از این اما آقامحمدی معاون اقتصادی معاون اول رییسجمهوری اعلام کرده بود: «بر اساس برآوردها، متوسط درآمد سال ۸۹ بالای یکمیلیون و صدهزار تومان تعیین شده است» که نتایج آمارگیری مرکز آمار رقمی بسیار پایینتر از این ارقام را با شکاف هزینه و درآمد ۷۵۲هزار تومانی در یک سال را نشان میدهد و احتمالا این گزارش نیز مانند آمار بیکاری زمینههای تنش وزاری دولت دهم را با مرکز آمار فراهم خواهد کرد.
درهر حال نتیجه گزارش مرکز آمار این است که متوسط هزینه هر خانوار ایرانی در سال گذشته ۱۵درصد رشد کرد تا شکاف درآمد و هزینه خانوار بیش از پیش شود.
براساس نتایج طرح آماری هزینه و درآمد خانوار که مرکز آمار انجام داده است، در سال ۸۹ هر خانوار شهری ایرانی در مقابل ۱۰میلیون و ۶۱۵هزار و ۶۰۰ تومان درآمد، ۱۱میلیون و ۳۶۷هزار و ۸۰۰ تومان هزینه کرده است.
نسبت هزینه و درآمدی که مرکز آمار از آن حکایت میکند، شکاف ۷۵۲هزار و ۲۰۰ تومانی را در طول یک سال به نمایش میگذارد و نشان میدهد هر خانوار شهری ایرانی در سال گذشته به طور متوسط یک ماه درآمد خود را به خاطر هزینههایش پیشاپیش خرج کرده است، چراکه اگر درآمد سال گذشته هر خانوار ایرانی را تقسیم بر ۱۲ کنیم، درآمد ماهانهای معادل ۸۸۴هزار و ۶۳۳ تومان را نشان میدهد.
این در شرایطی است که در ماههای سال ۸۹ هر خانوار شهری ۹۴۷هزار و ۳۱۶ تومان هزینه پرداخت کرده است. این شکاف درآمد و هزینه، تنها خانوارهای شهری ایرانی را در سال گذشته همراهی نکرد، در این سال که خانوارهای شهری با افزایش ۶/۱۴درصدی هزینههایشان نسبت به سال ۸۸ روبهرو بودند، خانوارهای روستایی افزایش هزینههای بیشتری را روی دوش خود تحمل کردهاند.
از سوی دیگر در سال ۸۹، هر خانوار روستایی ششمیلیون و ۸۴۷هزار تومان، هزینه کرده که رشد ۵۵/۱۵درصدی را نسبت به سال ۸۸ نشان میدهد. شکاف درآمد و هزینه خانوارهای ایرانی در حالی روند رو به رشد را تجربه میکند و معیشت را برای خانوارهای شهری و روستایی ایرانی سختتر کرده است که در سالهای اخیر میزان افزایش حداقل دستمزد کارگران که سهم بزرگی از خانوارهای ایرانی را به خود اختصاص میدهند، روندی نزولی را طی میکند.
حداقل دستمزد کارگری در سال ۹۰ تنها ۹درصد رشد کرد و در سال ۸۹ این حداقل حقوق، رشدی ۱۳درصدی یافت و در سال ۸۸ رشد ۱۷درصدی به خود دید؛ روندی نزولی در تعیین حداقل دستمزد که به نظر میرسد به عمیقتر شدن این شکاف بیش از پیش کمک کرده است.
بیتردید، آنچه در گزارش اخیر مرکز آمار آماده است، تاییدی است بر مشکلات عامه مردم. مشکلاتی که اگر در کوچه پس کوچههای کلان شهرهای کشور قدم بزنی آن را در دستهای پینه بسته کارگران و پشتهای خمیده پدرانی که شرمنده از روی همسر و فرزند به خانه برمی گردند، به راحتی میتوان دید. با این آمار میتوان فهمید، افرادی در کشور هستند که گرسنه میخوابند تا فرزندشان لقمه نانی برای خوردن داشته باشد و مسلما تکذیب این آمارو دادن آمارهای رویایی چاره کار نیست. باید فکری کرد و چارهای اساسی اندیشید.../شفاف