درنگی بر پخش شعار "مرگ بر...." علیه آیت الله هاشمی در سیمای ملی؛ این آسیابِ نوبتی را پایانی نیست ؟!
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : شنبه, 13 اسفند 1390 11:26
انسان گاه سخنی بر زبان می راند که تبعات و آثارش نشانه های بسیاری دارد. یکی از مهمترین آنها سایه سنگین مصاحبت نا جنس و شنیدن سخنان ما لا یعنی در جامعه است . هر محنتی که به روح آدمی می رسد به واسطه اثرات صفت نفس است و همین دنیا طلبی و نفس پرستی ها آدمی را از اعلا علیین قربت به اسفل السافلین می اندازد و او را به ما سوی الله مشغول می سازد.
در این هنگام باید طلب کم گویی کند و خاموشی ورزیدن ، چرا که زبان پرده ی جان است و هر زمان که زیانی بر انسان می رسد از عمل زبان است و کسی که زبانش در ضبط او نیست خاموشی او را واجب تر از حیات است.
شنیدن اینکه در سیمای جمهوری اسلامی شخصی به آیت الله هاشمی توهین کرده و صدا و سیما بدون آنکه بی درنگ توهین به این استوانه انقلاب را تقبیح نماید به توجیه می پردازد ، جای تامل بسیار دارد. هاشمی ای که روزگاری عالیجنابانِ مستِ قدرت ، او را آماج تهمت قرار دادند و در روزگاری چنین ، تازه رسیده های به دریای سیاست ، هر آنچه در چتنه داشتند نثار این نشان اعتدال و انصاف کردند .
در چند سال اخیر مجموعه بزرگی از انتقادات غیر منصفانه به سوی آیت الله هاشمی گسیل گشت ، اما این یار امام(ره) و انقلاب و رهبری که آبرو و عزت خود را در قبال رضایت الهی و پیشبرد اهداف انقلاب می دید ، دم نزد و همین شد که برخی چنان بر نقد غیر منصافانه او اصرار داشتند که آنرا به دشمنی و تنفر بدل کردند .
سوال اینجاست که این رفتار مناسبتی صدا و سیما به چه علت است ؟ مگر رهبری معظم بحث دفع حداقلی را مطرح نفرموده اند ؟ چرا بیداری مورد نظر ایشان را به چشم بیدار تعبیر می کنیم ، حال که باید دل بیدار باشد؟
صداقت فرقان حق و باطل است ، بدین طریق کمال و نقصان شناخته می شود و در مقابل کذب همان هوای نفس است و غرض و گاه طمع که موجبات کژی است و بی وفایی.
این شیوه رفتار امروز چشم انداز نامطلوبی را پیش روی خود دارد ، که مهمترین آن موج سواری عده ای است بر دریای پرتلاطم سیاست ، تا نگذارند وحدت کلمه در جامعه ایجاد شود . باید مراقب بود و عاملان و ساکتان و بی تفاوت ها به اتفاق امروز را آگاه کرد و به آنها فهماند خوان الطاف حق برای همه گسترده است و این بی انصافی ها و گاه نابخردی ها بجای آنکه آنها را به بهشت رهنمون کند ، صفتی جز بخل نصیبشان نخواهد کرد و ممسک جاهل ، غافل می ماند و البخیل لا یدخل الجنه ...
پس سر خدمت بر آستان منعم می ساییم و از آن یکتای بی همتا می خواهیم کفران نعمت را که صفت مذموم است از ما دور سازد و ما را آشنا سازد به اینکه : من لم یشکر الناس لم یشکر الله .
ما را از کوته نظری دور بدارد که ظاهر بی باطن باطل است و صورت بی معنی عاطل ، و یاریمان کند به شناخت راه و دوری از حب و بغض های نفس که اسیرمان می کند در مکر شیطان و از خود بی خبر می شویم به واسطه ی غفلت.
چه نیک گفت هاشمی در فیلم انتخاباتیش از قول آیت الله شهید بهشتی که : آسیاب به نوبت ... اما گویی این "نوبت" را پایانی نیست!
و آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين.../انتخاب