چنگودندان نشان دادن به روحانی
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
اخبار سیاسی - چنگودندان نشان دادن به روحانی
قرار بود این فرمول، دیگر کار نکند ولی اتفاقاتی که در شهرضا افتاد ، نشان داد که گروه فشار - که به اشتباه به "خودسر" معروف شدهاند ، همچنان ظفرمندانه کار میکند و حتی نیروی انتظامی و وزارت کشور نیز در برابرشان، کاملاً منفعل است.
قضیه از این قرار است که یک استاد دانشگاه - دکتر صادق زیبا کلام - به دعوت شورای هماهنگی اصلاحطلبان، به شهرضا در استان اصفهان میرود تا در آنجا سخنرانی کند و فرمانداری نیز مجوز قانونی این سخنرانی را صادر میکند.
اما از دو شب پیش از مراسم، اعضای قانون شکن گروه فشار شهرضا ، پلاکاردها را آتش میزنند و با ارسال پیامکهایی اعلام میکنند که اجازه سخنرانی زیباکلام را نخواهند داد و سپس مقابل فرمانداری تجمع میکنند و شعار میدهند.
در پی این وقایع، فرمانداری و نیروی انتظامی به جای آن که به وظیفه قانونی خود در برخورد با قانون شکنانی که شبانه در خیابانها راه میافتند و پلاکاردها را آتش میزنند و مانع یک مراسم کاملاً قانونی شوند ، جلسه میگذارند که مراسم سخنرانی را تعطیل کنند!
سوال اینجاست که اگر فرمانداری و نیروی انتظامی این شهر ، توانایی ایجاد نظم و امنیت در شهر را ندارند و نمیتوانند با چند قانونشکن معدود برخورد و امنیت یک مراسم ساده سخنرانی را تأمین کنند ، چرا مجوز میدهند و اساساً "چرا هستند" و چرا جای خود را به مسوولانی که کارشان را بلد هستند نمیدهند؟
اگر قرار باشد که نهادهای قانونی یک کشور ، طبق قانون کاری کنند و یک عده آتش بزنند و هوار بکشند و بعد نهادهای قانونی کوتاه بیایند که سنگ روی سنگ بند نمیشود!
مگر برخورد با حوادث بعد از انتخابات 88 با همین منطق صورت نگرفت؟ پس چطور میشود که اعتراض خیابانی یک گروه، با شدیدترین برخوردها مواجه میشود و اعتراض یک گروه دیگر، با تمکین و عقبنشینی نهادهای قانونی؟
اگر چند بار با گروههای فشار برخورد قانونی شود و به صرف این که اینان ظاهری چنان دارند و پشتشان به فلان گرم است، امان نیابند، میفهمند که مملکت قانون دارد و آتش زدن شبانه پلاکاردهای سخنرانی یک استاد دانشگاه، فتح الفتوحی نیست که بتوانند بدان افتخار کنند و در خلوت خود بگویند: دیدید که چگونه فرمانداری و نیروی انتظامی و مردمی که قرار بود در این سخنرانی شرکت کنند را زیر پا گذاشتیم و کسی هم نتوانست بگوید بالای چشمتان ابروست؟!
گروه فشار نیز ، البته مانند بقیه مردم ایران ، حق اظهار نظر دارد و می تواند تجمع برگزار کند و یا بعد از سخنرانی ، در مراسم دیگری ، نقد آن را برگزار کند ولی حق ندارد آتش بزند و عربده بکشد و جلوی اظهار نظر دیگران را بگیرد.
در اینجا بد نیست یک سوال هم از نیروی انتظامی پرسیده شود: اگر یکی از مسوولان خودتان بخواهد جایی سخنرانی کند و یک عده از مخالفانتان ، پلاکاردهای او را آتش بزنند و بلبشو راه بیندازند و تجمع کنند، آیا با آنان برخورد میکنید یا کوتاه میآیید و چشمتان را بر آن قانون شکنی میبندید؟
از دولت نیز انتظار میرود به گروه فشار "عملاً " بیاموزد که هر کس قلدری کند و رگ گردن متورم نماید و هوار بکشد ، الزاماً حق با او نیست و قرار نیست دولت قانونی جمهوری اسلامی ایران و نهادهایش از ریاست جمهوری گرفته تا فرمانداریها و بخشداریها ، در برابر قلچماقهای ظاهرالصلاح، کرنش کند، بلکه دوران قانونمداری فرا رسیده است و هر که بخواهد راه شعبان بیمخها را ادامه دهد، باید تاوان قانونی اش را را هم بدهد.
واقعاً مردم باید تا کی باید تاوان کارهای نابخردانه یک اقلیت خود بزرگبین را بدهند و هزینههای اینان را بر دوش کشند؟ البته قرار نیست خود مردم از در تقابل با اینان در آیند و کارهای غیرقانونی اینان را با غیرقانونی پاسخ دهند ، بلکه قرار است دولتی که به نمایندگی از مردم بر سر کار است، قانون شکنان را بر سر جایشان بنشاند.
دولت یادش باشد که مردم به هزار امید به روحانی رأی دادهاند.
اخبار سیاسی - عصر ایران