آخرین اخبار سیاسی

سفر پزشکیان،اخبار سیاسی،خبرهای سیاسی

روزنامه فرهیختگان: حتی مردم عادی هم قبل از سفر بنزین می‌زنند؛ چطور خودروهای اسکورت رئیس جمهور بنزین نداشتند!

سفر رئیس‌جمهور باید از نظر فنی و لجستیکی کاملاً آماده و پیش‌بینی‌شده باشد. اینکه سه خودروی اسکورت هم‌زمان مجبور به سوخت‌گیری در مسیر…

محمدرضا تاجيک: در دولت روحاني ، احزاب تعطيل شده اجازه فعاليت مجدد نخواهند يافت



احزاب تعطيل شده,محمدرضا تاجيک

محمدرضا تاجيک: در دولت روحاني ، احزاب تعطيل شده اجازه فعاليت مجدد نخواهند يافت

محمدرضا تاجيک رييس «مرکز بررسي‌هاي استراتژيک رياست‌جمهوري» در دوران اصلاحات مي گويد : «فضاي سياسي چنان و چندان گشوده نخواهد شد که مجالي براي حرکات ناموزون سياسي فراهم‌ آيد. ». آريا متن کامل گفتگوي تاجيک با روزنامه بهار را بازنشر مي کند.

آيا مي‌توان به وعده‌هاي رييس‌جمهوري، درباره تحقق فصل سوم قانون اساسي مبني بر تامين آزادي‌هاي سياسي و اجتماعي اميدوار بود؟
سياست در ايران صرفا عرصه بازيگري دولت نيست و تقرير و تغيير قواعد حاکم بر بازي سياسي نيز، صرفا در اقتدار دولت نيست. دولت تنها يک بازيگر در ميان بازيگران متعدد و متنوع اين عرصه است که چندصباحي نقشي ايفا مي‌کند و مي‌رود.

 

البته دولت بازيگر موثري است و گاه مي‌تواند در هيبت يک قهرمان ظاهر شود و تغييري ژرف در شيوه و قواعد بازي سياسي ايجاد کند. من دولت کنوني را يک قهرمان نمي‌بينم، بنابراين مطالبات سياسي خود را در جعبه‌اي کوچک گذاشته و تقديم مي‌کنم. من بسياري از پرهاي پرواز اميدم را کنده‌ام، مبادا زيادي اوج بگيرد و نااميدم کند. دوست ندارم اميد به اين زودي‌ها ترکم کند، بنابراين مطالباتم را حداقلي کرده‌ام و شکرانه نعمت روزنه‌اي گشوده و وزش نسيمي را هر روز به‌جاي مي‌آورم.

اما به هرحال وعده‌هاي داده شده بايد تحقق پيدا کند. راه تحقق اين وعده‌ها چيست؟
نخست، باور، دوم، اراده و سوم، تمهيد و تدبير شايسته و بايسته. در عرصه سياست، گاه «وعده‌ها» و «شعارها» صرفا کاربردي ابزاري دارند و به مثابه نوعي تکنولوژي قدرت براي تسخير اذهان به‌کار مي‌روند. در اين حالت، عمر وعده‌ها و شعارها به کوتاهي ايام تسابق قدرت است و روز بعد از پيروزي و کسب قدرت، روز مرگ اين وعده‌ها و شعارها نيز هست.

 

وعده‌ها و شعارها تنها در صورتي که از جنس باور باشند به اراده آراسته مي‌شوند و تمهيد و تدبيري براي تحقق آنان به‌عمل مي‌آيد. اميدوارم وعده‌ها و شعارهاي دولت تدبير و اميد از جنس باور باشد. البته، اين تنها يک روي سکه است، روي ديگر آن در باور، اراده و تمهيد و تدبير مردم نهفته است. باور و اراده مردم هر چيز منجمد را ذوب و هر ناممکن را ممکن مي‌کند.

اگر بخواهيم در اين‌باره دولت را در نظر بگيريم، چنين وعده‌هايي در دولت اصلاحات هم داده شد اما بعضا به نتيجه نرسيد. چه اشتباهاتي در دولت اصلاحات در اين‌باره صورت گرفت؟
دولت اصلاحات دولتِ توسعه سياسي و آزادي‌هاي مدني بود، بنابراين از آن انتظار مي‌رفت که با فراهم آوردن بسترهاي حقوقي، سياسي و ساختاري شرايط را تامين و تضمين آزادي‌هاي سياسي را به‌گونه‌اي فراهم آورد که اولا، دولت بعدي به سهولت نتواند بساط آن را برچيند، ثانيا، بعضي به نام آزادي سياسي بساط خود را فراسوي قانون پهن نکنند، ثالثا، با تدوين و تصويب قوانيني مترتب بر جرم سياسي، فضاي سياسي را از گزند تحريف‌ها و تفسيرهاي جناحي و شخصي مصون نگه دارند و رابعا، با ترويج فرهنگ سياسي و عقلانيت سياسي به بلوغ بازيگران جمعي جامعه ياري رسانند. البته، در تمامي اين زمينه‌ها اقداماتي به عمل آمد، اما کافي و وافي نبود.

اشتباهات صورت گرفته و کاستي‌هاي آن زمان بيشتر از سوي دولت بود يا از سوي جامعه مدني؟
هر نوع قضاوتي در اين زمينه نيازمند ارائه تصويري واقعي از مقتضيات و استلزامات آن دوران، از يک‌سو و مقدورات و محدوديت‌هاي بازيگران در آن شرايط، از سوي ديگر، است. بي‌ترديد، انتقاداتي بر هر دو وارد است، اما زماني اين انتقادات مي‌توانند منصفانه باشند که نخست تصويري واقعي و عيني از شرايط حاکم بر آن دوران ارائه کرده  سپس تلاش کنيم در پرتو محدوديت‌ها و مقدوراتي که قلمرو و قواعد هر نوع بازي سياسي را مشخص مي‌کردند، به نقد اين بازيگران بپردازيم.

به نظر مي‌رسد براي اين‌که نواقص را بتوانيم در يابيم بايد اول تعريفي از جامعه مدني داشته باشيم. به‌طور مثال هر‌بار گفته مي‌شود جامعه‌النبي و بار ديگر يک تعريف متفاوت ارائه مي‌شود. به‌نظر مي‌رسد در اين‌باره سردرگمي وجود دارد. تعريف شما از جامعه مدني چيست؟
هر تعريفي، تعريفي است ميان تعريف‌ها و هر تعريف امري اعتباري و قراردادي است، بنابراين شايد بايد از تعريف درگذريم و به برجسته کردن خوشه توصيفاتي بپردازيم که جامعه مدني مورد نظر ما در پرتو آنان معنا مي‌يابد.

 

از يک منظر کلي، جامعه مدني جامعه مردمان معقول، مستقل، متعهد و بسامان است، که اعضاي آن از قانون و قدرت در مناسبات متقابلشان با دولت بهره مي‌برند تا از فاصله ميان مردم و دولت فاصله‌زدايي کنند، تا صداي مردم باشند و از تمرکزگرايي و اقتدارگرايي دولت ممانعت به عمل آورند. جامعه مدني به معناي
به رسميت شناختن پلوراليسم سياسي معقول و توزيع و تکثير قدرت در جامعه است و لزوما و ضرورتا صورت و سيرتي سکولار ندارد.

پس با اين تعريف بايد به سمت ارکان جامعه مدني برويم. در حال حاضر براي تقويت جامعه مدني بايد احزاب و تشکل‌هاي مردم نهاد را تقويت کرد. پس از هشت سال رکود و نبود تشکل‌هاي مدني حالا چطور مي‌توان مجددا تشکل‌هاي مردمي و احزاب را فعال کرد؟
متاسفانه در ايران، دولت‌هاي حداکثري همواره تمامي گستره جامعه را سراي خود کرده‌اند و فضايي بيرون از دامان فراخ خود باقي نگذاشته‌اند که در آن ساحتي به‌نام عرصه و حوزه عمومي و خصوصي شکل بگيرد.

 

بديهي است در نخستين گام، دولت بايد کمي تا اندکي دامان خود را جمع کند تا منطقه‌الفراقي براي بازيگري ساير بازيگران فراهم آيد.

 

در دومين گام، بايد از گذشته درس آموخت و در تمهيد و تدبير بسترهاي حقوقي و قانوني رشد و بالندگي سازمان‌ها و نهادهاي غيردولتي تلاش کرد، در سومين گام، بايد شرايط روحي و رواني و فرهنگي شايسته و بايسته‌اي براي ايجاد انگيزه لازم براي نهادسازي (غيردولتي) و تشکل‌هاي حزبي در جامعه فراهم کرد و در چهارمين گام، بايد دگربودگي و دگرانديشي در چارچوب قانون را به رسميت شناخت، هزينه دگربودگي را تقليل داد و بستري مهيا براي تولد تشکل‌ها و احزاب غيردولتي فراهم آورد.

اکنون با توجه به هشت سال گذشته، آيا باز شدن فضا منجر به بعضي از رفتارهاي تند از اين سو نمي‌شود؟
نگران رفتارهاي تند نباشيد. مطمئن باشيد فضاي سياسي چنان و چندان گشوده نخواهد شد که مجالي براي حرکات ناموزون سياسي فراهم‌ آيد. در ضمن جامعه سياسي امروز ما به رشادت و بلوغي رسيده که در هر شرايطي رهرو راه اعتدال باشد.

آقاي روحاني در آخرين صحبت‌هايشان گفتند که حزب در ايران نداشتيم و فقط جمهوري‌اسلامي بود. چرا يک چنين تعريفي از حزب ارائه شد؟
من چنين رويکردي را از جانب يک رييس‌جمهوري اعتدالگرا نمي‌پسندم. اين رويکرد را نه تنها علمي و عميق نمي‌دانم، بلکه متناسب با نيازها و مطالبات جامعه سياسي امروز ايران نيز نمي‌دانم.

 

بايد توجه داشته باشيم که در ايران معاصر اين همواره حکومت‌ها بوده‌اند که مانع شکل‌گيري و شکوفايي احزاب و نهادينه شدن بازي و رقابت حزبي در جامعه شده‌اند، بنابراين تصغير و تحقير احزاب آن‌هم توسط يک دولتمرد پذيرفته‌ نيست.

 

حزب همچون هر مفهوم ديگري داراي مدلول‌هاي متکثر و متفاوت است، بنابراين دليلي وجود ندارد گروهي که بر خود حزب نام نهاده را حزب ندانيم و نناميم، مگر در پس و پشتِ نگاه ما تصوير و تصوري مشخص و يگانه از حزب شکل گرفته باشد (مثلا حزب در معناي غربي آن) و ما بخواهيم از وراي اين شيشه کبودي که بر چشم نهاده‌ايم به تحليل بازي حزبي در جامعه خود بپردازيم.

چقدر مي‌توان اميدوار بود که فضاي چهارسال گذشته جاي خود را به فضاي سياسي و سياست‌ورزي بدهد؟
بي‌ترديد، فضاي امنيتي گذشته قابل امتداد و استمرار نبوده و نيست. به بيان ديگر، امتداد فضاي امنيتي گذشته جز ناامني نخواهد افزود. اما اين به معناي گشودگي درها و دروازه‌هاي فضاي سياسي و انفعال و حاشيه‌نشيني کامل «امنيتي‌سازان» جامعه نيست.


مي‌دانيم تاريخ جامعه ما خطي و تکاملي عمل نمي‌کند، بنابراين، همواره بايد در فرداي هر «گشتي»، «بازگشتي» را انتظار داشته باشيم. اميدواريم با تدبير دولت تدبير اين «بازگشت» حداقل با تاخير تاريخي مواجه شود.

آيا احزاب تعطيل‌شده مي‌توانند مجددا فعاليت‌هاي خود را از سر گيرند؟
بستگي به اراده دولت دارد، اما من بعيد مي‌دانم که در دوران دولت اعتدال تمامي احزاب تعطيل‌شده از امکان قانوني فعاليت برخوردار شوند.

چقدر اميدواريد که شعارهاي سياسي وعده داده شده خصوصا در ارتباط با احزاب و محيط دانشگاه‌ها محقق شود؟
اگرچه همچون بسياري از مردم از جريان پيروز انتظار محقق کردن شعارهاي انتخاباتي خود را دارم، اما اين مقدار واقع‌بين هستم که واقعيتِ قدرت و سياست در جامعه خود را درک کنم و اين مقدار واقع‌بين هستم که واقعيتِ استعدادها و امکان‌هاي دولت جديد را فهم کنم.

به‌نظر شما وضعيت تشکل‌هاي سياسي و انجمن‌هاي صنفي در دولت آينده به چه شکل درخواهد آمد؟
تفاوت ژرف و گسترده‌اي نخواهد کرد. نبايد منتظر غيرمنتظره‌ها باشيم، اما بايد منتظر يک گام فاصله گرفتن از وضعيت گذشته و تلطيف شرايط تشکل‌هاي سياسي و انجمن‌هاي صنفي باشيم. اين کفِ انتظارات است.


فکر مي‌کنيد جامعه مدني نوپاي ايران بتواند در دولت آينده مجددا شکل بگيرد؟
من اين دولت را دولت گشودگي‌ها و گشايش‌هاي محدود و تعريف‌شده مي‌دانم. در اين دولت، نسبت به دولت گذشته، روزنه و دريچه‌اي و نه دري و دروازه‌اي روي جامعه مدني گشوده خواهد شد. اميدوارم بازيگران جمعي غيردولتي ما بتوانند از اين روزنه عبور کنند و در پسِ اين روزنه عمارتي نو و مستحکم بنا نهند.

آينده جريان اصلاح‌طلبي را در دولت تدبير و اميد چطور مي‌بينيد؟
نمي‌توانم آينده‌اي واحد و مشترک براي جريان‌هاي مختلف و گونه‌گون طيف گسترده اصلاح‌طلبي تصوير و ترسيم کنم.

 

آنچه مي‌توانم پيش‌بيني کنم اين است که فاصله بعضي جريان‌هاي اصلاح‌طلبي (همان جريان‌هايي که قدرت حاکم کنوني از فرداي پيروزي با آنان فاصله داشت) گسترده‌تر و عميق‌تر خواهد شد و بعضي جريان‌هاي اصلاح‌طلبي ديگر نيز که اکنون داراي چسبندگي بيشتري با جريان در قدرت هستند، به مرور زاويه پيدا خواهند کرد، طيفي از اصلاح‌طلبان اين گشودگي محدود را پاس خواهند داشت و تا زماني که دولت تدبير و اميد، با تدبير خود اميدها را زنده نگه مي‌دارد از آن حمايت مي‌کنند و بدان ياري مي‌رسانند.

 

البته در اين ميان عده‌اي از اصلاح‌طلبان هم جذب قدرت شده و مي‌شوند و ترجيح مي‌دهند با زبان و بياني اعتدالي درباره اصلاحات سخن بگويند. اما ترديدي ندارم که جريان اصلي اصلاحات تلاش مي‌کند در پرتو نگاهي نقادانه به گذشته خود و تمهيد و تدبير هوشيارانه و آگاهانه براي شرايط حال و آينده خود، راه را براي شکوفايي و بالندگي نظري و عملي خود در دوران جديد هموار کند.

براي عدم تکرار اشتباهات گذشته چه بايد کرد؟
بايد گذشته را چراغ راه آينده قرار داد و توامان به فرهنگ‌سازي و نهادسازي پرداخت تا فرهنگ مدني در اين جامعه نشت و رسوب نکند، نمي‌توان انتظار شکل‌گيري رفتار فردي و جمعي مدني و به تبع، آن شکوفايي جامعه مدني را داشت./آريا

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------