نگران چه هستند؟
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
نگران چه هستند؟
کمالالدین حقبین دانشیار پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک در روزنامه شرق نوشت:
این روزها اخباری از مجلس بیرون میآید که بعضا برای آدمهایی مثل من دردناک و تاسفبار است. آدمهایی مثل من، بسیجیهایی هستند که تمام عمر خود را در تحصیل و تدریس و تحقیق به نیت سربلندی ایران اسلامی گذراندهاند بدون آنکه عضو حزبی باشیم یا در جناحبندیهای سیاسی رنگی به خود گرفته باشیم.
این را در همین ابتدای کلام گفتم تا نمایندگان محترم مجلس بهویژه جناب آقای دکتر زاهدی که مخاطب اصلی این نوشتار هستند عنایت داشته و این چند خط را فارغ از سیاستزدگی مطالعه کنند. زمانی که نامبرده، وزیر علوم دولت نهم بود و آنچه را که برای اعتلای علم و فناوری کشور از دستشان برمیآمد انشاءالله خالصانه انجام داد، کسی نپرسید که چرا فلانی را آوردید و چرا بهمانی را بردید؟
حال دولتی دیگر یا به فرمایش عادلانهتر مقاممعظمرهبری، گروه دیگری از فرزندان این کشور سکان این دولت و از جمله وزارت علوم را به دست گرفتهاند.
امثال من متحیر ماندهاند که این تقلای برخی نمایندگان محترم مجلس از جمله شما برای کنکاش در موضعگیری یکی از خادمان این کشور در مسایل سیاسی 88 برای چیست؟ آیا یکی از وظایف اصلی نمایندگان محترم حمایت از دولت برگزیده مردم نیست؟ آیا بهتر نیست قدری با تامل و تعمق به عملکرد جناب آقای دکتر روحانی و وزیر محترم علوم بنگریم؟
شاید این عزیزان پیام مهمی را به نمایندگان محترم گوشزد میکنند که باید آن را ورای جوزدگی سیاسی و از سر اخلاص به تعبیر و تفسیر گرفت. شاید برای دولت امید و اعتدال دیگر مباحث شوم سال 88 مساله روز نیست...
چقدر باید غافل بود تا در این شرایط حساس، به جای توجه به ضرورتهای اجتنابناپذیر امروز کشور، هنوز برخی رو به گذشته، در آرشیو ذهنها و قلوب دورافتاده از بخشش بهدنبال اثری باشند تا با بزرگنمایی آن، لغزش همراهی از همراهان را آن هم به نیت حذف در اذهان زنده کنند.
اگر نمایندگان محترم مجلس تا این حد رنگوبوی سیاسی به گفتارشان نمیدادند، شاید میتوان برداشت کرد که با توجه به تغییرات وسیعی که در سطح مدیران دانشگاهها و پژوهشگاهها در دولت نهم و دهم رخ داد که برخی از آنها کارشناسینشده نیز بودند، این دغدغه برای نمایندگان محترم وجود دارد که مجددا موجی از تغییرات کارشناسینشده در سطح مدیریت دانشگاهها، پژوهشگاهها و مراکز تحقیقاتی رخ دهد که ثبات و روند توسعه و رشد این مجامع را به خطر اندازد. بدون شک این دغدغه، مهم و قابل فهم است اما بنیان شده بر اساس یک پیشقضاوت.
حال سوال این است که چگونه میتوان بر اساس یک پیشقضاوت، در کار قوهمجریه دخالت کرد، ، آن هم در همان ابتدای کار؟ من شنیدم که جناب آقای دکتر زاهدی از برکناری برخی مدیران «ولایتمدار» موسسات آموزشعالی اظهار نگرانی کرده بودند.
سوال من این است که اگر من متخصص بسیجی که به ولایت اخلاص و اعتقاد کامل هم دارم اما مدیر توانایی نیستم، باید در کرسی ریاست بمانم؟ قطعا نمایندگان محترم مجلس باخبرند که انتصاب برخی از روسای دانشگاهها و پژوهشگاهها در دولتهای نهم و دهم واقعا کارشناسی نشده بود و برای سرعتبخشیدن به رشد علمی و تعالی فناوری، راهی جز برکناری روسای ناکارآمد وجود ندارد.
برای آنکه حافظه شما را بهطور مستند تازه کرده باشم، یادآوری میکنم که وزیر محترم علوم دولت نهم بدون کوچکترین رایزنی با اعضای هیات علمی پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیستفناوری فردی را از بیرون از پژوهشگاه صرفا بر اساس شناخت فردی خود و اینکه از همشهریان محترم و قدیمی خودشان بودند، به ریاست آن پژوهشگاه برگزیدند؟
بدتر آنکه بعد از چند ماه، سکان معاونت آموزشی کل وزارت علوم نیز همزمان به دست این یار نایاب سپرده شد و صدای هیچکس از این قانونشکنی واضح درنیامد الا اعضای محترم هیات علمی آن پژوهشگاه که کارهایشان هفتهها روی میز جناب آقای رییس خاک میخورد.
کسی که در پرونده خود، سابقه مدیریت پژوهشگاهی نداشت، با فرآیندهای بالادستی و پاییندستی آشنا نبود و از نوشتن یک پاراگراف کوچک به زبان بیگانه عاجز بود، سردبیری مجله انگلیسی زیستفناوری کشور را نیز به نام خود زد. اینها کم بود، سرنوشت ستاد زیستفناوری کشور را نیز به ایشان سپردند، گویا در کشور قحطالرجال آمده بود. آیا نمایندگان دلسوز کشور از این نوع رییسها حمایت میکنند؟
اگر بدانند که این فرد تیم تولید پروتئینهای نوترکیب را که در یک قدمی موفقیت بود کلا از هم پاشید و پایلوتی را که خرج میلیاردی روی دست بیتالمال گذاشته بود از ندانمکاری به اجاره سپرد و کلینیک تحقیقاتی بیماریهای ژنتیکی را که برای اولینبار در ایران به آن سبک کار میکرد بیش از هفتسال تعطیل کرد، چه خواهند گفت؟
اگر بدانند ایشان بیش از یکونیمسال اصلا ارکان گروهی و بخشی پژوهشگاه را تعطیل کرد و به اصول طرح جامع مصوب پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری کوچکترین وقعی نگذاشت، آنگاه چه خواهند گفت؟
آیا بهتر نیست در زمانی که افزایش قدرت علمی و فناوری معادل با افزایش قدرت چانهزنی دیپلماتیک در صحنه بینالمللی است، بهجای سوءظن به وزیر محترم علوم سراغ روسایی را بگیریم که از اعتماد وزارت علوم و مسوولان محترم سوءاستفاده کرده و رفتارهای فراقانونی پیشه کردند؟
من فرصت را مغتنم میشمارم و جناب آقای دکتر زاهدی را به مناظره دعوت میکنم تا عملکرد همین دوست نزدیکشان را بهویژه در عرصه مدیریت زیستفناوری به بحث و ارزیابی بگذاریم. جناب آقای دکتر زاهدی و نمایندگان محترم مجلس، حتما میدانند که به لطف سرمایهگذاریهای سالهای پیش از دولت نهم، ما با خطر قحطی رجال در ایران روبهرو نیستیم، اما سیاستزدگی و ایجاد تنشهای بیمورد، عوامل اصطکاکی شناختهشدهای هستند که میتوانند همچنان بهکارآیی وزارت علوم و همه موسسات وابسته آن ضربه بزند.
کمالالدین حقبین . دانشیار پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک/شرق