حضرت آیت الله چه کسی وارونه نمایی می کند؟

مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی

تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25

اخبار سیاسی  - چند سئوال پیرامون انتقادات تند مصباح از روحانی
حضرت آیت الله چه کسی وارونه نمایی می کند؟

خرداد نیوز -  او نامی آشنا برای اهالی سیاست است. نسل قدیمی سیاسیون او را در قامت مردی مذهبی می شناختند که چندان تمایلی به انقلابی گری و میدان داری سیاسی نداشت اما آیت الله کناره گیر از عرصه  در بحبوحه جلوت اصلاح طلبان در صحنه سیاسی به ناگهان تغییر مشی داده و به عنوان تئوریسن یک جریان خاص و منتقد تمام عیار دولت وقت به میدان آمد.

بهار آیت الله و سیاست جایی بود که یکی از همین مریدان و شاگردان فکری و نظری اش سکان دار قوه مجریه شد. کسی که حامیان آیت الله او را معجزه هزار سوم می خوانند و خودش او را موهبتی الهی برای ملت اما دیری نپائید که در پایان کار و به هنگامه عدم تبعیت، دیگر نه وی معجزه بود و نه موهبت، مغضوبی بود سرکش و همنوای منحرفین.

این بار مصباح امید داشت که با سعید جلیلی یکبار دیگر سوم تیری تازه را خلق کند اما دیکته نوشته شده حامیان فکری وی بدان حد مغلوط و پر از اشتباه بود که پذیرش و مقبولیتی از سوی مردم نیافت و شکست سختی را متحمل شدند اما بد حادثه آنجا بود که روحانی ای بر سر کار آمده و مهر تایید ملت را در کنار نام خودش داشت که آبشخور فکری و نظری و عملی وی همپوشان و مانوس با بزرگترین فرد مورد انتقاد مصباح بود؛ آیت الله هاشمی رفسنجانی.

هر آنچه در طول چند دهه به لحاظ روانی و تبلیغاتی ساخته و پرداخته بودند به یکباره رنگ باخت و علاوه بر واگذاری قدرت اجرایی طیفی کاملا غیر همسو بر مسند امور قرار گرفت. بهار محافظه کاران در سیاست پس از سال ها ممارست و انتظار پس از لختی کوتاه به خزان گرائید و این آغازی شد برای واکنش های سلبی و انتقادی و ناآشتی جویانه.

تندترین انتقادات ممکن علیه دولت روحانی از سوی اعضای جبهه پایداری رخ نمایاند، جبهه ای که با هزران امید ایجاد شده بود تا شاید با  سلب مسئولیت و تطهیر ساحت از اشتباهات دولت وقت بتواند زمینه ساز برکشیدن پایداری ها در عرصه سیاسی باشد اما این مهم محقق نشده و شکست سختی عاید شده بود اکنون تنها عرصه امید شکست گفتمان دولت فعلی برای بازگشت به قدرت و یا لااقل حفظ جایگاه سیاسی در مجلس و انتخابات آتی آن بود.

هجمه های بی سابقه و مداوم و متواتر بدون هیچ کم و کاستی به منصه ظهور رسید اما دولت به کار خود بی وقفه ادامه داد و توانست سر و شکلی به پرونده هسته ای داده و تحریم ها را بزداید و یک نقطه راهبردی را هدف بگیرد؛ معیشت مردم و بازگشایی اقتصادی که می توانست بخش عمده ای از جامعه خاکستری و هدف این طیف سیاسی را به سمت و سوی دولت معطوف دارد.

همزمان با این نکته و اجرای طرح " سبد کالا" بیان یک کلمه ساده از سوی رئیس جمهوری که منتقدین توافق ژنو را " کم سواد" خوانده بود دستمایه ای شد برای کنار گذاری تعارفات متداول، این بار شخص آیت الله مصباح یزدی به عنوان زعیم معنوی جبهه پایداری به میدان آمده و سخنانی برزبان راند که کسی را به این میزان و شکلش گمانه نبود.

زعیم جبهه پایداری رئیس جمهوری یعنی دومین مقام عالیرتبه کشور را " دروغگو؛ عزت فروش، مقابل و مخالف روحانیت، نقد ناپذیرو قسی القلب خواند" سخنانی که بار حقوقی گزافی دارد اما گویا آیت الله صبر و تحمل از کف داده و دیگر طاقت پرده پوشی نداشت.
 
او در حرف های خود گفته است که : اینها می گویند انتقاد را دوست داریم اما دروغ می گویند، طاقت یک جمله را ندارند. سخنی که بسیار عجیب می نماید و گویا مصداقی معکوس دارد. آیا دولت روحانی در طول این شش ماه برغم تمامی خدمات عیان و آشکارش یک روز بدور از تندترین انتقادات و هجمه ها بوده است؟

چه زمانی بوده که یک عضو جبهه پایداری و همفکر و شاگرد آقای مصباح نسبت به عملکردهای دولت کلامی به تایید بگوید و تندترین انتقادات را درست و غلط متوجه دولت نکند؟ واکنش دولت چه بوده؟ جز آنکه همواره بر تعامل و همکاری تاکید کرده و تنها رئیس دولت یک کلمه در انتفاد آنهم نه بی ادبانه و هتکانه که در قالب بکارگیری صفت بدیهی برای افرادی که نسبت به یک موضوع اطلاع کافی ندارند «کم سواد» استفاده کرده و اینهمه حمله به وی صورت گرفته است. حال باید پرسید چه کسی طاقت یک جمله را ندارد و دروغگو است؟

از این نیز بگذریم که ایشان در دولت اصلاحات تندترین واکنش ها را نسبت به دولت داشت و در دولت احمدی نژاد بکارگیری الفاط نامناسب علیه متقدین را روا و مجاز می دانست  و همواره من عندی و جانبدارانه با مقوله نقد و نقادی بخورد می کنند.

 در سوی دیگر ایشان در سخنان خود به نحوی سخن گفته اند که دولت حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی در تقابل دیدگاه و رفتار با قاطبه روحانیت و مشی فکری آنان است. این هم از عجایب و لطایف سخنان جناب مصباح است. گویا ایشان فراموش کرده اند که دولت مورد حمایت ایشان بود که در تقابل با مشی و منش روحانیت قرار اشت و اقداماتش کار تا بدانجا رساند که چند سال هیچ یک از مراجع حاضر به پذیرفتن وی در بیوت خود نشدند و همواره روابط تیره ای میان این دو حاکم بود.

گویا ایشان به یاد ندارند که رئیس جمهوری با حمایت دو روحانی ریشه دار و مورد اقبال ملت یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی بر مسند ریاست جمهوری تکیه زد و پس از سفر به قم با استقبال بی نظیر مراجع روبرو گردید و در طول شش ماه گذشته اضلاع و اجراء مختلف دولت و کابینه به دیدار مراجع رفته و با روی باز از آنان استقبال شده است.
 
گویا ایشان نمی دانند که درست در هنگامه ایراد این سخنان وزیر کشور دولت روحانی به بیت الله العظمی شبیری زنجانی رفته و ایشان ضمن تفقد و تایید دولت با اشاره به مشکلات اقتصادی کشور و عزم دولت برای حل این مشکلات، گفتند: ایجاد ثبات نسبی در کشور محسوس است و این حاصل اعتمادی است که مردم پیدا کرده اند. از این دست سخنان توسط مراجع و علما بسیار در مدح دولت داریم و خوبست آقای مصباح بگویند از چه طیفی از روحانیت می گویند که با دولت موضع دارد و دولت در نقد آنان و عدم توجه به گفتارهایشان عمل کرده است.

جناب مصباح همچنین گفته اند که در قضیه مذاکرات هسته ای دولت عزت فروشی کرده است! خوب است ایشان بگوید سامان دهی به وضعیت معیشت مردم و زدودن حلقه تحریم های ظالمانه در عین حفظ عزت و حکمت و مصلحت و دفاع عملی و عینی از حقوق هسته ای و تحقق آنها بدون شعار زدگی چگونه عزت فروشی است؟

آیا بالابردن جایگاه ایران در عرصه جهانی به انزوا بری رژیم صهیونیستی و جلب احترام و اعتماد جهانی عزت فروشی است؟ ما چه داده ایم چه گرفته ایم که عزت فروشی کرده ایم؟ آیا خوب بود همانند هشت سال گذشته شعار صرف بدهیم و نه تنها عایدی نداشته باشیم که حلقه تحدیدات و فشارها را بر مردم تنگ تر و تنگ تر کنیم و در راستای اثبات حقوق هسته ای مان هیچ دستاوردی نیز بطور عملی رقم نزنیم؟ آیا اینها عزت فروشی است یا ...؟

اخبار سیاسی - خردادنیوز