وقتی افراطیون نام سال را فراموش میکنند
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
چپ شدن چشمهای کیهانیون در خوانش یک بیانیه؛
وقتی افراطیون نام سال را فراموش میکنند
هرچند که به خاطر عدم تعریف و معرفی دقیق اصلاحطلبی و اصولگرایی به جامعه، مرز دقیق و مشخصی میان تعاریف جهتگیریهای این دو جناح سیاسی در ایران مشخص نشده، اما اگر از اصولگرایان بپرسیم شاید مهمترین فاکتور این تقسیم بندی را شدت و ضعف در مساله «ولایتمداری» بدانند. از دیرباز اصولگرایان اصلاحطلبان را با انگهای مختلف مانند ضدنظام و ضد ولایت مینواختند اما گویی حواسشان نیست که همین اصلاحطبان اولین طرحکنندگان و حامیان ولایت فقیه در قانون اساسی بودند و اساسا رفتار سیاسی کدام یک از این دو جناح تاکنون بیشتر به نفع نظام بوده است. سابقه رفتار خلاف منافع نظام و ولایت در اصولگرایان قطعا دایرهای وسیعتر از قهر یازده روزه و یکشنبه سیاه مجلس دارد.
گذریم از اینکه برخلاف ادعای اصولگرایان در کلام، عمل آنها چقدر با شعار ولایتمداریشان منطبق بوده است؛ چرا که فقط بررسی یک نمونه از عملکرد اقتصادی دولت برآمده از این جریان در سال «جهاد اقتصادی» و نگاهی به آمارهای اقتصادی و تخلفها و اختلاسهای مالی رخ داده در آن سال کافیست تا هر ناظر منصفی را به نتیجهای ناراحتکننده برساند.
آنچه در طی این مدت تحت عنوان ولایتمداری از عمده نیروهای موسوم به اصولگرا دیده شده فارغ از معدود موارد استثنایی، جز در راستای کسرشان نظام جهوری اسلامی و خرج کردن از اعتبار ولایت فقیه نبوده است. شاید همان مثال معروف سیاسی صحیحتر باشد که اصولگرایان بیش از آنکه ذوب در ولایت باشند، ولایت را ذوب در خود میخواهند تا با بستن ظاهری سربند ولایتمداری و خرج کردن از ولایت فقیه و ارزشهای نظام صرفا به اهداف سیاسی و... خود برسند.
از زمان انتخاب دولت مورد حمایت اصلاحطلبان در سال ۹۲ تاکنون روزی نبوده که اصولگرایان و خصوصا جریانهای افراطی آنها به نحوی بهانهای را به دست نگیرد و بوسیله آن سعی در تضعیف دولت منتخب مردم نکند. چه در زمینه مدیریت دولتی که مثال بارز حرکت اصولگرایی همان معطل نگه داشتن وزرای پیشنهادی دولت بود و چه در زمینه اقتصادی که به انحاء مختلف موانعی بر سر پیاده سازی سیاستهای دولت ساخته شد و چه در زمینه سیاست خارجی که افراطیون اصولگرا در صف دیگر مخالفین توافق هستهای مانند کشورهای عرب منطقه، گروهکهای مخالف نظام جمهوری اسلامی در منطقه و غرب، اسرائیل و نئوکانهای آمریکایی قرار گرفتند و با بهانه حفظ دستاوردهای نظام عملا برای تضعیف رقیب داخلی سیاسی خودشان قائل به فداکردن همان دستاوردهای نظام و منافع ملی و نان مردم شدند.
شاید از همین رو بود که مقام معظم رهبری با تاکید موکد بر حمایت همه جانبه تمام گروهها و قوا از دولت اهمیت توقف تخریب دولت را یادآور شدند. شدت تخریب دولت توسط افراطیون و اهمیت مساله حمایت از دولت به حدی رسید که رهبری نظام سال ۹۴ را سال همدلی و همزبانی دولت و ملت نامیدند و از این طریق نیز به سنگاندازان در راه تدبیر دولت و امید مردم تذکر دادند.
این هم آزمونی دیگر بود برای مدعیان ولایتمداری. اما همانطور که پیشبینی میشد این بار هم مدعیان دروغین ولایتمداری و حفاظت از نظام باز هم منافع جناحی خود را بر منافع ملی و حتی تذکرات موکد رهبری که در نامگذاری سال هم لحاظ شده بود ترجیح دادند و بر سر یکی از مهمترین برنامه های دولت که همان حل و فصل تدریجی مساله تحریمها از طریق مذاکره و بر اساس سیاستهای ابلاغی نظام و رهبری بود شروع به داد و فریاد و مانعتراشی کردند. جوسازی و تلاش افراطیون داخلی برای ناکام گذاشتن مذاکرات از رسیدن به بیانیه مشترک به حدی رسیده که گویی همسو با سران اسرائیل اما در رقابتی شدید با آنها هستند که کدامیک میتوانند در تخریب تفاهم موثرتر عمل کنند. این موضع نکوهیده در حالی ادامه دارد که حتی در نماز جمعه اخیر هم عملکرد مذاکرهکنندگان هستهای مورد تحسین و تمجید قرار گرفت و طبیعتا مقام معظم رهبری هم در سخنان آتی خود ضمن ارائه نصایح و تذکرات لازمه، اصل حرکت صورت گرفته را تایید خواهند کرد. اما گویی گوش افراطیون فقط قسمتهای دلخواه سخنان رهبری که در راستای منافع خودشان باشد را میشنود.
روزنامه کیهان در اولین شماره خود پس از اعلام خبر تفاهم ایران و کشورهای ۵+۱ بر متن بیانیه لوزان، مطلب تخریبی خود را در صفحه اول با عنوان «برد-برد نتیجه داد/ هستهای میرود تحریم میماند» منتشر کرد. بدیهی است که در یک مذاکره دیپلماتیک هر دو طرف در یک بازی پیچیده اقدام به ارائه بخشی از مطالبات طرف مقابل برای کسب امتیازات مورد نظر میکنند. مطابق همین قاعده هم در بیانیه لوزان در حالی بر روی برخی تغییرات در سازوکار صنعت هستهای ایران که کاملا استفاده صلحآمیز کشور از این تکنولوژی را تضمین میکند صحبت شده بود که در مقابل بر روی حذف کاملا تحریمهای ایران نیز مورد تاکید قرار گرفته بود که هر دو جنبه این ماجرا در صورت توافق نهایی به صورت گام به گام از سوی دو طرف صورت پذیرد. روزنامه اسرائیلی هاآرتص روز گذشته در میان گزارش اندوهناکش از بیانیه اخیر هستهای، نتوانسته بود دلتنگیاش برای دولت اصولگرای احمدینژاد را ابراز کند، اما کیهان تحت مدیریت حسین شریعتمداری در اقدامی مسبوق به سابقه و نه ماخوذ از منبع، از قول این روزنامه اسرائیلی ادعای کذبی را مبنی بر رضایت اسرائیل از تفاهم منتشر کرد. البته این نشانه خوبی است که مشخص میکند کیهانیون و افراطیون هرچند که مطابق منافع جناحی خود، چشمانشان هر اقدامی از سوی دولت مانند نتیجه مذاکرات اخیر را چپ میبیند و یک سویش را نادیده میگیرد اما خودشان هم از این همصداییشان با مخالفین جمهوری اسلامی ناراحتند و سعی دارند به هر نحوی از این وضعیت خارج شوند. حتی با تقطیع و تحریف مطالب روزنامههای اسرائیلی.
هرچند که امیدی به اصلاح رویههای افراطیونی که امروز برخی کرسیهای مجلس و برخی رسانههای پرهزینه را در اختیار دارند نیست، اما شاید بد نباشد که به آنها یادآوری کنیم که مواضع و عملکرد آنها کاملا با تاکیدات ولی فقیه که خود را ذوب (!) در آن میدانند و عنوان رسمی امسال در تضاد است و فرصت زیادی تا انتخابات مجلس شورای اسلامی نمانده که این مساله بخواهد از یاد مردم برود.
اخبار سیاسی - سایت پویش