دومین نامه 7 اصلاحطلب به عسگراولادی
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
دومین نامه 7 اصلاحطلب به عسگراولادی: برای عبور از بحران فقط به مردان رزم و امنیت نیاز نداریم، به مردان پخته سیاست محتاجیم
همانطور که دوستان ما از شعار مبارزه با اسلام آمریکایی برای حذف شما و دوستانتان بهره بردند، در کارنامه دوستان و همفکران شما نیز از این دست سوءاستفادهها کم نبوده است.به گزارش نامه، دومین نامه هفت اصلاحطلب هم به عسگراولادی نوشته شد. آنها چندی پیش در نامهای از مواضع پیر موتلفه تقدیر کردند و عسگراولادی هم 48 ساعت بعد پاسخ نامه آنان را منتشر کرد. حالا دومین نامه این هفت نفر درخصوص مسایل سیاسی و سیاست خارجی ایران و گلایههایی درخصوص عملکرد دولت خطاب به پیر موتلفه نوشته شده است.
متن این نامه در ادامه آمده است؛
چه زیباست در شرایطی که راههای گفتوگو و تعامل خردمندانه و دلسوزانه را از یکدیگر دریغ کردهایم، به ایجاد کورسوی امیدی که بتوان در آن بر سر حداقلها مبتنی بر احترام متقابل و دغدغههای مشترک گپ و گفتی رقم زد، همت گماردهاید. مهم نتیجه و فرجام عملی این مکاتبات نیست. از آن برتر نفس انجام این امر است. چه اینکه بخش مهمی از مجادلهها و سوءبرداشتهایی که در سالیان اخیر بر ما رفته است، در نتیجه بستن همه منفذها و فقدان درک مشترک از یکدیگر و نبود همت عالی برای انباشت سرمایههای ملی در تمامی سطوح جهت نیل به اهداف مشترکمان که تعالی ایران عزیز، اسلام رحمانی و ارزشهای انقلاب اسلامیمان است. همانطور که میدانید، ما دچار بنبست در گفتوگو شدهایم و هرچه جلوتر میرویم این انسداد بزرگتر و سترگتر میشود. از اینکه به سهم خود بر این دیوار بلند بیاعتنایی نقبی زدهاید از شما سپاسگزاریم.
دغدغه بزرگ ما حرمت و میراث تشیع و ارزش عمومی جامعه و دولت دینی است. اگر این فرصتی که در اختیار دینداران گذاشته شده به پایان خوشی نرسد، همه ما مسوولیم. چه آنها که مستقیما موجب ناکارآمد نشان دادن دولت دینی و میراث دینیمان شدهاند و چه آنهایی که بهترین فرصتها را از فرزندان این ملت گرفته و به بهانههای واهی آنها را خانهنشین کرده. اما چه کنیم که ما همگی بر این کشتی سوار هستیم و ره به مقصد یکسانی میبریم. اما باید بدانید که اگر نتوانیم به خواست و آرمانی که انقلاب برای تحقق آن صورت گرفت نایل آییم، مسوولیت همه ناکارآمدیها و بحرانها و تهدیدهایی که کلیت کشور را دربرمیگیرد بر عهده ماست. نگاه ما به جریان اصلاحطلبی، تکیه بر رقابتهای صرف سیاسی و رفتارهایی شبیه مجادلات قبیلهای نیست. جریان اصلاحطلبی برآمده از خواست و مطالبات تاریخی قدیمی ملت ایران است. این خواست و مطالبه تاریخی در انقلاب مشروطه، نهضت ملی نفت، انقلاب اسلامی و حماسه دوم خرداد 76 از سوی قاطبه ملت ایران درخواست شده است.
جریان اصلاحطلبی مرهون نواندیشی در تمام عرصهها با تاکید بر پایههای اصلی کشور و انقلاب است. چه در تئوری و چه در عمل، اصلاحطلبی تنها با تکیه و حمایت از کلیت ساختارهای نظام معنا مییابد. در غیر این صورت اصلاحطلبی معنایی ندارد. آنها در تلاش هستند تا ناشیانه اصلاحات را به براندازی یا همآغوشی با جریانات معاند متهم نمایند، یا معنای اصلاحات را نمیفهمند یا میدانند و ماموریتی دیگر دارند.
اما این بدان معنا نیست که همه اقداماتی که چه به نام اصلاحات و چه به نام اصولگرایی انجام شده، محل دفاع دارد. هم برخی از اصلاحطلبان ما در بسیاری از حوزهها دچار اشتباه و اهمال شدهاند و هم برخی از اصولگرایان بسیاری از فرصتها را از کشور ستاندهاند. اما یادمان باشد که اختلافات ما تنها به انتخابات 88 مربوط نمیشود. از ابتدای شکلگیری انقلاب اسلامی ما نگاههای متفاوتی به مسایل داشتهایم. مهمترین فراز تاریخی این اختلافات به جدایی مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت مبارز مربوط میشود.
بزرگان هر دو تشکل، از مریدان و شاگردان امام بودند. اما در حضور ایشان و با اجازه و تایید ایشان این انشعاب صورت گرفت. اما میپذیریم که همانطور که دوستان ما از شعار مبارزه با اسلام آمریکایی برای حذف شما و دوستانتان بهره بردند، در کارنامه دوستان و همفکران شما نیز از این دست سوءاستفادهها کم نبوده است. چه آنکه پرونده دوستان اصولگرا از این حیث پربارتر است.
گاهی آتش رقابت آنقدر بالا گرفته که نگرانی از حذف فیزیکی نیز بهوجود آمده است!چرا کاری با اعتبار ایران کردهایم که هر بار که هموطنانمان به سفر خارج میروند ـ که به برکت سیاستهای دولت، این مشکل هم حل شده است ـ از این همه پیشرفت همسایگان، انگشت حیرت و حسرت به دندان میگزند. اینکه چرا کشورشان با این همه ثروت و موقعیتهای استثنایی مردمانش به این حال و روز افتادهاند؟در حالی که ظرفیت انقلاب اسلامی و ایران بزرگ بسیار فراتر از این شرایط است.
تحولات یکی، دو سال اخیر در منطقه نشان داده موسم جدیدی از راه رسیده است. با اینکه انقلاب اسلامی مشارکت عمومی زنان ایران را تسهیل کرده، بعضا نداهایی در مراکز قانونگذاری برمیخیزد که با روح جامعه مدنی و کرامت انسانی در تعارض است. زنان ایران به عنوان نیمی از پیکره اجتماعی ایران نقش بیبدیلی در رشد و نوسازی و ارتقای معنویت ایران دارند. نمیتوان به پرسشهای مهم نسل جدید بیتوجه ماند و به سوالهای امروزین آنها پاسخهای کهنه و ناکارآمد داد. امروز همچنان نیازمند اجرای بدون تنازل قانون اساسی در تمامی ارکان و سطوح هستیم.
ما به همه ارکان قانون اساسی پایبندی داریم. استفاده مقطعی و دلخواسته از این قرارداد ملی و فراموشی بخشهای اصلی که به حقوق مردم و تکالیف حکومتها مربوط است، نوعی سوءاستفاده از قدرت و بازی با کلمات و یک رفتار بیپرنسیب است. ولی فارغ از این مجادلات، ما هنوز میتوانیم با تکیه بر داشتههای خود شرایط را برای زندگی مردم آسانتر نماییم.
ما هنوز چهرهها و شخصیتهایی را در میان جامعه داریم که میتوانیم از اعتماد ملی ایرانیان برای عبور از این بحرانها سود ببریم. منوط بر اینکه این فرصتها از دست نرود. بزرگانی چون سیدمحمد خاتمی، هاشمیرفسنجانی و ناطقنوری میتوانند در این بزنگاههای تاریخی نقش ملی و میهنی خویش را ایفا نمایند. ما برای عبور از بحران فقط به مردان رزم و امنیت نیاز نداریم، به مردان پخته سیاست بیشتر محتاجیم. عرصه سیاست، بستر کنش و تعامل سیاستمداران است نه رجال دیگر.
هرکس را برای کاری ساختهاند. زبان سیاست زبان دیگری است. بدیهی است یکی از مهمترین اتفاقات در انتخابات پیشرو، بازگرداندن شرایط بازی سیاست در این عرصه است. در پایان امیدواریم طرح این موضوعات به شفاف شدن مسایل و کمک به درک متقابل و ارایه راهکارهای خداپسندانه جهت کمک به بهبود زندگی هموطنانمان نماید. برای شما و دوستان همفکرتان آرزوی توفیق داریم. ابراهیم اصغرزاده، الیاس حضرتی، جواد حقشناس، سعید لیلاز، رضا نوروززاده، مسعود سلطانیفر و اسماعیل دوستی
نامه نیوز