نامه سرگشاده اعلمی درباره ردصلاحيتش
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
نامه سرگشاده اعلمی درباره ردصلاحيتش
دوراندیشی و رویکرد کاسبکارانه ایجاب ميکند که مانند بعضی ها، اعلام نمایم از تصمیم شورای نگهبان بابت محروم شدن از حقوق اجتماعی خود و بسیاری از افراد واجد شرایط دیگر ذوق زده شده و دلم غنج زد و قند در دلم آب شد و از این حیث از شورای نگهبان سپاسگزارم!
حال آنکه نه تنها از این بابت ممنون شورای نگهبان نیستم بلکه اعضای این شورا را بخاطر تشخیص و تصمیم نادرستشان شماتت و ملامت کرده و حتی نسبت به قانونی که قوه تشخیص و سرنوشت یک ملت بزرگ را به تشخیص ۱۲ نفر پیوند زده است که صلاحیت و درستی قوه تشخیص آنان بنابر تجربه و از دید بسیاری از مردم خود محل تردید است، معترضم و تاکید ميکنم قانونی که با عدالت و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود سرناسازکاری داشته و غیرقابل تغییر باشد و یا دستمایه و دستاویزی برای تضییع حقوق مردم شود، مطلقا محترم نیست.
با این وصف اصلاح طلبی و اعتقاد به قانونمداری اقتضا ميکند که بخاطر مصالح مردم و کشورم همچون گذشته به چنین قوانینی هم هرچند بد و ناخوشایند پایبند باشم و از آن تمکین نمایم.
لیکن از باب "فذکّر انّ الذّکر تنفع المومنین" باز آنچه را که صحیح ميدانم با شما در میان ميگذارم شاید در میان شما مومنی یافت شود و این پیام در او اثر بگذارد و نفعی از آن عاید کشور شود! ضمنا روی سخن از آنرو با جنابعالی است که ظاهرا تصمیم گیری در مورد همه تائید و یا ردصلاحیت کاندیداها را به شما منتسب ميکنند و سرخی خط قرمزتان در مقایسه با دیگر خطوط قرمز کمرنگ تر است و امکان نشر این نامه محتمل تر!
آقای جنتی! گمان ميکنم هنوز آخرین نطق پیش از دستور راقم در مجلس هفتم را که مخاطب قسمتی از آن جنابعالی بودید و به تبیین حدفاصل میان حکمرانی خوب و بد ميپرداخت، بیاد دارید. پیش از هرچیز امیدوارم از آن نطق و نامههاي سرگشاده ای که قبل و پس از آن برای شما و دیگران نوشته شد کینه و کدورتی به دل نگرفته و در کتاب خاطرات خود آنرا تنها به عنوان یک هشدار و انذار مشفقانه ای که از دل برآمده بود به ثبت رسانده باشید همچنان که امیدوارم مخالفت هایم در مجلس هفتم با جناب کدخدائی بعنوان یکی از نامزدهای حقوقدان شورای نگهبان نیز اسباب دلخوری و کینه ورزی ایشان نسبت به راقم را فراهم نساخته باشد!
آن نطق با این مقدمه: "آزادی از عدالت زاده و با اندیشه سروده میشود، با دیوار شعر و با زندان فریاد ميشود، با بیگانه باطل و با استبداد تکه ای نان ميشود. آزادی اگر حق است گرفتنی است و اگر هزینه دارد پرداختنی است"، آغاز و این چنین ادامه یافت: "چه بسا حکومت هائی بوده اند که نام اسلام را به عنوان پیشوند و یا پسوند خود اختیار کرده اند اما بدلیل کارنامه عملشان گرفتار لعن و نفرین ابدی ابناء بشر شده اند و بر عکس حکومت هائی نیز بوده و هستند که بدون داشتن پیشوند و پسوند اسلامی فقط بخاطر تامین رضایتمندی ملت خود و استیفاء حقوق آنان، برای همیشه در خاطرهها ماندگار شده اند و پیوسته از آنان به نیکی یاد ميشود.
در واقع آنچه به حکومتها ارزش داده و آن را در زمره حکومتهاي خوب قرار میدهد، میزان پایبندی زمامداران و کارگزاران این حکومتها به تحقق حق و عدالت و دوری از ظلم و تبعیض و تامین رضایتمندی مردم آن است، و این همان واقعیتی است که در کلام معصوم نیز تجلی ميیابد آنجا که ميفرماید" هیچ اموری اصلاح نخواهد شد مگر اینکه بر محور عدل استوار گردد". در غیر اینصورت دیر یا زود بحکم "الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم" سرنوشت محتوم هرحکومت بد و مبتنی بر ظلم، سرنگونی است."
در ادامه این نطق آمده بود: "... هر که در این دیر مقرّبتر است جام بلا بیشترش ميدهند و به بهانههاي واهی نظیر عدم اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام و حتی قانون اساسی، مهر باطل شد بر پیشانی اش ميزنند تا مبادا کسی بر رفتارهای ضد انقلابی رایج آنان و انحرافاتی که در انقلاب ایجاد شده است، آگاه گشته و خرده بر آنان بگیرد! و این دقیقا همان تفکری است که ابوذر را برنتابیده و به ربذه تبعیدش ميکند."
و سرانجام نظق مذکور با این عبارت به فرجام خود رسید که: "تاریخ گواهی ميدهد که اگر در انقلاب فرانسه"روبسپیر"، "دانتون" را که همچنان بر اصول اولیه انقلاب و آزادیهاي موعود پافشاری ميکرد، به شورای گیوتین سپرد تا به عنوان ضد انقلاب سرش را تیغههاي بی رحم گیوتین از تن جدا کند، بنظر ميرسدکه امروز شورای نگهبان و حامیان آشکار و نهانش این مسئولیت را بر عهده گرفته اند تا نیروهای اصیل و وفادار انقلاب را که به تحقق نظام معهود اصرار ميورزند با برچسب ناچسب مخالف اسلام و نظام از صحنه خارج نمایند." اکنون حدود ۵ سال از ایراد آن نطق در مجلس شورای اسلامی ميگذرد و راقم هنوز هم قویا بر درستی جزء جزء مفاد آن اصرار ميورزد.
... بهتر از نگارنده این نامه واقفید که خداوند از حق خود ميگذرد اما از حق الناس هرگز و باز بهتر ميدانید که حق الناس و ضایع کردن حق دیگران تنها به این نیست که مال دیگری را از جیبش بربایند بلکه محروم کردن بی دلیل مردم از حق انتخاب کردن و حق انتخاب شدن آزاد که از بدیهی ترین مصادیق حقوق اجتماعی است و همچنین تحدید حق فطری و قانونی یک ملت مبنی بر دخالت موثر در اداره کشور و تعیین سرنوشتش هم ميتواند بارزترین مصداق تضییع حق الناس محسوب شود!
...آیا تاکنون با خود خلوت کرده و اندیشیده اید که ایراد اصلی شورای نگهبان در گزینشها چیست و اساسا مشکلات عمده کشور از کجا سرچشمه ميگیرد؟ به اعتقاد من ریشه اصلی مشکلات کشور ناشی از رها کردن اصول و چسبیدن به فروع و شخصیت زدگی و سفله پروری است و در همین راستا بزرگترین ایراد امثال شما نیز به اعتبار شخصیت حقیقی و حقوقی که دارید بها دادن به ظواهر، ظاهرسازیها و شیرین زبانیهاي منافقانه و چاپلوسانه و ستايشگری و مجيزه گوييهاي بادنجان دور قابچين هاست و این که شیرینی کاذب منافقانه را به تلخي برخورد صادقانه ترجیح ميدهید و گاهی از روی سادگی و ظاهربینی تحت تاثیر همین افراد قرار ميگیرید و در عوض منتقدان دلسوز کشور را به بهانههاي واهی حذف و از این طریق راه ورود چاپلوسان و مدیحه سرایان را به قلمرو قدرت هموار ميسازید، غافل از این که گاهی"واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند, چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند!
لذا پیشنهاد ميکنم در خلوت خود یکبار دیگر با در نظر گرفتن خدا در مورد شیوه بررسی صلاحیت کاندیداها و چهرههاي شاخص ردصلاحیت شده در این دور از انتخابات ریاست جمهوری و دورههاي قبلی کمی تامل کنید و بین خود و خدای خود به این پرسش پاسخ دهید که دلیل و مبنای رد صلاحیت کاندیداهائی که بعضا از اکثر افراد تائید صلاحیت شده، سواد و تحصیلات، تعهد و تجربه و سابقه اجرائی و انقلابی بیشتری دارند و از حیث سیاسی نیز از تدبیر و درایت و شناخت عمیق نسبت به سیاست داخلی و خارجی برخوردار هستند چه بوده است!؟
...حتما بیاد دارید که مقام رهبری در سال ۱۳۸۸ در جمع مردم کردستان در جهت تبیین شاخصهاي مهم انتخاب صالح ترین رئیس جمهور خطاب به مردم توصیه کردند "کسی را برگزینید که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند و از درد مردم احساس درد کند، با مردم یگانه و صمیمی باشد، ساده زیست باشد و خود و خانواده و نزدیکانش از فساد و اشرافی گری و اسراف دور باشند" خوب است پاسخ دهید که سابقه کدامیک از افراد تائید شده این دور از انتخابات نشان ميدهد که واقعا مصداق این بخش از کلام رهبری است!؟
شرمنده ام که در این بخش از نامه ناگزیرم به صلاحیتهاي خود هم اشاراتی کنم، لیکن برای اثبات ادعاهای مطرح شده در این نامه و برخوردهای دوگانه برخی مسئولان نظام و همچنین رویکرد نادرست شورای نگهبان و برخوردهای خطی و تبعیض آمیزش با کاندیداها و اینکه برخلاف آنچه که در شعارها مطرح ميشود، ارزشهاي انسانی اغلب مغلوب اغراض سیاسی است و در روند بررسی صلاحیتها مبنای تشخیصها قرار نمی گیرد، چاره ای جز نگارش این قسمت نیست؛
جناب جنتی! خوشبختانه همزمان با دوره ای که یکی از رجال سیاسی و مذهبی کشف شده کنونی، کارشناس وزارت امور خارجه بودند و خود و دوستانش متواضعانه به تجلیل و تکریم از دفاع تمام قد اینجانب از منافع ملی و حقوق ملت در مجلس شورای اسلامی از جمله نگارش نامه معروف به کوفی عنان ميپرداختند، نویسنده این نامه علاوه بر دارا بودن تخصص در زمینههاي مختلف و برخورداری از سوابق انقلابی و تجربیات گوناگون اجرائی و تقنینی و تحصیلات متنوع دانشگاهی و مرتبط با مسئولیتهاي ریاست جمهوری، به مدت ۸ سال عضویت کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارحی و ریاست گروههاي دوستی پارلمانی ایران و چند کشور مهم خارجی و ریاست شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما و ... را عهده دار بود و به شهادت دوست و دشمن واجد همه مشخصاتی است که در بیانات رهبری مورد تاکید واقع شده است.
وانگهی حتی اگر ملاک "مهم" شما هم که اخیرا در نماز جمعه عنوان شد مبنی بر این که "رئیس جمهور باید ساده زیست باشد نه کسی که بنز سوار ميشود"، در بررسی صلاحیتها مد نظر قرار گرفته باشد، به شما اطمینان ميدهم که بجز ابوی یکی از دامادهایم که از ۳۵ سال پیش تاکنون همچنان از بنز قدیمی خود استفاده ميکند و قهرا فاقد شرایط لازم برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری است(!)،
خوشبختانه خود و خانواده ام هیچیک تاکنون نه بنز سوار بوده ایم و نه از محافظ و خدم و حشمی که برای امثال شما خدمت ميکنند استفاده کرده ایم؛ نه مانند سوگلیهاي نظام از سالها قبل برای تصاحب پست ریاست جمهوری امکانات بخش عمومی و میلیاردها تومان پول بی زبان مردم را هزینه تبلیغات خود کرده ایم؛ نه با استفاده از موقعیت خود فرزندانمان را بعنوان معاون وزیر و سفیر به این و آن تحمیل کرده ایم؛ نه سهمی از اموال مصادره شده و کارخانجاتی چون لاستیک دنا بدست آورده ایم؛ و نه تاکنون با عملکرد و تصمیمات نادرست خود حق و ناحق را در هم امیخته ایم!
...طرفه آنکه امروز نیز همچون گذشته آینده و سرنوشت یک ملت و انتخابات پیش رو به تشخیص و اراده شما پیوند خورده است و شما ميتوانستید بجای محدود کردن رای دهندگان به انتخاب کلیشه ای یکی از ۸ کاندیدائی که در واقع از یک روح و سلیقه و مشرب سیاسی واحد برخوردار و باب میل حاکمیتند، برای اولین بار مسیری را هموار کنید تا کاندیداهائی که در زمینههاي سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کم و بیش متفاوت با شما مياندیشند و لیکن واجد شرایط و صلاحیتهاي قانونی و شرعی لازم هستند و ثابت کرده اند که به مراتب بیش از شما و همکارانتان دارای بصیرتند و به سرنوشت این ملک و ملت اهمیت ميدهند نیز در رقابت انتخاباتی شرکت کنند. اما افسوس که این بار تنگ نطریهاي شما تا حدی افزایش یافته است که حتی شخصیتی مانند هاشمی رفسنجانی را هم بر نمی تابید که در صدر نهادی قرار دارد که مصالح نظام و شما در آن تشخیص داده ميشود و حفظ و بقای موقعیت و مقام بسیاری از شما و هم صنفی هایتان بطور مستقیم و غیر مستقیم مرهون مدیریت و تدابیر اوست!
...جالب اینجاست که این قبیل برخوردهای قیم مآبانه و تنگ نظران درحالی صورت ميگیرد که پیش از این از همه سلیقههاي سیاسی دعوت به عمل امده بود تا در انتخابات پیش رو شرکت کنند بلکه از این طریق یک حماسه سیاسی به مفهوم واقعی آن خلق شود!
برکسی پوشیده نیست که حتی پس از ترفند جدید تجمیع انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا در این دوره نیز، تحقق یک حماسه سیاسی و امکان حضور همه سلیقههاي سیاسی در انتخابات پیش رو و عبور آنها از فیلتر شورای نگهبان، مستلزم آن است که تشخیص و سلیقه و ذائقه فکری اعضای شورای نگهبان که همگی از مشرب سیاسی-فقهی یکسانی برخوردارند، در رسیدگی به صلاحیت کاندیداهای مختلف مطلقا دخالت نمی کرد و تنها ملاکهاي قانونی مدنظر قرار ميگرفت، هرچند که ميدانم چنین انتظاری از ۱۲ عضو شورای نگهبان که همگی دارای یک سلیقه و مشرب فکری خاص هستند و این که از انان بخواهید بدون توجه به اغراض و امیال شخصی و رویکرد سیاسی و فقهی خود در مورد موضوعی داوری نمایند، بلا تشبیه مانند این است که شما از رایانه خود بخواهید برنامه ای متفاوت با آنچه که باو داده شده است را اجرا کرده و هنگ هم نکند!
...با این حال اگر شورای نگهبان بجای ورود به مسائل اعتقادی و غیرقابل سنجش و حریمی که تنها مرجع صالح برای ورود به آن خداوند است، به شاخصهاي ملموس و قابل اندازه گیری توجه ميکرد این امر میسر ميگردید.
اما شوربختانه این بار هم سلیقه و مشرب فکری شما در تعیین صلاحیتها حرف نهائی را زد و تا این لحظه باز تعداد رجال سیاسی و مذهبی یک جامعه ۷۵ میلیون نفری از چند نفر افراد انگشت شمار و دلخواه حاکمیت تجاوز نکرده است!
صرفنظر از توهینی که با این نگاه متصلب به یک ملت ميشود، مطمئن باشید که نه تنها بحران موجود که گریبانگیر کشور شده است هرگز برطرف نخواهد شد بلکه بر مشکلات کشور نیز همچنان افزوده خواهد شد. زیرا:
۱-اکثر مردم فارغ از خط و خطوط سیاسی ای که دارند، سالهاي طولانی است که از وضع موجود بسیار ناخرسندند و در هر دوره با تکرار ضرب المثل سال به سال دریغ از پارسال، در پی یافتن یک ناجی هستند که بیاید و کشور را نجات دهد.
اگر دقت کنید اکثر روحانیون مردمی هم بدون استثناء در این مورد با مردم هم رای و هم عقیده اند و کار بجائی رسیده است که خطبای نماز جمعه تهران و بسیاری از شهرستانها هم از بازگو کردن آن ابائی ندارند!
بدون شک بخش عمده این نارضایتیهاي سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ناشی از عملکرد دولتها و روسای جمهوری است که با ذائقه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی شورای نگهبان سازگار بوده و به همین سبب موفق به عبور از فیلتر تنگ شورای نگهبان شده اند.
اگر ذائقه سیاسی فرهنگی و اقتصادی مطلوب شورای نگهبان و عقبه آن قادر به تامین رضایت مردم و برطرف کردن نارضایتیها بود قهرا در ۳۴ سال گذشته باید این اتفاق ميافتد، بنابراین تداوم نارضایتیها بیانگر این واقعیت است که با فیلتر موجود و خروجی آن تغییر وضع موجود و هدایت آن به سمت وضع مطلوب هرگز رخ نخواهد داد مگر این که حداقل یکبار به تشخیص اعضای شورای نگهبان بی توجهی شود تا از درون همین نظام و در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی شخصیت هائی با رویکردی نسبتا متفاوت با معرفت و ذائقه و رویکرد حاکم، موفق به عبور از فیلتر شورای نگهبان شده و دولت جدیدی با نگاهی جدید و در عین حال منطبق بر قانون اساسی و وعدههاي بنیانگذار جمهوری اسلامی در نوفل لوشاتو را تشکیل دهند که مختصات آن در بیانیه ۲۰ اردیبهشت اینجانب با عنوان "احیای منشور نوفل لوشاتو" تبیین شده است.
۲-راه دوری نرویم؛ آخرین رئیس جمهوری که دستکم به مدت ۴ سال از سوی بدنه اصلی حاکمیت از جمله شما، سوگلی و گل سرسبد همه کاندیداها و روسای جمهوری ایران خوانده ميشد که زمین و زمان مانندش را به خود ندیده است و با القابی همچون معجزه هزاره سوم، الهامات الهی، محصول نذر و نیاز و دعا و استغاثه ملت، شعیب ابن صالح و احاطه شده در هاله نور، و مورد تائید خدا و امام زمان و حضرت زهرا(س) و و و ... توصیف ميشد و حتی حاکمیت در حمایت از او ناچار به تحمل هزینههاي بسیار سنگینی در داخل و خارج از کشور گردید، همین آقای احمدی نژاد رئیس جمهور محترم کنونی است که خود را آشکارا مساوی با آقای مشائی ميداند و اینک هردو از سوی اقتدارگرایان متهم به رهبری جریان انحرافی در کشور هستند و حتی کار بجائی رسیده است که ارگان حکومت یعنی کیهان او را با محمدعلی باب مقایسه ميکند!
گرچه شخصا با انتساب القابی مانند انحرافی و فتنه گر به مخالفین اقتدارگرایان حاکم کاملا مخالفم و آنرا زائیده خودپسندیها و انحصارطلبیهاي اقتدارگرایانی ميدانم که هر عقیده و سلیقه متفاوت با افکار خود را به چنین مهملاتی متهم ميکنند، اما برخلاف کسانی که امروز فرصت طلبانه و با رویکردی اپورتونیستی به صف مخالفین سرسخت دولت احمدی نژاد پیوسته اند از بدو روی کار امدن احمدی نژاد منتقد بخش قابل توجهی از مواضع و سیاستهاي وی بوده ام و بر این باورم که او با خودمحوری و خودخواهی و رفتارها و سیاستهاي نادرستش در ظرف ۸ سال گذشته کشور را دستکم به اندازه ۳۰ سال به عقب رانده و سرمایههاي عظیمی را به باد فنا داده است.
اما حضرت آیت الله! نکته قابل توجه در این جاست که احمدی نژاد ثمره همان بذر اصلاح شده ای است که طبق تجویز و تشخیص شورای نگهبان، آیت الله مصباح یزدی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و بویژه شخص جنابعالی در بوستان اصولگرایان کاشته شد و لااقل تا ۴ سال قبل توسط شما آبیاری شد و باز به شهادت امثال شما، صالحترین و شایسته ترین فرد روی زمین تشخیص و از او به عنوان نماد و سوگلی اصولگرایان یاد ميشد و به عبارت دیگر اوج تشخیص درست شورای نگهبان و بسیاری از روحانیون طراز اول کشور در تعیین اصلح به او منتهی گردید!
حال که همه اهل بصیرت و در راس آن شورای نگهبان پی برده اند که تشخیص آنها در مورد احمدی نژاد کاملا اشتباه بوده است و هریک سعی ميکنند در تبرّی جستن از وی گوی سبقت را از دیگران بربایند، آیا وقت آن نرسیده است که با شهامت قبول و اعلام کنند که واگذاری تشخیص صلاحیت کاندیداها به یک گروه ۱۲ نفره منسوب و یا حداقل سازوکاری که در تشخیص و بررسی صلاحیت کاندیداها مورد استفاده قرار ميگیرد، کاملا اشتباه است و مادامی که رجال سیاسی و مذهبی و افراد مدیر و مدبّر کشور با همین رویکرد اعضای شورای نگهبان مورد تشخیص و لاجرم تائید و یا رد ميشوند، انتظار تغییر و بهبود وضعیت کشور به دلایلی که اشاره شد در حکم آب به غربال پیمودن است و لازم است اداره کشور و سرنوشت مردم به خود مردم و تشخیص آنان واگذار شود!؟
در خاتمه با امید به این که به این تنگ نظریهاي اشتباه پایان داده شود و همچنان بر سر شاخ بن نبرید و لااقل امکان حضور یک کاندیدای شناخته شده و صاحب نفوذی از جنس خودتان مانند آقای هاشمی رفسنجانی که کمی متفاوتر با شما مياندیشد در صحنه انتخابات فراهم شود، از باب یادآوری و این که تشخیص شما و مبنای آن تا چه حد ميتواند اشتباه باشد و به کشور و باورهای مذهبی و معنویات آنان خسارت وارد سازد، بی مناسبت نیست که به بخش اندکی از انبوه اظهارات مبالغهآمیز شما و حمایتها و تعریف و تمجیدهای اغراق امیزتان که ناشی از همان تشخیصهاي نادرست و اشتباهتان است اشاره نمایم:
-"کمک خدا در حادثه مشهود است...چند روز پيش يكي از دوستان ميگفت در زمان انتخابات در تاكسي از راننده پرسيدم به چه كسي رأي ميدهي؟ او گفت: نميدانم اما مادرم كه چند سال پيش فوت كرده ديشب به خوابم آمده و گفت به احمدينژاد رأي بده، كه از اين نمونهها بسيار است."۱
-"خدا به دلهاي پاك جوانهاي بسيجي، حزباللهي و خط امامي كمك كرد و در شرايطي كه نه حزبي حامي اين دولت بود و نه پولداري از آن حمايت ميكرد و هيچيك از جريانهاي سياسي تعيينكننده نبودند و دخالتي نداشتند، متن مردم احمدينژاد را انتخاب كردند...."۲
-"احمدينژاد شخصيتي انقلابي، دانشمند، مدير، شايسته، كارآزموده، اهل كار و ابتكار، متعهد به خدمتگزاري، متعهد به رفع محروميتها، مبارز با فساد، ... است"۳
-"رخداد اين روز بسيار عجيب و غريب بود....در آن مقطع كه برخي القا ميكردند ديگر به انقلاب ۵۷ فكر نكنيد و اين در صورتي است كه تا انقلاب زنده است ۵۷ بايد زنده باشد...خدا نخواست كه در روي يك پاشنهي غلط بچرخد و يك مرتبه بر خلاف انتظار همه، همين مردم ...براي انتخاب او نذر و نياز كردند و اشك ريختند و به خدا توسل كردند."۴
-"مردم با اشک و نذر و نیاز و توسل به خدا در سوم تیر یکی از همقدهای خود را انتخاب کردند. کمک خدا در حادثه، مشهود است."۵
-"احمدینژاد الگویی بود که نشان داد یک فرد مسلمان و معتقد به آرمانهای انقلاب وقتی به خارج از کشور سفر میکند، چگونه با اقتدار عمل میکند و مرعوب دشمن نمیشود و گول آنها را نیز نمیخورد."۶
-"روزنامههای غربی اقرار کردند که با مشاهده احمدینژاد حقیقت انقلاب را مشاهده و احمدینژاد را به عنوان یک ستاره بینالمللی به دنیا معرفی کردند. این رسانهها خیلی تعریفهای عجیب و غریبی از این مرد کردند. اینها ارزش است."۷
-در نماز جمعه ۲۳ تیر ۸۵ با اشاره به نامه احمدي نژاد خطاب به بوش: این "نامه عجيب و غريبي" است، توصيه ميكنم اين نامه ... در مدارس و دانشگاهها خوانده شود و صدا و سيما نيز مكرر آن را بخواند... متن اين نامه در كتابهاي درسي گنجانده شود.....اين نامه فوق العاده است و عقيده من اين است كه از الهامات خدا بود.... اين چيزي است كه در تاريخ سابقه ندارد...او آبروي مملكت و اسلام است....اينگونه حرف زدن، الهام خداوند است و خدا لطف دارد و ميخواهد قدرت اين مملكت را زياد و جايگاهش را در دنيا محكم كند. خدا الهام مي كند و آنها را غافلگير ميكند. در داخل و خارج باور نمي شد كه نامه اي اينگونه نوشته شود و همه را مبهوت كرد. از اين مرد مبتكر و شجاع و متدين بايد تقدير شود."
-"بنده وظیفه خود ميدانم تا در تمامی مراحل از آقای احمدی نژاد حمایت کنم....ما باید همچون رهبری که همیشه و در همه حال از رئیس جمهوری حمایت ميکنند ، حمایت کنیم."/ ۱۳۸۶/۰۶/۲۰
...نگران نشوید! ظاهر بینی و تشخیص اشتباه در مورد اشخاص، مختص و منحصر به شما نیست و معضلی است که از دیرباز گریبانگیر بسیاری از هم لباسیها و همردیفان جنابعالی بوده است و پیش از این به چند نمونه از خرافه گوئیهاي آیت الله مصباح یزدی در این خصوص اشاره شد و در اینجا تنها به چند نمونه کوچک از اظهارات و در واقع ملاکهاي تشخیص و داوریهاي روحانیونی مانند شما در مورد کسی که این روزها از او بعنوان سرسلسله جریان انحرافی یاد ميکنید اشاره ميشود:
رویکرد آیت الله خزعلی عضو سابق شورای نگهبان
-"از ناحیه امام زمان برایم پیغامی آمده که مکلف هستم از احمدی نژاد حمایت کنم"./ ۱۹/۰۳/۸۸
-"فاطمه زهرا (س) به خواب یکی از اولیاء آمده و فرموده که پسرم (رهبری) و احمدی نژاد را حمایت کنید."/ ۱۹/۰۳/۸۸
-"خدا احمدی نژاد را آورد"!/ ۰۴/۰۹/۸۶
-يا احمدي نژادي شويد يا كنار برويد"/ ۲۴/۱۲/۸۷
-"رهبر انقلاب ۱۰۳ بار از دولت تمجید کرده اند. کسی که پای صندوق رای نیاید و یا به غیر از محمود احمدی نژاد رای دهد، به دوم خردادی ها، مشارکتیها و منافقین یاری رسانده است. ... کارهای این مرد شگفت آور است."/ ۱۶/۰۳/۸۸"احمدی نژاد مالک اشتر علی است"./ ۱۶/۰۳/۸۸
-"احمدينژاد بسيجي و دلدادهي اسلام است ...زندگي ايشان مانند زندگي امام(ره) است، لذا من گفتم كه با انتخاب ايشان انقلاب دوم در راستاي انقلاب اول را برگزار كرديم"./ ۰۴/۰۵/۸۴
-"برخي از خويشاوندان مقيم آمريكاي من كه الان در ايران هستند مي گويند ...كه اين مرد فرشته است."/ ۱۲/۰۷/۸۴
ب-تشخیص و رویکرد آقای محمد یزدی عضو شورای نگهبان و رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ایام تبلیغات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری
-" جناب آقاي احمدي نژاد در مقايسه با ساير افراد به ارزشهاي اسلامي توجه داشته و شاخصهاي مورد نظر امام و رهبري را رعايت مينمايد ...نظر شخصي بنده به عنوان يكي از اعضاي جامعه مدرسين قبلا اعلام شده است و مجددا عرض ميكنم به هيچ وجه مجوز شرعي براي عبور از آقاي احمدي نژاد را نداريم"./ رجانیوز ۲۶ اردیبهشت ۸۸
ج-تشخیص و رویکرد آیتالله محمد مؤمن عضو شورای نگهبان در ایام تبلیغات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری:
-"در حال حاضر ۵۱ نفر كل جامعه مدرسين هستند ...در نهايت۳۱ نفر نسبت به حمايت جامعه مدرسين از دكتر احمدي نژاد نظر مساعد داشتند... در وضع حاضر من آقاي احمدي نژاد را بهترين فرد براي رياست جمهوري ميدانم"/خبرگزارری فاس ۰۵/۰۳/۸۸ شماره: ۸۸۰۳۰۵۱۷۴۳
د-تشخیص و رویکرد جامعه مدرسين حوزه علميه قم در ایام تبلیغات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری:
-"ما جمعی از اساتید حوزه علمیه قم ... با عنایت به تعیین ملاکهای اصلح در سخنان صریح مقام معظم رهبری، یعنی پایبندی به ارزشهای اسلامی و انقلابی، مردمی بودن، صمیمیت با مردم، سادهزیستی و پرهیز از اشرافیگری، قاطعیت، تسلیم ناپذیری در مقابل دشمن و استکبارستیزی، حمایت خود را از محمود احمدینژاد به عنوان نامزد اصلح ریاست جمهوری اعلام میداریم. بر این باوریم که ویژگیهای احمدینژاد در پایبندی به اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی، ولایتپذیری، شجاعت و قاطعیت، ...، مبارزه با فساد، روحیه تحولگرایی و نوآوری و استکبارستیزی، همچنان زمینه پیشرفتهای غرورآفرین همراه با عدالت و عزت و سربلندی ملت ایران را در سطح بینالملل فراهم خواهد آورد."/خبرگزاری فارس ۱۷ خرداد ۸۸
خدایا چنان کن سرانجام کار / تو خشنود باشی و ما رستگار
منابع و مآخذ:
(۱-۵)-خطبههاي نماز جمعهي تهران ايسنا ۸/۴/۱۳۸۶
(۶-۷)- خطبه نمازجمعه تهران جمعه ۲۲ ارديبهشت
منبع:baharnews.ir