زنان خیابانی به دنبال در آمد بیشتر
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : چهارشنبه, 23 آذر 1390 12:24
زنان ویژه،زنان خیابانی ،روسپیگری و...واژه های نکوهش شده دیگری گاه در ادبیات جامعه شنیده می شود و هزاران تاسف به دنبال می آورد.تاسف هایی که آن ر ابه فقر و هزاران آسیب اجتماعی دیگر نسبت می داد.اما سخنان مديركل امور آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي که از آمار جدیدی درباره تغيير الگوي كارگران جنسي در ايران خبرمی داد، چیز دیگر ی می گفت. «بيش از 50 درصد كارگران جنسي در اين تحقيق زنان متاهل هستند و اغلب افرادي كه در اين تحقيق مورد مطالعه قرار گرفتهاند افرادي از طبقه متوسط جامعه هستند.»
دكتر حبيب الله فريد با بيان اينكه زنان ويژه در كشور به دو دسته تقسيم ميشوند، ميگويد: «گروه اول صرفا به خاطر مسائل اقتصادي به اين چرخه وارد ميشوند و با بحثهاي حمايتي و توانمندسازي اقتصادي ميتوان آنان را از اين چرخه خارج كرد. گروه دوم هم افرادي هستند كه ميزان درآمد متوسطي دارند و براي افزايش كيفيت زندگي و ماديات اين كار را انجام ميدهند و در مورد اين گروه انگيزهها صرفا اقتصادي نيست و بايد روي تغيير نگرشها و ارزشهاي اين افراد سرمايهگذاري كرد.»
پيش از اين و با استناد به تحقيقات دهه 40 گمان ميشد اكثر زنان ويژه مجرد، بيسواد، مهاجر و فقير هستند. حال آنكه ديروز مديركل بهزيستي از تحقيقاتي سخن گفت كه براساس آن در ميان اين زنان افرادي هستند كه ميزان درآمد متوسطي دارند و براي افزايش كيفيت زندگي و ماديات اين كار را انجام ميدهند. او البته وی اشاره كرد كه اين به معناي ورود به اين حرفه به دليل فقر اقتصادي نيست و كساني هم هستند كه از سر ناچاري و فقر به اين حرفه روي ميآورند. مديركل امور آسيبديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي در ادامه عنوان كرد: اين افراد در ابتدا از ميزان آسيبهايي كه متوجه آنان است، مطلع نيستند و پس از ورود به اين چرخه در معرض موادمخدر، ايدز، خشونت و تماسهاي حفاظت نشده جنسي قرار ميگيرند و به آسيبهاي اجتماعي دامن ميزنند.
فريد در ادامه با بيان اينكه اعتياد جنسي در برخي از اين افراد مشاهده ميشود، اظهار كرد: اين افراد نياز به درمانهاي روانشناختي دارند، زيرا ميزان اختلالات روانشناختي در آنان بيشتر از ساير افراد جامعه است. پيشتر نيز انتشار تحقيقي توسط سعيد مدني نشان از تغييرات گستردهاي در ميان جمعيت زنان ويژه كشور داده بود كه از جمله كاهش سن ميانگين فعالان اين عرصه بود كه به نسبت سال 1347 بيشتر از سه سال كاهش يافته است. باسواد شدن اين زنان به نسبت همكارانشان در سالهاي پاياني دهه 40 نيز از ديگر نتایج بود.
براساس دستاوردهاي اين پژوهش مشخص شد كه بيشتر از 95درصد زنان تنفروش فعال در شهر تهران باسواد هستند، اين در حالي است كه ميزان باسوادي در سال 47، كمتر از 20درصد عنوان شده بود. همچنين بنابر يافتههاي جديد مشخص شد كه 6/32درصد از تنفروشان فعلي تهران سابقه مراجعه به روانپزشك يا روانشناس را داشتهاند. عمده اختلال گزارش شده در ميان آنها افسردگي گزارش شده است. بر پايه مطالعه انجام شده نيز مشخص شد كه 7/11درصد زنان تنفروش اولين رابطه جنسي خود را به اجبار برقرار كردهاند و به ترتيب مشتريان، اقوام و والدين بيشترين سهم را در وادار كردن زنان به اولين رابطه جنسي اجباري داشتهاند. همچنين اعلام شده است كه 8/11درصد از زنان تنفروش در حال حاضر با همسر خود زندگي مشترك دارند. اين يافته نسبت به يافته مشابه سال 1347 بيش از 7/11درصد افزايش را نشان ميدهد.
اعتقادات اصلی ترین بازدارنده
دكتر امانالله قراييمقدم، جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز اين آمار را تاييد ميكند و از نتايج تحقيقات خودش هم خبر ميدهد. اين آسيبشناس اجتماعي دلايل زيادي را زمينهساز رخ دادن اين معضل ميداند: «عوامل متعددي همچون نيازهاي جنسي، مسئله كسب درآمد، پول و اقتصاد و فقر، ازدواجهاي اجباري و تنوعطلبي در ايجاد چنين واقعه ناگواري دخيل هستند.
ضعف اعتقادات ديني در طبقه متوسط موثرترين عاملي است كه باعث اين مسئله شده است. در كنار اينها بايد الگوگيري از سريالهاي غربي، نبود نشاط در جامعه و فقر هم نام برد كه تاثير به سزايي دارند. وقتي اقتصاد ضعيف ميشود، مرد مجبور ميشود همزمان در دو، سه جا كار كند و به همين علت كمتر ميتواند به نيازهاي عاطفي خانواده رسيدگي كند.» قرايي مقدم راهكار حل اين مشكل را رسيدگي به وضعيت اقتصادي و باورهاي ديني ميداند: «بايد شغل ايجاد كنيم. ايجاد اشتغال و آموزشهاي شهروندي و ايجاد بستري مناسب براي ارائه آموزههاي ديني تا حد زيادي اين موضوع را حل كرد. شهرهاي دنياي امروز ما دنياي بيگانهاي هستند كه خرده فرهنگهاي متعددي در آنها وجود دارد و اين معضلات مربوط به قشر معيني نيست. يعني ممكن است مشكل كارگران جنسي در طبقات بالا دست و پايين جامعه هم وجود داشته باشد.»
حال آنچه که به نظر می رسد نیاز بحرانی به فرهنگ سازی است. اگر چه آموزه های دینی ما که خود بزرگترین عامل بازدارنده است و کمی تلاش رسیدن به آن ر ا محقق می کند.../شفاف