مزاحم تلفنی رئیس جمهور که بود؟
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
طنز) مزاحم تلفنی رئیس جمهور که بود؟
9 اردیبهشت 94
ساعت 11:02 صبح
امروز از صبح مکافات داریم. از لحظهای که رسیدم دفتر، یک نفر از آمریکا مدام زنگ میزند. حرف درست و حسابی هم که نمیزند. یا فحشهای زشت میدهد، یا فوت و قطع میکند، یا عربده میکشد. کلافهمان کرده. نمیدانیم چه میگوید. سپردهام به آقای علوی که ته و توی ماجرا را در بیاورد.
ساعت حدود 10:30 دقیقه بود که آقای علوی آمد دفتر. پرسیدم: «استاد رد این دیوونه هه رو زدی؟ کیه؟ از کجا زنگ میزنه؟» گفت: «دکتر فعلا فهمیدیم که از یه تلفن عمومی نزدیک کنگره آمریکا زنگ میزنه. ولی هنوز نفهمیدیم کیه. صداش رو دادیم آنالیز کنن ببینیم کیه. بهتون خبر میدم.» گفتم: «خدا عمرتون بده. واقعا زحمت میکشید. این قدرت اطلاعاتی و سرعت عمل شما قابل تحسینه.» گفت: «خواهش میکنم. به هر حال خدمت کردن وظیفه ماست.» بعد رو کردم به این پسرک خاطرهنویس و گفتم: «پسر جون برو حال کن! دارم بیمهات میکنم ها با این حرف ها. به آقای علوی سلام کن.» پسرک با صدای بلندی گفت: «آقای علوی سلاااااام.» علوی لبخندی زد و گفت: «سلام پسر خوبم.» به علوی گفتم: «آقای علوی هوای این پسر رو داشته باش. خیلی پسر خوبیه. خیلی زحمتکشه. خیلی هم به شما ارادت داره.»
ساعت 12:05 ظهر
با جواد تلفنی صحبت میکردم. هنوز نتیجه آنالیز صدای فرد مذکور نیامده بود. ماجرا را برای جواد تعریف کردم. زد زیر خنده! گفتم: «مرد حسابی چرا میخندی؟ از صبح کچلمون کرده!» گفت: «آخه من میدونم کیه.» گفتم: «واقعا میدونی؟! کیه؟» گفت: «سناتور جان کاتون. همون پسر جوونه توی کنگره آمریکا که نامه 47 سناتور رو به شماها نوشت و گفت اوباما بره توافق هوا میشه!» گفتم: «خب اون با ما چی کار داره؟» گفت: «چیزی نیست. شاکی شده! راستش راجع بهش یه چیزی گفتم که خیلی سوخته.
توی توییتر کلی عربده کشی کرد، بعد هم موقع جلسه با جان کری دوید داخل و داد زد و بهم گفت: «جرأت داری زنگ آخر وایستا.» منم گفتم: «حرفامون رو دیپلماتیک میزنیم نه با داش آکل بازی!» اونم با عصبانیت داد زد: «پس اگه جرأت داری شماره موبایلت رو بده مناظره کنیم.» منم میدونستم طرف اهل مناظره و اینها نیست. الان شماره بدم شب و روز میخواد زنگ بزنه مزاحم شه. این شد که شماره شما رو بهش دادم.» عصبانی شدم و گفتم: «مرد حسابی چرا شماره من؟!» گفت: «خب بابا گوشی من بلک لیست نداره. مال شما داره. بذاریدش توی بلک لیست، نه تماسش رو میبینید نه پیامش رو.»
ساعت 14:25 بعدازظهر
داشتم آماده میشدم که بروم شیراز. با همراهان که از در خارج شدیم، پسرک خاطرهنویس را دیدم. خیلی شاد و شنگول بود. خیلی شارژ بود. حدس زدم احتمالا خبر ندارد که دو سه روزی نیستم و دارم سفر میکنم به شیراز. با ناراحتی به او گفتم: «پسر جون! نمیخوام شادیت رو به هم بزنم. ولی راستش من چند روزی نیستم.» با خوشحالی گفت: «فدای سرتون آقا. برید خوش بگذره. ما طنزنویسها فعلا تا یه مدتی سوژه داریم نگران نباشید.» پرسیدم: «چی شده؟ باز کی کجا گاف داده توی دولت؟» گفت: «توی دولت نیست دکتر. آن مرد که رفته بود قراره توی بابل سخنرانی کنه!»
وقایعنگار 9 اردیبهشت 94:
1. سناتور آمریکایی جان کاتون باز هم به ظریف هتاکی کرد.
2. احمدینژاد در بابل سخنرانی کرد.
اخبار سیاسی - احسان ابراهيمي, قانون