معینفر را مخفیانه از مجلس خارج کردم
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
این گفتوگو را در ویژهنامه «اسوه تواضع» که در سالگرد درگذشت صدوقی، امامجمعه سابق یزد منتشر شده در ادامه میخوانید: در مجلس اول، ما از مخالفان بنیصدر بودیم؛ من دوستی داشتم که روحانی بود و با هم از قبل انقلاب هممنبر و رفیق بودیم که مبارز هم بود. او از طرفداران بنیصدر بود، ما هم ضدبنیصدر بودیم.
او وقتی از دور میرسید (ما دو تفکر داشتیم، اما با هم بگو و بخند داشتیم) از دور هم میگفت: «آقای ناطق! با حفظ موضع سلامعلیکم!» این به معنای تعامل است و کشمکش ما در مجلس اول هم با لیبرالها بود؛ این لیبرالها همان دوره اول هم بودند. بازرگان، معینفر، سحابی پدر و پسر و... ولی هیچوقت برخوردشان تند و تیز نبود و توهین نمیکردند، چراکه در ذاتشان توهینکردن و خشونت نبود.
بعد هم در مجلس عدهای طرفدار مستضعفان شده بودند و عدهای را میگفتند که طرفدار بازاریها هستند. این جبههگیریها هردفعه هم رنگی داشت. چون من هم خودم افراطی نبودم، در آن مقطع که هماندیشی داشتیم، من هم در جریانات سیاسی جدی بودم اما افراطی نبودم؛ یعنی هیچوقت توهین، برخورد و... نداشتم. برای مثال فرض کنید رأی عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس مطرح شد. تقریبا یک نفر به حمایت از بنیصدر صحبت کرد که آن هم آقای معینفر بود؛ پشت تریبون آمد، مردم هم بیرون منتظر بودند و علیه بنیصدر در خیابان شعار میدادند! معینفر بعد از اینکه صحبت کرد، کاغذش را هم پاره کرد و تند و تیز کنار آمد.
ظهر میخواست به خانهاش برود اما تمام اطراف مجلس مخالفان او بودند و مانده بود چطور برود که مردم او را کتک نزنند! یکی از کارپردازهای مجلس آقای یارمحمدی بود که الان هم هستند، از دوستان خوب ما و آن موقع نماینده بم بود و از سپاه به مجلس آمده بود. ایشان آمد و گفت دستم به دامنت! گفتم قضیه چیست؟ گفت این معینفر به حمایت از بنیصدر سخن گفته و مردم بیرون همه مخالف بنیصدرند. اگر بیرون برود، ممکن است تکهبزرگش، گوشش باشد و ملت بریزند و بلایی سرش بیاورند! گفتم عیبی ندارد، من خودم مسئول میشوم و ایشان را بیرون میبرم.
ببینید باوجود موضعی که ما آنموقع مقابل بنیصدر و لیبرالها داشتیم اما تعاملاتی به این شکل هم داشتیم! من در پارکینگ مجلس ماشین زرهی داشتم. گفتم ماشین آمد و راننده را هم صدا زدم. معینفر را مخفیانه منتقل کردیم و به راننده هم گفتم او را به خانهاش ببرد و صحیح و سالم تحویل دهد و وقتی در را بست و کاملا داخل شد، برگردد!
اخبار سیاسی - وقایع اتفاقیه