با برند «عارف» هوشمندانه برخورد کنیم
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
درباره دوگانه عارف – لاریجانی با فیاض زاهد، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی به گفت و گو نشسته ایم که در ادامه میخوانید.
آقای دکتر این روزها بحث ریاست آقای عارف در مجلس دهم شدت گرفته است. به نظر شما آیا باید مانند مجلس هشتم که آقای لاریجانی با ورودشان کرسی ریاست را از آقای حداد عادل گرفت، آقای عارف هم ریاست را از آقای لاریجانی بگیرد؟
اگر بخواهیم واقع بینانه شرایط مجلس را تحلیل کنیم این مجلس و فضای سیاسی کشور ایجاب میکند که با توجه به نوع و ترکیب مجلس شانس آقای لاریجانی برای ریاست بیشتر باشد. ضمن اینکه با توجه به موانع و مشکلاتی که در مجلس خواهد بود بهتر است ریاست مجلس با یکی از برجسته ترین نمادهای اصلاحطلبی یعنی آقای دکتر عارف نباشد تا هزینه ناکارآمدی که ایجاد میشود به پای اصلاحطلبان نوشته نشود. من بعید میدانم که جریان افراطی به راحتی اجازه دهد نمایندگان اصلاحطلب در مجلس و دولت آقای روحانی به راحتی در راستای پیشبرد برنامههایشان عمل کنند.
همچنین از آنجایی که به نظر میآید رفتن آقای دکتر عارف به مجلس برای استراتژی بزرگتری طراحی شده است، باید تلاش کنیم که شخصیت ایشان حفظ شود و در زمین نامناسبی از ایشاان استفاده نکنیم. اگر اکثریت و غالب نمایندگان مجلس دهم از جریان اصلاحطلب بودند، ماجرا فرق میکرد و من معتقد بودم آقای عارف بهترین و نخستین گزینه برای ریاست مجلس است اما رصد شرایط موجود این امکان را به شدت پایین میآورد.
لظفا درباره استراتژی بزرگتری که به آن اشاره کردید توضیح دهید. این استراتژی چیست؟
من فکر میکنم آقای عارف به طور طبیعی ذخیره جریان اصلاحات برای انتخابات ریاست جمهوری پس از دو دوره آقای روحانی است. لذا از هر حرکت یا اقدام نسنجیدهای که منجر به افزایش کاهش اعتماد عمومی و قدرت اجماع آفرین ایشان در میان اصلاحطلبان و افکار عمومی شود باید پرهیز کرد. باید با برندی که به نام عارف ساخته شده و در تهران مورد اعتماد مردم قرار گرفته به شکل هوشمندانهای رفتار کرد و خود ایشان، ما و اطرافیان ایشان باید بسیار دقت کنیم که به این برند آسیب نرسد. بعضی وقتها برای یک برند مشهور و برجسته مهم پیشروی نیست بلکه مهم حفظ آن منصب و منزلتی است که در بین افکار عمومی به دست آورده است و البته این کار راحتی نمیتواند باشد.
آقای دکتر اگر از شرایط کنونی مثل میزان کرسیهای اصلاحطلب بگذریم و بخواهیم آقای عارف و آقای لاریجانی را با هم مقایسه کنیم، مدیریت کدامیک قوی تر به نظر میرسد؟
من فکر میکنم آقای دکتر عارف از نظر اخلاقی، فضیلتهای فردی و سابقه انقلابی اساسا با آقای لاریجانی قابل مقایسه نیست. گوشت، پوست و استخوان آقای عارف در جریان انقلاب اسلامی نضج گرفته و سابقه مدیریت اجرایی ایشان در دانشگاه تهران، وزارت مخابرات و معاون اول رئیس جمهور در برابر مدیریت پر مساله آقای لاریجانی در حوزههای وزارت فرهنگ، صدا و سیما و مجمع قانونگذاری اصلا قابل مقایسه نیست. موضوع توانایی یا سابقه این افراد نیست، ضمن اینکه علی لاریجانی کنونی، لاریجانی برنامه هویت و چراغ نیست. او حتی علی لاریجانی وزارت ارشاد نیست. علی لاریجانی کنونی به واسطه طعم تلخ مهر و سنگهایی که در قم به او اصابت کرده و فشارهایی که از سوی جبهه پایداری به او وارد آمده با بخشی از قواعد بازی که اصلاحطلبان سالها درگیر آن بوده اند آشنا شده است.
ظلمی که در قم به او رفته و باعث شده مورد ایذا قرار بگیرد سبب شده است لاریجانی کنونی با لاریجانی ای که ما میشناختیم متفاوت باشد. برای همین اصلاحطلبان در قم از او حمایت کردند. اما میخواهم بگویم قدرت چانه زنی که آقای لاریجانی با جناح راست و مقامات عالی رتبه کشور دارد به نظر میرسد از قدرت آقای عارف بالاتر باشد، چه بسا بخشهایی از دولت هم تمایل داشته باشند که در شرایط جدید با آقای لاریجانی درباره چگونگی هماهنگی تفاهم میان دو قوه مقننه و مجریه عمل کنند. اگر ما 20 یا 30 کرسی بیشتر در مجلس به دست میآوردیم، آن موقع میتوانستیم با اطمینان خاطر درباره ریاست آقای عارف در مجلس دهم سخن بگوییم.
آقای عارف در جایگاه ریاست یا هیات رئیسه مجلس بیشتر میتواند تاثیر گذار باشد یا در قامت رهبر فراکسیون اصلاحطلبان؟
توصیه دوستانه من به آقای عارف این است که اگر ایشان به هردلیلی برای ریاست مجلس شورای اسلامی کاندیدا نشدند یا انتخاب نشدند، که در قامت یک نماینده تهران باقی بمانند و مسئولیتهایی مثل نایب رئیسی یا هیات رئیسه را نپذیرند. من بر این نکته تاکید میکنم چون رعایت نکردن آن به جایگاه ایشان لطمه خواهد زد. ایشان فقط باید ردای ریاست فراکسیون یا جریان اصلاحطلب در مجلس را عهده دار شوند که خودش به معنای رئیس مجلس در سایه است و منزلت آن از هیات رئیسه بسیار بالاتر است.
شما فرمودید لایجانی کنونی لاریجانی هویت و وزارت ارشاد نیست. آیا چنین لاریجانیای میتواند اصلاحطلب هم بشود؟
همه چیز ممکن است، اما بخشی از کنش آقای لاریجانی الان آشنایی و مواجهه با واقعیتهایی است که در عرصه زندگی و مناسبات اجتماعی وجود دارد، بخشی به دلیل نقشی است که ایشان در زمینه برجام ایفا کرده است. بخشی هم به دلیل هشیاری سیاسی علی لاریجانی است. بخش سوم این است که چه دیدگاههایی امروز در افکار عمومی خریدار دارد. بخش چهارم این مربع هم شکاف بود که میان جریان پایداری و احمدی نژاد به وجود آمد. بررسی ابعاد چهارگانه این مربع نشان میدهد که علی لاریجانی کنونی بسیاری میتواند شخصیت بسیار قابل احترامی برای انجام برخی از کنشهای سیاسی ائتلافی با اصلاحطلبان باشد. منتها برای تبدیل شدن به یک چهره اصلاحطلب که از نظر تئوری و پراتیک و فلسفی بتواند با ماهیت اصلاحطلبی هماهنگی داشته باشد فاصله زیادی دارد، همانطور که شخصیتهایی مثل آقای ناطق نوری هم در همین ممیزات هستند.
عدهای معتقدند آقای عارف مدیر بسیار خوبی است اما سیاستمدار نیست. آیا کرسی ریاست مجلس به مدیر احتیاج دارد یا به سیاستمدار؟
به نظر من ترکیبی از هر دو درست است. من اساسا این تقسیمبندی را بجا نمیدانم. به هرحال آقای عارف نشان داده است که سیاستمدار باهوشی است. اقدام اخلاقی او منجر به رای بالا و پیروزی ایشان در مجلس شورای اسلامی در تهران شد.
برای سوال آخر اگر این بحث را کنار بگذاریم، فکر میکنید قوی ترین و ضعیف ترین روسای مجلس تا کنون چه کسانی بوده اند؟
قویترین هاشمی رفسنجانی و ضعیفترین حداد عادل.
اخبار سیاسی - همدلی