زمان مرتضوی آبروی برخی افراد بیگناه ریخته شد
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
اخبار سیاسی - علی یونسی:
زمان مرتضوی آبروی برخی افراد بیگناه ریخته شد
حجتالاسلام علی یونسی، وزیر اطلاعات دوره ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی و مشاور روحانی در امور اقوام و اقلیتها در مورد روزهای دادستانی تهران در سال 68 و چالشهای دستگاه قضایی با «مهر» گفتوگو کرده است. او میگوید: «امروز متاسفانه وقتی فردی از زندان آزاد میشود اصلا احساس شرمندگی نمیکند و حتی افتخار هم میکند در حالی که در دهه۶۰ این طور نبود.»
شما سال 1362 رییس شعبه نظامی بودید و صدنفر از اعضای شبکههای مخفی اعم از حزب توده و منافقان را محاکمه کردید، آیا این صحت دارد و اگر صحیح است روند بررسی پروندهها به چه شکل بوده است؟
اصل خبر دروغ است. البته هدف از جعل این خبر این بوده تا بنده را تخریب کنند تا نتوانم به برخی پستها دست یابم. من از سال60 قاضی دادگاه بودم و حرف برای گفتن زیاد دارم. اگر شرایط مهیا شود آنها را خواهم گفت.
شما در سال 69 برخی از نمایندگان مجلس را بهدلیل اهانت و برخی تخلفات به دادسرا احضار کردید. آیا این رویه را ادامه دادید؟
از سال 47 وارد مبارزات انقلاب شدم و مبارزاتم در شکلهای مختلف از چریکی گرفته تا سخنرانی و حتی توزیع اعلامیههای امام انجام میشد و حتی کارم به زندانهای ساواک و فرار از کشور هم انجامید.
بعد از پیروزی انقلاب چون شاگرد شهیدبهشتی و شهیدقدوسی بودم آنها از من دعوت کردند وارد دستگاه قضایی شوم درحالیکه خودم بیشتر مایل بودم کارهای فرهنگی و آموزشی انجام دهم. با این حال از سال60 وارد قوهقضاییه شدم و قضاوت را در تمامی دادگاهها اعم از موادمخدر، دادگاه انقلاب، مفاسد و... را تجربه کردم. هدف من هم بیشتر نجات مردم گرفتار بود.
یعنی شما در حین قضاوت، قضازدایی هم میکردید؟
بله، برای همین با دوستان و همکارانم هم درگیر شدم تا حدی که مسوولان صلاح ندیدند من در دادگاه اوین بمانم چراکه به روشهای آن موقع معترض بودم. بعد هم وارد دادگاه نظامی ارتش شدم. وقتی هم به دادگاه ارتش آمدم ماجرای کودتا و حزب توده تمام شده بود و محاکمه این افراد دست من نبود. البته همزمان وقتی مسوول دادگاه نظامی ارتش بودم مسوولیتهای دیگری هم داشتم؛ از کارهای نظارتی و امنیتی گرفته تا نماینده فرمانده کلقوا در حفاظت اطلاعات ارتش، و از بنیانگذاران سازمان قضایی نیروهای مسلح بودم.
گفته شده شما عضو گروه قضایی دادگاههای صحرایی در دوران جنگ هم بودید؟
نه، این هم شایعه است.
در خاطرات آقای هاشمیرفسنجانی گفته شده شما بههمراه آقای پورمحمدی و رازینی اعضای قضایی متخلفان جنگی بودید؟
خب این درست است. البته باید گفت یکی از خواستههای فرماندهان در آن دوران این بود که دادگاه صحرایی تشکیل شود ولی ضابطهای برای ایجاد این دادگاهها نداشتیم و در قانون هم اینچنین دادگاهها تعریف نشده است. البته وجود دادگاه صحرایی برای مجرمان نظامی جنگ شایعه و توهم بود.
یعنی خائنان جنگ را در همان دادگاههای نظامی استانها محاکمه میکردید؟
بله، در همان استانها محاکمه میشدند. البته فرماندهان آن دوران میگفتند اگر دادگاه صحرایی باشد نظامیان با قدرت بیشتری فرماندهی میکنند که انجام نشد.
چرا بعد از گذشت 26سال از جنگ تحمیلی اسامی افراد خائن به جنگ منتشر و اعلام نمیشود؟
خیانت به جنگ ظاهرا سوالی جهتدار و سیاسی است و هنوز زود است این مسایل بازگو شود. البته عناصر خائن مانند منافقین گاهی میان رزمندگان نفوذ کرده و برای دشمن جاسوسی میکردند. البته ممکن است افرادی معدود خیانت کرده باشند اما اینکه جریان شناختهشدهای اعم از دولت یا فرماندهانی سازمانیافته بهدنبال خیانت در جنگ بودند اصلا چنین چیزی نبوده است.
بازگردیم به دورانی که دادستان تهران بودید؟
خب بعد از فوت امام کمی مدیریت کشور تغییر کرد. آن زمان آقای ریشهری دادستان کل کشور بودند و من را بهعنوان دادستان تهران به رییس قوهقضاییه، آقای یزدی معرفی کردند. آن زمانی که دادستان تهران بودم بیشتر دنبال تغییر روشها بودم.
به اعتقاد من دادستان وکیل مردم است و همه مظلومان و بیپناهان که پول و پارتی ندارند بعد از خدا به دادستان امید دارند تا از حقشان دفاع کند. باید گفت که دادستان تهران نه دادستان دولت است و نه دادستان قوهقضاییه بلکه دادستان مردم است و اگر دید، دولت دارد حق مردم را ضایع میکند باید از حق مردم دفاع کند.
چرا در برخی دستنوشتههای آقای هاشمی نوشته شده آقای یونسی بهعنوان دادستان تهران به من گزارش میدادند! امروز که اصلا روال نیست دادستان تهران به رییسجمهوری گزارش دهد ولی شما آنروزها گزارش میدادید؟
من بهعنوان دادستان موظف نبودم به رییسجمهوری گزارش بدهم ولی دادستان باید سران سهقوه را توجیه میکرد. چراکه دادستان تهران جایگاهی دارد که هیچ مقامی ندارد و حتی میتواند رییس قوهقضاییه و رییسجمهوری و رییس مجلس را به دادسرا احضار کند. بهعنوان مثال اگر قوهقضاییه خوب و بهدرستی عمل کند قطعا در پیشگیری از وقوع جرم موفق خواهیم بود. هرچند دستگاههای دیگر هم دخیل هستند ولی قوهقضاییه نقش پررنگتری دارد.
در مورد یقهسفیدها قرار بود، صحبت کنید؟
همیشه قانون از سوی قانونگذاران و مجریان قانون و اصحاب قدرت و ثروت تهدید میشود. آنهایی که اطلاعات و اسلحه دارند قانون را نادیده میگیرند. وقتی قاضی حکمی میدهد، تلفنها زنگ میخورد؛ هم از سوی استاندار و هم از سوی نماینده مجلس و دیگران و این یعنی تحتفشارقراردادن قاضی مستقل.
برخی مسوولان قضایی میگویند اگر استقلال مالی داشته باشیم تحت فشار قرار نمیگیریم؟
نه این یک بهانه است. همه دنیا سیستم قضایی دارند و بودجه خود را از دولت میگیرند. یعنی اینکه باید بودجه خود را از متهمان و محکومان بگیرد؟ نخیر بودجه عمومی است و باید این بودجه را از دولت بگیرد چراکه اگر قوهقضاییه بخواهد از درآمد خودش تامین بودجه کند فساد میآورد. ولی متاسفانه شنیدهام که دستگاه قضایی شرکتهای اقتصادی به راه انداخته که اصلا درست نیست. چراکه دولت موظف است تامین بودجه قوهقضاییه را اختصاص دهد و نباید منت روی سر قوهقضاییه بگذارد.
البته ناگفته نماند که قضات هم از موضوع حقوق و دستمزد گلایههایی داشتند؟
به اعتقاد من قاضی باید بالاترین حقوق را بگیرد. در زمان آقای خاتمی توانستیم حقوق پایه قضات را به اندازه استادان دانشگاه افزایش دهیم. ما باید مشکلات سیستم مالی قضایی را رفع کنیم.
به موضوع احضار نمایندگان مجلس در دورانی که دادستان تهران بودید بازگردیم؟
آنزمان بهدلیل تخلف، تعدادی از نمایندگان را به دادسرا احضار کردم. حتی دادستان کل را بهدلیل داشتن شاکی خصوصی احضار کردم که البته شاکی خصوصی دادستان رضایت داد. من یادم هست که حتی رییس قوهقضاییه، آیتالله یزدی را در یکی از پروندهها بهعنوان شاکی احضار کردم و رییس قوهقضاییه شخصا در بازپرسی حاضر شدند.
مبارزه با فساد اقتصادی هم در دوران دادستانی شما در دستور کار بود؟
در آنزمان مبارزه با شرکتهای مضاربهای در دستور کار دادستانی تهران بود. آن زمان این شرکتها امنیت اقتصادی و بازار را بههم ریخته بود و هر کلاهبرداری میآمد و سودهای کلانی برای مضاربه دریافت میکرد. اینقدر وضعیت حاد شده بود که حتی سازمانهای دولتی و وزارت اطلاعات هم درگیر این شرکتها شده بودند.
آیا شیوههایی که امروز در مبارزه با مفاسد توسط دستگاه قضا استفاده میشود را قبول دارید؟
خیر قبول ندارم. متاسفانه امروز روش محاکمات بیشتر تولید جرم میکند. این شیوهها موجب ناامنی و بیاعتمادی شده و مردم از دستگاه قضایی فاصله گرفتهاند.
امروز متاسفانه وقتی فردی از زندان آزاد میشود اصلا احساس شرمندگی نمیکند و حتی افتخار هم میکند درحالیکه در دهه60 اینطور نبود. قاضی باید بداند که حکمی که میدهد متناسب با افکارعمومی جامعه باشد. گاهی افکارعمومی فردی را متهم نمیدانند ولی قاضی حکم علیه او میدهد در حالی که ما در قوانین و اسلام هیاتمنصفه و نماینده افکارعمومی را داریم. در زمان آقای مرتضوی هم افراد بیگناه را احضار میکردند و آبروی آنها را میریختند که من حتی به این رویه اعتراض هم کردم.
آیا موافق بازدید سرزده رییسجمهور اسبق از زندان اوین بودید که حاشیههایی دربر داشت؟
ملاقات سرزده از همه زندانها لازم و ضروری است، مخصوصا زندانیان سیاسی. البته اگرچه ممکن است گرفتار خطا و جرم شده باشند و باید با داشتن حسننیت و اهداف غیرشخصی همواره مورد توجه و عفو و ارفاقات انسانی باشند.
فرآیند رسیدگی به جرایم باید قانونمند و شفاف و عادلانه باشد و منع متهمان و محکومان برای ملاقات یا اتخاذ وکیل زمینه را برای شکلگیری فساد یا ستم بر متهمان فراهم میکند. ملاقات سرزده مقامات قضایی و اجرایی مخصوصا ملاقات سرزده سرانقوا از زندانها و بازداشتگاهها خیلی لازم و بازدارنده از مظالم احتمالی است. اقدام دیرهنگام رییسجمهوری سابق برای بازدید سرزده از زندانها متاسفانه رنگوبوی سیاسی بهخود گرفت و به همین دلیل ناکارآمد و بیاثر بود.
چرا پلیس قضایی نداریم، ویژگیهای پلیس قضایی چیست؟
انحلال پلیس قضایی یک اشتباه بزرگ مدیریتی بود در حالی که قوهقضاییه به یک پلیس کاملا تخصصی و در اختیار نیازمند است. پلیس قضایی بهدلیل دانش قضایی و پلیسی و حرفهای میتواند به عدالت و قانون اقدام کند.
آیا موافق تصویب لایحه جرم سیاسی هستید؟
فقدان قانون جرم سیاسی به عدالت سیاسی آسیب میزند. این خلأ قانونی بیشتر دست قضات و ماموران قانونگریز را در شیوه برخورد با مجرمان سیاسی باز میکند. تصویب قانون جرم سیاسی فعالیتهای سیاسی و قانونی را از غیرقانونی جدا و عرصه سیاست را از غلتیدن در جرایم سیاسی وسوسهانگیز بازمیدارد.
اخبار سیاسی - مهر