روایتی تکان دهنده از حمله به زاغه نشیان پاکستانی در شهر ری/ فرماندار: تکذیب می کنم



 «ساعت سه نصفه شب بود. همه توی کپرها خوابیده بودیم. بعضی ها هم بالای پشت بام و روی زمین خوابیده بودند؛ ناگهان ون‌ها و ماشین‌های گشت و پلیس امینیت از راه رسیدند. چند لودر هم همراه‌شان بود. با صدای لودرها از خواب پریدیم که دیدیم سقف زاغه دارد پایین می‌آید.

 

بولدوزرها خراب می‌کردند و جلو می‌آمدند. زن‌ها، مردها و بچه‌ها فرار می‌کردند تا زیر آوار نمانند. مردها که زورشان زیادتر بود، زودتر فرار کردند. اما همه زن‌ها و بچه‌ها را گرفتند و بردند. بعضی از بچه‌ها هم دویدند تا خودشان را در مزرعه‌های بلال کنار زاغه‌ها پنهان کنند. پنج تا اتوبوس پر کردند و بردند. شب تا صبح زود در اردوگاه ورامین نگه‌شان داشتند و صبح زود به سمت زاهدان حرکت کردند. نرسیده به مرز زاهدان پدر و مادرها گشتند تا کودکان‌‌شان را در میان اتوبوس‌ها پیدا کنند اما هیچ اثری از هفت بچه نبود. از مرز زاهدان فامیل‌های‌شان که در قوچه حصار مانده بودند تماس گرفتند و خبر دادند که بچه‌های‌شان گم شده‌اند. فامیل‌ها همه جا را گشتند و بچه ها پیدا نشدند که نشدند».

 

این‌ها حرف های صالح است. پسری که خواهرش در طرحی که پلیس اسمش را طرح جمع آوری مهاجران گذاشته گم شده و خبری از او ندارد.

 

منطقه قوچه حصار پر از مزارع بلال و سبزی‌کاری است که کودکان و زنان بلوچ روزها در آن کار می‌کنند تا دستمزد اندکی بگیرند. خانه‌های‌شان زاغه‌هایی است که از بلوک‌های سیمانی به هم چسبیده، تپوپ‌های تایر کامیون، تکه‌های نئوپان که از زباله های داخل شهر جمع آوری کرده‌اند و پتوهای چرکتاب ساخته شده است. پتوهایی که تکه های نورگیر سقف را می پوشاند تا گرمای هوا و آفتاب به داخل نفوذ نکند. حالا نزدیک به 10 ساعت از طرح پلیس می گذرد و تمام اجزای خانه ها با ضربه های لودر از هم پاشیده است. بلوچ ها میان مزرعه های بلالی که روی آن کار می کنند، این زاغه‌ها را ساخته‌اند. زاغه هایی که بعضی از آن‌ها 20 ساله است و ساکنان‌شان 30 سال است که در همین منطقه زندگی می‌کنند اما نه شناسنامه دارند و نه رفتار درستی با آن‌ها می‌شود.

 

سگ‌های وحشی بچه ها را دریده‌اند؟

حمید، پدر معصومه و محسن همراه با پنج خانواده دیگر در کنار یکی از این مزارع زندگی می‌کنند. او صبح زود از همسرش شنید دختر 9 ساله و پسر 11 ساله‌اش گم شده‌اند؛ تمام مزرعه بلال روبه روی زاغه‌شان را گشت اما دختر و پسرش را پیدا نکرد؛ حالا با موتور یکی از دوستانش از راه می‌رسد. از صبح به تمام زاغه‌های دوست و آشنایان‌شان سر زده و معصومه را پیدا نکرده. لباس قهوه ای بلند بلوچی پوشیده و از موتور پیاده می‌شود. روی یکی از تایرهای کامیونی که تا دیشب تکه ای از دیوار زاغه‌شان را درست کرده بود، می‌نشیند و می‌گوید:« ما چه گناهی کردیم که اینجوری ما را میگیرن و میبرن؟ هفت تا بچه گم شدن. وقتی بچه کوچیک بره تو بلال‌ها سگ می‌گیرش! این بچه‌ها از ترس مامور فرار کردن، معلوم نیست کجا رفتن. سراغ همه فامیل‌های‌مان رفتم اما کسی ازشان خبر نداره. مادرش این‌ها همه‌شان رسیدن پاکستان. مادرش به من زنگ زد گفت همه ماشین‌ها را گشتم، معصومه و محسن اینجا نیستن. آن‌ها هم فکر کردن اینجا پیش منه».

 

نیمه شب با لودر به زاغه‌های‌مان ریختند

صالح، جوان بلوچی چند قدم آن طرف تر روی یک تکه نئوپان نشسته. چشم هایش از بی خوابی و ترس دیشب هنوز قرمز است و میان حرف هایش ناگهان زبانش می‌گیرد. می‌گوید:« مامورها که از راه رسیدند ما خواب بودیم. به هم می گفتند بگیرین‌شان خودشان هستند؛ انگار که ما دشمنیم. ما مهاجریم که داریم اینجا زندگی می کنیم. همه کشورها مهاجر دارند. کدام کشوری با مهاجرها این طور برخورد می‌کند؟ با لودر و ماشین گشت و اتوبوس آمده بودند. ما که حساب بانکی نداریم پول‌های‌مان را جایی بگذاریم. هر چه پول جمع کرده بودیم و داخل خانه داشتیم را با خودشان بردند. باید چند روز جلوتر به ما می گفتند تا وسایل‌مان را جمع کنیم و بعد ما را می بردند». حمید، پدر معصومه و محسن پاسپورت قانونی دارد و هر چند وقت یک‌بار به پاکستان می رود و برمی‌گردد. آخرین بار همین دوماه پیش بود. او می‌گوید:« مامورها دیشب پاسپورتم را جلوی چشم‌هایم پاره کردند و جلویم انداختند. من که قانونی وارد ایران شده بودم چرا با من این رفتار را می‌کنند؟»

 

 اخبار اجتماعی ,خبرهای اجتماعی, زاغه نشیان پاکستانی در شهر ری

روایتی تکان دهنده از حمله به زاغه نشیان پاکستانی در شهر ری

مادر و پدرهادر پاکستان و بچه هایی که در ایران گم شدند

حالا بیشتر از 24 ساعت از طرح رد مرز پاکستانی‌ها به کشورشان می‌گذرد؛ همه آن‌ها به کشورشان رسیده‌اند. پدر و مادر چند نفر از کودکانی که ناپدید شده‌‌اند، حالا در پاکستان هستند و معلوم نیست چه بلایی بر سربچه‌های‌شان آمده. کسی هم نیست تا دنبال بچه ها بگردد یا حتی نمی‌توانند به پلیس شکایت کنند.

 

محسن4ساله ،موسی5ساله ،معصومه 6ساله، عیسی 5ساله،خاتون6ساله و شهنواز11ساله کودکان گمشده هستند. معلم مدرسه بچه‌ها از صبح زاغه به زاغه دنبال‌شان در قوچه حصار گشته اما نتوانسته ردی از آن‌ها پیدا کند. او می‌گوید:« ما به کلانتری محل رفتیم و گفتیم حالا که خانه‌های این بچه‌ها را خراب کردید و پدر و مادرشان را هم رد مرز کرده اید به ما کمک کنید تا دنبال بچه ها بگردیم اما ماموران کلانتری گفته‌اند وظیفه ما این نیست که دنبال بچه های مهاجر بگردیم. از هلال احمر خواسته ایم تا سگ‌های زنده یاب بیاورد تا شاید بچه ها را در مزرعه ها پیدا کند. اما هلال احمر می‌گوید که وظیفه ما نیست. اورژانس اجتماعی هم می‌گوید وظیفه ای در برابر نجات این بچه ها ندارد. پلیس امنیت قرار است روز شنبه ما را بپذیرد».

 

پول ها و گوشی های‌مان را بردند

مزرعه‌های بلال اطراف، پر از سگ هایی است که هر چند وقت یک‌بار به گله ها حمله می‌کند و گوسفندها را می‌درند. تمام بلوچ‌ها از این سگ ها می ترسند و واهمه دارند. پدر و مادر هفت دختربچه و پسربچه گم شده تمام ترس‌شان از این است که بچه‌ها را سگ‌ها دریده باشند. از طرفی داخل مزارع بلال بیشتر از نیم ساعت نمی شود نفس کشید. صالح می گوید:« نصفه شب وحشتزده یک‌سری از بچه ها را دیدم که رفتند توی مزرعه های بلال، یک سری هم سمت جاده فرار کردند».

 

صالح کنار رفیقش نشسته و دارد ویرانه ویرانه‌هایی که سال‌ها در آن زندگی می‌کردند را تماشا می‌کند. او می‌گوید:« دهیارها آمده بودند، پلیس امنیت و گشت ارشاد هم بود. همه وسایل خانه ها را بردند. گوشی ام و حتی دیگی که هر سال در آن نذری امام حسین درست می کردیم را هم بردند. پول های توی جیب‌مان را هم خالی کردند و دیگر نمی‌توانیم تا یک خیابان آن طرف تر هم برویم. موتورهای مان را هم با خودشان بردند». بلوچ ها می گویند که تعداد رد مرز شده ها 6 اتوبوس آدم بوده که همگی از قوچه حصار بوده اند. در منطقه اسماعیل آباد وقتی نیمه‌های شب ماموران به آنجا رفته بودند، چند خانه آتش گرفته است.

 

صابر می‌گوید:« یک هفته پیش یک گروه آمدند اینجا گفتند ما گروه بهداشت هستیم. با دو تا ون آمدند توی خانه ها و یکی یکی اسم و فامیل‌های‌مان را پرسیدند. نگو داشتند ما را شناسایی می کردند برای رد مرز و ما خبر نداشتیم. به دروغ گفتند به شما کانکس و پول می‌دهیم تا زندگی کنید». صالح حرف های صابر را می‌شنود و برای برادر گم شده اش نگران است؛ می‌گوید:«سگ های اینجا همه و حشی هستند. همین چند هفته پیش دوتا بزغاله را گرفتند و تکه تکه اش کردند. اگر بوی بچه ها را شنیده باشند، رفتند توی مزرعه بلال و پیدای‌شان کرده‌اند و آن‌ها را دریده اند».

 

یکی از بچه ها در خرابه هاپیدا شد

شهنواز،دختربچه 11ساله را دیروز؛ یعنی دو روز بعد از حمله پلیس به زاغه های بلوچ نشینان در یکی از خرابه‌های اطراف پیدا کردند. در حالی که از گرسنگی و تشنگی حتی توانایی صحبت کردن نداشت. دیروز دوباره پلیس به زاغه‌های بلوچ نشینان پاکستانی هجوم برد و به صاحبان زمین های ذرتی که کارگران مهاجر بلوچ در آن کار می کردند گفت اگر همچنان از این کارگران در مزرعه هایشان استفاده کنند باید سه میلیون تومان جریمه بدهند.

 

در میان زاغه‌هایی که با لودر خراب شده اند، حسینیه بلوچ ها هم دیده می‌شود. حسینیه ای که با کاغذهای زرورق طلایی و قرمز آن را تزیین کرده بودند و هر سال محرم در آن عزاداری می‌کردند. این بلوچ ها همگی‌شان شیعه بودند و از راه کشاورزی در زمین های مردم زندگی‌شان را می‌گذراندند. پدر محسن و معصومه ناگهان از روی زمین بلند می شود و به مزرعه بالا می دود تا میان بوته های بلال بچه هایش را پیدا کند.

 اخبار اجتماعی ,خبرهای اجتماعی, زاغه نشیان پاکستانی در شهر ری

واکنش فرماندار ری: تکذیب می کنم

فرماندار ویژه ری به اخبار برخی رسانه ها مبنی بر تخریب بدون اطلاع کپرهای اتباع پاکستانی واکنش نشان داد و ضمن تکذیب مفقودشدن هفت کودک پاکستانی گفت: تنها تعداد معدودی کپر خالی از سکنه و مجهول المالک پس از هماهنگی تخریب شده است .

 

هدایت الله جمالی پور روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با توضیح درباره طرح جمع آوری اتباع غیرمجاز پاکستانی در سطح شهرستان ری اظهار داشت: تعدادی از این اتباع در حاشیه شهرری و محدوده پالایشگاه نفت در کپرها و مکان های نامناسب زندگی می کردند که به لحاظ شرایط زندگی وضعیت بسیار نامناسبی داشتند.

 

وی افزود: بر اساس بررسی های شبکه بهداشت تعدادی از این اتباع غیرمجاز به علت رعایت نکردن بهداشت فردی و در دسترس نداشتن آب آشامیدنی سالم به بیماری های خطرناک و مسری نیز مبتلا بودند.

 

معاون استاندار تهران عنوان کرد: مردم ساکن در مناطق پیرامون زندگی این اتباع غیرمجاز نیز در معرض خطر بودند و همواره به حضور این اتباع در این مکان ها اعتراض داشتند.

 

وی افزود: قبل از اجرای عملیات جمع آوری، چندین بار در خصوص ضرورت ترک این مکان های نامناسب به این خانواده ها هشدار داده شد اما این اتباع به هشدارها بی توجه بودند.

 

فرماندار ری گفت: طرح جمع آوری این اتباع برخلاف گزارش هایی که در برخی رسانه ها اعلام شده در روز و توسط ماموران نیروی انتظامی با هماهنگی اداره کل اتباع خارجی استانداری، بخشداری کهریزک و مسئولان حوزه اتباع فرمانداری در راستای اجرای قانون و با اطلاع رسانی قبلی انجام شد.

 

جمالی پور در واکنش به خبر برخی رسانه ها که مدعی شده بودند شبانه و بدون اطلاع کپرهای این اتباع خراب شده است گفت: چطور ممکن است وقتی فردی جایی حضور داشته باشد برای تخریب آنجا اقدام شود، یعنی جان انسان ها حتی اتباع غیرمجاز اهمیتی ندارد که چنین واکنش های رسانه ای را شاهد هستیم؟ 

 

وی تاکید کرد: وسایل قابل حمل این اتباع توسط آنها حمل و کالاهای حجیم هم بسته بندی و طبق صورتجلسه در مرز به این اتباع تحویل داده شد.

 

معاون استاندار تهران خاطرنشان کرد: این طرح در کمال تکریم، احترام و رعایت جوانب انسانی و اخلاقی انجام شده است و به هیچ یک از وسایل اتباع صدمه ای وارد نشد.

 

وی فضاسازی رسانه ای در خصوص برخورد نیروی انتظامی با این اتباع را غیراخلاقی و به دور از انصاف و برخلاف منافع ملی دانست و از افراد و رسانه ها درخواست کرد از انتشار اخبار غیر واقعی و بی اساس بپرهیزند و به منافع ملی توجه کنند.

 

جمالی پور با بیان اینکه استقرار، زندگی و اشتغال اتباع غیرمجاز در همه نقاط دنیا جرم محسوب می شود افزود: با مالکان مزارعی که این اتباع را در بدترین شرایط انسانی در میان مزارع سکنی داده اند و حقوق ابتدایی انسانی آنها را پایمال می کنند نیز برخورد جدی خواهد شد.

 

وی خاطرنشان کرد: بر اساس قانون تمامی اتباع غیرمجاز و غیرقانونی باید جمع آوری و رد مرز شوند و این موضوع با جدیت در شهرستان ری پیگیری می شود.

 

جمالی پور گفت: جمع آوری اتباع غیرمجاز تنها مربوط به کشور ما نیست و بیشتر کشورهای جهان با این مشکل درگیر هستند و این موضوع در خصوص ایرانی های غیرمجاز خارج از کشور هم صدق می کند.

 

به گزارش ایرنا، برخی اتباع پاکستانی در قالب تورهای زیارتی حضرت عبدالعظیم (ع) و بی بی شهربانو به صورت قانونی وارد شهرری می شوند و به صورت غیرمجاز در میان زمین های کشاورزی و کوره های متروک آجرپزی اسکان می گزینند.

 

گروهی از اتباع غیرمجاز پاکستانی با دستمزدهای بسیار پایین در مزارع اطراف شهرستان ری مشغول به کار می شوند و گروه دیگر با کودکان خود در معابر اصلی شهرری و تهران اقدام به تکدی گری و ایجاد مزاحمت برای شهروندان ایرانی می کنند.

 

شهرستان ری در جنوب پایتخت به مرکزیت شهرری با جمعیتی بیش از یک میلیون و 300 هزار نفر قراردارد.

 

  قانون

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------