اتهام زنندگان بدهكار طلبكار هم هستند



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی ,شهربانو امانی

 این روزها نام قالیباف در بسیاری از مجامع شهری و سیاسی پررنگ شده است که دلیل آن رفتارهای اخیر شهردار اسبق و میزان بدهی‌های شهرداری در زمان اوست. بدهی‌هایی که اعضای شورای شهر معتقدند چند هزار میلیاردی است و شهردار اصولگرا آن را رد می‌کند. حتی از برخی بهشت‌نشینان برای طرح این رقم بدهی شکایت شد. نکته قابل تأمل آنجاست که صداوسیما هنوز قالیباف را شهردار می‌داند چنانکه به او فرصتی داد که از خود در برابر ادعای بدهی کلان شهرداری دفاع کند، اما او در این برنامه اعضای شورای شهر را دروغگو خطاب کرد و البته جام جم فرصتی به اعضای شورای شهر برای دفاع از خود نداد.

 

از سوی دیگر در روزهای اخیر، شورای شهر طرحی را به تصویب رساند که طی آن باید «میزان حقوق و دستمزد و دریافتی مدیران شهرداری تهران» به‌طور شفاف به اطلاع عموم رسانده شود. این طرح با استقبال شهروندان و رسانه‌ها همراه شد و پیروزحناچی دستور انتشار حقوق معاونان و مشاوران خود را داد که این مهم سبب افزایش اعتماد جامعه به شهردار منتخب شورای شهر اصلاح طلب شد. در راستای آنچه این روزها در بهشت موضوع بحث است «آرمان» با شهربانو امانی عضو شورای شهر تهران به گفت و گو پرداخت که متن آن را در ادامه می‌خوانید.

 

پس از اعلام خبر انتشار لیست حقوق و دریافتی مدیران شهرداری تهران، برخی از گروه‌ها و افراد خاص جناح اصولگرا شروع به حاشیه سازی کردند. از سویی هفته گذشته هم آقای قالیباف در تلویزیون اتهاماتی به مدیریت شهری تهران وارد کرد. دلایل این اتفاقات همزمان چیست؟

به اعتقاد من مدیریت 12ساله و طولانی مدت آقای قالیباف که اتفاقا دور سوم آن حواشی هم داشت (بر اساس قانون کسی در تهران بیش از دو دوره نمی‌تواند شهردار باشد) شورای شهر پنجم از زمان استقرار و انتخاب خود از شهردار تهران خواست تا سند تغییر و تحول را به شورا ارائه دهد تا مشخص شود در چه ترازی شهر را از مدیریت سابق تحویل می‌گیرد. مدیریتی که یک نگاه سخت افزاری به شهر داشته و بی‌برنامگی در اقدامات آن مشهود است. طبق گزارش واصله، شورای چهارم در برابر بدهی‌های کلان شهرداری و بحث املاک نجومی، موضع گیری کرده و اطلاع رسانی هم شده بود. بنابراین هم بدهی‌ها هم دارایی‌های شهرداری و هم وضعیت کلی شهرداری در گزارش اولیه کاملا روشن بود.

 

حال بعد از یکسال و نیم از استقرار شورای جدید باید این پرسش از شهردار 12ساله سابق پایتخت و همچنین از صداوسیما مطرح شود که به چه دلیل تریبون در اختیار فردی گذاشته است که در دوره مدیریت خود پاسخگو نبوده است؟! حالا هم که دستگاه ناظر و یک مسئول در مدیریت شهری یعنی شورای شهر که منتخب حداکثری مردم تهران است با یک خبرگزاری مصاحبه‌ای کرده و درباره تخلفات آن دوره سخنی گفته است، به دادگاه فراخوانده شده است! این مسائل را وقتی کنار هم قرار دهیم، خواهیم دید که این افراد بدون توقف هر زمان و در هر مکانی هر کاری که دلشان خواسته انجام داده‌اند؛ چه زمانی که در قدرت هستند و غیرپاسخگو و چه زمانی که در قدرت نیستند اما همواره مدعی هستند. در نتیجه معتقدم در این برهه که دولت آقای روحانی در دو جبهه جنگ اقتصادی و رسانه‌ای که جو سنگینی علیه دولت ایجاد کرده است.

 

این مدیران 12ساله شهری فرصت را برای به صحنه آمدن و خودی نشان دادن مغتنم شمرده‌اند. به نظرم امثال قالیباف تصور کردند که سوت انتخابات مجلس در سال 98 نواخته شده است. رفتار این طیف، بیشتر پوپولیستی است. اینها بدانند که دوره نگاه کردن به دوربین و اتهام افکنی به دیگران، گذشته است و مردم به امور کشور آگاه‌تر از این افراد هستند.

 

پس شما نیز سخنان آقای قالیباف را رد می‌کنید؟

بله. این پیمانکاران و طلبکارانی که هر روزه در مقابل شورا و شهرداری تجمع می‌کنند و درخواست مطالبات تلنبار شده خود را دارند از چه زمان و از کدام دوره مدیریت شهرداری طلب دارند؟ اکنون شهرداری باید روزانه 17 میلیارد تومان سود و جرائم دیرکرد وام‌های بانکی دریافت شده دوره قبل را بپردازد. انگار فراموش کردند که مردم هر حرکت، هر رفتار و هر سخنی را به دقت مورد ارزیابی قرار می‌دهند و خادم و خاطی را از هم تشخیص می‌دهند و بین این دو تفکیک قائل هستند.

 

در بحث شفافیت دریافت حقوق و دستمزد هم اشاره‌ای داشته باشید که جریان رقیب اصلاحات و مخالفان سیاسی شورای شهر از اینکه این طرح به سایر دریافتی‌های مدیران اشاره ندارد، شروع به جوسازی کرده‌اند و کار شورای شهر را نمایشی می‌پندارند. اساسا چرا اصولگرایان با شفافیت و روشن شدن امور برای افکار عمومی، چندان همراه نیستند!؟

اگر نیروها و مدیران این جریان از ابتدا فعالیت‌های خود را در معرض دید افکار عمومی قرار می‌دادند و شفاف سازی را مدنظر ‌داشتند اکنون شروع به ایراد گرفتن نمی‌کردند. «آنکه حساب پاک است از محاسبه چه باک است» اگر تمامی فعالیت‌ها، قراردادها، درآمدها و هزینه‌ها به طور شفاف روی یک سایت در منظر رسانه‌ها و عموم قرار می‌گرفت، دیگر امروز قائم مقام شهرداری سابق تهران در بازداشت نمی‌بود.

 

این یعنی اشکالی در مدیریت و نحوه عملکرد آقایان وجود داشته است. شورای شهر پنجم درصدد شفاف سازی همه امور شهری است. از دریافت پروانه ساخت تا درآمدها و هزینه کردهای پروژه‌ها. اساسا هدف ما حذف فعالیت‌های کاغذی و نامه‌نگاری‌های دستی در شهرداری است زیرا این امر هم امکان خطا و سوءاستفاده را و هم هزینه‌های شهرداری را کاهش می‌دهد و به اداره سالم و با کیفیت شهر کمک می‌کند. ما انتظار نقد نشدن را نداریم اما باید نقد منصفانه باشد. امروز عمده پرداختی‌های شهرداری همان‌هایی است که آقایان در سال‌های دوره مدیریت خود پرداخت می‌کردند و امروز فقط این بخش در حال شفاف سازی، قاعده‌مندی و قانونمند شدن است.

 

جا دارد از مدیریت شهرداری تهران تشکر شود که همصدا با شورای شهر اعتقادش بر شفافیت امور شهری است و معتقد به محرمانه بودن مدیریت شهری نیست. باید همه چیز صادقانه و شفاف به سمع و نظر شهروندان برسد. امروز اگر دریافتی مدیران دارای اشکال است و شبهه‌ای دارد، باید اصلاح شود. ای کاش مدیران گذشته نیز در این باره اقدامی می‌کردند. در این طرح مدیرانی هم که دریافتی‌های خلاف قانون داشته باشند شناسایی شده و اصلاح می‌شود. به نظرم نگرانی جریان دلواپس و مدیران سابق شهری از افتادن پرده‌ها و شفاف شدن دریافتی‌ها و پرداختی‌های دوره آنهاست.

 

آنها نزد خود باور کرده‌اند که مردم تهران به دنبال دوره مدیریت این افراد هستند. خیر اگر چنین بود که طیف سیاسی مدیران قبلی شهرداری سال گذشته رأی می‌آورد! اکنون بدهی‌های کلان آنها را باید پرداخت کنیم و با باقی مانده بودجه شهرداری هم به مردم خدمات ارائه دهیم. ما باید شبکه‌های رانتی در شهرداری را که طی این مدت شکل گرفته ‌است را شناسایی و با آنها مقابله کنیم. همین فعالیت‌ها باعث شد از بیرون فشار وارد شود و ظرف این مدت شهردار تغییر کرد. دلواپسان در پی ناکارآمد نشان دادن شورای شهر و مدیران اصلاح‌طلب هستند. اگر ما ناکارآمد هستیم و نمی‌توانیم از عهده وظایف خود برآییم، پس اینهمه فشار و جوسازی و تبلیغات منفی علیه شورا و شهرداری برای چیست؟

 

اتفاقا شفاف شدن دستمزد مدیران می‌تواند نکته مثبتی تلقی شود.

بله درست است. در کشورهای توسعه یافته قانون شفافیت حقوق و دستمزد مدیران به خوبی و با شفافیت اجرا می‌شود. در کشور ما هم چنین قانونی وجود دارد که تاکنون مغفول مانده است. از سویی قانونی در آن کشورها وجود دارد که هر کسی در تخلفات، فسادها و رانت‌های مدیران و مسئولان را افشا کند، ضمن اینکه مورد حمایت کامل قانون قرار می‌گیرد، مورد تشویق هم قرار می‌گیرد. البته اخیرا مجلس هم این طرح را پیگیری می‌کند تا به قانون تبدیل شود و افشا کنندگان فساد مورد حمایت رسمی قانون قرار بگیرند. این یعنی نظارت عمومی بر اعمال و رفتار مدیران و مسئولان در سراسر کشور. حال باید شجاعت شورای شهر مورد تقدیر قرار بگیرد که از نظارت عمومی عملکرد خود، هیچ نگرانی ندارد. ای بسا آقایان نگران افشای استخدام‌های غیرضابطه‌مند، برخی رانت‌ها و ویژه خواری‌های خود هستند.

 

نکته مهمی که باید در طرح شفافیت دریافتی مدیران شهری در نظر گرفته شود این است که اگر مدیری برای مثال 20میلیون دریافتی ماهانه دارد، این رقم برای چه کاری، چه خدمتی و چه وظایف و عملکردی است. روشن و شفاف شدن این موضوع برای افکار عمومی حائز اهمیت است. شورا در این زمینه چه خواهد کرد؟

این امر مهمی است که هم می‌تواند نظارت درون سازمانی را به‌وجود آورد و هم می‌تواند دریافتی‌ها را قاعده‌مند و مشخص نماید. دریافتی هر مدیری با چه معیار، سطح مدیریتی، پایه اداری مدیر و دانش و تخصص آن مدیر محاسبه و همه‌چیز در این باره شفاف می‌شود. حقوق و دستمزد مدیران یک چارچوبی دارد. هرکجا هم این چارچوب‌ها نیاز به اصلاح و قانونمند شدن داشته باشد، قطعا چنین خواهد شد. مدیران در آن صورت هم در منظر رسانه‌ها و مردم قرار خواهند گرفت و هم در قبال این دریافتی‌ها و نوع عملکرد خود، پاسخگو خواهند بود. اتفاقا طرح شورای شهر جای تشویق دارد و نه انتقادهای بی‌اساس و جوسازی.

 

اکنون که آن آقایان در قدرت نیستند، پس از چه می‌ترسند؟! آن روز که مدیر بودند چندین برابر مدیران فعلی دریافتی داشتند. یک شرکت زیان ده در شهرداری وجود داشت که مدیران آن پاداش‌های آنچنانی دریافت می‌کردند. حال از چه نگرانند؟ نگرانند صورتحساب‌های دریافتی افشا شود. آقایان فرار به جلو نکنند زیرا شورا بر عهد خود مبنی بر شفاف سازی امور شهری، پایبند است. اگر می‌دانند که مدیران شهرداری دریافتی‌های پنهان دارند، خوب قاعده آن را خود اینها گذاشته اند و این دریافتی‌های خارج از چارچوب را خودشان نهادینه کرده‌اند! به جای حمایت از شفافیت، جوسازی می‌کنند زیرا خوب می‌دانند که اشکالات این کار در کجاست.

 

آیا شورای شهر برنامه‌ای برای ورود به میزان دریافتی پیدا و پنهان مدیران دوره قبل دارد؟ تحقیق و تفحصی در این زمینه انجام خواهد گرفت؟ یا اینکه شفاف سازی دریافتی مدیران فقط مربوط به مدیران فعلی شهرداری است؟

یک تحقیق و تفحصی در شورا قرار است شکل بگیرد که محورهای آن هم مشخص شده است. از سویی برخی تخلفات گذشته مثل بحث املاک، اکنون شورا نتوانسته است تعداد زیادی از آن املاک را باز پس بگیرد. اکنون 200 ملک حکم تخلیه هم برای آنها گرفته شده است اما هنوز افرادی که در آنها ساکن هستند، ملک‌ها را تخلیه و تحویل شهرداری نمی‌دهند! این بخش دیگر به قوه قضائیه مربوط می‌شود که باید با قاطعیت بیشتری با این افراد برخورد کند تا شهرداری املاک مورد نظر را به بیت المال بازگرداند. مسئولان قضائی طی یکسال و نیم گذشته یک بار هم درباره 12 پرونده تخلف در شهرداری سابق اظهارنظر نکرده‌اند. چرا این پرونده‌ها به‌ویژه بحث املاک همچنان مسکوت مانده و به‌رغم حکم تخلیه، این 200 ملک باز ستانده نمی‌شوند؟ افکار عمومی از ما سوال می‌کند و ما پاسخی برای آنها نداریم. آقایان مدیران سابق کارهای خود را نمی‌بینند و نه زمانی که در قدرت بودند پاسخگو بودند و نه حالا که ما را مورد هجمه و نقد خود قرار می‌دهند.

 

به نظر شما این هجمه‌ها و جوسازی‌های دلواپسان و مخالفان سیاسی شورای شهر و شهرداری، تا کجا و تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟

اساسا این جریان عادت به خارج از گود نشینی ندارند. این جریان هیچگاه به رأی مردم درست تمکین نمی‌کنند و برخی از آنها تلاشش این است که مردم را از صندوق رأی دور کنند. در نتیجه دلواپسان تصور می‌کنند که با سرد کردن فضای انتخابات، می‌توانند با یک رأی حداقلی مجدد به عرصه قدرت در مجلس، شورای شهر و دولت باز گردند. تمام تلاش آن همین است زیرا می‌دانند در صورت حضور گسترده مردم در انتخابات، جایی برای آنها نیست.

 

در انتخابات شورای شهر پنجم، نفر بیست و یکم شورای پنجم، حدود 500هزار رأی بیشتر از نفر اول لیست اصولگرایان در شورای شهر چهارم کسب کرده بود! اگر چنانچه رقیب ما به صندوق رأی ایمان دارند، روی توانمندی‌های خود کار کنند و خود را نزد افکار عمومی مقبول جلوه دهند. یکطرفه اتهام وارد کردن مورد پذیرش مردم نیست و باید به شورای شهر پنجم هم اجازه دهند تا از خود در برابر اتهامات وارده در تلویزیون از خود دفاع کند. اگر به فکر مصلحت کشور و دنبال شفافیت هستند، یک مناظره بین اعضای شورا و مدیران سابق شهرداری بگذارند تا همه چیز برای مردم شفاف شود.

 

آیا قالیباف برای انتخابات مجلس در سال آینده خیز برداشته است؟

ایشان خیلی زود وارد این جریان شده است و درصدد مطرح کردن خود است. قالیباف 3 دوره در انتخابات ریاست جمهوری شرکت و شکست خورده است اما با این حال در سراسر کشور شبکه‌ای از نیروهای ستادی و انتخاباتی دارد و می‌خواهد این شبکه را احیا کند. او حزبی ندارد اما در دوره مدیریت خود امتیازاتی برای افراد، گروه ها، اصناف و... داشته که اکنون بخواهند از او حمایت کنند. فقط در یک مورد 4000 نفر را در مترو تهران و حومه به استخدام درآورده بود. بنابراین آنها از هر فرصتی برای مطرح کردن خود استفاده می‌کند. البته او بهتر است یک حزب تشکیل دهد و کارها و برنامه‌ها و هزینه کرد‌های خود را به طور شفاف در اختیار عموم مردم قرار دهد تا وزن خود را در یک فضای شفاف و روشن، بسنجد.

 

البته آقای قالیباف یک جریانی به نام «نواصولگرایی» به راه انداخته و مانیفست هم ارائه کرده است که چندان مورد توجه جریان اصولگرا قرار نگرفت. با این وجود تلاش زیادی برای تشکیل یک ضلع مجزا در جریان اصولگرایی دارد؟ به نظر شما او توان چنین کاری را دارد؟

حق هر شهروندی است که در چارچوب قانون، فعالیت سیاسی داشته باشد. آقای قالیباف هم حق دارد به عنوان یک سردار، خلبان، دکتر و مدیر 12ساله پایتخت که کارنامه مشخصی هم دارد، در هر انتخاباتی شرکت کند.

 

اما جریان اصولگرایی باید تکلیف خود را با او مشخص کند زیرا در کشور دو جریان عمده اصلاحات و اصولگرا وجود دارد که سبد رأی مشخصی دارند. سنگینی سبد رأی اصولگرایان در خوشبینانه‌ترین حالت، 15 درصد است. قالیباف باید برای آن 15 درصد بجنگد. از سویی اصولگرایان 8 سال حامی دولتی بودند که با شعارهای پوپولیستی روی کار آمد و کارنامه آن هم پیش روی همه قرار دارد که چه هزینه‌ای را به کشور تحمیل کرد. تا چه اندازه در کشور بهم ریختگی ایجاد کرد و مسبب بخش عمده مشکلات امروز کشور شد. آن دولت قبح بسیاری از مسائل را شکست و در سطح مدیران کشور دروغ و سوءاستفاده از جایگاه مدیریتی را نهادینه کرد.

 

مردم تجربه چنین مدیریت پوپولیستی را پیش روی دارند. قالیباف باید به این فکر کند که آیا اکنون هم روش‌های پوپولیستی برای او رأی آور خواهد بود یا خیر؟ او 3 دوره شهردار تهران بود که در اول رویکرد متعادلی داشت و حتی از مدیران جریان اصلاحات هم در شهرداری استفاده کرد، اما در دوره بعدی، مدیرانی از اقوام مختلف سراسر کشور را به شهرداری آورد تا بتواند در آینده روی نفوذ آنها در استان‌های کشور برای رسیدن به ریاست جمهوری استفاده کند! سپس به شبکه‌سازی روی آورد و در نقاط مختلف کشور ستادهایی برپا کرد که این هم نگرفت و در انتخابات گذشته نهایتا مجبور به کناره‌گیری شد. اما نکته این است که قالیباف و دلواپسان می‌خواهند دوره مدیریت 12 ساله خود را با مدیریت یکسال نیم اخیر شورای شهر پنجم برابر بدانند! یعنی به مردم القا می‌کنند که مدیریت 144 ماهه آنها برابر است با دوره 18 ماهه مدیریت شهری فعلی. او طی آن 144 ماه، یک بدنه مدیریتی بدهکار را به مسئولان بعدی تهران تحویل داد که اکنون فقط ماهانه بین 400 تا 600 میلیارد تومان! باید حقوق و دستمزد به کارکنان رسمی و غیررسمی شهرداری و شرکت‌های زیر مجموعه آن پرداخت شود. بیش از 75 درصد مالیات‌های شهروندان پایتخت باید به حقوق و دستمزد کارکنان شهرداری اختصاص یابد که این میراث مدیریت اوست.

 

جریان اصلاحات در این میان چه وظیفه‌ای دارند تا پشتیبان و حامی شورای شهر منتسب به خود باشد؟

اولا شورا باید به وظایف خود عمل کند و به پیش برود. شفافیت اولویت اول کار ماست. دوم اینکه جریان اصلاحات باید پاسخگوی مردم باشد و به مطالبات آنها که حامیان اصلی این جریان هستند، اهمیت دهد و پیگیر این مطالبات باشد. مردم به شفافیت، درستی، صداقت و راستی رأی داده‌اند و همه این مسائل را تشخیص می‌دهند.

 

  آرمان/فرهاد فدایی 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------