آخرین اخبار سیاست خارجی

سلاح هسته‌ای ,اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی

آمریکا: برای عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای تلاش می‌کنیم

معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در واکنش به ادعاهای رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی ایران مبنی بر اینکه ایران تا دستیابی به اورانیوم با غنای مورد نیاز…

استعفای شینزوآبه و پرسش‌های ایرانی



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی ,استعفای شینزوآبه

 

اگر چه سطح توسعه‌یافتگی در کشور‌های آسیای خاوری در قیاس با کشور‌های توسعه‌یافته تراز اول دنیا نظیر:آمریکا، فرانسه، انگلستان و آلمان کمتر است، اما بعضا و در برخی مواقع اتفاقات و تصمیماتی که در بعضی از کشور‌های آسیای خاوری رقم می‌خورد و گرفته می‌شود، به معنای رخدادی است که کمتر می‌توان آن را حتی در کشور‌های توسعه‌یافته مشاهده کرد.

 

در نگاه نخست این اتفاقات و تصمیمات حامل این پیام است که نه تنها نمی‌توان این دسته از کشور‌ها را کمتر ‌توسعه‌یافته بلکه باید این کشور‌ها را با آن نوع از اتفاقات و تصمیمات منحصر به فرد، ‌توسعه‌یافته‌تر از همان کشور‌های ‌توسعه‌یافته تراز اول دنیا دانست. ژاپن یا همان سرزمین آفتاب تابان، با آن جنس از رهبران تحول‌خواهش، آن هم رهبری چون شینزوآبه، نمونه بارز و درخشانی از این کشور‌هاست.

 

شینزوآبه، رهبر حزب لیبرال دموکرات ژاپن، که از دسامبر 2012 تاکنون ‌نخست‌وزیر ژاپن بود، روز جمعه 28 آگوست از مقام ‌نخست‌وزیری کشورش استعفا داد. او علت استعفای خود را این گونه بیان کرد که:«به دلیل بیماری و ترس از ‌این‌که خستگی و کسالتم بر تصمیماتم برای اداره و هدایت کشورم تاثیر منفی بگذارد، استعفا می‌دهم و از کسوت ‌نخست‌وزیری خداحافظی می‌کنم.»

 

شینزوآبه در شرایطی تصمیم به استعفا گرفته است که نه اتهامی مانند فساد و اختلاس متوجه او بود و نه بحران مشروعیت او را در سرزمین آفتاب تابان تهدید می‌کرد؛ بلکه برعکس، کشور تحت زعامت و مدیریت او یکی از طلایی‌‌ترین دوران کشورداری را تجربه می‌کرد و نه تنها جایگاه او، بلکه جایگاه و احترام کشورش از هر حیث رو به افزون است. حضور در نشست‌های راهبردی جهان، عضویت در کشور‌های جی هفت و قرار گرفتن در میان20کشور برتر صنعتی جهان و سر انجام نقش میانجیگری در کاهش تنش تهران- واشنگتن افتخاری است که نصیب ژاپن و شینزوآبه در حوزه کشور‌های آسیای خاوری شده است.

 

اگرچه نمی‌توان گفت که ژاپن کسب چنین افتخاراتی را فقط مرهون راهبردهای اعلامی و اعمالی شینزوآبه است، اما ژاپنِ دوران صدارت شینزوآبه قطعا یک الگو و پارادایم عالی از سیاست‌ورزی و کشورداری است و همین کافی بود که این کشور تحت زعامت او نه تنها شاهد شتاب رشد و آهنگ توسعه باشد، بلکه وضعیتش به مراتب بالاتر و درخشان‌‌تر از گذشته شود. حال پرسشی که بیش از همه در این میان حائز اهمیت است، این است که آیا فقط باید علت استعفای شینزوآبه را به خستگی و کسالت او مربوط دانست، یا آنکه پای علت‌های مهم‌تری برای استعفای او در میان است؟ در این ارتباط، ساده‌انگاری است اگر علت استعفای شینزوآبه فقط به خستگی و کسالت وی منحصر و محدود شود. ‌این‌که کسالت و خستگی ممکن است بر تصمیمات رهبران کشور‌های نتایج معکوس و اسفبار و جبران‌ناپذیری به بار آورد، شکی در آن نیست، اما علت استعفای شینزوآبه بیشتر در بستر و زمینه‌ای ریشه دارد که او در آن پرورش یافته است.

 

در واقع بسترها و ظرفیت‌های محیطی پرورش موجود در ژاپن هم به شینزوآبه و سایر همفکرانش آموخته است که وقتی توانایی و ظرفیت‌های آنها برای هدایت امور کشور به اتمام می‌رسد، باید عطای خدمت و ماندن در کسوت قدرت را به لقایش ببخشند و فرصت را به رهبران توانمندتر و جوان‌‌تر واگذار کنند. ژاپن چنین الگویی در پرورش سیاسی رهبران خود را مرهون مرام توکوگاواست که از منظر کارکردی به نوعی همان اخلاق پروتستانیسم است. از برخی شواهد و نشانگان پیداست که ژاپن با آنکه یک کشور غیر غربی است، در سایه آموزه‌های مرام توکوگاوا توانسته است الگوی منحصر به فردی از توسعه و صنعتی شدن را به همراه نبوغ رهبرانی چون شینزوآبه به نمایش بگذارد.

 

البته توسعه و صنعتی شدن و درخشش و نبوغ رهبرانی چون شینزوآبه همه موفقیت‌های کشور سرزمین آفتاب تابان نیست، همین مرام توکوگاوا و در همین اواخر اتکا به ظرفیت‌های دکترین یوشیدا شیگه‌رو، اظهار صداقت، رهایی از درد وجدان و حتی شجاعت برای‌‌‌ هاراگیری را نیز آن هم در راستای اخلاقیات و ارزش‌های محوری جامعه به رهبران ژاپن آموخته است. واقعیت آن است که در ژاپن بسیاری از خودکشی‌ها برای افتخار و به سبب جلوگیری از آبروریزی خانوادگی و خجالت و شرم صورت می‌گیرد.‌‌‌ هاراگیری و عملیات کامیکازه را باید دو مورد از خودکشی ژاپنی‌ها دانست که مردم این کشور آن را عزت‌مندانه می‌پندارند و مدیون آموزه‌های توکوگاوا هستند. برای نمونه توشیکاتسو ماتسواوکا -وزیر کشاورزی ژاپن- در ماه می‌2007 به دلیل رسوایی مالی و بیشتر برای رهایی از درد وجدان و همچنین بدان جهت که هزینه‌های کشور ژاپن را اضافه نکند، چاره‌ای جز خودکشی نداشت.

 

عملیات کامیکازه نمونه دیگری از شجاعت ژاپنی برای ‌‌هاراگیری در راستای اخلاقیات و ارزش‌های محوری جامعه ژاپن است. در عملیات کامیکازه و مشخصا در 7 دسامبر 1941، خلبانان نیروی هوایی ژاپن در پرل‌‌ هاربر، بندری در مجمع‌الجزایر‌‌‌ هاوایی، توانستند که با عملیات انتحاری هواپیماهای خود را به کشتی‌های جنگی آمریکا بکوبند. گفته شده است که در آن عملیات هفت رزمناو و همچنین ناوگان اقیانوس آرام آمریکا با حمله هوایی و انتحاری ژاپنی‌ها نابود شدند.بدیهی است که هدف از روایت این موارد، طرفداری از عمل خودکشی نیست، بلکه نگاه به رفتاری است که ژاپنی‌ها و خصوصا سیاستمداران آن، سعی می‌کنند یا خطا نکنند، یا اگر خطا کردند، بیش از آنکه پرونده‌های هزاران صفحه‌ای برای آنها تدارک ببینند، مشی خودقضاوتی را پیش می‌کشند و در محکمه وجدان‌شان حکم به هدم خویشتن می‌دهند.

 

حال اگر بخواهیم ماجرای استعفای شینزوآبه و مباحث جاری مرتبط با ژاپن را در کشورمان بازخوانی کنیم، داستان درست خلاف آن چیزی است که در ژاپن اتفاق افتاده و رخ می‌دهد. در ایران کم نیستند نمونه‌هایی که چون شینزوآبه دارای مناصب کلیدی و مدیریتی هستند، اما نه صداقت شینزوآبه را دارا هستند و نه شجاعت استعفا را. بلکه بر عکس به رغم همه ناتوانی‌ها و دانش ناچیز خود در هدایت و اداره منصب‌ها، اصرار ماندن به قدرت به هر قیمتی را دارند. کافی است نگاهی به آرایش و چیدمان مناصب و مشاغل کلیدی در ایران افکنده شود تا مشخص شود که این منصب‌ها تا چه میزان، نه بر مبنای شایستگی بلکه بر مبنای رابطه‌گرایی و خویشاوندسالاری بوده است. شوربختانه و از بد حادثه نیز موارد زدوبند‌ها و اختلاس‌ها کم نیست که در کشور اتفاق می‌افتد و پرونده‌هایی از این دست در حال رو شدن و باز شدن است؛ اما آنها نه جسارت خودکشی، که امری حرام در اسلام است، ولی آیا جرات و جسارت یک عذرخواهی از مردم را داشته‌اند و دارند؟ در بهترین شرایط جرات و جسارت برخی مدیران ناتوان خداحافظی از یک صندلی و قرار گرفتن در صندلی دیگر است و داستان مجازات آنها نیز نه همچون مجازات سرزمین آفتاب تابان واقعی، بلکه مجازاتشان تصنعی و فرمایشی است.

 

در سطحی دیگر پرسش آن است که آیا منظومه چرخش نخبگان در ایران همانند منظومه چرخش نخبگان در ژاپن قدرت ورود یک نخبه جوان و جدید را به چرخه منظومه نخبگان یا قدرتمندان می‌دهد؟ واقعیت آن است که منظومه چرخش قدرت- یا نخبگان- در ایران درون‎‌گروهی است و همین خصلت درون‌گروهی سبب شده است که هیچ نخبه‌ای از بیرون نتواند به منظومه چرخش قدرت-نخبگان راه یابد و اگر هم یک نخبه جدید و از راه رسیده‌ای بتواند فرصت ورود به این چرخه را پیدا کند، باید گرفتار جزرومد‌های سیاسی شود. به نظر می‌رسد که قواعد جاری منصب‌ها در کشور ما پایانی ندارد و قرار نیست از استعفای شینزوآبه در ایران درسی گرفته شود.

 

 دکتر صلاح‌الدین هرسنی ( کارشناس مسائل بین‌الملل)

 

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------