اعتراف مادر سنگدل به قتل دختر 6 ساله



«دخترم باران بی‌تابی می‌کرد و می‌گفت با من بازی کن اما من مواد مصرف کرده بودم و حال خوبی نداشتم، ناگهان عصبانی شدم و جانش را گرفتم». این بخشی ازاعترافات جدید زنی 35ساله است که در برابر اتهام قتل دختر 6ساله‌اش قرار دارد. این زن پس از کشف جسد دختربچه 6ساله‌اش در یخچال خانه مرد قاچاقچی، دستگیرشد و همسر سابقش با حضور دردادسرا برای وی درخواست قصاص کرده است.  

به گزارش همشهری، اسرار این جنایت هولناک سی‌ام مهر امسال زمانی که مأموران پلیس برای بازداشت یک مرد موادفروش وارد خانه‌ای در شهرری شدند فاش شد. آن روز وقتی جسد دختربچه 6ساله‌ای در یخچال خانه مرد قاچاقچی پیدا شد تیمی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات خود را در این پرونده آغاز کردند. هرچند در خانه کسی حضور نداشت اما در تحقیقات مشخص شد که مرد موادفروشی به‌همراه زنی جوان و دختر 6ساله‌اش به نام باران زندگی می‌کرده است.

 

جسد کشف شده نیز متعلق به باران کوچولو بود اما عجیب اینکه مادر باران نیز همراه مرد موادفروش ناپدید شده بود اما فرار آنها خیلی طول نکشید و چند روز قبل زمانی که مرد موادفروش و مادر باران به محل بازگشته بودند دستگیر شدند. آنها روایت‌های عجیبی را مطرح کردند، مرد قاچاقچی می‌گفت رقبایش جان باران را گرفته‌اند اما مادر باران قتل را گردن گرفت و گفت دخترش را خودش کشته است.

 

در ادامه مأموران دفترچه خاطراتی از کیف زن جوان کشف کردند که داخل آن نوشته بود، مرد موادفروش جان دخترش را گرفته است. این دو نفر برای انجام تحقیقات بیشتر به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شدند و در تازه‌ترین تحقیقات زن جوان همچنان اصرار داشت که خودش جان باران را گرفته است. وی جزئیات بیشتری از قتل دردناک دخترش را فاش کرد و گفت:3سال قبل از شوهرم جدا شدم و به جز باران، یک دختر و پسر دیگر هم دارم که با پدرشان زندگی می‌کنند. باران اما با من زندگی می‌کرد که من به تازگی با حسین مرد موادفروش آشنا شده بودم و با او زندگی می‌کردم. هر دوی ما معتاد به شیشه هستیم و حسین چندبار به اتهام قاچاق مواد به زندان افتاده بود. وی ادامه داد:شب تلخی که جان دخترم را گرفتم حسین در خانه نبود و من با دخترم تنها بودم. شیشه و قرص مصرف کرده و دچار توهمات عجیبی شده بودم. از آن طرف باران بی‌تابی می‌کرد و می‌گفت با من بازی کن اما من اصلا حال خوبی نداشتم. هرچه به او می‌گفتم برو بخواب، فایده‌ای نداشت و به حرفم گوش نمی‌داد.

 

وی ادامه داد: بی‌قراری می‌کرد و اشک می‌ریخت، همین موجب شد تا اعصاب مرا به هم بریزد و من که به‌شدت عصبانی شده بودم با دست گلویش را گرفتم تا آرام شود و گریه نکند اما این اقدام من به قیمت جان دخترم تمام شد.

 

وی ادامه داد: بعد از اینکه متوجه مرگ دخترم شدم او را به اتاق بردم و پتویی روی او کشیدم. روز بعد که حسین برگشت به خانه، نقش بازی کردم و گفتم بچه در خواب فوت شده است. به حسین گفتم اگر پدر باران متوجه شود برایم دردسر درست می‌کند، از من شکایت می‌کند و می‌گوید چرا به خوبی از بچه نگهداری نکرده‌ام. حسین هم با من همکاری کرد و با کمک هم جسد را داخل یخچال قرار دادیم تا در فرصتی مناسب آن را از خانه خارج کنیم اما از ترس اینکه مبادا همسایه‌ها ببینند و لو برویم بی‌خیال شدیم تا اینکه درنهایت ماجرا لو رفت.

 

در ادامه حسین نیز گفته‌های مادر باران را تأیید کرد و از سوی دیگر پدر باران با حضور در دادسرا برای همسر سابقش درخواست قصاص کرد و خواستار اشد مجازات برای حسین مرد قاچاقچی شد. از سوی دیگر مادر باران به دستور بازپرس برای بررسی سلامت روانی به پزشکی قانونی معرفی شده است.

 

 

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------