کدام فرهاد مجیدی سرمربی استقلال است؟
- مجموعه: اخبار ورزشی و نتایج مسابقات
- تاریخ انتشار : چهارشنبه, 18 دی 1398 09:56
آندرهآ استراماچونی نمیخواست دیروز را آنطور که فرهاد مجیدی گذراند، پشت سر بگذارد. بخشی از جدل استراماچونی با باشگاه استقلال بر سر همین بود. فرهاد دیروز اولین جلسه تمرین استقلال در نیمفصل دوم را در شرایطی برگزار کرد که چند بازیکن استقلال غایب بودند یا دیرهنگام با چهرههای اخمو و طلبکار به محل تمرین رفتند. این آغاز برای استراماچونی، آغاز یک مسیر موفقیتآمیز معنا نمیشد و رفتار مالی باشگاه با بازیکنان، خودش و همکارانش برای او قابل پیشبینی بود. فرهاد مجیدی هم البته میداند که این آغاز دردسرهاست، نه آغازی برای موفقیتها.
باشگاه استقلال بازهم درباره اینکه در روز تعطیل نتوانست پولها را واریز کند یا با عبارت معروف پولها هنوز به حساب ننشسته است، دیروز را سپری کرد و این رفتار همان چیزی بود که مورد انتقاد استراماچونی قرار میگرفت. فرهاد مجیدی خوب میداند که این رفتارها چه آسیبهایی برای تیمش دارد و اگر میخواهد در این فصل دنبال موفقیتهای بزرگی باشد، چارهای ندارد جز اینکه در مقابل این رفتارهای باشگاه سختگیر و جدی رفتار کند.
فقط با تکرار سیستم استراماچونی و چیدن ۳ مدافع نمیتوان موفقیتها را تکرار کرد بلکه آنچه استراماچونی برای ادامه موفقیت لازم میدانست، نه فقط انتخاب سیستم برای بازی، بلکه پایبندی باشگاه به تعهداتش بود. استراماچونی در شرطهایی که برای بازگشت تعیین کرد، فقط پرداخت دستمزد خودش را در نظر نداشت، بلکه پرداخت بدهیهای معوقه بازیکنان، پرداختهای منظم در ادامه فصل و خرید بازیکن به مبلغ ۹۰۰ هزار دلار نکتههایی بودند که او را در مسیر قهرمانی قرار میدادند. برای استراماچونی این نکته اهمیت داشت که در بازگشت بتواند فصل را با قهرمانی تمام کند و تشخیص او این بود که برای قهرمانی ابزارهایی لازم است. فرهاد مجیدی از باشگاه استقلال تضمین حمایت خواسته و خلیلزاده نیز این حمایت را تضمین کرده است اما مهمتر از حمایت در ناکامیها، حمایت برای موفقیتهاست و این با تغییر رفتار مالی باشگاه ممکن است.
وریا غفوری میتواند یک مثال باشد. رسانهها تلاش میکنند تا هر روز وجهه و اعتباری بزرگتر در واکنشهای اجتماعی به او بدهند و این به عاملی تبدیل شده که وریا گلههای مالی خود را گاهی پنهان کند و شاید اگر این موجهای رسانهای درباره او رایج نبود، وریا را در نقش بزرگترین منتقد مدیریت باشگاه میدیدیم، همانطور که او درباره مدیرعامل پیشین باشگاه از عبارتهایی عجیب و توهینآمیز استفاده کرد اما چون امیرحسین فتحی از سوی هواداران نیز مورد انتقاد بود، هیچکدام از مدیران باشگاه نگفتند چطور ممکن است یک بازیکن با آن جملات درباره مدیرعامل باشگاه حرف بزند. این یک بیانضباطی بزرگ در باشگاه استقلال بود اما فتحی در چنان موقعیت بدی قرار داشت که هیچکس دفاع از جایگاه مدیریت را مسئولیت حرفهای خود ندانست.
در استقلال حتی اگر خلیلزاده اعلام کند بخشی از مشکلات مالی در همین روزها حل شده، بازهم بحرانهای مالی از راه میرسند و استراماچونی میخواست در تمام فصل با چنین بحرانی مواجه نباشد. از فرهاد مجیدی توقع میرود باشگاه استقلال را به تعهد بیشتر درباره قراردادها مجبور کند. همین خریدهای جدید باشگاه خیلی زود میتوانند به مشکلات جدید استقلال تبدیل شوند و به همین دلیل استراماچونی تضمینهای امضا شده میخواست.
فرهاد مجیدی، پسر دوستداشتنی استقلال است، ستارهای که فرزند این باشگاه محسوب میشود و این نکته میتواند بسیاری از مشکلات را به فراموشی بسپارد. فرهاد مجیدی هرگز نمیتواند به اندازه استراماچونی مقابل مدیران باشگاه سختگیر و جدی باشد و مماشات بخش غیرقابل انکار رابطه همکاری تازه بین مجیدی و استقلال خواهد بود اما با مماشات، قهرمانی به دست نمیآید و توقع بزرگ هواداران از مجیدی برآورده نمیشود. فرهاد مجیدی در موقعیتی قرار گرفته که چارهای جز بروز سختگیرانهترین رفتارهای حرفهای ندارد.
فرهاد دیگر مربی موقت استقلال نیست. او پروژهای یک و نیم ساله را شروع کرده و تیم ساخته شده و موفقی را نیز در اختیار گرفته. او چارهای ندارد جز اینکه از روز اول برای موفقیتهای بزرگ بجنگد. فرهاد با انتقادات هواداران کارش را در استقلال شروع کرده و میداند که این انتقادات با کوچکترین لغزش در روند تیم چقدر شدت میگیرند.
کدام فرهاد مجیدی سرمربی استقلال است؟ آن ستاره محبوب هواداران یا این سرمربی که در میان انتقادات هواداران مسئولیتی سخت و پرخطر را پذیرفته است؟ مجیدی باید آن موقعیت پیشین خود در استقلال را فراموش کند و در این موقعیت دشوار جدید زندگی کند.
روزنامه ایران