خون مخالفانِ “گشتارشاد” از خونِ مخالفانِ “قلادههای طلا” سرختر نیست!
- مجموعه: اخبار فرهنگی و هنری
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
برای گستردهتر شدن دامنه بحث: کافه سینما این یادداشت نویسنده وبلاگ "آینده از آن حزبالله" را منتشر میکند: خون مخالفانِ “گشتارشاد” از خونِ مخالفانِ “قلادههای طلا” سرختر نیست!
نویسنده وبلاگ "آینده از آن حزبالله" این پست را در واکنش به حوادث اخیر سینمای ایران منتشر کرده است که که با حذفهای جزئی در کافه سینما منتشر میشود. این بخشی از بحث مهمی است از ابتدای فروردین میان سینمادوستان ایرانی در کافه سینما اتفاق افتاده است و در این یادداشت از زاویهای تازه، به این اتفاقها نگاه شده است. یکی از دوستان و مخاطبان پیگیر کافه سینما، ای میلای برایمان فرستاده و از این طریق لینک یادداشت این وبلاگ را به دست ما رسانده است. ابتدا متن ای میل مذکور را میخوانید و بعد یادداشت کوتاه شده منتشر شده در وبلاگ فوق را که بخش مربوط به انتقادهای غیر مربوط به سینما از آن حذف شده است. امیدواریم همه اینها کمکی باشد برای به وجود آمدن یک فضای فرهنگی غنی در کشورمان:
ابتدا متن ای میل:
«سلام امیر آقا. راستش سر ماجراي انصار حزب الله خيلي حالگيري شد از جماعت حزب اللهي. يه اقليت محض آبروي يه اكثريت رو با بي قانوني بردن. اگه بقيه مخاطب هاي سايت شما به اونها انتقاد دارن خدا شاهده كه ما توي جمع خودمون [...]. اين بغض فروخورده رو هم بايد فرياد كنيم وگرنه چوب کارهای اونها رو ما هم ميخوريم.
يكي از دوستان كه اتفاقا توي مسابقه چهره برتر سال 90 جزو 4 وبلاگ نويس برتر كشور شده مطلبي نوشته كه راستش خيلي خوشحال ميشم اگه كار بكنيدش. هم متناسب با اتفاقات اخيره. هم ميتونه اون بغضي كه گفتم رو انعكاس بده. شما خبر علاقمندي يكي از اساتيد حوزه نسبت به جدايي رو كار كرديد پس اميدوارم ابراز انزجار يك بلاگر ارزشي رو هم نسبت به حوادث اخير كار بكنيد. خيلي خوشحالم كه اسم وبلاگ اين دوستمون "آينده از آن حزب الله" هست و اين اعلام انزجار از حركت گروه موسوم به "انصار حزب الله" ميتونه كمي فضا رو تلطيف كنه و اون اقليت رو [...]. ممنون ميشم اگه مطلب رو انعكاس بديد.»
و حالا یادداشت منتشر شده در وبلاگ "آینده از آن حزبالله":
"چند روز پیش داشتم با خودم فکر میکردم آستانهی تحملِ برخی اشکالاتِ جمهوری اسلامی تا کجاست؟ یعنی منِ معتقد به این نظام یکسری ایراداتِ واضح آنرا تا کجا و تا کی قرار است تحمل کنم؟ تا کی قرار است در برابر این مشکلاتی که کوچکترین روزنهی اهتمامی برای حل آنها دیده نمیشود، دست زیرچانه فقط نگاه کنم؟
[...]
آیا امسال هم در اواخر بهار و اوائل تابستان باید نظارهگر [...] به اسم طرح گشت ارشاد (+) باشیم و فقط در برابر آن سری تکان بدهیم و نهایتاً بیاییم خانه پشت لپتاب و باز هم یک مطلب تکراری در نقد آن بنویسیم؟ که چه بشود؟ تا حالا که نوشتیم و نوشتند چه اتفاقی افتاده؟
تا چه زمانی قرار است بنشینیم و ببینیم یه عده "خود خدا پندار"؛ [...] و خودسرانه بروند آنقدر فشار بیاورند تا علیرغم قانون یک فیلم از روی پردههای سینما پایین کشیده شود؟ [...]
به طور کلی تا کی قرار است هرکس صرفاً برای دفاع از جمهوری اسلامی آزاد باشد از هر روشی استفاده کند و کسی هم کاری به کارش نداشته باشد که خوب این دارد از جمهوری اسلامی دفاع میکند؟
واقعیت این است که من یک انسانم. یک مسلمانِ شیعهی معتقد به نظام جمهوری اسلامی که علتهای فراوانی برای افتخار به این اعتقاداتم دارم. همیشه هم سرم را بالا میگیرم که به این گزارهها معتقدم و به هزارویک دلیل میتوانم برحق بودن اعتقاداتم را که بر آنها میبالم را اثبات کنم اما ایراداتی که برخی از آنها را در بالا ذکر کردم باعث میشود بارها و بارها جلوی مخالفان اعتقاداتم تحقیر شوم!! بله به تمام معنای کلمه تحقیر میشوم که این است نظامی که از آن دفاع میکنی؟
[...]
[...] مگر نه این همان نظام است که استاد مطهری به جوانانش هشدار جدی داد نکند خیال کنید راه دفاع از جمهوری اسلامی این است که هرکس مخالفتی کرد بگویید بگیر ببند؟
نظامی که هر کس در آن [...] و ادعای دغدغهی دینیش شد میتواند هر ... که دلش خواست بکند؟ نظامی که مرجع قانونیش اجازهی اکران صادر میکند و یکهو یک عده "خود خدا پندار" تشخیص میدهند فیلم پورنوگرافی است و باید پایین بیاید؟ صدا و سیمایش هم در برنامهی تخصصیش تریبونِ زنده میدهد به نمایندهی یک عده خود خدا پندار که کوچکترین وجاهت قانونی ندارند؟
و… و… و…
و من؛ ذهنم آشفته میشود که آیا در همین نظام مثلاً ده تا جوانِ دانشجوی غیروابسته به جایی برایشان امکان دارد در مخالفت با مثلاً فیلم قلادههای طلا جایی تجمع برقرار کنند؟ و اگر نه و غیرقانونی است چرا برای دیگران غیرقانونی نیست؟ چرا قانون برای برخیها لازم الاجراست و برای برخی دیگر خیر؟
بله، رفقا بیایید قبول کنیم خیلی جاها داریم بیخودی سکوت میکنیم. داریم بیخودی دلمان را به چهارتا مطلب در نقد این نوع رفتارها خوش میکنیم. باید قبول کنیم با نوشتنِ تنها هیچ اتفاقی نمیافتد تازه اگر دوستان چوب در آستین خودمان نکنند بابت این انتقادها!
به نظرم دیگر وقت آن رسیده که کاری کنیم. و دست از این سکوتی که باعث شده نه تنها اشتباهات در حق دیگران مرتفع نشود بلکه اشتباهات دامن خودمان را هم بگیرد برداریم. تعارف که نداریم؛ این مملکت ارث بابای هیچ [...] و هیچ مسئولِ عصا قورت دادهای نیست که هر موقع اراده کند بتواند هر کاری را در آن انجام دهد و نهایتاً هم تنها ما منفعلانه اکتفا کنیم به یکسری اعتراضات و بعد از آن هم ساکت باشیم تا افتضاح بعدی!!
باید کاری کرد. شما پیشنهاد و راهکار عملی به ذهنتان میرسد؟"/کافه سینما