آدم ربايي نافرجام در تهران



سه مامور قلابي يكي از وزارتخانه‌هاي دولتي، كه قصد ربودن پسري ثروتمند را داشتند با لو رفتن نقشه‌شان در دام پليس گرفتار شدند.

٢٨ بهمن ماه امسال فردي مسن به پليس آگاهي مراجعه و به ماموران گفت كه در راه رفتن به محل كار، سه نفر كه خود را مامور يكي از وزارتخانه‌هاي دولتي معرفي كرده بودند او را سوار يك ماشين كرده و به حاشيه تهران بردند اما به دلايل نامشخص او را رها كرده و متواري شدند. با تشكيل پرونده‌اي مقدماتي با موضوع «آدم ربايي» در دادسراي ناحيه ٢٧ تهران و ارسال آن به اداره يازدهم پليس آگاهي تهران بزرگ تيمي از ماموران رسيدگي به آن را آغاز كردند.


شاكي كه مردي ٧٩ ساله است به ماموران گفت: «من يك تالار پذيرايي در خيابان ميرداماد تهران دارم. ساعت ١٠:١٥ صبح ٢٧ بهمن ماه، وقتي داشتم به محل كارم مي‌رفتم، جواني تنومند به سمتم آمد و مرا با نام فاميلي‌ام صدا كرد. او مدعي شد كه مامور يكي از وزارتخانه‌هاي دولتي است و من بايد براي انجام يكسري تحقيقات همراه او بروم. او من را سوار يك خودروي پرشيا كرد و حتي گفت كه بايد به دستان من دستبند مي‌زد اما به خاطر سنم، اين كار را نكرد. در خودرو هم علاوه بر راننده كه صورت خود را با يك ماسك كاغذي عجيب پوشانده بود، يك نفر ديگر هم در صندلي عقب بود. وقتي سوار شدم، خودرو به راه افتاد.»


همه‌چيز مشكوك به نظر مي‌رسيد و شاكي هرچقدر از آنها مي‌خواست كه دليل اين رفتار را به او بگويند فايده‌اي نداشت. «آنها در راه مدام مي‌گفتند كه از همه جزييات زندگي من خبر دارند. حرف زدن‌شان ادامه داشت كه ناگهان متوجه شدم خودرو به بيابان‌هاي اطراف اتوبان تهران – كرج تغيير مسير داده است. به آنها گفتم كه مگر قرار نبود به اداره برويم؟ كه آنها گفتند مي‌خواهند همان جا از من تحقيق كنند. اصلا نمي‌دانستم موضوع چيست.

 

وقتي خودرو ايستاد يكي از آنها كلاهي پشمي روي صورتم كشيد و از من خواست كه روي صندلي دراز بكشم. اما لحظاتي بعد آنها تغيير عقيده دادند و با اين بهانه كه از من رفع اتهام شده، مرا به يك آژانس خودرو بردند و برايم يك ماشين كرايه كردند. آنها مدام مي‌گفتند كه نبايد اين اتفاق را براي كسي تعريف كنم. » متهمان به شاكي گفته بودند كه بار ديگر به سراغ او و خانواده‌اش خواهند آمد؛ تهديدي كه باعث شد تا او به پليس آگاهي مراجعه كند.


در حالي كه با ثبت شكايات مرد مسن، شناسايي متهمان آغاز شده بود ماموران متوجه تماس مشكوك افرادي ناشناس با پسر شاكي شدند. به اين ترتيب رسيدگي به پرونده با رديابي‌شماره تماس متهمان و زيرنظر گرفتن خط تلفن خانه شاكي ادامه يافت تا سرانجام صبح ٢٥ اسفندماه، يكي از متهمان در خيابان سئول تهران شناسايي و دستگير شد.

 

متهم در جريان بازجويي‌ها به ربودن شاكي و تماس با پسر او اعتراف كرد و گفت: چند وقت پيش يكي از دوستانم به نام حسين از من خواست تا در يك آدم ربايي كمكش كنم. من هم قبول كردم و با يكي از دوستانم هماهنگ كردم و قرار شد كه شاكي را بدزديم و از خانواده‌اش درخواست پول كنيم. روز حادثه هم نقشه‌مان را عملي كرديم اما وسط كار متوجه بيماري قلبي شاكي شديم و ترسيديم كه بلايي سر او بيايد به همين خاطر او را رها كرديم و نقشه ربودن پسرش را كشيديم.


به اين ترتيب مخفيگاه دو متهم ديگر پرونده نيز در قزوين شناسايي و هر دوي آنها نيز در شامگاه ٢٥ بهمن دستگير شدند. در بازجويي ماموران از حسين نيز مشخص شد كه پدر او يكي از كاركنان تالار شاكي است و او از اين طريق از جزييات زندگي شاكي باخبر شده و در نهايت نقشه ربودن او و پسرش را كشيده بود.


سرهنگ كارآگاه آريا حاجي زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ با اشاره به اعتراف سه متهم، از ادامه رسيدگي به پرونده تا تكميل جزييات آن خبر داد.

اخبار حوادث - اعتماد

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------