راز مرگ میان شعله‌های آتش، در هاله‌ای از ابهام



پرونده آتش‌زدن یک پدر و دختر در حالی برای رسیدگی به دادگاه کیفری‌ استان تهران ارسال شده‌ که تنها متهم پرونده قتل را انکار کرده ‌است.

به گزارش خبرنگار ما، ماموران پلیس استان تهران خرداد سال٩٢ در جریان آتش‌گرفتن خانه‌ای قرار گرفتند که اعضای یک‌خانواده در آن زندگی می‌کردند. وقتی ماموران به محل رفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند متوجه شدند پنج‌نفر در خانه زندگی می‌کردند و بعد از اینکه آتش‌سوزی مهار شد همه آنها به بیمارستان انتقال یافتند.

 

این در حالی بود که پزشکان بیمارستان حال دونفر از مجروحان را به نام‌های کریم و مهری که پدر و دختر بودند بحرانی توصیف کردند. زخمیان دیگر که قدرت صحبت‌کردن داشتند؛ مدعی شدند این آتش‌سوزی عمدی بوده و فردی که خانه‌شان را به آتش کشیده عباس نام دارد و از قبل نیز با هم درگیری‌هایی داشتند.

 

پیگیری سرنخ به‌دست‌آمده نشان داد عباس به دختری به نام لاله علاقه داشته اما رابطه آنها بعد از مدتی به‌هم خورده و عباس خانواده کریم را عامل اصلی این مسئله می‌دانسته است. لاله که خودش هم در جریان حریق زخمی ‌شده ‌بود، در تحقیقات به ماموران گفت: «من با مادرم زندگی می‌کردم اما وضعیت خوبی نداشتیم.

 

در مدتی که در خانه مادرم زندگی می‌کردم با عباس آشنا شدم و مدتی با او رابطه داشتم اما هیچ‌وقت او را دوست نداشتم تا اینکه با خانواده کریم آشنا شدم. آنها کشاورز و خانواده بسیار خوبی بودند. من از طریق عباس با آنها آشنا شده ‌بودم. کریم و همسرش به من پیشنهاد کردند در خانه آنها زندگی کنم تا از وضعیتی که دارم نجات یابم. آنها دودختر همسن من داشتند و گفتند تو هم دختر ما می‌شوی. من هم قبول کردم و به خانه کریم رفتم. در مدتی که آنجا بودم با من خیلی خوب رفتار کردند.


دختر جوان ادامه داد: کریم به من گفته‌ بود به شرطی مرا در خانه‌اش می‌پذیرد که زندگی سالمی داشته‌ باشم. من هم عباس را برای همیشه از زندگی‌ام بیرون کردم و به خانه کریم رفتم. در آن مدت خیلی راحت زندگی می‌کردم و تصمیم داشتم در آینده هم زندگی خوبی برای خودم درست کنم اما عباس دست از سرم برنمی‌داشت.

 

او به من می‌گفت باید هرطوری شده دوباره با هم رابطه داشته باشیم. عباس قصد نداشت با من زندگی مشترکی را شروع کند، او فقط می‌خواست با من رابطه داشته ‌باشد، من هم قبول نکردم او به‌خاطر این مخالفت‌ها بارها مرا اذیت و چندین‌بار علیه کریم شکایت و حتی او را متهم به دزدی کرد، اما کریم تبرئه شد.

 

کارهای عباس باعث نشد کریم دست از حمایت من بردارد و من هم از زندگی‌ام راضی بودم تا اینکه شب حادثه زنگ در خانه به صدا درآمد. ملیحه، یکی از دختران کریم در را باز کرد. با اینکه عباس صورتش را پوشانده‌ بود اما من از شکل هیکلش او را شناختم، صدا و موهایش هم کاملا مشخص می‌کرد که او عباس است. عباس ظرف ٢٠لیتری بنزین در دست داشت. ملیحه سعی کرد جلو او را بگیرد. از طرف دیگر حامد، پسر کریم وارد درگیری شد و سعی کرد بنزین را بگیرد اما آنها موفق نشدند.

 

عباس بنزین را داخل خانه ریخت و همه‌جا را به آتش کشید، همه ما آتش‌ گرفتیم و سوختیم. مهری و کریم جلوتر از بقیه بودند بنابراین بیشتر سوختند. عباس با توجه به اظهارات لاله و دیگر مجروحان، برای بازجویی دستگیر شد. این در حالی بود که از بیمارستان خبر رسید کریم و دخترش مهری جان خود را از دست داده‌اند.

 

عباس در بازجویی‌ها ادعا کرد او آتش‌افروزی نکرده ‌است و زمان حادثه در خانه خودش بوده و شاهد هم دارد. پدر و خواهر عباس نیز این ادعا را تایید کردند. پدر عباس گفت پسرم از صبح تا غروب با من سر کار بود بعد از من جدا شد و چندساعت بعد هم او را در خانه دیدم تا صبح فردایش با هم بودیم.


این در حالی بود که مجروحان حادثه ادعا کردند علاوه‌بر عباس، شخص دیگری نیز او را یاری کرده بود. فردی که مجروحان معرفی کردند مورد بازجویی قرار گرفت اما به‌دلیل اینکه مدارک علیه او کافی نبود، آزاد شد. بااین‌حال اولیای‌دم مقتولان بر شکایت خود علیه عباس باقی ماندند و کیفرخواست علیه این مرد صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه٧١ دادگاه کیفری‌استان تهران فرستاده ‌شد.

اخبار حوادث - شرق

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------