آخرین اخبار حوادث

اخبار،اخبار جدید،اخبار روز

پخش زنده فیلم‌ دختران ایرانی برای مردان خارجی‌ | ماجرای تکان‌دهنده خانه‌های فساد

سخنگوی فراجا جزئیات تکان‌دهنده عملیات‌ این نهاد را در ارتباط با شبکه‌های فساد و فحشا، قاچاق زنان به خارج به بهانه مسابقه رقص…

اعدام با چوبه دار، پایان قتل مرد کبابی



 اعدام با چوبه دار، پایان قتل مرد کبابی

 مرد تبهکار که برای وصول طلب خود، صاحب کبابی را به قتل رسانده و از مغازه‌اش سرقت کرده بود، پس از محاکمه در دادگاه کیفری به قصاص و سه سال زندان محکوم شد.

به گزارش قانون، ساعت ۱۱ شب ۳۰ دی ماه سال گذشته ماجرای قتل یک مرد در مغازه چلوکبابی‌اش حوالی خیابان شوش شرقی به کلانتری ۱۱۶ مولوی مخابره شد. بررسی‌های میدانی ماموران نشان داد «علی» ۶۵ ساله در طبقه دوم مغازه‌اش، در حالی که دستانش از پشت بسته شده بود به قتل رسیده است.


با گزارش این جنایت خاموش به بازپرس سپیدنامه، از شعبه ۱۰ دادسرای امور جنایی تهران، تیمی از اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران ماموریت یافتند تا به ردیابی‌های ویژه دست بزنند. تیم جنایی در صحنه قتل دیدند که چلوکبابی مجهز به دوربین‌های مداربسته است.

 

آن‌ها با دیدن تصاویر دوربین‌های مداربسته صحنه جنایت را پیش روی خود دیدند. آن‌ها با بررسی تصاویر پی بردند که مردی ۳۵ ساله درحالی که از پشت سر به قربانی حمله کرده پس از جنایت دست به سرقت از داخل مغازه زده و با یک ساک دستی سیاهرنگ از مغازه خارج شده است.


 کارآگاهان بلافاصله به بررسی بانک اطلاعات مجرمان حرفه‌ای پرداختند و موفق به شناسایی یکی از مجرمان قدیمی سرقت به نام سعید ۳۷ ساله شدند که از سال ۷۷، هفت بار به خاطر سرقت‌های مختلف به زندان افتاده و در دروازه غار زندگی می‌کند.


 سعید از مخفیگاهش فراری شده بود و پلیس جنایی تهران به ردیابی‌های اطلاعاتی پرداخت و سایه به سایه به تعقیب این قاتل فراری پرداخت.


در هفتم فروردین ماه سال جاری بود که ماجرای سرقت از مغازه‌ای در خیابان سئول، به پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران مخابره شد و ماموران گشت ۱۱۰ موفق به دستگیری دزد هنگام خارج کردن گاوصندوق از داخل مغازه شدند. این دزد حرفه‌ای کسی نبود جز‌‌ همان قاتل فراری که خیلی زود پیش روی کارآگاهان جنایی ایستاد و خود را بی‌گناه دانست.


این جنایتکار وقتی فیلم زمان جنایت برای وی نمایش داده شد، به ناچار لب به اعتراف باز کرد و گفت: «حدود سه سال پیش زمانی که در میدان راه آهن دستفروشی می‌کردم، با علی آشنا شدم. وی در کار تهیه غذا فعالیت داشت و بعد از مدتی، مغازه‌ای در منطقه دروازه غار اجاره کرد و چون من با وی دوست بودم، همچنان برای گرفتن غذا به مغازه‌اش می‌رفتم.

 

بعد از مدتی علی به بهانه خرید برنج و گوشت، ۸۰۰ هزار تومان از من قرض گرفت و قرار شد پول را ۱۰ روزه پس دهد اما هربار که پولم را خواستم وی زمان دیگری را برای پس دادن پول تعیین می‌کرد تا اینکه به خاطر مشکلات مالی تصمیم گرفتم به شهرمان برگردم.»


این دزد جنایتکار افزود: «درحالی که مقدار زیادی حشیش مصرف کرده بودم، برای گرفتن پول به مغازه کبابی رفتم و گفتم: «علی آقا پولم آماده است؟ دارم می‌روم شهرستان» اما وی خندید و گفت: «برو برایت می‌فرستم»؛ گفتم: «اذیت نکن؛ پولم را بده تا بروم» اما وی گفت: «اگر می‌توانی بگیر». ناگهان کنترل خودم را از دست دادم و ضربه‌ای با دست به صورتش زدم و وی را به قتل رساندم.


ابتدا قصدم مرگ وی نبود. وقتی دیدم نفس نمی‌کشد، ترسیدم و برای آنکه کسی جسد را در وسط مغازه پیدا نکند آن را از نردبان بالابرده و در بالکن مغازه‌‌ رها کردم. سپس به دنبال پول‌های داخل مغازه گشتم اما تنها ۱۰۰ هزار تومان در دخل بود. بلافاصله از تهران خارج شدم و نزدیک به یک ماه در شهرمان بودم اما باز به تهران آمده و زمانی که قصد سرقت گاوصندوق از یک چلوکبابی دیگر را داشتم، دستگیر شدم.»


صبح روز یک شنبه متهم به قتل به ریاست قاضی عزیز محمدی و با حضور ۴ مستشار پای میز محاکمه قرار گرفت.


در ابتدای جلسه نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: مهدی متهم به یک فقره قتل عمدی و سرقت ۱۰۰ هزار تومان پول از مقتول است که با توجه به محتویات پرونده برای او تقاضای مجازات قانونی را دارم.


سپس اولیای دم در جایگاه حاضر شده و خواستار قصاص قاتل پدر خود شدند.


رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به مهدی از او خواست به دفاع از خود بپردازد که او با رد اتهاماتش اظهار داشت: من قبول ندارم، مقتول در کار جعل شناسنامه بود و من قرار بود برای دو تن از دوستانم شناسنامه جعلی بگیرم. روز حادثه برای گرفتن‌شناسنامه‌ها ۶ بار به حسین زنگ زدم که همین تماس‌ها باعث شد پلیس مرا به عنوان قاتل دستگیر کند.


رئیس دادگاه: شما در بازجویی‌ها گفته‌اید روز حادثه هر کاری کردم مقتول پولم را نداد و به خاطر مصرف حشیش حال عادی نداشتید بعد هم دست و پای حسین را بسته و زمانی که سر و صدا کرد نیز خفه‌اش کردم.


متهم به قتل: این اعترافات را تحت فشار بازجویی انجام دادم و در زمان قتل من اصلا آنجا نبودم. دختری به مغازه مقتول رفت و آمد داشت که احتمال می‌دهم   او حسین را کشته باشد زیرا دستان حسین با روسری بسته شده بود و این نشان می‌دهد یک زن در صحنه درگیری بوده است. 


رئیس دادگاه: از مقتول طلبی داشتید؟
متهم به قتل: نه هیچ طلب یا مشکلی با او نداشتم و موضوع طلب را زیر فشار بازجویی به دروغ گفتم. شب حادثه حدود ساعت ۹ به مغازه حسین رفتم و بعد از خوردن شام وسایلم که آنجا بود را برداشته و به شهرستان رفتم.


پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شده و متهم را به اتهام قتل به قصاص و به اتهام سرقت به سه سال حبس محکوم کردند./قانون

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------