آخرین اخبار سیاسی

اخبار،اخبار جدید،اخبار روز

پشت پرده برخوردهای تند با پدیده بدحجابی

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی گفت: مقابله با پدیده بی‌حجابی نیاز به کار برنامه‌ریزی شده دارد. این برخوردهای غیرمنطقی در طول ۴۵ سال…

ورود آنكارا به بازي ايران و عربستان



 

ورود آنكارا به بازي ايران و عربستان

 

بحران جاري در سوريه رقابت هاي منطقه اي قدرت هاي درون و بيرون منطقه را تشديد كرده است و دو جبهه در حال رويارويي شكل گرفته است .

يك جبهه با رهبري ايران به همراه دولت سوريه و حزب الله لبنان و حماس و جهاد اسلامي فلسطين است كه به طور خلاصه تحت عنوان " محور مقاومت " از آن نام برده مي شود . سخن مشترك اين جبهه مبارزه با رژيم اسراييل و عدم  پذيرش موجوديت رژيمي تحت اين عنوان در منطقه خاورميانه است .

از قدرت هاي خارج از منطقه كه به محور مقاومت نزديك هستند مي توان از روسيه و تا حدودي چين نام برد كه يكي از آنها ( روسيه) به لحاظ نظامي و توان استراتژيك و ديگري( چين) از منظر اقتصادي رقيبان عمده اي در سطح جهاني براي ايالات متحده آمريكا محسوب مي شوند.البته این دو کشور نه بر مبنای معادلات ایدئولوِژیک که به خاطر منافع راهبردی خود در این معادله حضور دارند.

اما جبهه ديگر اين رويارويي به رهبري عربستان و برخي ديگر از كشورهاي عربي منطقه و البته تركيه است . در اين جبهه اتحاديه اروپا و آمريكا نيز به عنوان قدرت هاي خارجي حضور دارند . هدف اصلي اين جبهه به زير كشيدن حكومت بشار اسد در سوريه است و طبيعي است كه به چيزي كمتر از آن رضايت نمي دهند .

نا گفته پيداست كه هدف غايي عربستان از به زير كشيدن بشار اسد از قدرت ، تضعيف موقعيت منطقه اي ايران است . مقامات آل سعود به خوبي مي دانند كه حكومت جمهوري اسلامي ايران با همكاري دوست و متحد نزديك خود (دمشق) توانسته است  در لبنان و فلسطين نيز اعمال نفوذ كند و اگر اين كانال مهم ارتباطي را مسدود كنند مي توانند ايران را از دسترسي راحت و آسان به لبنان و فلسطين محروم كنند و صد البته با تضعيف موقعيت منطقه اي ايران با توجه به " صفر بودن حاصل جمع بازي استراتژيك " در منطقه ، اين دست عربستان است كه بالاتر خواهد بود.

حضور تركيه در اين محور ( البته در مورد سوريه) دلايل خاص خودش را دارد . ترك ها در سال هاي گذشته به مدد دولتي منتخب و با گرايش هاي اسلامي توانسته اند موفقيت هاي بزرگي در عرصه اقتصاد داخلي و سياست خارجي و كسب محبوبيت و پرستيژ در جهان اسلام و عرب كسب كنند كه به اين راحتي ها حاضر نيستند دستاوردهاي خود را بر باد رفته ببينند.

ترك ها مي خواهند الگويي نوين از به هم آميختگي اسلام و دموكراسي باشند و از همين رو مي كوشند نقش يك حكومت الگو و موفق را براي كشورهاي تازه از يوغ استبداد رسته در کشورهای عربی بازي كنند . اخيرا عبدالله گل رييس جمهوري تركيه طي اظهاراتي اعلام كرد كه كرانه هاي مديترانه ديگر جاي امني براي ديكتاتورها نيست.

از سوي ديگر تركيه مي كوشد به عنوان كشوري پيشرو جايگاه مذاكرات و تعاملات اپوزيسيون خارجي سوريه باشد تا به زعم خود ، هم كسب پرستيژ بين المللي كند و هم اينكه بتواند از هم اكنون جاي پاي محكمي در دولت آينده سوريه داشته باشد.

ترك ها امروز احساس مي كنند كه با توجه به اينكه در دهه هاي گذشته نگاهشان همواره به غرب ( اروپا و آمريكا) بوده از منطقه خاورميانه غافل مانده اند و بايد اين نقيصه را جبران كنند . آنها بدين منظور چند سياست را به طور همزمان دنبال مي كنند  :

-به صفر رساندن تنش با همسايگان (سیاست اعلامی داود اوغلو - وزیر خارجه ترکیه)

-تلاش براي كسب محبوبيت در ميان كشورهاي عربي و اسلامي

-كاهش روابط با اسراييل

-فاصله گرفتن از غرب و نزديك تر شدن به شرق در عرصه سياست خارجي (ولو در ظاهر)

-تلاش براي توسعه و بهبود روابط با روسيه ، ايران ، ارمنستان و يونان

-و بالاخره ميزباني از چهره ها و گروه هاي اپوزيسيون كشورهاي درگير موج ناآرامي در خاورميانه و تلاش براي اعمال نفوذ بر آنها

به طور كلي سياست خارجي تركيه تا كنون در منطقه در محورهاي فوق چرخش داشته اما نبايد از ياد برد كه تركيه در بازي رقابت منطقه اي ، تازه واردي بيش نيست و مجبور است در بازي قدرت  و كشاكش منطقه اي يا پشت سر ايران قرار بگيرد يا به پشت سعودي ها بغلتد .

در مورد سوريه ترك ها با توجه به چند ملاحظه ، صرفه و صلاح خود را در اين ديدند كه با عربستان هماهنگ شوند:

نخست اينكه تركیه نمي خواهد - به عنوان كشوری که در صدد است خود را الگوی اعراب بنامد- در بحبوحه بهار عربی ، در کنار یکی از حکومت های عربی باشد که با مخالفت هایی در داخل مواجه است و کشتارهایی نیز در آن انجام شده است. در این صورت ترك ها متهم به رفتار و اعمال استانداردهاي دوگانه مي شوند و الهام بخشي خود را از دست مي دهند.

دوم اينكه تركيه با سوريه هم مرز است و به هيچ عنوان نمي خواهد مرزهايش ناامن باشد . از نظر ترك ها عمر حكومت بشار اسد به شماره افتاده و ادامه مقاومت او تنها به قيمت بالا رفتن هزينه و احتمال آغاز يك جنگ داخلي در اين كشور است كه در اين صورت ناامني در سوريه به ضرر تركيه خواهد بود. هم از اين رو ترك ها همواره در ماه هاي گذشته به اسد پيشنهاد داده اند كه داوطلبانه از قدرت كنار برود و گاه اين خواسته خود را با تندترين عبارات بيان مي كنند.

سوم اينكه تركيه با تداوم بحران سوريه نمي توانست موضع سومي اتخاذ كند چون اساسا اين بحران از ابتداي آغاز خود ماهيتي داشت كه صحنه رويارويي بين ايران و عربستان بود و راه ميانه اي در آن نبود تا تركيه پا در آنجا بگذارد . به عبارت ديگر، بشار اسد يا مي ماند و يا مي رود و راه سومي در ميان نيست.

دولت آنكارا در ماه هاي ابتدايي آغاز بحران سوريه اصرار زيادي به انجام اصلاحات از سوي حكومت بشار اسد داشت ؛ اين موضعي بينابين بود كه كمي از موضع ايران در مورد سوريه جلوتر و مقداري از موضع عربستان درباره سوريه عقب تر بود ، اما تحليل دولت سوريه اين بود كه اگر بخواهد در برابر خواست هاي مخالفان كوتاه بيايد آنها گام به گام جلو خواهند آمد . بنابراين دولت اسد در ماه هاي نخست مقاومت كرد و وقتي مقامات سوريه از انجام اصلاحات  در اين كشور سخن گفتند كه ديگر از نظر تركيه و مخالفان حكومت سوريه دير شده بود .

بنابراين تركيه در مورد بحران سوريه با توجه به متغيرهاي برشمرده شده و ملاحظات خود در پشت سر عربستان قرار گرفته است اما در عين حال تلاش مي كند محوري مهم براي رايزني هاي منطقه اي درباره بحران سوريه باشد و با پناه دادن به مخالفان سياسي سوريه ، شهر استانبول را به پايتخت ديپلماتيك و موقت براي رايزني مخالفان حكومت بشار اسد تبديل سازد.

در مجموع در جمع بندي موضوع بايد اشاره داشت كه بحران سوريه حد نهايت رويارويي دو محور" ايران " و " عربستان " در منطقه خاورميانه است و اين نتيجه بحران سوريه است كه نشان خواهد داد موقتا كدام يك از اين دو محور بازي را از حريف برده است . در صورت بقاي حكومت اسد اين تهران خواهد بود كه مي تواند به عربستان "ضرب شصت" نشان دهد و در صورتي كه حكومت اسد در دمشق فروريزد اين عربستان خواهد بود ظفرمندانه سعی در تضعيف ایران خواهد داشت.

اين در حالي است كه براي تركيه اوضاع فرق مي كند . دولت تركيه در مورد بحران سوريه در ماه هاي گذشته به نحوي رفتار كرده است كه با فروپاشي حكومت بشار اسد به اندازه عربستان دستاوردي نخواهد داشت در حالي كه با ابقاي اسد در قدرت چيزهاي فراواني از دست خواهد داد كه كمترين آن تلاش حكومت سوريه براي ايجاد مشكل در مساله كردهاي تركيه و ايجاد نگراني هاي مرزي و امنيتي است كه مي تواند امنيت ملي تركيه را تهديد كند.../عصرایران

اشتباه فاحش تركيه در بحران سوريه
ورود آنكارا به بازي ايران و عربستان
به طور كلي سياست خارجي تركيه تا كنون در منطقه در محورهاي فوق چرخش داشته اما نبايد از ياد برد كه تركيه در بازي رقابت منطقه اي ، تازه واردي بيش نيست و مجبور است در بازي قدرت و كشاكش منطقه اي يا پشت سر ايران قرار بگيرد يا به پشت سعودي ها بغلتد .
عصر ايران - بحران جاري در سوريه رقابت هاي منطقه اي قدرت هاي درون و بيرون منطقه را تشديد كرده است و دو جبهه در حال رويارويي شكل گرفته است .

يك جبهه با رهبري ايران به همراه دولت سوريه و حزب الله لبنان و حماس و جهاد اسلامي فلسطين است كه به طور خلاصه تحت عنوان " محور مقاومت " از آن نام برده مي شود . سخن مشترك اين جبهه مبارزه با رژيم اسراييل و عدم  پذيرش موجوديت رژيمي تحت اين عنوان در منطقه خاورميانه است .

از قدرت هاي خارج از منطقه كه به محور مقاومت نزديك هستند مي توان از روسيه و تا حدودي چين نام برد كه يكي از آنها ( روسيه) به لحاظ نظامي و توان استراتژيك و ديگري( چين) از منظر اقتصادي رقيبان عمده اي در سطح جهاني براي ايالات متحده آمريكا محسوب مي شوند.البته این دو کشور نه بر مبنای معادلات ایدئولوِژیک که به خاطر منافع راهبردی خود در این معادله حضور دارند.

اما جبهه ديگر اين رويارويي به رهبري عربستان و برخي ديگر از كشورهاي عربي منطقه و البته تركيه است . در اين جبهه اتحاديه اروپا و آمريكا نيز به عنوان قدرت هاي خارجي حضور دارند . هدف اصلي اين جبهه به زير كشيدن حكومت بشار اسد در سوريه است و طبيعي است كه به چيزي كمتر از آن رضايت نمي دهند .

نا گفته پيداست كه هدف غايي عربستان از به زير كشيدن بشار اسد از قدرت ، تضعيف موقعيت منطقه اي ايران است . مقامات آل سعود به خوبي مي دانند كه حكومت جمهوري اسلامي ايران با همكاري دوست و متحد نزديك خود (دمشق) توانسته است  در لبنان و فلسطين نيز اعمال نفوذ كند و اگر اين كانال مهم ارتباطي را مسدود كنند مي توانند ايران را از دسترسي راحت و آسان به لبنان و فلسطين محروم كنند و صد البته با تضعيف موقعيت منطقه اي ايران با توجه به " صفر بودن حاصل جمع بازي استراتژيك " در منطقه ، اين دست عربستان است كه بالاتر خواهد بود.

حضور تركيه در اين محور ( البته در مورد سوريه) دلايل خاص خودش را دارد . ترك ها در سال هاي گذشته به مدد دولتي منتخب و با گرايش هاي اسلامي توانسته اند موفقيت هاي بزرگي در عرصه اقتصاد داخلي و سياست خارجي و كسب محبوبيت و پرستيژ در جهان اسلام و عرب كسب كنند كه به اين راحتي ها حاضر نيستند دستاوردهاي خود را بر باد رفته ببينند.

ترك ها مي خواهند الگويي نوين از به هم آميختگي اسلام و دموكراسي باشند و از همين رو مي كوشند نقش يك حكومت الگو و موفق را براي كشورهاي تازه از يوغ استبداد رسته در کشورهای عربی بازي كنند . اخيرا عبدالله گل رييس جمهوري تركيه طي اظهاراتي اعلام كرد كه كرانه هاي مديترانه ديگر جاي امني براي ديكتاتورها نيست.

 از سوي ديگر تركيه مي كوشد به عنوان كشوري پيشرو جايگاه مذاكرات و تعاملات اپوزيسيون خارجي سوريه باشد تا به زعم خود ، هم كسب پرستيژ بين المللي كند و هم اينكه بتواند از هم اكنون جاي پاي محكمي در دولت آينده سوريه داشته باشد.

ترك ها امروز احساس مي كنند كه با توجه به اينكه در دهه هاي گذشته نگاهشان همواره به غرب ( اروپا و آمريكا) بوده از منطقه خاورميانه غافل مانده اند و بايد اين نقيصه را جبران كنند . آنها بدين منظور چند سياست را به طور همزمان دنبال مي كنند  :

-به صفر رساندن تنش با همسايگان (سیاست اعلامی داود اوغلو - وزیر خارجه ترکیه)
-تلاش براي كسب محبوبيت در ميان كشورهاي عربي و اسلامي
-كاهش روابط با اسراييل
-فاصله گرفتن از غرب و نزديك تر شدن به شرق در عرصه سياست خارجي (ولو در ظاهر)
-تلاش براي توسعه و بهبود روابط با روسيه ، ايران ، ارمنستان و يونان
-و بالاخره ميزباني از چهره ها و گروه هاي اپوزيسيون كشورهاي درگير موج ناآرامي در خاورميانه و تلاش براي اعمال نفوذ بر آنها

به طور كلي سياست خارجي تركيه تا كنون در منطقه در محورهاي فوق چرخش داشته اما نبايد از ياد برد كه تركيه در بازي رقابت منطقه اي ، تازه واردي بيش نيست و مجبور است در بازي قدرت  و كشاكش منطقه اي يا پشت سر ايران قرار بگيرد يا به پشت سعودي ها بغلتد .

در مورد سوريه ترك ها با توجه به چند ملاحظه ، صرفه و صلاح خود را در اين ديدند كه با عربستان هماهنگ شوند:

نخست اينكه تركیه نمي خواهد - به عنوان كشوری که در صدد است خود را الگوی اعراب بنامد- در بحبوحه بهار عربی ، در کنار یکی از حکومت های عربی باشد که با مخالفت هایی در داخل مواجه است و کشتارهایی نیز در آن انجام شده است. در این صورت ترك ها متهم به رفتار و اعمال استانداردهاي دوگانه مي شوند و الهام بخشي خود را از دست مي دهند.

دوم اينكه تركيه با سوريه هم مرز است و به هيچ عنوان نمي خواهد مرزهايش ناامن باشد . از نظر ترك ها عمر حكومت بشار اسد به شماره افتاده و ادامه مقاومت او تنها به قيمت بالا رفتن هزينه و احتمال آغاز يك جنگ داخلي در اين كشور است كه در اين صورت ناامني در سوريه به ضرر تركيه خواهد بود. هم از اين رو ترك ها همواره در ماه هاي گذشته به اسد پيشنهاد داده اند كه داوطلبانه از قدرت كنار برود و گاه اين خواسته خود را با تندترين عبارات بيان مي كنند.

سوم اينكه تركيه با تداوم بحران سوريه نمي توانست موضع سومي اتخاذ كند چون اساسا اين بحران از ابتداي آغاز خود ماهيتي داشت كه صحنه رويارويي بين ايران و عربستان بود و راه ميانه اي در آن نبود تا تركيه پا در آنجا بگذارد . به عبارت ديگر، بشار اسد يا مي ماند و يا مي رود و راه سومي در ميان نيست.

دولت آنكارا در ماه هاي ابتدايي آغاز بحران سوريه اصرار زيادي به انجام اصلاحات از سوي حكومت بشار اسد داشت ؛ اين موضعي بينابين بود كه كمي از موضع ايران در مورد سوريه جلوتر و مقداري از موضع عربستان درباره سوريه عقب تر بود ، اما تحليل دولت سوريه اين بود كه اگر بخواهد در برابر خواست هاي مخالفان كوتاه بيايد آنها گام به گام جلو خواهند آمد . بنابراين دولت اسد در ماه هاي نخست مقاومت كرد و وقتي مقامات سوريه از انجام اصلاحات  در اين كشور سخن گفتند كه ديگر از نظر تركيه و مخالفان حكومت سوريه دير شده بود .

بنابراين تركيه در مورد بحران سوريه با توجه به متغيرهاي برشمرده شده و ملاحظات خود در پشت سر عربستان قرار گرفته است اما در عين حال تلاش مي كند محوري مهم براي رايزني هاي منطقه اي درباره بحران سوريه باشد و با پناه دادن به مخالفان سياسي سوريه ، شهر استانبول را به پايتخت ديپلماتيك و موقت براي رايزني مخالفان حكومت بشار اسد تبديل سازد.

در مجموع در جمع بندي موضوع بايد اشاره داشت كه بحران سوريه حد نهايت رويارويي دو محور" ايران " و " عربستان " در منطقه خاورميانه است و اين نتيجه بحران سوريه است كه نشان خواهد داد موقتا كدام يك از اين دو محور بازي را از حريف برده است . در صورت بقاي حكومت اسد اين تهران خواهد بود كه مي تواند به عربستان "ضرب شصت" نشان دهد و در صورتي كه حكومت اسد در دمشق فروريزد اين عربستان خواهد بود ظفرمندانه سعی در تضعيف ایران خواهد داشت.

اين در حالي است كه براي تركيه اوضاع فرق مي كند . دولت تركيه در مورد بحران سوريه در ماه هاي گذشته به نحوي رفتار كرده است كه با فروپاشي حكومت بشار اسد به اندازه عربستان دستاوردي نخواهد داشت در حالي كه با ابقاي اسد در قدرت چيزهاي فراواني از دست خواهد داد كه كمترين آن تلاش حكومت سوريه براي ايجاد مشكل در مساله كردهاي تركيه و ايجاد نگراني هاي مرزي و امنيتي است كه مي تواند امنيت ملي تركيه را تهديد كند.

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------