گفتمان تهديد آميز بايد تمام شود
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
با نزديك شدن به زمان برگزاري انتخابات در اسفندماه امسال، تنها يك اصل مهم در سياست به ذهن ميرسد و آن گفتمانسازي است. اصلي كه هرچند در تمام دورههاي انتخاباتي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، شاهد آن نبودهايم اما به نظر ميرسد در اين برهه از زمان بيش از پيش ضروري به نظر ميرسد. انتخابات مجلس شوراي اسلامي كه تا برگزاري آن تنها فرصتي چهار ماهه را در پيشرو داريم يكي از مهمترين رويدادهايي است كه دولت روحاني در عرصه سياست داخلي با آن روبهرو ميشود.
اما دولت براي انتخابات دهمين دوره مجلس چه كرده است؟ با دو ساله شدن عمر دولت كه اكثرا به حل مسائل سياست خارجي معطوف شد، حال نوبت به فراهمسازي ضروريتهاي انتخابات پيش رو ميرسد. احمد شيرزاد، فعال سياسي اصلاحطلب هرچند توقع گفتمانسازي از سوي دولت را زياده از حد ميشمارد اما بسترسازي براي انتخابات باشكوه را يكي از وظايف دولت ميخواند. بستري كه البته بايد براي احزابي فراهم شود كه وظيفه گفتمانسازي دارند. فرصتي كه هرچند تاكنون ايجاد نشده اما از سوي اين نماينده ادوار مجلس جاي هيچ نگراني را باقي نگذاشته است. شيرزاد براي اين عدم نگراني خود با بيان چند شرط، به گذشتهاي باز ميگردد كه با يك رد صلاحيت جامعهاي به حركت درآمد.
«پس از رد صلاحيت هاشميرفسنجاني در انتخابات رياستجمهوري ٩٢ كه فاصله كمي تا برگزاري انتخابات داشت در فاصله دو هفتهاي جامعه كاملا پشت سر روحاني به حركت درآمد. اين اتفاق قابليت تكرار دارد، به شرطي كه فضاي سنگين گذشته و گفتمان تهديدآميزي كه برخي جريانات قدرت بهكار ميگيرند، كنار رود. كسي تهديد نشود. افراد از حضور در ستاد انتخاباتي و حتي كانديدا شدن احساس ناامني نكنند و نهايتا اينكه يك حداقل اطميناني وجود داشته باشد كسي كه به منافع ملي علاقهمند است و مشكل قانوني ندارد، بيايد و خدمت كند.»
گفتوگوي «اعتماد» با احمد شيرزاد، فعال سياسي اصلاحطلب و نماينده دور ششم مجلس شوراي اسلامي در ادامه ميآيد:
با توجه به فرصت باقيمانده تا انتخابات مجلس شوراي اسلامي و با توجه به ميزان اهميت آن براي دولت، چقدر گفتمانسازي از سوي دولت را داراي اهميت ميدانيد؟
اين درخواست توقع زيادي است. اين را از باب دفاع از دولت نميگويم. متاسفانه در ايران به دليل فقدان يك سيستم حزبي حمايتكننده دولتها، ما شاهد حضور دولتهاي نحيفي هستيم. حتي در زمانهايي كه دولتهاي خوبي سر كار آمدند و توانستند منشأ خدماتي براي كشور باشند، نتوانستند در بخش گفتمانسازي در جامعه تاثيرگذار باشند.
حتي در شرايطي كه دولت اصلاحات به روي كار آمد كه البته دولت داراي گفتماني هم بود، اما ما اين گفتمانسازي را از سوي دولت شاهد نبوديم. بلكه جبهه اصلاحات و حركتي كه از سوي اين جريان پشت سر دولت بود اين كار را انجام ميدادند. در واقع گفتمانسازي از طرف چهرههاي برجستهاي صورت ميگرفت كه در دولت هيچ سمتي نداشتند. مانند آقاي حجاريان و دوستان ديگري كه بيرون دولت بودند يا حتي احزاب و جرياناتي كه حامي دولت بودند. شخص رييس دولت اصلاحات البته گفتمان خاص خود را داشت اما به معناي اينكه گفتماني از جلسه هيات دولت، وزيران يا از مجموعه مديران انتظار رود، تاكنون اتفاق نيفتاده است.
پس نقش دولتها در سياست به خصوص در عرصه انتخابات چه ميشود؟
فكر ميكنم بايد جايگاه دولت را مقداري متمايز كنيم. معتقدم اگر مديران دولت همان كار خودشان را انجام دهند جاي شكر دارد و ديگر توقع گفتمانسازي را نداريم. اما فكر ميكنم كه اين احزاب و جريانهاي سياسي هستند كه بايد گفتمان خاص خود را به عرصه انتخابات بياورند و فضاي انتخاباتي را ايجاد كنند. بتوانند مطالبات مردم را سازماندهي كنند و برنامهريزي براي اجرايي شدن آن داشته باشند. از اين رو ميشود شاهد انتخابات پرشور بود.
در اين شرايط چه انتظاري از دولت ميتوان داشت؟ ميتوان براي دولت در مهياسازي و ساختن بسترهاي ايجاد گفتمان نقشي قائل شد؟
آن چيزي كه ما از دولت انتظار داريم اين است كه شرايط انتخابات را درست فراهم كند. انتخابات را سالم برگزار و كاملا با بيطرفي تمام رفتار كند. در واقع اين بيطرفي را تنها از دولت انتظار نداريم. ولي طبيعتا چون دولت را به اين باور نزديكتر ميبينيم كه در انتخابات دخالتي نداشته باشد به خود جرات ميدهيم كه آن را دولت بگوييم تا ديگران هم بشنوند.
اميدواريم تمام دستگاهها و نهادهايي كه ميتوانند در عرصه انتخابات دخيل باشند و به نوعي به امكانات عمومي متصل هستند به صورت كاملا بيطرف عمل كنند. اين احزاب و جريانهاي سياسي هستند كه نبايد بيطرف باشند و بايد فعاليت گستردهاي در عرصه انتخاباتي داشته و در واقع گفتمان ساز باشد تا فعالانه وارد عرصه انتخابات شوند. در اين ميان مطبوعات و رسانهها هم ميتوانند به مراتب نقش زيادي ايفا كنند. اين بخش از جامعه اين وظيفه خطير را برعهده دارد. همچنين انجمنها و نهادهايي كه در فعاليت سياسي معمولا موثر بودند مثل فعاليتهاي دانشجويي و امثال آنها.
در گفتمانسازي به نقش مهم احزاب اشاره داشتهايد. فكر نميكنيد اين جريانات سياسي ميتوانستند در دو سال گذشته و با آغاز بهكار دولت يازدهم به گونهاي فرصت حضور پيدا كنند تا در زمانهايي مانند انتخابات پيش روي مجلس شوراي اسلامي، يكي از بازوهاي قدرت دولت باشند؟ آيا رسيدگي صرف به مسائل سياست خارجي باعث چنين مشكلي شده است؟
مسائل سياست خارجي بسيار حاد بودند. هم در زماني كه دولت شروع بهكار كرد و هماكنون، اين موضوع از جديترين مسائل كشور ما است. اما مسائل سياست خارجي هم كه دو سال وقت دولت يازدهم را به خود معطوف كرد جداي از احزاب نيستند. بهطور مثال اگر به گفتمان اصلاحات نگاه كنيم بخشي از اهداف و آرمانهاي آن، تنشزدايي از سياست خارجي و در پيش گرفتن رفتار معقول بينالمللي و رسيدن كشور به يك جايگاه سالم و طبيعي و آبرومند در نظام بينالمللي است. پس اين هم جزو خواستهها و شعارهاي امروز ما است.
بنابراين اين بخشي كه دولت به آن پرداخته بسيار قابل تحسين و ستايش است. هرچند ما همواره از روز استقرار دولت ميگفتيم كه اين كار بسيار بزرگي است، اما آنچه در سيستم دولتي وجود دارد اين است كه وزارتخانههاي داخلي مانند وزارت كشور بايد نقش خود در اين زمينه را به درستي انجام دهند و بتوانند فضا را به گونهاي آماده كنند كه جريانهاي سياسي نقش خود را بهخوبي ايفا كنند. هرچند باز هم تاكيد ميكنم كه دولت وظيفه گفتمانسازي ندارد اما بايد راه را باز كند.
ميتوان براي اين بسترسازي به عملكرد وزارتخانههاي مرتبط به امر سياست داخلي هم اشاره كرد؟
انصاف اين است كه وزارت كشور جزو ضعيفترين وزارتخانههاي دولت يازدهم بوده و كارنامه خيلي درخشاني ندارد. شايد فقط بتواند كمي بالاتر از نمره قبولي را كسب كند. در عين حال ما توقعات خود را ميگوييم ضمن اينكه به هيچوجه هم به مصلحت نميدانيم كه دولت بخواهد تغييري در كابينه بدهد اما و در عين حال ميتوان از وزارت كشور مطالبات خود را مطرح كنيم. اگر واقعا احزاب سياسي مجال فعاليت نداشته باشند ما شاهد انتخابات سردي خواهيم بود. شرط اين فرصتسازي هم اين است كه ما اجازه دهيم گفتمانهاي جديد در عرصه انتخابات بروز يابد تا شعارها و مطالبات جديد مردم شكل بگيرد. اين بسترسازي و حمايت از فضاي انتخابات يكي از وظايف اصلي دولت است.
با توجه به اينكه در زمان باقيمانده فرصتي ديگر براي حضور فعال احزاب وجود ندارد و طبيعتا گفتمانسازي هم صورت نخواهد گرفت، ميتوان اميد داشت كه انتخابات باشكوهي برگزار شود و آنچه كه مدنظر روحاني ودولتمردان يازدهم براي تشكيل مجلسي همسو با دولت است شكل بگيرد؟
پيشبيني اين است كه اگر انتخابات خوب و سالم برگزار شود مجلس بعدي همراهي بيشتر خواهد داشت و حتي مجلس جديد ميتواند پيشرو و پيشتاز تحولات باشد و دولت را به دنبال خود بكشاند؛ اين امكان كاملا براي دوره آينده وجود دارد. روزگار كه با دولت اصلاحات و گفتمان اصلاحطلبي تمام نشده است. ما بايد از چيزي دفاع كنيم كه همواره دفاع كردهايم. ما اگر زمان دولت قبل بيطرفي را تقاضا داشتيم اكنون نيز بايد منصفانه همان تقاضا را داشته باشيم. دولت بايد انتخابات سالم و بيطرفانه برگزار كند اما اين فقط دولت نيست بلكه تمامي دستگاهها بايد خود را طبق اين اصل وفق دهند. اگر دولت بيطرفانه رفتار كند مطمئن باشيد جامعه وظيفه خود را انجام خواهد داد و انتخابات نتيجهاي را به منصه ظهور خواهد گذاشت كه آينه جامعه خواهد بود.
با شرايط موجود پيشبيني شما از اسفند ماه كه انتخابات سرنوشتسازي را در خود دارد، چيست؟
نگران اينكه احزاب به دليل ناتوانيهاي قبلي نتوانند ماههاي آينده خوب ظاهر شوند نيستم. اگر مجال وجود داشته باشد و فضاي سنگين برطرف شود نسل جوان ما پتانسيل اينكه به سرعت بيايد و يك فضاي مثبت و فعال را ايجاد كند، دارد.
ما در گذشته اين را تجربه كرديم. پس از ردصلاحيت هاشميرفسنجاني در انتخابات رياستجمهوري ٩٢ كه فاصله كمي تا برگزاري انتخابات داشت در فاصله دو هفتهاي جامعه كاملا پشت سر روحاني به حركت درآمد. اين اتفاق قابليت تكرار دارد. به شرطي كه فضاي سنگين گذشته و گفتمان تهديدآميزي كه برخي از جريانات قدرت بهكار ميگيرند كنار رود. كسي تهديد نشود. افراد از حضور در ستاد انتخاباتي و حتي كانديدا شدن احساس ناامني نكنند و نهايتا اينكه يك حداقل اطميناني وجود داشته باشد كه كسي كه به منافع ملي علاقهمند است و مشكل قانوني ندارد، بيايد و خدمت كند.
اخبار سیاسی - قانون