مهر و موم محرمانهها گشوده شد
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : چهارشنبه, 26 آبان 1395 07:26
داريوش رحمانيان، استاد تاريخ دانشگاه تهران جايي گفته است «تاريخ ما در عصر جديد درست فهميده نميشود و ما سرنوشت تاريخي مان را نميتوانيم درست به پرسش بگيريم، مگر با فهم درست تاريخ مناسبات خارجي و سياست خارجي و در حقيقت ديپلماسي ايران. زيرا فهم تقدير تاريخي ايران در عصر جديد تا حد زيادي در گرو فهم ديپلماسي ايراني، ماهيت آن، مولفههاي سازندهاش و سير تاريخي آن است»، اما نگارش تاريخ ديپلماسي نيازمند دسترسي به اسناد و مدارك دست اول است، امري كه ضرورت آزادسازي اسناد و امكان دسترسي پژوهشگران به آنها را برجسته ميسازد. خوشبختانه مركز اسناد موزه و كتابخانه وزارت امور خارجه در اين زمينه اقدامات موثري انجام داده است.
صبح ديروز نيز باز بخشي از اين اسناد با حضور محمد جواد ظريف، وزير امور خارجه ايران و محمد رضا مجيدي رييس كتابخانه وزارت امور خارجه و شماري از پژوهشگران رونمايي شد. در مراسم بعد از سخنراني ظريف و ديگران، شماري از محققاني كه در بررسي اين اسناد نقش داشتند و برخي از آنها اكنون بازنشسته شدهاند، تقدير شدند. همچنين ظريف در اين مراسم به هدايايي كه در دوران مسووليتش به عنوان وزير از مقامات ساير كشورها دريافت كرده اشاره كرد و گفت: «در روابط خارجي دادن هدايا به عنوان يك رسم معمول درآمده است و وزراي خارجه جمهوري اسلامي ايران از ابتدا رسم شان بر اين بوده كه هدايا را در اختيار خودشان نميگرفتند. هيچ كدام از وزرايي كه من سعادت همكاري با ايشان را داشتم، مثل آقاي دكتر ولايتي و جناب دكتر خرازي و جناب دكتر متكي و جناب دكتر صالحي كليه هداياي شان را در مجموعهاي در وزارت امور خارجه حفظ ميكردند. جناب دكتر صالحي هداياي شان را به استانداري قزوين به رسم امانت ارايه دادند.
دوستان پيشنهاد كردند هدايايي كه بنده از مسوولان مختلف كشورها دريافت كرده بودم و همهاش در نيمه صندوق خانهاي در ساختمان وزارتي حفظ ميشود، به مركز اسناد داده شود. پيشنهاد خوبي بود. با يك هديه نمادين كه هديه يكي از نقاشان بنام اندونزي است كه در آخرين سفري كه به اندونزي داشتم، اين هديه در حضور وزير امور خارجه اندونزي به بنده به نمايندگي از مردم ايران اهدا شد. اين اثر يكي از كارهاي معروف اين نقاش اندونزيايي است. اين هديه مثل ساير هدايا در مركز اسناد وزارت امور خارجه حفظ خواهد شد. » در اين مراسم مرتضي دامنپاك جامي، معاون امور پژوهشي مركز آموزش و پژوهشهاي بينالمللي وزارت امور خارجه به ارايه توضيحاتي در مورد اسناد رونمايي شده پرداخت.
تحكيم حاكميت ملي و تقويت ميراث فرهنگي
محمدجواد ظريف
وزير امور خارجه
حضور شما را در مراسم رونمايي گوشهاي از اسناد تاريخي محرمانه وزارت امور خارجه كه بر اساس مقررات و با نگاه به مصالح ملي در اختيار پژوهشگران قرار داده ميشود، خوشامد عرض ميكنم. اين مناسبت را به همكارانم در مركز اسناد و تاريخ ديپلماسي و به همه دست اندركاران امر سند و به تمامي مراكز اسنادي و آرشيوي كشور به ويژه اجزاي محترم مجمع هماهنگي تاريخ پژوهي و بانكهاي اسنادي كشور تبريك عرض ميكنم. مراسم امروز فرصتي را فراهم ميكند تا با گوشهاي از گنجينههاي ارزشمند موجود در مركز اسناد وزارت امور خارجه و نقش آن در تحكيم حاكميت ملي، تقويت ميراث فرهنگي و تمدني ايران و انتقال آن به نسلهاي جديد آشنا شويم.
٥٠ ميليون سند
نگاه نهادينه و منسجم به آرشيو اسناد سياست خارجي، بيش از ١١٥ سال قبل در اولين قانون تاسيس وزارت امور خارجه مورد توجه واقع شد. مركز اسناد وزارت امور خارجه در برگيرنده مجموعهاي بي نظير از ميراث مستند ملي در قالب حدود ٥٠ ميليون انواع سند سياسي-تاريخي است كه قديميترين آنها متعلق به سال ٨٦٨ هجري شمسي يا ١٤٦٣ ميلادي است. اين اسناد مجموعهاي از فرمانها، احكام، دست خط، ديوانيات، اخوانيات، سياههها، تصويرها، نقشهها، عكسها، معاهدات و اسناد ديداري و شنيداري است كه به همت پيشينيان جمعآوري گرديده و حفظ و نگهداري ميشود.
صرفنظر از نفيس بودن هر برگ از اين اسناد از جهت نوع كاغذ، خط، مركب، افشانگري، جدولكشي، تذهيب، ترصيع، توقيع، آستر، تاريخ و محل كتابت، اسلوب نگارش و. . . آنچه آنها را از ديگر اسناد آرشيوي كشور متمايز ميكند، نقشي است كه اين اسناد ميتوانند در حفظ و معرفي ميراث فرهنگي و تمدني كشور و كمك به بازخواني حافظه تاريخي ايرانيان داشته باشند. همچنين اسناد تاريخ ديپلماسي شيوههاي به كارگيري فن ديپلماسي در نزد گذشتگان را نيز مشخص ميكند. بخش اصلي تاريخ روابط خارجي ايران و اسناد تاريخ روابط خارجي ايران به صورت كشف است و در چارچوب قانوني منتشر و در اختيار پژوهشگران قرار ميگيرد. اما بخش مهمي از اين گنجينه نيز به صورت اسناد طبقهبندي شده هستند كه تقريبا ٢٠ درصد از آرشيو تاريخ ديپلماسي را تشكيل ميدهند.
قانون آزادسازي اسناد
هنگامي كه همراه با گشايش اولين سفارتخانههاي ايران در خارج از كشور هستههاي اوليه نظام اداري وزارت امور خارجه در حوزه ستادي نيز ايجاد شدند، بخش يا واحدي به نام دايره مرموزات يا واحد رمز و محرمانه يا اداره رمز و حفاظت اسناد به وجود آمد تا ارتباطات طبقهبندي اين وزارتخانه را ساماندهي و مديريت كنند. اين بخش از جمله تشكيلاتي است كه تا به امروز نيز همواره مورد توجه ويژهاي بوده و همگام با پيشرفت دانش و فناوري از ابزارها و امكانات پيشرفته برخوردار شده است؛ لذا همواره بخشي از اسناد روابط خارجي به دليل ماهيت و حساسيت برخي موضوعات و مسائل سياست خارجي و ضرورت حفظ اسرار حاكميتي، به صورت طبقهبندي شده تهيه شدهاند. اما اين حساسيت مانع از اين نبوده است كه قانون از ضرورت دسترسي پژوهشگران به اين اسناد در زمانه مناسب خود غافل بماند.
طبيعتا قانونگذار به اين نكته واقف بوده است كه بدون مراجعه به لااقل بخشي از اين اسناد هر نوع برداشتي از ديپلماسي گذشته يا حتي درك صحيح مسائل روز سياست خارجي ناقص خواهد بود. تصويب ماده واحده توسط مجلس شوراي اسلامي در زمينه انتشار اسناد طبقهبندي شده و تاريخي وزارت امور خارجي در اسفند ١٣٦٣ و همچنين تصويب آيين نامه هيات وزيران در سال ١٣٦٥ راه را براي آزادسازي مشروط اسناد تاريخي در ايران هموار ساخت. به موجب اين قانون اسناد كشف تاريخي با قدمت بالاي ٣٠ سال و اسناد طبقهبندي شده با قدمت بيش از ٤٠ سال تحت ضوابطي زيرنظر شوراي عالي نظارت بر اسناد با مسووليت وزارت امور خارجه اجازه انتشار مييابد.
اگرچه شرايط خاص دوران جنگ تحميلي و وجود موانع اداري در سالهاي پس از پايان جنگ يك وقفه ٢٠ ساله را در اجراي اين قانون ايجاد كرد، اما خوشبختانه با تلاش همكاران ما در مركز اسناد وزارت امور خارجه تصويب شوراي عالي نظارت بر انتشار اسناد و سياست دولت تدبير و مدير مبتني بر دسترسي مردم به دادههاي ملي امكان آزادسازي حدود ٧٠ هزار سند محرمانه تاريخي تا مقطع شهريور ١٣٢٠ فراهم شده است. علاوه بر اين رويكرد شورا و وزارت خارجه آن است كه اسناد كشف و طبقهبندي شده تا بازه زماني شهريور ١٣٥٦ به تدريج مشمول آزادسازي و انتشار قرار گيرند تا جامعه علمي و پژوهشي كشور امكان دسترسي به آنها را پيدا كند.
در برابر هويتهاي جعلي
بي ترديد در عصر انفجار اطلاعات اسناد روابط خارجي به ما كمك ميكند تا حافظه تاريخي خود را بهتر به ياد بياوريم و از تجربههاي گذشته براي زندگي امروز درس بگيريم. تجربه به ما ميآموزد كه اگر امروز انتشار اسنادي را كه به تقويت روحيه اميد، تحكيم حاكميت ملي و افزايش پيوندهاي فرهنگي و تمدني با حوزه همسايگان كمك خواهد كرد، به تاخير بيندازيم، فردا ديگران با اسناد ناقص و مخدوش و برخوردهاي گزينشي با اسناد تاريخي براي خود هويت جعلي خواهند ساخت و چه بسا ارتباطات ما را با همسايگانمان خدشهدار كنند. موضوع اسناد تاريخ ديپلماسي تنها به انتشار آنها خلاصه نميشود.
اداره اسناد و تاريخ ديپلماسي وزارت امور خارجه به اتكاي گنجينه ارزشمند اسنادي كه در اختيار دارد، مجموعهاي از فعاليتهاي مرتبط با خدمات پژوهشي، همكاريهاي اسنادِي، برگزاري همايشها و ميزگردهاي بزرگداشت روابط، گراميداشت شخصيتهاي فرهنگي و تاريخي و گفتگوي تاريخي-تمدني با ديگر كشورها به ويژه حوزه تمدني ايراني را با هدف احيا و تحكيم پيوندهاي فرهنگي و تمدني، كمك به ارتقاي روابط سياسي و ترويج ادبيات تاريخ پژوهي در حوزه سياست خارجي و كمك به ديپلماسي كشور در دستور كار قرار داده است. از ديگر اقداماتي كه با هدف بهرهگيري از اسناد تاريخي براي معرفي ويژگيهاي فرهنگي و تمدني ايران در دستور كار قرار دارد، ثبت مجموعههاي اسنادي وزارت امور خارجه در فهرستهاي ملي و بين المللي حافظه جهاني يونسكو است.
در اين رابطه تاكنون مجموعه نفيس نقشههاي تاريخي مربوط به عصر قاجار در فهرست بين المللي برنامه حافظه جهاني يونسكو، مجموعه اسناد و تصاوير كربلا در فهرست حافظه جهاني منطقه آسيا و اقيانوسيه ثبت شده است. علاوه بر اين دو مجموعه ارزشمند اسنادي، يعني عكسهاي تاريخي و مكاتبات سران جهان با دولت ايران در دوره قاجار نيز اخيرا در فهرست ملي برنامه حافظه جهاني به ثبت رسيده است. اميدوارم با تلاشهاي حاضر اسناد تاريخي كشور به خوبي پاس داشته شوند و به عنوان ميراثي گرانبها در دسترس پژوهشگران حال و نسلهاي آينده قرار گيرند.
آغازگاه پژوهشهاي ثانوي تاريخي
محمدرضا مجيدي
رييس مركز اسناد و كتابخانه وزارت امور خارجه
ما در كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي بيش از ١٤ ميليون برگ سند داريم كه طبيعتا بايد روي آنها پژوهشهاي ثانوي رخ دهد. يكي از خلأهاي مهمي كه در حوزه تاريخ معاصر و تاريخ ديپلماسي بود، انتشار اين اسناد بود. اين خلأ را اقدام شايسته وزارت امور خارجه مرتفع كرده است. در اين فرصت كوتاه بر دو نكته تاكيد ميكنم، نخست به اعتبار مركز مراجع اسناد و ديگري به اعتبار حافظه جهاني. اين اقدام به تقويت حافظه آحاد ملت ما و تقويت حافظه جمعي ما كمك خواهد كرد. فلسفه وجودي برنامه حافظه جهاني يونسكو نيز همين است. يعني در ميانه دو كنوانسيون ١٩٧٢ ميراث جهاني و كنوانسيون ٢٠٠٣ ميراث فرهنگي- معنوي جاي مجموعهاي به نام حافظه جهاني در قالب يك برنامه خواهد بود كه پلي ميان گذشته و حال ميزند و چراغ راهي براي آينده ميشود.
روند كار نيز به گونهاي است كه اين برنامه در آينده به كنوانسيوني بدل خواهد شد. ثبت دو اثر چه در سطح منطقهاي و چه در سطح بينالمللي كار بسيار شايستهاي در منطقه ما است و در حوزه بزرگ ايران فرهنگي با انتشار اين اسناد از يكسو و از طرف ديگر ثبت برخي آثار در فهرستهاي جهاني مانع از تحريفاتي ميشود كه به هر دليل وجود دارد. بحث ديگر تبادل اسناد است. با كاري كه در مركز اسناد و تاريخ ديپلماسي وزارت خارجه رخ داد، شاهد تبادل بيش از گذشته اسناد در ميان مراكز اسنادي خواهيم بود و اين امر كه به همت مراكز مختلف شكل گرفته است و تاكنون در خدمت مجموعههاي مختلف حقيقي و حقوقي خواهد بود، كمكي به جامعه دانشگاهي و پژوهشي ما در حوزه تاريخ خواهد كرد.
دشواري تاريخدانان، دسترسي به آرشيوها است
منصور صفتگل
استاد تاريخ دانشگاه تهران
امروز باب فرخندهاي به روي آرشيوهاي عمده تاريخ ديپلماسي گشوده ميشود. معمولا دشواري عمدهاي كه مورخان براي تحقيقات مربوط به تاريخ ديپلماسي دارند دسترسي به اسناد و آرشيوهاي حوزههاي مرتبط با اين حوزه است. امروزه دانش تاريخ را به عنوان مجموعه انباشته مديريتي ترجمه ميكنند. يعني بخشي از تبليغات تاريخي در واقع مربوط به تجربيات انباشتهاي است كه در اسناد، مدارك و منابع مربوط به حوزه تاريخ مندرج هستند. بايد اعتراف كرد كه اسناد مربوط به حوزه تاريخ ديپلماسي ايران، در طول تاريخ كهن و قديم ايران به درستي نه نگهداري شدند و نه باقي ماندند.
ميتوان گفت كه بيشترين تعداد و بيشترين حجم مربوط به تاريخ ديپلماسي ايران بيشتر مربوط به حوزه ٢٠٠ سال اخير است كه در آرشيوهاي ايراني و عمدتا در آرشيوهاي كشورهاي همسايه و بيشتر در آرشيوهاي اروپايي و غربي نگهداري ميشوند. از اين بابت ما براي مطالعه تاريخ ديپلماسي ايران، به ويژه براي دورههاي قبل از قاجار، خلأها و شكافهاي جدي داريم كه قاعدتا ميتوان انتظار داشت اكنون كه وزارت خارجه با جديت و با اهتمام قابل تحسين، در انديشه ساماندهي اسناد مربوط به تاريخ ديپلماسي است براي اين بخش از تاريخ مغفول ديپلماسي ايران نيز توجه و برنامهاي تدارك ديده شود. اگر تاريخ تجربه انباشته مديريتي در حوزه سياست، اقتصاد و جامعه است، بنابراين، قاعدتا با اقدام قابل ستايش وزارت امور خارجه، اكنون در حوزه ديپلماسي، زمان دو اقدام مهم فرا رسيده است كه ميتوان آنها را در دو برنامه پيشنهادي براي كار بر روي اسناد ديپلماسي در نظر گرفت.
ضرورت تدوين نظريه ايراني ديپلماسي
اسناد ديپلماتيك، اشياي عتيقه موزهاي نيستند. آنچه در اسناد مربوط به تاريخ ديپلماسي مندرج ميشود تجربه انباشته مديريت ديپلماتيك تاريخ ايران است. بنابراين، ميتوان با اعتناي به مندرجات اسناد ديپلماتيك، درسنامههاي ديپلماتيك تنظيم و تدوين كرد. بنابراين، در اين برنامهها، اهتمام و توجه به تدوين درسنامههاي ديپلماتيك بر اساس اسناد آرشيوي است. قسمت دوم كه شايد اهميت بيشتري دارد، مساله رويكرد ايراني نظريه ديپلماتيك است. به گمان من، اسناد آرشيوي حوزه تاريخ ديپلماسي اين امكان را فراهم ميكند و اكنون نيز زمان آن رسيده است كه در حوزه تاريخ ديپلماسي، به تدريج به سمت تدوين نظريه ايراني تاريخ ديپلماسي حركت كنيم.
به اين منظور، ما در دانشگاه تهران، برنامههايي را تدارك ديدهايم با عنوان تاريخ ديپلماسي ايران و تدوين تاريخي ملت ايران و از امكاني كه اكنون مركز اسناد و تاريخ ديپلماسي وزارت امور خارجه براي دسترسي به اسناد محرمانه فراهم كرده كه قاعدتا تجربههاي جزييتري از مديريت ديپلماتيك در اين نوع از اسناد نهفته شده است، ميتوان هم به سمت تدوين درسنامههاي ديپلماتيك حركت كرد و هم ميتوان بيشتر و با تمركز بهتري بر موضوع رويكرد ايراني نظريه ديپلماسي كار كرد و شايد بتوان آن را به عنوان يكي از مكاتب و نظريههاي مربو ط به تاريخ ديپلماسي، بيشتر مورد كنكاش قرار داد و اين نظريه ايراني را در ميان نظريههاي موجود مربوط به ديپلماسي، معرفي كرد. بنابراين، به عنوان عضوي از جامعه تاريخدانان ايران به همكاران خود در اداره كل اسناد وزارت امور خارجه براي اين اقدام شايسته تبريك ميگويم و اميدوارم كه اين كار به اعتلاي تحقيقات مربوط به حوزه تاريخ ديپلماسي ايران در حوره منطقهاي و فرامنطقهاي كمك كند.
تاريخ، فقط حافظه يك ملت نيست
رضا شعباني
استاد تاريخ دانشگاه شهيد بهشتي
من فقط چند نكته را عرض ميكنم. تاريخ زندگي مردم است و پشتوانه فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي و نظامي جامعه با آن تعريف ميشود. همان طور كه ميدانيد ما در دوران باستان، حدود تقريبا طي سيصد سال، تنها ابرقدرت موجود در دنيا بوديم و هيچ يك از اين بينزاكتيهايي كه هماكنون دنياي غرب به ما نشان ميدهد، در عرصه رفتارهاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي ما حضور نداشت.
بعد از آن سيصد سال، ما حدود هزار و دويست سال، يكي از دو ابرقدرت موجود در جهان بوديم و اگر شما به اين نكته توجه كنيد ميبينيد كه آيا تاريخ ايران تا به امروز نشان داده است كه ما يك جنگ تهاجمي داشتهايم؟ ما مردمي هستيم كه در عرصه تاريخ، بسيار ثبات قدم داشتهايم و يكي از نمايندگان سربلند تاريخ بودهايم. ملتي كه سيصد سال اينگونه زندگي كرده و در حالي كه در معرض تطاول اقوام ديگر بوده است زندگي كرده توانسته زندگي كند، يك اتكا دارد و آن، اتكا به تاريخش است و اين اتكا در پس ذهن هر فرد ايراني وجود دارد.
در زندگي ايراني همواره نظم و شعور جريان داشته است. ما دژهايي براي حفاظت از اسناد داشتيم و ما امروز وظيفه داريم از منافع ملتي كه پشت سر ما ايستادهاند دفاع كنيم. در تاريخ بعد از اسلام، ما بيش از صد عنوان كتاب در اصول ملكداري داريم و اين نشان ميدهد ايرانيان چقدر سنجيده و فهميده هستند. به همين دليل است كه دنيا همواره روي ما حساب ميكند و دست از سر ما برنميدارد. تاكيد من بر اين است كه تاريخ، فقط حافظه يك ملت نيست. ما تاريخ ميخوانيم براي اينكه حافظه ديگران را نيز بدانيم.
جسارت ميكنم و ميگويم كه همين حوادثي كه اخيرا در انتخابات امريكا رخ داد، وقتي تاريخ امريكا را ميخوانم و ميبينم كه چگونه مردم به اين سرعت تصميمات عجيب و غريب ميگيرند، ميگويم آيا امريكاييان مردمي هستند كه انباشته از ساير نقاط دنيا هستند و دركي از آن چيزي كه ما به آن هويت و منافع مشترك ميگوييم، ندارند. انگليس قرن نوزدهم پنج ميليون جمعيت داشت اما با مهاجرپذيري جمعيت خود را براي دستدرازي به مناطق مختلف دنيا افزايش داد اما اروپا ظرفيت اين جمعيت را ندارد و اروپا - برخلاف ايران- ديگر اروپا نشد. اما ايران در طول تاريخ با اقتدار عمل كرده است.
ما ملتي با اعتبار، حيثيت و تاريخ غني هستيم اما در دويست سال اخير، غرب حتي يك بار با انصاف با ما رفتار نكرده است. آن چيزي كه اساس فرهنگ ما را تشكيل داده با عنوان شرف، انسانيت، بزرگواري، قدرداني از ديگران و عدم تعرض به حقوق ديگران، در فرهنگ غرب صورت معكوس دارد. همان حرف چرچيل كه گفت ما اينجا نيامدهايم كه از دوستان حمايت كنيم ما از منافع خودمان حمايت ميكنيم. در دويست سال اخير، تنها موردي كه من تاريخدان ميتوانم گواهي بدهم نسبت ما به صلاح انجام شده همين برجام است كه آن را نيز مرهون هوش و ذكاوت هموطنان خودم ميدانم.
اخبار سیاسی - اعتماد