زامبی خشکسالی در کمین ایران
- مجموعه: اخبار اجتماعی
- تاریخ انتشار : پنج شنبه, 27 خرداد 1395 11:35
17 ژوئن مصادف با 28 خرداد، به نام روز جهانی بیابان زدایی نام گذاری شده است تا تلنگری برای مردم دنیا باشد که همه تلاش خود را برای ممانعت از خشک شدن سومین سیاره منظومه شمسی انجام دهند. تلاشی که در کشورمان هر چند روی کاغذ محکم و با برنامه است اما عملکردها عکس آن را نشان می دهد. بر اساس پیش بینی ها 30 سال آینده ایران به طور کامل خشک می شود.
هر روز خشک تر از دیروز
«فعالیت های انسانی» و «آب و هوا» دو عاملی ست که در افزایش مناطق بیابانی تاثیر بسزایی دارد. مخاطره افزایش بیابان در کره زمین زندگی چندین میلیون انسان راتهدید میکند. ایران به عنوان کشوری خشک و بیابانی و با چند کویر بی روح وضع مناسبی ندارد. تهران به عنوان پایتخت ایران با جمعیتی بالغ بر 15 میلیون نفر از نظر مخاطره بیابانی شدن در وضعیت بحرانی قرار دارد.
طبق گزارش سازمان زمینشناسی، سالانه ۳۶ سانتیمتر در برخی از مناطق تهران؛ در دشتهای غربی و جنوب غربی آن زمین نشست میکند و میزان نشست تهران از کل دنیا بیشتر است. کارشناسان می گویند میزان فرونشست زمین در تهران ناشی از خشکسالی دهه اخیر، پدیده سیل ناگهانی ناشی از پدید آلنینو و برداشت نامتعارف آب از چاههای غیرمجاز بوده است؛ همین دلایل با اندکی تغییر برای سایر استانهای جنوبی و مرکزی نیز در حال تکرار است.
انتقال آب از دریایخزر به مناطق مرکزی ایران و برای شروع از استان سمنان نیز از مواردی بوده که پیشبینی شده است اگر اقدامات کارشناسی برای آن صورت نگیرد موجب خشک شدن دریا و برخی شهرهای شمالی میشود. ساخت و سازهای غیر اصولی در استان مازندران، در حاشیه رودخانهها با تخریب جنگل همراه است. در سالهای اخیر استان گیلان شاهد افزایش قاچاق چوب از دل جنگل هایش بوده و زیستبوم آن درحال تغییر است. همچنین خشکسالی گریبان استان گلستان را نیز گرفته است، به گفته مدیرکل هواشناسی، گلستان جزء چهار استان اول کشور در بحث بحران آب و خشکسالی است. به گزارش مهر، براساس نقشههای ماهوارهای پدیده خشکسالی مهمان 30 سال آینده گلستان است.
این فقط گلستان نیست که در 30 سال آینده خشک میشود؛ 10، 20، 50 و 60 اعداد و ارقام پیشبینی کارشناسان از خشک شدن سراسر ایران است.
آذرماه سال گذشته معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست کشور با بیان اینکه پدیده خشکسالی را باید به عنوان یک واقعیت در تمامی برنامههای کلان و راهبردی کشور مدنظر قرار دهیم گفت:« سه کانون اساسی خشکسالی ایران شامل؛ کانون خشکسالی شمال شرق که شامل استانهای خراسان شمالی، رضوی، سمنان و گلستان است و همچنین کانون خشکسالی البرز مرکزی که شامل استانهای تهران، البرز، قزوین و قم بوده و کانون سوم، کانون خشکسالی منطقه آذربایجان و غرب کشور که شامل تمامی منطقه آذربایجان و استان کردستان است.»
در آخرین گزارشاتی که سازمان ملی هوانوردی و فضایی، ناسا، در ارتباط با از وضعیت گرمایشی و خشکسالی جهان منتشر کرده بود، از در خطر بودن مستقیم 45 کشور در معرض «خشکسالی شدید» خبرداد. در بین این 45 کشور، ایران چهارمین کشور است که در 30 تا 40 سال آینده بخش عظیمی از آن به بیابان تبدیل می شود.
به گزارش مهر، چندی پیش ناصر مقدسی، قائم مقام سازمان جنگل ها و مراتع با بیان اینکه ۶۱ درصد از مساحت کشور در اقلیم خشک و فراخشک قرار دارد گفت:««۳۲.۵ میلیون هکتار از اراضی کشور در وضع بیابانی قرار دارد، که البته در تقسیمبندیهای اکوسیستمی، ۴۳.۷ میلیون هکتار از اراضی کشور در زمره اکوسیستم های بیابانی است. ۲۰ میلیون هکتار از اکوسیستم بیابانی ایران تحت تاثیر فرسایش بادی قرار دارد که که از این مقدار ۶.۴ میلیون هکتار در محدوده کانونهای بحرانی است که در ۱۸ استان کشور پراکنده است.»
امضای کنوانسیون تنها راه چاره
کنوانسیون بیابان زایی و زدایی کنوانسیونی ست که ایران سال ها پیش آن را پذیرفته و در راستای کار خود قرار داده است. به موجب کنوانسیون بیابان زدایی هرگونه تلاش در جهت محافظت از زمین های مناطق خشک در دراز مدت انجام خواهد گرفت چرا که عوامل دخیل در پیدایش این فرآیند، متعدد و در عین حال بسیار پیچیده است و پهنه گسترده ای را در بر می گیرد که مسائلی نظیر الگوهای تجارت جهانی و روشهای ناپایدار مدیریت اراضی را در خود جای داده است. اگر این کنوانسیون به درستی اجرا شود و در برنامه ریزی ها به آن توجه شود می توان به آینده امیدوار بود. اما این همه راه چاره نیست.
نقش افراد در کنترل بیابان زایی
بیابان ها تنها در ایران وجود ندارند. کشورهای آفریقایی و آمریکایی نیز بیشتر در معرض چنین مخاطره ای قرار دارند. کشورمان نیز با توجه به اینکه در کمربند خشک جهانی قرار دارد، در خطر است. به عنوان چهارمین کشوری که در معرض ازبین رفتن قرار دارد باید از خود پرسید برای جلوگیری از این خطر جدی چه باید کرد؟ کشورهای اروپایی دست به آموزش افراد زده اند، آشتی با طبیعت و نگه داری آن از جمله ابتدایی ترین مراحل مقابله با افزایش بیابان ها محسوب می شود. مشخص کردن اهداف و بالا بردن سطح آگاهی مردم از جمله مهمترین مواردی ست که می تواند در راستای کار قرار گیرد.