من صلاح نمی دانم تو زندگی کنی



قضاوت های عجولانه, موجودعجیب وپیچیده

نظر شما چیست؟ما می توانیم جان کسی را چون پیر و ناتوان است، بیمار است یا معلول است به بهانه ی اینکه او سختی می کشد یا ما صلاح نمی دانیم زندگی کند ، بگیریم؟

قضاوت های عجولانه
انسان موجودعجیب وپیچیده ای است، برای رسیدن به خواسته ی خود حاضر است از حقوق دیگران به راحتی بگذرد و در این راستا از تباه کردن حقوق دیگران ابایی ندارد چراکه خود را مستحق ولایق رسیدن به آن چیزی می داند که دیگران در نگاه او چندان جایگاه ممتازی برای رسیدن به آن ندارند لذا برای دستیابی به خواسته خود دیگران را به راحتی از سر راه خود بر می دارد وگاهی حتی فدا می کند.

ما انسانهابه دلیل موهبت اختیاروآزادی، در رفتار واعمالمان تاحدی پیش می رویم که حاضریم هم نوع خودرا از صحنه اجتماعی محو کنیم تاخودمان بمانیم وزندگی کنیم ، ما انسان ها حاضریم برای بدست آوردن موقعیت اجتماعی برتر وآسایش بیشتر از مرزهای الهی واجتماعی بگذریم.

قضاوتهای عجولانه راجع به دیگران ، افشای راز دیگران،زیرسوال بردن عنوان وشخصیت اجتماعی دیگران وتجاوز به حریم خصوصی افراد ،همانند آبرو،جان وعرض  انسان ها از جمله این رفتارهای ناشایست است.

اما انسان همیشه ودر همه لحظات به دنبال توجیه وجداساختن خود از عیب وزشتی هایی است که آن را انجام داده ، گویی وجدانش نمی پذیرد که به راحتی بار گناهی را بدوش بکشد که خود با اختیار واز روی هوس و زیاده خواهی انجام داده است.

خداوند زمانی که انسان را خلق کرد با دادن اختیار وآزادی در تصمیم گیری ورفتار،او را از دیگر مخلوقاتش متمایز ساخت و برای جلوگیری از سرکشی و تجاوز به حریم دیگر موجودات برای او قوانین و دستوراتی راقرار داد و به او هشدار داد در صورت تخلف و عدم اطاعت از آن دستورات قبل از تعدی به حریم بندگانش به حریم او تجاوز کرده است و با نافرمانی از دستوراتش عذاب اخروی را به دوش خواهد کشید ، این درحالی است که خداونددر بعضی از موارد سرپیچی از دستوراتش را در این دنیا با عذاب واثر وضعی نیز همراه ساخته است.

من یتعد حدود الله فاولئک هم الظالمون
هرکس به حدود الهی تعدی کند پس همانا آنها ظالم هستند. (سوره بقره آیه 229)

اما انسان همیشه و در همه لحظات به دنبال توجیه و جداساختن خوداز عیب و زشتی هایی است که آن را انجام داده است.گویی وجدانش نمی پذیرد که به راحتی بار گناهی را بدوش بکشد که خود با اختیار واز روی هوس و زیاده خواهی انجام داده است.

انسان ها به راحتی از کناررفتارهای زشت خود مخصوصا در مورد دیگران می گذرند اما حاضر نیستند گناه وخطای دیگران را راجع به خود نادیده بگیرند.

به عنوان مثال ماانسانها نگاهمان نسبت به قاتل همیشه یک نگاه تنفر وانزجار است و حاضر نیستیم لحظه ای او را در کنار خود و در اجتماع تحمل کنیم فردی که تا دیروز مثل ما لباس می پوشیده با ما سر کار می رفته است  و حتی با او سلام و احوال پرسی داشتیم امروز حاضر نیستیم نگاهمان به نگاهش گره بخورد وکسی بداند که روزی با او در یک محله یا یک اداره بودیم.

انسان همیشه و در همه لحظات به دنبال توجیه و جداساختن خوداز عیب و زشتی هایی است که آن را انجام داده است.گویی وجدانش نمی پذیرد که به راحتی بار گناهی را بدوش بکشد که خود با اختیار واز روی هوس و زیاده خواهی انجام داده است

ومن یقتل مومنا متعمدا فجزاء جهنم خالدا منها
هرکس مومنی را عمدا بکشد جزای او جهنم است که در آن جاودان است. (سوره نساء آیه 93)

از تعدادی از مردم راجع به این موضوع سوال کردم واز آنها خواستم توضیح بدهند که چرا از یک قاتل دوری می کنند وحاضر نیستند که او به جامعه باز گردد؟!

جواب تعداد زیادی از آنها این بود که قاتل جان انسانی را گرفته است که حیات وزندگی داشته است واو حق گرفتن حیات یک موجود زنده را ندارد به علاوه اینکه ترس از امنیت وآسایش اجتماعی آنها را از دوباره اعتماد کردن به قاتل باز می دارد .

جالب است بدانید  وقتی از همین افراد پرسیدم نظر شما در مورد قاتلی که یک معلول یا عقب مانده ذهنی را به قتل رسانده چیست؟ اکثراجواب دادند این فرد برایشان انسانی بی رحم وظالم است که با توجه به ضعف جسمانی وذهنی چگونه توانسته حیات را از آنهاسلب کند ،به نظر آنها این فرد اصلا نمی تواند انسان باشد .

نظر شما چیست؟ما می توانیم جان کسی را چون پیر و ناتوان است، بیمار است یا معلول است به بهانه ی اینکه او سختی می کشد یا ما صلاح نمی دانیم زندگی کند ، بگیریم؟

منبع:تبیان



مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------