معمای قتل زنی که جسدش پیدا نشد
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : پنج شنبه, 25 آذر 1400 08:22
تحقیقات پلیسی در این زمینه از دی سال ۹۷ بهدنبال ناپدیدشدن زن ۵۰ساله آغاز شد. برادر فرانک در توضیح گمشدن خواهرش گفت: خواهرم از سال ۹۱ با مرد ۷۶سالهای بهنام تورج ازدواج کرده است، اما حالا چند روزی است که دیگر خواهرهایم میگویند از فرانک هیچ خبری ندارند. شوهرش نیز پاسخ قانعکنندهای به ما نمیدهد و حرفهای او نشان میدهد از سرنوشت خواهرم خبر دارد، اما دروغ میگوید.
با این شکایت، مأموران پلیس برای افشای راز ناپدیدشدن زن میانسال به تکاپو افتادند و در نخستین گام از بررسیهای ویژه خود به بازجویی از همسر فرانک پرداختند. تورج مدعی شد از سرنوشت فرانک خبری ندارد، اما پلیس در تحقیقات خود به نقطهزنی تلفن همراه مقتول پرداخت و متوجه شد تلفن همراه فرانک آخرینبار در اطراف خانه تورج و پسرش آنتن داشته است. وقتی تورج در برابر مدارک پلیس قرار گرفت، اعتراف کرد مرتکب قتل شده است. او گفت بهدلیل اختلافی که با مقتول داشت، همسر صیغهای خودش را کشت و همراه پسرش جسد را مثله کرد.
تورج در اعترافاتش گفت: من و فرانک سال ۹۱ با هم ازدواج کردیم، اما مدام با هم اختلاف داشتیم و به همین خاطر چند بار از هم جدا شدیم. آخرینبار او به خانهام آمده بود که با هم درگیر شدیم و من با چاقو او را کشتم. سپس جسدش را با همدستی پسرم مثله کردم. بعد آن را به بیابانهای اطراف تهران بردیم و در آنجا رها کردیم. بهدنبال اظهارات این مرد، پسرش تحت بازجویی قرار گرفت، اما مدعی شد هیچ دستی در این ماجرا نداشته است.
او گفت: من نمیدانم چرا پدرم چنین اظهاراتی داشته است، اما من چنین کاری نکردهام و اتهام را قبول ندارم. این در حالی بود که مأموران پلیس نتوانستند هیچ اثری از جسد مثلهشده فرانک به دست بیاورند و آدرسهای بعدی که برای پیداکردن جسد به مأموران داده شد راه به جایی نبرد. درحالیکه سه سال از این ماجرا گذشته بود، برای تورج به اتهام قتل، جنایت بر میت و سرقت کارت عابربانک مقتول و برای پسرش به اتهام سرقت و اخفای ادله جرم کیفرخواست صادر و پرونده آنها به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهمان پای میز محاکمه رفتند. در جلسه رسیدگی به این پرونده، ابتدا کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و سپس اولیایدم در جایگاه حاضر شدند. برادر و چهار خواهر فرانک درخواست قصاص را مطرح کردند. برادر قربانی وقتی پشت تریبون قرار گرفت، گفت: این قتل بهخاطر پول اتفاق افتاده است.
تورج مطلع بود خواهرم بهتازگی بازنشسته شده و سنواتش را گرفته است. او خواهرم را اغفال کرد، به خانهاش کشاند و با همدستی پسرش او را کشت. ما حاضر به گذشت نیستیم و برای متهم تقاضای قصاص داریم. وکیل اولیای دم نیز گفت: بررسیها نشان میدهند روزی که فرانک ناپدید شده، تورج و پسرش تماسهای طولانیمدت با یکدیگر داشتند. تورج در بازجوییها گفته است فرانک خودش کارت عابربانکش را چند ماه قبل به او داده بود. این در حالی است که شواهد نشان میدهد فرانک یک هفته قبل از ناپدیدشدن، خودش از کارت عابربانکش استفاده کرده است.
او ادامه داد: تورج مرد سالخوردهای است که نمیتواند بهتنهایی مرتکب قتل شود و جسد را مثله کند. به نظر میرسد او بهخاطر پسرش قتل و جنایت بر میت را گردن گرفته است، اما شک ندارم تورج و پسرش هر دو در این قتل دست داشتهاند و حالا برای هر دو آنها به اتهام مباشرت در جنایت اشد مجازات را میخواهم. سپس متهم سالخورده روبهروی قضات ایستاد، اما قتل را گردن نگرفت. او گفت: من و فرانک سال ۹۱ با هم ازدواج کردیم، اما مدتی بعد از هم جدا شدیم.
ما در شش سال زندگی مشترک دو بار عقد کردیم و دو بار از یکدیگر جدا شدیم. چند بار هم در این مدت او را صیغه کرده بودم. آخرینبار درحالیکه او صیغه من بود، به خانهمان آمد. من بیرون رفته بودم که با من تماس گرفت و گفت میخواهد به خانهاش برگردد. به او اصرار کردم تا برگشتن من صبر کند، اما قبول نکرد. همسایهها میگفتند او سوار یک پراید شده و از خانه بیرون رفته است. بعد از آن روز دیگر خبری از او نداشتم و نمیدانم چطور ناپدید شده است. متهم در پاسخ به این سؤال که چرا در شش سال زندگی مشترک چند بار جدا شده و دوباره با هم ازدواج کرده بودند، گفت: نمیدانم. هر بار که از او جدا میشدم، فرانک میخواست تا او را صیغه کنم. ما در این مدت چند بار از هم جدا شدیم و دوباره با هم ازدواج کردیم. تورج درباره اینکه چرا کارت عابربانک همسرش دست او بود، گفت: ما با هم حساب مشترک داشتیم و قرار بود با پولی که در آن حساب بود، سرپرستی یک کودک را بر عهده بگیریم. در این هنگام قاضی پرسید: چرا تکلیف حساب مشترک را روشن نمیکردید؟ متهم جواب داد: چون بیشتر پولهای موجود در آن متعلق به من بود.
قاضی سپس گفت: مأموران پلیس کف ماشینت آثار خون پیدا کردهاند، دراینباره چه دفاعی داری؟ متهم سکوت کرد و سپس مدعی شد دستی در قتل نداشته است. در ادامه قاضی به اعترافات قبلی تورج در پلیس آگاهی اشاره کرد و گفت: قبلا بهصراحت به قتل و مثلهکردن جسد اعتراف کرده بودی، حالا چرا منکر قتل هستی؟ متهم پاسخ داد: من قبلا تحت فشار به قتل همسرم اعتراف کرده بودم، اما حالا میگویم بیگناه هستم و از سرنوشت او اطلاعی ندارم. سپس پسر این مرد که با قرار وثیقه آزاد بود، در جایگاه متهم ایستاد و اتهاماتش را نپذیرفت. او گفت: من از ماجرای کشتهشدن زن دوم پدرم هیچ اطلاعی ندارم. من فقط کارت او را از پدرم گرفته بودم. فکر میکردم آنها به یکدیگر نزدیک هستند، فرانک خودش کارتش را به پدرم داده است. من نمیدانم چه بلایی سر فرانک آمده است که پلیس هنوز نتوانسته اثری از جسد او به دست بیاورد. سپس وکیلمدافع متهم در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد. در پایان هیئت قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
شرق