چرا حاشیههای زندگی حرفه ای بیرانوند پررنگ تر از متن شده؟ | او در تصمیمات حساس دچار تکانه و اشتباه شد
- مجموعه: اخبار ورزشی و نتایج مسابقات
- تاریخ انتشار : یکشنبه, ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ ۰۹:۱۹

روزنامه خراسان نوشت: قصه از اوایل دهه ۹۰ شروع شد که دروازهبانی با قامت و دستانی کشیده درون دروازه نفت تهران خودنمایی میکرد؛ برای فوتبال ما با آن قحطی بزرگ دروازهبان این چهره جدید میتوانست غنیمتی با ارزش باشد. فوتبالی که بعد از عابدزاده و رحمتی دیگر دروازهبانی مطمئن بهخودش ندیده بود. بیرانوند از حدود ۲۰ سالگی در نفت درخشید و مورد توجه استقلال و پرسپولیس قرار گرفت. او همزمان نسبت به هر دو تیم تمایل نشان میداد و مشخص نبود بالاخره کدام سمت ماجراست تا اینکه در ۲۴ سالگی به پرسپولیس رویایی برانکو پیوست و با این تیم قهرمان شد؛ از همان زمان هم فیکس تیم ملی شد. در این پرونده میخواهیم به این سوال پاسخ دهیم که مسیر عجیب بیرو چگونه طی شد و چه عواملی در آن تاثیرگذار بود؟
اپیزود اول: گام به گام تا سوپراستار شدن
بیرانوند وقتی با پرسپولیس برانکو قهرمان شد و بعد هم با بهترین عملکرد، تیم ملی را به جام جهانی برد، حسابی دیده شد و این فرصت برایش فراهم شد تا کمی از قصه زندگیاش بگوید. اما هنوز فوقستاره جذاب فوتبال ایران نبود؛ اتفاق مهم زمانی افتاد که در جام جهانی روسیه مقابل مراکش کلینشیت کرد؛ مقابل اسپانیا تا میتوانست ایستادگی کرد و روی یک اتفاق گل خورد و در بازی سوم مقابل پرتغال با اینکه برابر شوت کاتدار و عجیب کواریشما تسلیم شد اما پنالتی کریس رونالدو را گرفت و همین اتفاق سرآغاز دیده شدن او در سطح جهانی و نقل داستان موفقیتش شد. حالا همه میدانستند دروازهبان تیم ملی ایران که پنالتی کریس را گرفته روزگاری در کارواش کار کرده، زیرسایه فقر قد کشیده، پله پله تا موفقیت مسیر سختی را آمده و ... برای فوتبال ما که مدتها ستاره نداشت بیرو گزینه جذابی بود تا پوسترش برود اتاق هواداران. بهخصوص اینکه قصه زندگیاش الهام بخش بود. او مسیر موفقیت را با پرسپولیس تا فینال آسیا رفت و عناوین زیادی را درو کرد. او بارها دروازهبان برتر فصل، مرد سال فوتبال ایران و حتی جزو نامزدهای بازیکن سال آسیا شد. عنوانی که کمتر دروازهبانی تا نزدیکیاش رفته بود.
اپیزود دوم: آغاز روزهای سخت بیرو
از ابتدای فعالیت بیرانوند ادعاهایی درخصوص اینکه شناسنامهاش دستکاری شده و او با شناسنامه برادرش وارد فوتبال شده، مطرح میشد؛ موضوعی که تایید نشد و فرقی هم نداشت چون او چنان مرکز توجه بود که این مسائل به چشم نمیآمد.حالا وقت رفتن بود. بیرو تصمیم گرفت به اروپا برود. باشگاه آنتورپ بلژیک مقصد او بود. جداییاش با حواشی عجیبی همراه بود که در یک برنامه مفصل تلویزیونی به آن پرداخته شد.کرونا از راه رسید،بیرو در اروپا ذخیره شد؛امیر عابدزاده جایش را در تیم اسکوچیچ گرفت و انصافاً خوب هم کار کرد. بیرانوند همزمان در رده باشگاهی و ملی نیمکت نشینی را تجربه کرد؛ از مرکز توجه خارج شد. فصل بعدی انتخاب اشتباه بعدی، او به بواویشتای پرتغال رفت.آنجا هم بیشتر فصل ذخیره بود. جام جهانی در پیش بود و بیرو برای حضور در تیم ملی نیاز داشت تا در باشگاهش فیکس باشد برای همین به پرسپولیس بازگشت. کودتای عجیبی که درتیم علیه اسکوچیچ شد با بازگشت کیروش تکمیل شد و همین تغییر زمینه را برای دوباره فیکس شدن بیرو در تیم ملی فراهم کرد. اما همان دقایق اول بازی با انگلستان مصدوم شد و رفت تا بازی ضعیف تیم کیروش با آمریکا که از عهده یک مساوی برنیامدیم، رقم بخورد.
اپیزود سوم: تغییرات روحی بیرانوند
بعد از جام جهانی بیرانوند کارش را با پرسپولیس ادامه داد؛ قهرمانی اتفاق همیشگی بود که او و پرسپولیس به آن عادت داشتند. در جام ملتها گلهای بدی از ژاپن و قطر خورد. اما اصرار عجیب او و همتیمیهایش به اینکه نسل طلایی فوتبال ایران هستیم فاصله تلخی میان آنها و هواداران ایجاد کرد. بیرانوند رفیقش را بهترین مهاجم تاریخ معرفی میکرد و او هم بیرانوند را بهترین دروازهبان تاریخ و در این بین بیشترین فاصله بین آنها و هواداران ایجاد شد. چندی بعد بیرانوند که به خونگرمی و شیرینی معروف بود، در دربی حرکتی انجام داد که باعث رنجش استقلالیها شد و شعارها علیه او اوج گرفت؛ دربی حذفی زمان جبران بود اما پرسپولیس بازهم برنده شد؛ اما کماکان جو سکوها علیه بیرانوند بود؛ هیچکس در آن شرایط تصور نمیکرد ستاره قرمزها تصمیم بگیرد که به استقلال برود. اما پیشنهاد یک هوادار متمول که گویا همشهری بیرو هم بود، باعث شد او در ازای عددی قابل توجه تصمیم به حضور در استقلال بگیرد. تصمیمی عجیب که در نهایت بهخاطر قراردادش با پرسپولیس محقق نشد و بیرانوند یک فصل دیگر در اردوگاه سرخها ماند اما بهرغم بستن بازوبند در مقاطعی از فصل، گلهای بدی خورد و از اوج دور بود.
اپیزود چهارم: تکمیل پروژه بیرو
بیرو بازهم با پرسپولیس فسخ کرد اما اینبار بهجای استقلال به تراکتور رفت؛ فسخی که خودش مدعی بود قانونی است و بعدها اعلام کرد بابت یک بند قراردادش به هیئت مدیره تیم شیرینی هم داده؛ حالا با آمدن حکم مشخص شد او مقصر بوده و هزینه اشتباهش یک فصل التهاب روی سکوها، قهر هواداران با او، شعارهای ناپسند عدهای علیه او و خانوادهاش و محرومیت او در فصل منتهی به جام جهانی بود. هرچند درباره این حکم میتوان نکات زیادی گفت؛ اما اگر روی بیرانوند متمرکز بمانیم شاید بتوان گفت بسیاری از خطاها و حواشی اخیر او ریشه در ترکیبی از اعتمادبهنفس بیش از اندازه، تحمل نکردن منتقد و نبود نظام مشورتی صحیح اطرافش دارد. شهرت ناگهانی و رشد سریع، بدون مدیریت شخصیتی و راهنمایی، باعث شده بیرانوند در تصمیمات حساس دچار تکانه و اشتباه شود؛ از جمله فسخ غیرقانونی قرارداد یا واکنشهای هیجانی به انتقادات. اگرچه استعداد و تلاش در او انکارناپذیر است، اما سرمایهگذاری نکردن بر رشد شخصیت حرفهای، مهمترین عامل در بروز و تکرار این اشتباهات بوده است.