دایی و یک نیمکت خالی ؛ خبری هست؟
- مجموعه: اخبار ورزشی و نتایج مسابقات
- تاریخ انتشار : شنبه, 14 ارديبهشت 1398 11:18
«هر کسی لابیاش قویتر باشد، سرمربی تیم ملی میشود» این جمله کنایهآمیز علی دایی در گفتوگو با عادل فردوسیپور در برنامه نود بود. روزگاری که تیم ملی قرار بود در بازیهای مقدماتی جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی شرکت کند و هنوز تکلیف سرمربی تیم ملی مشخص نبود.
دایی در آن زمان روی نیمکت سایپا مینشست و با قهرمانی نوبرانه در لیگ برتر و متعاقب آن خداحافظی از فوتبال، یک گزینه دم دستی به شمار میرفت و در نهایت با تماس محمد علی آبادی رییس وقت سازمان تربیت بدنی، چند ساعت بعد از این جمله تاریخی روی نیمکت تیم ملی نشست تا نشان دهد که لابیاش از همه قویتر بوده! اگرچه دایی در تیم ملی عاقبت بخیر نشد اما در نهایت ثابت کرد که مسیر تیم ملی از چه راهی میگذرد.
حالا و بعد از گذشت یک دهه دوباره دایی در مسیر یک پیچ تاریخی قرار گرفته و به نظر میرسد که تاریخ برای او در حال تکرار است. یک تقارن عجیب میان امروز و یک دهه پیش وجود دارد. یک دهه پیش تیم ملی در جام جهانی 2006 با مربی خارجی به نام برانکو شرکت کرد و بعد از این رقابتها برانکو از تیم ملی کنار رفت. در آن مقطع دایی سرمربی سایپا بود و تیم ملی بعد از یک جام ملتهای نافرجام با امیر قلعهنویی قصد داشت برای رقابتهای جام جهانی 2010 آماده شود.
حالا بعد از یک دهه دوباره همین سناریو در حال تکرار است. تیم ملی با کارلوس کیروش در جام جهانی 2018 حضور یافت و بعد از جام ملتهای نافرجام با کیروش به انتهای خط رسید و حالا میخواهد برای مسیر طول و دراز جام جهانی 2022 آماده شود و عجیبتر اینکه علی دایی نیز تا همین 48 ساعت پیش سرمربی سایپا بود!
این تقارن اما تنها نشانه نیست. فدراسیون فوتبال بعد از جدایی کارلوس کیروش تا به امروز برای جذب مربی جدید و جانشین کیروش منفعلانه عمل کرده. تاج 4 ماه را بدون هیچ اتفاق خاصی به بطالت گذرانده و در یک پنهان کاری عجیب حتی نام گزینهها را نیز رسانهای نمیکند. در طول این 4 ماه نامهای فراوانی از بلان، مونتلا و رنار گرفته تا کلینزمن، لوپتگی و ادووکات مطرح شده اما رییس فدراسیون فوتبال با خونسردی عجیبی در قبال این نامها تنها سکوت کرده و هیچ حرفی نمیزند و تنها وعده به آینده میدهد. آیندهای که مشخص نیست چه زمانی خواهد آمد.
در این میان مشکلات فزاینده سبب شده تا روند مذاکرات با گزینههای پنهانی نیز به کندی پیش رفته و حتی با بن بست روبهرو شود. سمپاشیها و جوسازی کارلوس کیروش سرمربی سابق تیم ملی درباره مشکلات فدراسیون فوتبال و شخص مهدی تاج و شکایت او به فیفا برای عقب افتادن دستمزدش در کنار تحریمهای ظالمانه سبب شده تا گزینههای مدنظر برای اوکی دادن به فدراسیون فوتبال دچار تردیدهای جدی شوند. فراموش نکنیم که جذب یک سرمربی طراز اول هزینه مالی سنگینی به فدراسیون تحمیل میکند که با توجه به رشد افسارگسیخته دلار و البته خزانه خالی فدراسیون دشواریها را افزونتر میکند.
در چنین وانفسا، شرایط علی دایی نیز بروز این تقارن تاریخی را بیشتر و بیشتر میکند. دایی تا پنجشنبه سرمربی سایپا بود و به دلیل یک مصاحبه عجیب در نقد سیاستهای کارخانه سایپا ناگهان اخراج شد و اکنون دیگر هیچ قراردادی ندارد و به نوعی بیکار و آزاد است. او تا قبل از خروج کیروش از ایران از معدود چهرههایی بود که با کیروش روابط نزدیکی داشت و همیشه از سرمربی پرتغالی حمایت میکرد. حتی در مراسم گودبای پارتی تیم ملی برای حضور در جام ملتها دایی نیز حضور داشت و همان جا بود که کیروش در یک مصاحبه عجیب دایی را شایستهترین مربی برای سپردن میراث خود عنوان کرد.
این شواهد همانند تکههای پازلی هستند که یکی پس از دیگری کنار هم مینشینند؛ پازلی که در نهایت تصویر دایی را بهعنوان سرمربی تیم ملی به اذهان متبادر میکند.
میگویند تاریخ دو بار تکرار میشود؛ بار اول تراژدی و بار دوم کمدی. دایی و تیم ملی تراژدی را تجربه کردند و در صورت بروز این اتفاق باید منتظر کمدی باشیم؛ یک کمدی تلخ که در فوتبال آن سکه رایجی دارد!
ایران/آیسان سعیدی