نشانه های احتمالی پایان یک زندگی مشترک
- مجموعه: کوچه پس کوچه های تفاهم
نشانه های پایان زندگی مشترک
علامت های پایان زندگی مشترک
نبود هماهنگی هدفها
در آغاز زندگی مشترک بیشتر زوجهای جوان در مورد اهداف زندگیشان با هم سازگاری دارند و اهداف بیشتر شبیه هم دارند؛ ولی در بعضی از موارد و به مرور زمان نظر یکی از زوجین عوض میشود و کم کم دو نفر از نظر هدفی که دارند از هم فاصله میگیرند. به طور مثال دو نفر در آغاز زندگی موافقت کردهاند که بچه دار نشوند اما پس از مدتی یکی از آنها نظرش تغییر میکند و تصمیم میگیرد که بچه دار شود. در چنین مواردی جر و بحثها زیاد میشود.
این نبود موافقت خود به خود بر دیگر زمینههای زندگی مشترک اثر منفی میگذارد و دونفر را از هم دور میکند.
در هرگونه رابطه شما و همسراتان مشاجره های منفی زیادی وجود دارند
در حال حاضر تمام واکنش های شما با همسرتان در زندگی مشترک براساس کینه، بی اعتمادی و بی احترامی است. واکنش های مثبت به سختی اتفاق می افتند و شما همیشه درگیر مشاجره یا دعوا هستید.
مثل یک فرد مجرد زندگی می کنید، نه یک فرد متاهل
زندگی مجردی می تواند عالی باشد زیرا نسبت به دیگران وظایف کمتری دارید با این حال، اگر شما متاهل هستید و هنوز هم مانند زمان مجردی زندگی می کنید، این یک زنگ خطر برای زندگیتان است چون یک فرد متاهل باید نسبت به همسر و فرزندان پایبند باشد .
شما همیشه در تلفن خود غرق شده اید
اعتیاد به تلفن امکان دارد به اندازه اعتیاد به مواد مخدر پرخطر به نظر نیاید، ولی می تواند زندگی مشترک یک زوج را به فنا بکشاند. سوزان وینسنگ، پژوهشگر حوزه علوم رفتاری، در این باره می گوید: “ما بسیار حساس هستیم، به ویژه در باره روابط عاشقانه و در مورد اولویت بندی های خود در زندگی فردی.این بسیار مهم است که به جای دقت به یک شیء بی جان به همسرتان بیشتر دقت کنید.
تفاوت های زیاد در تربیت فرزندان
فرگوسن سفارش می کند چنانچه در تربیت فرزندتان و یا حتی بچه دار شدن بین شما و همسرتان تفاوت های زیادی وجود دارد نمی تواند علامت خوبی برای ادامه زندگی مشترک تان باشد. به همین علت هم بهتر است در مورد این مسئله حتما با همسرتان حرف بزنید و نظرهای یکدیگر را در این رابطه بدانید.
نبود فروتنی در معذرت خواهی
چنانچه آن قدر متواضع نیستید که از طرف مقابل تان عذرخواهی کنید به معنای آن است که نمی خواهید به واکنش هایی که پیش می آید پایان دهید و قطعا به دنبال آرامش نیستید. اگر طرف مقابل شما هیچوقت به علت اشتباهی که می کند از شما معذرت خواهی نمی کند می توانید برای داشتن زندگی شادتر و آرام تر مسیر خود را عوض کرده و از آن رابطه بیرون بیایید.
شریک زندگیتان دیگر برای حفظ زندگی سعی نمیکند
زندگی متأهلی پر از مساله و انواع مشکلات است. طبق نظر آلیسا بومن، نویسنده کتاب «پروژهای با نام خوشبختی برای همیشه»، زن و شوهر هر دو برای حل مشکل باید احساس مسئولیت کنند، نه اینکه بار مشکل تنها روی دوش یک نفر باشد. نباید تنها مرد یا زن بهدنبال راه کار برای حل کردن مشکل باشد، زیرا با این راه به جایی نخواهند رسید.
سالیوان هم با این گفته موافق است. بهنظر او: «وقتی همسرتان در برابر مشکلات احساس مسئولیت نکند، طبیعی است که حس کمبود کنید.» از مسائل و مشکلات بزرگ گرفته تا گفتوگوهای روزانه، زن و شوهر باید با یکدیگر صحبت کنند. اگر شریک زندگیتان تمایلی به این کار نداشته باشد، قطعا گفتوگوی مناسبی انجام نمی شود و مشکلی حل نمیشود و این بهمعنای پایان راه است.
صمیمیت میانتان هرروز کمتر شده است
قطعا زن و شوهرها مرتب رابطه جنسی ندارند؛ ولی گاهی این نبود رابطه بیش از آنچه بایدوشاید میشود. کاردی میگوید: «اگر علاقه به رابطه جنسی میانتان کم شده و درمورد آن با یکدیگر صحبت هم نمیکنید، نشاندهنده این است که دیگر میانتان محبتی وجود ندارد و انگیزه رابطه جنسی هم در شما از بین رفته است.»
شما دیگر این زندگی را دوست ندارید و برای آن کوششی نمی کنید
زن و شوهر هر دو باید برای حفظ زندگی تلاش کنند. اگر علاقه ای به مشاورۀ ازدواج ندارید یا نمی خواهید مشکلی را برطرف کنید، این شاید علامت دیگری باشد که باید تصمیم به طلاق بگیرید و از همسرتان جدا شوید. سالیوان می گوید: «اگر احساسات نابود شده تان آن قدر زیاد است که حل مشکلات برایتان مهم نیست، زمانش رسیده از این زندگی بیرون بیایید.»
البته امکان دارد به علت اینکه گمان می کنید شما باعث وضعیت به وجودآمده نیستید تلاشی برای بهتر شدن آن نکنید. دکتر گری براون، درمانگر مشکلات زناشویی می گوید: «بیشتر ما میل داریم گناه تمام مشکلات به وجودآمده در زندگی زناشویی مان را به گردن طرف مقابلمان بیندازیم؛ ولی معمولا زن و شوهر ۵۰/۵۰ مقصرند. زمانیکه زن و شوهر به این مسئله آگاه باشند، هرکدام از آنها در برابر ۵۰ درصد از تقصیرات خود، ۱۰۰درصد مسئولیت خود را قبول میکند.» البته اگر نمی خواهید عیب های خود را بپذیرید، زندگی رو به نابودی پیش می رود.
تحقیر و اهانت
تحقیر و اهانت، بیشتر پس از عیب جویی اتفاق می افتد. عیب جویی می تواند به گفته های تحقیرآمیز به طرف همسر کشیده شود. چند نمونه از این اهانت ها و تحقیرها زمانی است که شخص از طعنه، بدبینی، فریاد زدن، چشم غره رفتن، تمسخر کردن و یا بیان تند استفاده می کند. تحقیر بدترین نوع واکنش منفی از بین این چهار تعامل است، زیرا نفرت را نسبت به طرف مقابل نشان می دهد. نتیجه اینکه تعارض افزایش می یابد و موقعی که پیام فرستاده شده به سمت فرد مقابل بیزاری و تنفر از وی باشد، حل مسئله تقریبا غیر ممکن می شود.
زندگی جنسیتان دیگر وجود خارجی ندارد
همه میدانند که خوشیهای ماه عسل دیر یا زود به پایان میرسد و زمانی به زندگی عادی و یکنواخت برمیگردید، رابطه جنسی پرشور روزهای اول کمرنگ میشود. اما اگر همسرتان از روی عمد به شما کممحلی میکند، یک جای کار مشکل دارد. رابطه جنسی یکی از عوامل موفقیت و پایداری رابطه های عاشقانه و زناشویی است. البته منظورمان این نیست که بنیان رابطه خود را بر روابط جنسی و تعداد دفعات رابطه بنا کنید، ولی اگر شرایط ناگهان عوض شد و رابطهتان رو به سردی رفت ، باید نگران شوید.
گردآوری: بخش زناشویی بیتوته